تهمینه غمخوار؛ بازار: روابط بین این دو کشور یکی از پیچیده ترین و دشوارترین روابط ها در آسیای مرکزی است؛ زیرا در روابط با ایران، قدرت بالای مداخله گری تاجیکستان و روابط نزدیک ازبکستان با ایالات متحده مطرح بوده است. ازبکستان روابط گرمی با آمریکا دارد.
با این حال، تجارت غیرنفتی ایران با ازبکستان در سالهای اخیر در حال توسعه و رشد مثبت است. ایران در سال ۲۰۱۹، ۱۰۳ هزار و ۲۳ تن کالای غیرنفتی به ارزش ۲۲.۲۷ میلیون دلار با این کشور داد و ستد کرد و همین موضوع موجب شد تا ازبکستان به عنوان بیست و یکمین شریک تجاری بزرگ ایران در نظر گرفته شود. در همان سال کمال خرازی فرستاده ویژه ایران برای گفتگوهای دوجانبه از پایتخت ازبکستان بازدید کرد و در مورد ساخت خط آهن بین شهرهای مزار شریف و هرات افغانستان و همچنین سایر جنبه های پروژه چابهار بحث و گفتگوهایی صورت گرفت.
با توجه به اینکه ایران، اتصال از طریق ازبکستان را از نظر استراتژیک مهم ترین و کوتاه ترین مسیر ترانزیتی به چین و شرق آسیا می داند، توسعه روابط با این کشور آسیای مرکزی از اهمیت زیادی برخوردار است. این کشور توجه ویژه ای به مشارکت و نقش آفرینی در طرح های ترانزیتی و کریدورهای ارتباطی نظیر ابتکار «یک کمربند- یک جاده» ، کریدور شمال_جنوب و نیز پروژه ترانزیتی افغانستان_ ایران_ازبکستان از طریق بندر چابهار داشته است.
در همین راستا و بر اساس اهمیت موضوع، خبرنگار بازار گفتگویی با «حسن شکاری» کارشناس و پژوهشگر مسائل اوراسیا و دانشجوی دکتری مطالعات آسیای مرکزی و قفقاز دانشگاه تهران در رابطه با روابط ایران و ازبکستان انجام داده که در ادامه می خوانیم.
* روابط ایران و ازبکستان یکی از پیچیده ترین روابط در آسیای مرکزی است؛ زیرا قدرت بالای مداخله گری تاجیکستان و روابط نزدیک ازبکستان با ایالات متحده مطرح بوده است. ازبکستان روابط گرمی با آمریکا دارد و ایران هم همواره محل تضاد در نزد آمریکا بوده است. با این حال، تجارت غیرنفتی ایران با ازبکستان در سالهای اخیر در حال توسعه و رشد مثبت بوده است. مناسبات دو کشور در حال حاضر در چه سطحی است ؟
بعد از عضویت ایران در سازمان شانگهای و رسمی شدن این عضویت که با همراهی خود مقامات ازبک همراه بود و مورد استقبال آنها قرار گرفت، روابط ایران و ازبکستان حول محور اقتصادی عمق و توسعه بیشتری پیدا کرد؛ در حالی که در حوزه ها دیگر نیز در حد رشد و افزایش است. در خصوص روابط دو کشور به نظر می رسد که در دوران شوکت میرضیایف مبتنی بر روابط دوجانبه شده و فاکتورهایی مانند امریکا و مسئله تاجیکستان تقریبا از این چرخه خارج شده یا تاثیرگذاری بسیار پایینی دارند. بر همین اساس ایران و ازبکستان به صورت مستقل به دنبال توسعه مناسبات خود هستند. البته روابط تاجیکستان و ازبکستان مسئله مجزا بوده که دارای پیچیدگیهای خود است.
به طور کلی، روابط تهران_تاشکند به ویژه پس از سفرهای مقامات مسئول جمهوری اسلامی ایران از جمله رئیس جمهور و رئیس مجلس، توسعه مناسبی پیدا کرده و در حال عمق یابی است. از این رو، می توان گفت که چالش جدی در حوزه روابط اقتصادی میان دو کشور وجود ندارد، اما باید چالشهای فنی و زیرساختی به درستی مدیریت و حل شوند.
