محمد کلامی؛ بازار: در کشورهای در حال توسعه از جمله ایران رشد بی رویه کلان شهرها و اختصاص دادن تمامی امکانات منطقه به این نقاط توزیع نامتوازن و نامتعادل جمعیت را به دنبال داشته است که این مسئله خود منشأ بسیاری از مشکلات بوده و ناهماهنگیهای بسیاری را به وجود آورده است لذا گرایش اکثر سیاست گذاران و برنامه ریزان منطقهای و شهری در این کشورها به تمرکززدایی جمعیت، مشاغل و زیرساختهای اقتصادی و اجتماعی از نخست شهرها و نواحی پرازدحام، منجر به اتخاذ راهبردهای شهرنشینی متفاوتی گردیده است.
اما در ایران به رغم اتخاذ سیاستهای اجتماعی با رویکرد انتقال زیرساختها به روستاها و مناطق محروم این مشکل لاینحل مانده است که دلایل آن میتواند:
الف) عدم شناسایی دقیق ابعاد مختلف نابرابریها و سیاستهای اجرایی نامتناسب برای رسیدن به اهداف مذکور است.
ب) عدم شناسایی وضعیت موجود مناطق محروم از لحاظ ملاکهای توسعه در برنامه ریزی برای رفع نابرابریها و عدم تعادل
ج) نبود انگیزه و پتانسیل لازم در مناطق محروم برای جذب سرمایه و عوامل توسعه
سوابق سایر کشورها:
در سال ۱۹۸۶ دولت چین یک گروه بین وزارتخانهای را برای توسعه اقتصادی مناطق محروم تأسیس کرد و سه برنامه محوری هدفمند سرمایه گذاری را اجرا نمود که عبارتند از:
الف) برنامه وامهای سوبسیدی که توسط بانک توسعه کشاورزی و گروه راهبردی دفتر توسعه مناطق محروم راهبری شد.
ب) برنامه کار عمومی تحت عنوان «غذا برای کار» که توسط کمیسیون برنامه ریزی دولتی راه اندازی شد.
ج) برنامه کمکهای بودجهای که توسط وزارتخانه امور مالی مدیریت شد.
دولت کنیا، مصر و مالزی به منظور تمرکز زدایی شدید شهر، ایجاد فرصتهای شغلی جدید، کاهش مهاجرتهای روستاییان به شهرهای بزرگتر، خدمات رسانی به روستاها و اهدافی از این دست به امر توسعه و ایجاد شهرهای کوچک از طریق ارتقای کانونهای مساعد روستایی اقدام نموده اند.
دولت هند نیز برای توسعه مناطق محروم اقدامات زیر را انجام داده است:
الف) سوبسید برای سرمایه گذاری در بودجههای عطایی
ب) طرحهای سوبسید حمل و نقل
ج) طرحهای تضمین اعتبار
راهکارها:
۱– ایجاد شهرهای جدید
ایجاد شهرهای جدید در طول تاریخ به دلایل متعددی متداول بوده است اما بعد از انقلاب صنعتی شهرهای جدید با سبک و سیاقی متفاوت احداث شدند بطور کلی رشد شهرنشینی در جهان و ایران رو به افزایش بوده است و جمعیت جهان در تمامی شهرها به صورت متعادل رشد نکرده است بلکه به طور عمده در شهرهای بزرگ با سرعت بیشتری نسبت به شهرهای کوچک رشد کرده اند و این سبب مشکلات عمدهای در شهرهای بزرگ شده است ایجاد شهرهای اقماری در اطراف شهرهای بزرگ از متداولترین راه حلها میباشد اما باید برای موفق بودن این شهرها نقاط زیر را در نظر گرفت و برای آنها راهکار ارائه نمود:
الف) چالش ها و مشکلات اجتماعی و فرهنگی؛ مانند عدم توجه به فرهنگ و آداب محلی مشکل هویت شهرهای جدید، عدم طراحی شهر جدید برای تمامی گروه های سنی.
ب) چالش های ارتباطی؛ مشکلات ترددی و نداشتن ارتباط مناسب با مادر شهر
ج) چالش ها و مشکلات برنامه ریزی؛ تمرکز برنامه ریزی در مرکز شهر، کم توجهی به بحث مشارکت
۲– ایجاد شهرهای کوچک:
اغلب کشورهای رو به رشد، عدم توازن و تعادل در اسکان جمعیت شأن را ناشی از جریان نامطلوب و غیر منطقی مهاجرت به شهرهای بزرگ میدانند. با اطمینان میتوان پذیرفت که شهرهای کوچک با زمینه سازی و فراهم آوردن شرایط مساعد میتوانند در برقراری یک نظام منطقی سلسله مراتبی از حیث جمعیت و کارکرد موفق باشند با تقویت و توسعه این شهرها ظرفیت پذیرش جمعیت آنها افزایش مییابد و به سبب قرار گرفتن بر سر راه مهاجرهای روستایی، جریان مهاجرتی را به سوی خود و دیگر نقاط کوچک شهری هدایت میکند منوط به این که این تغییر نام صرفاً در حد نام نبوده و امکانات لازم برای یک شهر کوچک نیز ایجاد گردد.
۳– توجه به روستا و اقتصاد روستایی
از آنجا که انگیزههای اقتصادی یکی از عوامل مهاجرت روستاییان در ایران به شهرهای بزرگ و ازدحام جمعیتی در شهرهای بزرگ است سرمایه گذاری در اقتصاد روستایی به منظور افزایش بهره وری کشاورزی میتواند سبب افزایش دستمزد روستایی شده و در کنار جلوگیری از مهاجرت، عاملی در راستای مهاجرت روستاییان از شهرها به روستا باشد.
نظر شما