بازار؛ گروه خودرو: بازار خودرو و به تبع آن صنعت خودروسازی، سه سال هست که با اعمال تحریمهای ظالمانه علیه کشور با آشفتگی در هر زمینهای مواجه است. علیرغم تلاش فعالان این بخش، همچنان شاهد عدم رضایتمندی مشتریان در بازار هستیم. افزایش روز افزون قیمت خودروها این محصول را تبدیل به یک آرزو برای دست یابی قشر کثیر جامعه کرده است. بارها پیشنها شده است که برای حل این چالش اقدام به واردات خودرو کنید تا معضلها حل شود.
با توجه به ورود به سده ۱۴۰۰ و سال جدید، به سراغ بابک صدرایی کارشناس صنعت خودرو رفتیم تا موضوع بازار و تقسیم آن میان واردات و تولید نگاهی کنیم که شاید چراغ راهی برای بهبود شرایط حاکم بر خودروسازان شود، در ادامه بخشی از این گفتوگو را از نظر خواهیم گذراند:
* صنعت خودروسازی کشور در یک سده گذشته، چه اشتباهاتی را داشته است که باید آن را برای قرن و سده جدید اصلاح کند؟
زمانی که از اشتباه و زیان صحبت میکنیم، باید توجه داشت که تکرار اشتباهات چند دهه است. این موضوع در یک دهه اخیر بیشتر خود را نشان داد. هرچند که سالها صنعت خودروسازی ایران در تحریم وجود داشت. در مقطعی از زمان پول نفت فراوان شد و ارتباطاتی با جهان برقرار شد، به این مساله دقت نکردیم که سرمایه گذاری انجام شود و قطعات سی کی دی وارد میشد و به سمت مونتاژی سازی بیشتر حرکت کردیم. برای اینکه بتوانیم داخلی سازی ایجاد کنیم به سمت خودکفایی حرکت کردیم و هرچند امروزه بحث انتقال تکنولوژی، پلتفرم و زیرساختها که باید ایجاد میشد، مطرح است. متاسفانه موارد مذکور در کشور ایجاد نشد و یک دهه درجا زدیم. یک دهه از دنیا فاصله گرفتیم و شاهد تحولات اساسی در خودروسازی جهان بودیم.
در این مسیر یا جاده نه تنها حرکت نمیکردیم بلکه به عقب باز میگشتیم. تکرار اشتباه و عدم تعیین جایگاه در صنعت خودروسازی و مشخص نکردن مونتاژ کار یا تولید کننده بودن را مشخص نکردیم. اگر میخواهید صنعت خودروی موفق داشته باشید باید مدیریت کلان صنعتی و استراتژی آن را داشت. از آنجایی که در یک دهه گذشته خودروسازی دچار آشفتگی و اعمال نظر سلیقگی بود، تصمیمگیری مناسبی برای این صنعت شکل نگرفت و عامل آن سبب نابسامانی و زیان انباشته شد.
* بیش از نیم قرن از حضور صنعت خودرو در کشور میگذرد، به نظر شما چه کارهای در خودروسازی صورت گرفت یا باید صورت میگرفت تا صنعت خودرو به بلوغ خود برسد؟
صنعت خودروسازی در ایران، فعالیتهای خود را با مونتاژ محصولات جیب یا فیات شروع کرد. در آن مقطع پارس خودرو عهده دار مونتاژ این خودروها بود. پس از آن پیکان وارد کشور شد که در حقیقت برند هیلمن هانتر بود و آقای خیامی بنیانگذار ایرانناسیونال مونتاژ آنها را انجام میداد. خیامی استراتژی بزرگی داشت و بنابراین به سمت داخلی سازی و تاسیس شرکتهای از قبیل پیستونسازی، ایدم و... حرکت کرد. به زمان خود کارهای بزرگی را مبتنی بر استراتژی انجام داد تا به سمت پیشرفت بیشتر حرکت کند. برخیها در فضای مجازی با قیاس خودروسازی کشور به ویژه ایرانناسیونال با هیوندای، بیان میکنند ما پیشرفتهتر هستیم. اما حقیقت اینجاست که هیوندای با استراتژی بسیار خوبی آغاز کرد. این شرکتخودروسازی با انتخاب محصولی از فورد، محصولاتی را تولید میکرد. از سوی فردی را که مدیرعامل شرکت لیلاندموتورز بود را استخدام کرد، نتیجه آن تدوین برنامه چهارساله عالی بود که هیوندای در سالهای ۱۹۷۵ یا ۱۹۷۶ به سمت تولید نخستین محصول مستقل خود پیشرفت. این فرد نیز قرار بود پیش از انقلاب به کشور آمده و با پیاده سازی همان سیستم، ایرانناسیونال را به سمت تولید خودرو مستقل مبتنی بر قطعات داخلی سازی شده پیکان با کیفیت انگلیسی برساند. با شروع جنگ و تغییر سیاستها و برنامه اصلی عدم وابستگی و خودکفایی، تمام انرژی و توجه کشور را به خود جلب کرده بود. پس از جنگ خودروسازی مجدد مطرح میشود. طرحی که مخالفان و موافقان فراوانی داشت. بنابراین مجدد صنعت خودرو ایران به حمایت دولت گره خورده و از نظرهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی دولت دریافت به این صنعت نیاز دارد. بنابراین مجدد تولید خودروسازی با پیکان آغاز میشود. در آن زمان استراتژی دولت به بهانه حمایت از تولید داخل ممنوعیت واردات و لحاظ کردن تعرفه سنگین واردات خودرو شد. یک دهه واردات ممنوع میشود، بنابراین بازار بسیار تشنهای در کشور ایجاد میشود. در زمانی که واردات نیز آزاد بود توان ارزی کشور به حدی نبود که خودروهای فراوانی وارد شود. بنابراین خودروسازان بازار باب میل را مییابند، خودروسازان تصور داشتند که شرایط همواره برای آنها ثابت و پایدار خواهد بود. بنابراین به سمت توسعه حرکت نکردند.