* اخیرا ابراهیم رئیسی در دیدار با سرپرست وزارت خارجه ازبکستان ضمن تاریخی توصیف کردن روابط ایران و ازبکستان اعلام کرده که اگر چه دو کشور اقدامات خوبی برای توسعه روابط انجام دادهاند، اما با توجه به ظرفیتهای متقابل، باید با تلاش بیشتر سطح روابط را ارتقا داد. چه راهکارهایی از دیدگاه شما در جهت توسعه روابط فی مابین وجود دارد؟
زیرساخت حضور اقتصادی ایران در آسیای مرکزی باید از عرصه اقتصادی که مبتنی بر دولتهای دو کشور است خارج شود در حالی که بخش خصوصی دو کشور با یکدیگر مرتبط شوند. بر همین اساس، باید روابط تجاری دو کشور از حوزه و دایره صرف مواد غذایی و محصولات کشاورزی و تا حدی مواد پتروشیمی گسترش پیدا کرده و به صادرات محصولات دانش بنیان پرداخته شود.
ایران و ازبکستان باید در فضای افکار عمومی و شناساندن و معرفی یکدیگر به جوامع خود در حوزه تعاملات فرهنگی، تاریخی و زیرساختها و هم افزایی اقتصادی، به گونه ای دقیق و صحیح عمل کنند
اما مهمتر از این حوزه ها، موضوعی که می تواند در توسعه روابط ایران و ازبکستان موثر باشد این است که دو کشور باید در فضای افکار عمومی و شناساندن و معرفی یکدیگر به جوامع خود در حوزه تعاملات فرهنگی، تاریخی و زیرساختها و هم افزایی اقتصادی، به گونه ای دقیق و صحیح عمل کنند. افزون بر این، برندسازی و بازاریابی نیز مقوله ای است که جمهوری اسلامی باید در کشور ازبکستان بر روی آن کار کند؛ در حالی که که یک تلاش زیرساختی جدی باید به کار گرفته شود.
به طور خلاصه، در کنار تلاشهایی که در حل مسائل دوجانبه از سوی نهادها و مقامات رسمی صورت گرفته و خواهد گرفت؛ باید زیرساخت حضور بخش خصوصی ایران و ازبکستان در حوزه گردشگری، مواد غذایی و محصولات دانش بنیان، تعمیق یافته؛ ضمن اینکه باید بر روی موضوع اصلاح چهره ازبکستان در ایران و بالعکس و نشان دادن تاریخ دو کشور با رجوع به طرف مقابل به دقت کار شود. البته در شهرهایی مانند بخارست و سمرقند عناصر هویتی و میراث ایرانی به خوبی نمایان است.
* حوزه ترانزیت را می توان یکی از محورهای مهم و راهبردی همکاری دو کشور در نظر گرفت؛ در حالی که ظرفیت های بالایی برای مشارکت و همکاری ازبکستان و ایران در کریدور شمال_جنوب وجود دارد. دو کشور تا چه اندازه می توانند از این حوزه در جهت توسعه روابط تجاری فی مابین استفاده کنند؟
در این حوزه ازبکستان می تواند به ایفای دو نقش بپردازد. مسئله اول، بحث کریدور شمال_جنوب است که اتصال حوزه جنوبی ایران یعنی بندرعباس و چابهار به حوزه شمال یعنی بنادر روسیه و آسیای مرکزی می تواند در توسعه روابط ایران و ازبکستان بسیار موثر باشد. زیرساختهای ریلی در آسیای مرکزی به شدت وابسته به ازبکستان است و در همین راستا، می توان گفت که این کشور به عنوان قلب ترانزیتی منطقه در نظر گرفته می شود. از این رو، بدون حضور ازبکستان نمی توان فرآیند حمل و نقل ریلی و حوزه های راه را در منطقه تعریف کرد.
