بازار؛ گروه خودرو: پلتفرم واژه جذاب و مورد علاقه سیاستمداران و کارشناسان صنعت خودرو است. عبارتی که شاید مفهوم آن در خودروسازی کشور به درستی درک نشده و به دلیل نداشتن این موضوع شاید به معنای حقیقی خودروساز نیستیم. پلتفرم جدید عامل توسعه و پیشرفت خودروسازان بوده هرچند که طراحی و ساخت پلتفرم جدید نیازمند سرمایهگذاری فراوان در این بخش است. برای بررسی این موضوع با سید حسین موسوی کارشناس صنعت خودرو به گفتوگو پرداختیم که در ادامه بخش نخست آن را از نگاه خواهیم گذراند.
* باتوجه به اینکه بسیاری از کارشناسان عدم توسعه صنعت خودرو را در گرو نبود پلت فرم تلقی میکنند، در حالت کلی پلتفرم به چه معنا است و شامل کدام بخشهای خودرو میشود؟
گاهی دیده میشود که در بیان کارشناسها کلید واژه پلتفرم بسیار زیاد استفاده میشود، اما انشعاباتی که از این موضوع گرفته میشود که تعریف دقیق و مشخص نیست. پلتفرم یعنی مجموعهای از داراییها که میان خانوادهای از محصولات مشترک است، پلتفرم میگویند. این واژه فقط در صنعت خودروسازی کاربرد نداشته، بلکه در سایر صنایع نیز به کار میرود. برای فهم بهتر این کلمه در صنعت خودرو، یک اتومبیل را در نظر بگیرید که از ۵ هزار قطعه تشکیل شده است. بنابراین ۵ هزار کارگاه تا کارخانه باید فعالیت داشته باشند تا یک خودرو را بتوانند بسازند. زمانی که دو خودرو روی یک پلتفرم است، یعنی یک محصول را ساختیم برای محصول دیگر نیاز به تولید مجدد ۵ هزار قطعه دیگر نیست، بلکه ۴ هزار قطعه مشترک، ۵۰۰ قطعه جدید و ۵۰۰ قطعه بهبود یافته را استفاده میکنم. زمانی که دو خودرو روی یک پلتفرم نیست، به معنای تفاوت فراوان از نظر زیرساخت تولید، تکنولوژی، مواد اولیه و... دارد. بنابراین نمیتوان از یک کارخانه برای دو خودرو به روش مذکور قطعه تامین کرد. لذا صرفه مقایس برای چنین شیوه تولیدی هیچگاه وجود نخواهد داشت. این مورد را نمیخواهم نقد به شخصی کنم، اما پلتفرم در مفهوم مدیریتی خود مغفول مانده است. نیاز دارد که در این زمینه بیشتر کار شود.
* با توجه به گفته شما در مورد پلتفرم یعنی دانش فنی آن در کشور وجود داردو ضعف مدیریتی برای طراحی و ساخت در خودروسازی وجود دارد؟
به جرات میتوان گفت که اگر دانش فنی را هم نداشته باشیم، مهندسان خوبی داریم که توانایی انجام و طراحی آن را دارد. باید مدیر توانایی بود تا بتوان مشکلات مالی، مواداولیه، تست و... را در کنار هم حل کرده تا بتوان پلتفرم را داشته باشیم.
خودکفایی نیز به صورت دستوری انجام نمیشود، بلکه باید صرفه اقتصادی داشته باشد. اینکه پلتفرم نداریم، لازم به بررسی تاریخچه صنعت است. شاید هیچگاه تفکر و برنامهریزیهای که برای ساخت نیاز بوده در دستور کار قرار نگرفته است. شاید ماهیت مدیریتی یا مالکیتی خودروسازان مشکل داشته که زمان کوتاه بودن مدیریت نیز مزید بر علت است. لذا عدم ثبات مدیر و دولتی بودن در کنار چند هدفه بودن آنها دلایل اساسی است.