اگر بخواهم بگوییم چه کارنامهای داشتند، متاسفانه هر مورد در این صنعت مقطعی بوده و پیوستگی وجود نداشته است. در توسعه پیوستگی و نظم فکری و مدیریتی توام با عملکرد نیاز است. از آنجایی که این نظم وجود ندارد یا از بین میرود، کارهای انجام شده را با واسطه سوء مدیریتی زیر سوال میبرد. در هر جای دنیا نتیجه را بررسی میکنند. امروزه به جایی رسیدیم که با هر تحریمی، خط خودروسازان با محصولات ملی و بیش از ۹۵ درصد ساخت داخل به کف میروند.
زمانی که از واردات صحبت میکنیم، در کشور ما دو جبهه وجود دارد، عدهای معتقد هستند واردات رقابت ایجاد کرده و عدهای دیگر بر باور خروج ارز و ایجا کار برای دیگران میکند
* به واردات خودرو اشاره داشتید، آیا زمان آن نرسیده که برای سال آینده دولت این انحصار را شکسته و عامل رشد و رقابت برای خودروسازان را ایجاد کند؟
زمانی که از واردات صحبت میکنیم، در کشور ما دو جبهه وجود دارد، عدهای معتقد هستند واردات رقابت ایجاد کرده و عدهای دیگر بر باور خروج ارز و ایجا کار برای دیگران میکند. ابتدا باید پرسید، واردات خوب است یا بد؟ برای پاسخ به این سوال باید بگویم، در شرایط فعلی از آنجایی که ارزی نداریم و جبرتحریمها نیز وجود دارد، وقت واردات نیست. این موضوع در اولویت نبوده و نیازهای مهمتری در کشور است. شخصا موافق واردات هستم، اما در شرایط فعلی اختصاص دادن ارز برای واردات اشتباه است. اگر تصور کنیم، در قرن جدید شرایط اگر عادی و ارتباطات با جهان سهل شد، در چنین شرایطی اگر دولت قصد توسعه صنعت خودرو را دارد باید تقسیم بندی براساس تولید کند. به بیانی دیگر اگر سالی یک میلیون خودرو تولید میشود، باید سالی ۲۰۰ تا ۳۰۰ هزار دستگاه خودرو نیز وارد شود. در وضعیتی این چنین رقابت ایجاد خواهد شد. هرچند که با واردات خودروها حتی ارزانترین محصولات، رقابتی از نظر قیمتی با خودروهای داخلی نمیتوانند ایجاد کنند. در وهلهای از زمان که واردات آزاد بود، خودروهای لوکس از قبیل پورشه و مازراتی به کشور وارد شد. این مورد در صورتی که کشور رونق اقتصادی داشته باشد، بسیار مناسب است. بنابراین باید واردات هدفمند براساس توان خرید از متوسط رو به بالا تا پولدار توان خرید داشته باشد. با واردات خودرو به مردم نشان میدهند تغییرات تکنولوژیکی چگونه بوده و آنها را لمس کنند.