به طور کلی ایران و ازبکستان می توانند پرکننده خلا اتصال ریلی شرق به غرب و جنوب به شمال در حوزه اوراسیا با همکاری یکدیگر باشند
موضوع دوم، بحث اتصال شرق به غرب یعنی متصل شدن زمینی چین به عراق، شامات و اروپا و حوزه عربی است که ازبکستان هم می تواند یکی از این مسیرها در نظر گرفته شده و در حلقه اتصال ریلی ایران، افغانستان و جنوب ازبکستان، نقش قطعا موثری ایفا نماید.
به طور کلی ایران و ازبکستان، می توانند پرکننده خلا اتصال ریلی شرق به غرب و جنوب به شمال در حوزه اوراسیا با همکاری یکدیگر باشند.
* اخیرا درخواست ازبکستان برای عضویت در موافقتنامه چابهار مورد پذیرش قرار گرفته که این امر می تواند موجب رونق اقتصاد دریا در بنادر جنوبی ایران شود. دیدگاه شما در این باره چیست؟
توافقنامه های چابهار اساسا میان ایران، افغانستان و هند تنظیم شده در حالی که کارکرد آن توسعه تجارت هند و افغانستان و ارتباط دهلی با بازارهای افغانستان با عبور از چالش پاکستان بوده است. از زمان انعقاد این قراداد، تغییراتی در وضعیت نظام بین الملل و ساختارهای منطقه ای رخ داده، در حالی که از طرفی این توافقنامه در فضای برجام در سال ۱۳۹۴ نیز صورت گرفته و هندی ها امید زیادی در بهره مندی از این توافق داشته اند. اما، در عمل و اقعیت، هند علاقه چندانی در توسعه این بندر از خود نشان نداد و این مسیر مورد استفاده آنها قرار نگرفت. از طرفی هم پس از روی کار آمدن طالبان در افغانستان نیز کارکردها تغییر یافت.
با این حال، در حال حاضر نگرشی جدید نسبت به توسعه بندر چابهار و کریدور ترانزیتی از طریق این بندر وجود دارد. در این میان، کشورهای آسیای مرکزی از جمله ازبکستان، قزاقستان و حتی تاجیکستان نیز علاقه مند هستند که از مسیر بنادر جنوبی ایران با توجه به قرابت و نزدیکی مسافتی بندر چابهار با آبهای گرم و آزاد استفاده کنند، البته این موضوع به معنای نفی استفاده از بندر عباس نیست و این کشورها در حال بهره مندی از زیرساختهای این بندر جنوبی ایران نیز هستند.
علاوه بر توسعه بازارهای هند، گسترش روابط عربستان و پس از آن امارات با ایران پس از توافق اخیر، نیز می تواند از طریق این بندر قابل مشاهده بوده و چابهار مورد توجه این کشورهای عربی هم قرار گیرد؛ کمااینکه تاکنون مورد توجه عمان قرار گرفته است
به هر حال توجه کشورهای آسیای مرکزی هم از این بعد که آنها می توانند به حوزه جنوب شرق و بازارهای هند متصل شده و هم به حوزه کشورهای عربی از جمله عمان اتصال یابند، به چابهار معطوف شده است. بر همین اساس، با توجه به رویکرد همسایه محور دولت سیزدهم، این توافقنامه حتی می تواند اهمیت بیشتری پیدا کند.
زیرا علاوه بر توسعه بازارهای هند، گسترش روابط عربستان و ایران پس از توافق اخیر و پس از آن امارات، نیز می تواند از طریق این بندر قابل مشاهده بوده و چابهار مورد توجه این کشورهای عربی هم قرار گیرد و دسترسی این کشورها به آسیای مرکزی فراهم شود؛ کمااینکه تاکنون چابهار مورد توجه عمان قرار گرفته است.
بر همین اساس، عضویت ازبکستان در موافقتنامه چابهار موجب افزایش کارکرد و کارایی و بازتعریف این توافقنامه خواهد شد.
نظر شما