* در صنعت خودرو ایران هر دو خودروساز بزرگ، تعداد محدودی وجود داشته که به تازگی نیز دو پلتفرم جدید به هریک از آنها اضافه شده است، در ادبیات صنعت خودرو جهان، خودروساز را با عنوان تولیدکننده خودرو مشروط بر داشتن پلتفرم میشناسند، چه عاملی سبب شده که خودروسازان با گذشت ۶۰ سال از قدمت این صنعت نتوانند به یک پلتفرم برسند؟
ابتدا باید تحلیلی نسبت به داراییهای خودروساز روی پلتفرم داریم، چند درصد محصولاتی که تولید میکنیم روی پلتفرمهای ثابت هستند؟ چند درصد محصولات سی کی دی در کشور تولید میشوند؟ در مورد سایپا یک پلتفرم پراید داشته که تیبا را از آن ساخته، محصولاتی مانند برلیانس و چانگان دارد که به تازگی نیز شاهین را اضافه کرده است. ایران خودرو نیز از سوی دیگر در تعامل با سوزوکی گرند ویتارا، دانگ فنگ را تولید و اچ سی کراس دارد و هایما و خانواده پژو و سمند را دارد. رنو نیز در هر دو خودروساز مشترک است. نتیجه این موضوع، از آنجایی که تیراژ نیز به یک سطح اقتصادی نمیرسد، بخش خصوصی نیز توان ورود به آن را ندارد. خودکفایی نیز به صورت دستوری انجام نمیشود، بلکه باید صرفه اقتصادی داشته باشد. اینکه پلتفرم نداریم، لازم به بررسی تاریخچه صنعت است. شاید هیچگاه تفکر و برنامهریزیهای که برای ساخت نیاز بوده در دستور کار قرار نگرفته است. شاید ماهیت مدیریتی یا مالکیتی خودروسازان مشکل داشته که زمان کوتاه بودن مدیریت نیز مزید بر علت است. لذا عدم ثبات مدیر و دولتی بودن در کنار چند هدفه بودن آنها دلایل اساسی است. تحریمهای نوسانی نیز در بازه مدتی سبب ایجاد اعمال سیاست نوسانی به کشور شده در این مقطع به دنبال خودکفایی میرویم، به محض لغو تحریم نیز به دنبال شرکای خارجی میروند. پلتفرم نیاز به تصمیم گیری در سطح بالای کشور داشته که ریل گذاری آن در نهاد قانونگذار دارد. باید بررسی شود که خودروسازی هنگام اعلام ساخت پلتفرم، ارزیابی در خصوص آن انجام شود که چه مقدار از پلتفرم را براساس زیرساخت صنعتی میتواند تامین کند. زمانی که زیرساخت فراهم نباشد، محصول از نظر تحریمی محصولی امن نبوده و ارزش آن از نظر حاکمیت کاهش خواهد یافت. برای این مورد میتوان همکاری رنو و محصولات آن را مثال زد. خودروسازان اگر اجازه نداشته باشد پلتفرم جدید معرفی کند و بخش ناظر مانند سازمان گسترش به آن رسیدگی و در رقابت براساس آن بتوانند محصول طراحی کنند. رقابت باید سازنده و طراحی شده وجود داشته باشد.
* به نظر شما چرا خودروسازان به جای تعدد و تنوع پلتفرم، به سمت یکپارچه کردن دانش نرفتند تا یک پلتفرم مطلوب داشته باشیم، چرا هر دو خودروساز به این سمت نمیرود که براساس بازار کلاسهای خودرویی متفاوت پلتفرم مشترک داشته باشند؟
این موضوع نقطه شروع سختی دارد، هرچقدر به گذشته رجوع کنیم هر دو خوردوساز بزرگ کشور روی پلتفرمهای متفاوت از یکدیگر کارکردند. این دو موضوع نیز اشتراکی ندارند. پلتفرم رنو تندر۹۰ که متعلق به نیسان بوده، یک پلتفرم اقتصادی بود، پس چرا در کشور ما این محصول ارزان قیمت نیست؟ رنو کوئید نیز قرار بود جانشین پراید شود با اینکه برای هند طراحی شده بود. هدف گذاری بود که این خودرو در هند حدود ۹۷ درصد داخلی سازی تولید شود. رنو نیز در زمان قرار دادها براساس زیرساختهای هند قرار شد، محصول تولید کند که قیمتی حدود ۴ هزار یورو داشته باشد. در هند قرار شد که اجزا را براساس قطعهسازان آن کشور ساختند. زمانی که گفته میشود به عنوان مثال پراید خودرو بدی هست، آیا کسی از قطعات آن ناراضی بوده است؟ پس چرا باید محصولی را بیاوریم که تمام خطوط را متوقف کند؟ این موضوع چقدر درست است؟ جذابیت کارهای سی کی دی مانع از همکاری و تعامل خودروسازان است. تناقضهای مالکیتی و سودآور سبب نداشتن ارتباط شده است. خودروسازان نیز به ندرت به این سمت پیش رفتهاند که خودشان پلتفرم را توسعه دهند. مشترک سازی پلتفرم که آرزو هست. همچنین که گردش مالی فراوانی در خودروسازی وجود دارد، زمانی که این گردش افزایش مییابد مباحث مختلفی به آن وارد میشود. هرچند که شاید نیاز به مدیری باشد که تمام این موضوعات را تغییر دهد.
نظر شما