گر به دنبال کشور صنعتی از سال ۱۴۰۰ هستیم، اینکه اشتباه گذشته را مجدد تکرار و خودروهای قدیمی را به خط تولید آورده و مجدد به دنبال خودکفایی باشیم، دنیا به سمت تولید خودروهای پرنده هم حرکت خواهد کرد و ما همچنان به دنبال خودروهای با پیشرانه ملی و... خواهیم بود
* به نظر شما صنعت خودروسازی در سال ۱۴۰۰ باید به کدام سمت حرکت و چه محصولاتی تولید کند؟
زمانی که از حرکت صنعت خودرو صحبت میشود، باید سوال را کلانتر پرسید که صنایع باید به کدام سمت حرکت کنند؟ باید ابتدا تصمیم بگیریم که یک کشور صنعتی یا اقتصاد سنتی میخواهیم. اگر به دنبال کشور صنعتی از سال ۱۴۰۰ هستیم، اینکه اشتباه گذشته را مجدد تکرار و خودروهای قدیمی را به خط تولید آورده و مجدد به دنبال خودکفایی باشیم، دنیا به سمت تولید خودروهای پرنده هم حرکت خواهد کرد و ما همچنان به دنبال خودروهای با پیشرانه ملی و... خواهیم بود. در کشوری مانند ایران با فرض نرمال بودن شرایط، با استفاده از مشارکت خارجیها و تجارب دیگران مانند چین، در پلتفرمهای ایرانی شرکت کنند. از سوی نیروهای داخلی در کنار نیروهای خارجی تربیت شوند. باید دروازهها را باز کرده تا خودروسازان خارجی برای سرمایهگذاری به کشور بیایند. زمانی که امنیت سرمایهگذاری برای داخلی را ایجاد کرده، خارجیها نیز راغب وارد شدن به کشور خواهند شد. خودروسازان دولتی را باید به سمت تولید پلتفرمهای با مشارکت خارجیها سوق داده و خودروسازان خصوصی را با برنامه ریز ساخت داخل هدایت کنیم. باید جنگ رقابتی شکل گیرد تا آنهایی که ساختار و توانایی ندارند را یک بار برای همیشه نابود کنند و بازار متنوع مشروط بر محصول با کیفیت تولید کنند. در چینین وضعی، دیگر کسی به فکر تولید هر محصولی با هر کیفیتی نخواهد بود.
* توقع مشتریان در بازار از سال ۱۴۰۰ به بعد و قرن جدید نسبت به صنعت خودرو چه تغییر خواهد کرد؟
مشتریان مدتهای زیادی هست که توقع آنها تغییر یافته است. در طول ۲۰ سال اخیر مشتریان همواره شاکی از عقب بودن تکنولوژی خودروهای داخلی نسبت به خارجیها هستند. وارد عصر جهانی اطلاعات شدیم، تمام این موارد تغییر ایجاد میکند. اگر مشتریان اقدام به خرید میکنند، از روی نیاز بوده و مجبور هستند از ایرانخودرو یا سایپا محصول با بودجه و انتخاب محدود دارند. از مدیر جنرالموتورز سوال کردند که چه شد ژاپنیها بازار خودرو شما را تصاحب کردند؟ پاسخ داد، ژاپنیها نیاز مشتریان بازار را میشنیدند، اما ما نیاز و خواسته آنها را نمیشنیدیم. از مزایایی بازار آزاد ایجاد رقابت است که نمونه آن را در جنرالموتورز و فورد میبیبنیم. زمانی که مشتری میبیند خودرو پژو در ۱۵ سال تولید داخلی هیچ تغییری نکرده، اما در همین بازه زمانی ۱۵ نسل از خودروهای کرهای طراحی و تولید میشود، نیاز مشتریان تغییر خواهد یافت. تفاوت ما با خودروسازان جهانی در این هست که نیاز و تکنولوژی را ایجاد کرده، اما ما مانع از این مساله هستند. در مقطعی از زمان چینیها عنوان میکردند ما دنبال کننده لیدران هستیم، اما اکنون خودروسازان چینی جایگاه معکوس را تصاحب کردند.
* به عنوان پرسش پایانی، به کارنامه و عملکرد خودروسازان داخلی چه نمرهای میدهید؟
در پاسخ به این سوال باید اینگونه مثال بزنم که، فرض کنید معلمی در حال تصحیح برگه امتحانی شاگرد هست. متوجه میشود پاسخهایی که نوشته تقریبا درست، اما نتیجه نهایی اشتباه است. در این شرایط شاید برخی نمره صفر و برخی دیگر نمره ۹ دهند. من کارنامه قابل قبولی به صنعت خودروسازی ایران نمیدهم، اگر از ۱۰۰نمره بخواهم تعیین رتبه کنم، به خودروسازان ۲۰ خواهم داد. زمانی کارنامه قابل قبول هست که مشتریان از تولیدات داخلی راضی باشند. پیشرفت کیفی اگر برای جامعه مشتریان مورد قبول باشد، عملکرد آنها مورد قبول است. این موارد را از سر دلسوزی و نه از روی عناد مطرح میکنم.
نظر شما