بازار؛ گروه بین الملل: «فیگ محمودوف» در طی مقاله ای که در سایت تحلیلی آذربایجان نیوز منتشر شد، نوشت: مذاکرات غیرمستقیم سطح بالا بین ایالات متحده آمریکا و ایران که قرار است ۱۲ آوریل در عمان برگزار شود، لحظهای محوری در روابط طولانیمدت و متزلزل بین دو کشور را رقم میزند. این نشست پس از هفتهها تشدید لفاظیها، پیشنهادهای دیپلماتیک و تهدیدهای متقابل - که هم فوریت و هم شکنندگی مذاکرات فعلی را برجسته میکند - برگزار میشود.
پیش از این مذاکرات، موجی از اظهارات عمومی و مانورهای پشت پرده منتشر شده است. در ۷ مارس، «دونالد ترامپ»، رئیسجمهور آمریکا تأیید کرد که پیامی به آیتالله علی خامنهای، رهبر معظم ایران فرستاده و پیشنهاد مذاکرات مستقیم در مورد برنامه هستهای ایران را مطرح کرده است. در حالی که تهران به سرعت ایده تماس مستقیم را رد کرد، اما تمایل خود را برای پیگیری گفتگوی غیرمستقیم از طریق واسطههای شخص ثالث نشان داد - از این رو عمان، یک تسهیلکننده تاریخی بیطرف در دیپلماسی ایالات متحده آمریکا و ایران انتخاب شد.
پذیرش بیمیل مذاکرات غیرمستقیم توسط رهبر ایران نشان میدهد که تهران با احتیاط گزینههای دیپلماتیک را بررسی میکند
تنشها در ۳۰ مارس، زمانی که ترامپ تهدید کرد در صورت امتناع ایران از ورود به یک توافق هستهای جدید، تعرفههای جدید و اقدام نظامی بیسابقهای اعمال خواهد کرد، تشدید شد. به نظر میرسد این اظهارات با هدف تحت فشار قرار دادن تهران برای امتیازدهی و در عین حال جلب نظر پایگاه داخلی ترامپ با به تصویر کشیدن یک موضع سیاست خارجی قاطع صورت گرفته است.
در پاسخ، آیتالله خامنهای احتمال درگیری نظامی را رد کرد، اما هشدار شدیدی علیه تلاشها به رهبری ایالات متحده آمریکا برای بیثبات کردن منطقه صادر کرد. این گفتگو، ماهیت پرمخاطره فضای دیپلماتیک را نشان میدهد - جایی که تهدیدات تشدید اقتصادی و نظامی بر مذاکرات شکننده سایه افکنده است.
وزیر امور خارجه ایران اخیراً جلسه آینده را به همان اندازه که یک فرصت است، یک آزمون توصیف کرد و وظیفه نشان دادن حسن نیت را بر دوش واشنگتن گذاشت. به نظر میرسد تهران مایل به تعامل است - البته با احتیاط - اما در عوض انتظار اقدامات ملموسی مانند کاهش تحریمها یا توقف اقدامات تنبیهی جدید را دارد.
برای ایالات متحده آمریکا، این مذاکرات فرصتی برای تأکید مجدد بر رهبری دستور کار عدم اشاعه هستهای در منطقه و در عین حال اجتناب از هزینههای سیاسی و انسانی رویارویی نظامی فراهم میکند. با این حال، هرگونه عدم انعطافپذیری یا تاکتیکهای قهری، خطر نتیجه معکوس دارد و احتمالاً تندروها را در درون نظام سیاسی ایران جسورتر میکند.
«دکتر افشار سلیمانی»، سفیر سابق ایران در آذربایجان و دانشمند علوم سیاسی، در این ارتباط می گوید: «دونالد ترامپ» مسئولیت قابل توجهی در تشدید تنشها در منطقه و بین دو کشور دارد. مذاکرات بین ایالات متحده آمریکا و ایران سالهاست که ادامه دارد. اگرچه در گذشته برخی توافقات حاصل شده بود، اما بعداً نقض شدند. یکی از عوامل اصلی وضعیت امروز، مسیری است که در دوران ریاست جمهوری ترامپ در پیش گرفته شده است. ترامپ پس از انتخاب شدن، به طور یکجانبه ایالات متحده را از توافق هستهای امضا شده با ایران خارج کرد. این اقدام باعث افزایش تنشها در منطقه شد و اوضاع را به سمت رویارویی سوق داد.
سفیر سابق ایران در جمهوری آذربایجان: «دونالد ترامپ» مسئولیت قابل توجهی در تشدید تنشها در منطقه و بین تهران و واشنگتن دارد
پس از فروپاشی توافق، ایران با گسترش فعالیتهای غنیسازی اورانیوم خود - چه از نظر سطح غنیسازی و چه از نظر کمیت کلی - به خروج امریکا از برجام پاسخ داد. علیرغم انتظارات در دوره بایدن، هیچ پیشرفت قابل توجهی در روابط بین دو کشور حاصل نشد. درست است که برخی از تحریمها کاهش یافتند، اما بیشتر آنها همچنان پابرجا هستند و همچنان به اقتصاد ایران آسیب میرسانند.
این تحریمها آسیبهای اقتصادی و اجتماعی قابل توجهی به ایران، به ویژه مردم ایران، وارد میکنند. راه اصلی خروج ایران از این وضعیت، لغو تحریمها است. با این حال ایالات متحده آمریکا منطق خاص خود را دارد. ایران را به قصد توسعه سلاحهای هستهای متهم میکند و برنامه موشکهای بالستیک آن را تهدیدی برای خود میداند. بنابراین، این موضوع فراتر از برنامه هستهای است و شامل قابلیتهای دفاعی ایران و نفوذ منطقهای آن نیز میشود. باید گفت ایالات متحده آمریکا و چندین کشور غربی به دنبال محدود کردن این قابلیتهای نظامی ایران هستند. با این حال، ایران تأکید میکند که هیچ قصدی برای توسعه بمب هستهای ندارد.
دکتر سلیمانی در مورد چشمانداز مذاکرات، با احتیاط خوشبین باقی ماند. وی توضیح می دهد: پیشبینی قطعی نتیجه دشوار است، اما زمان همه چیز را مشخص خواهد کرد. اگر نگرانی اصلی واقعاً در مورد توسعه سلاحهای هستهای باشد، ممکن است نوعی توافق قابل دستیابی باشد. با این حال، چندین «خط قرمز» در این میان وجود دارد. خطوط قرمز کلیدی ایران شامل حفظ سطحی از فعالیت هستهای و حفظ سیستمهای دفاعی آن است. اگر این مذاکرات موفقیتآمیز باشد، میتواند پایه و اساس صلح و امنیت منطقهای را بنا نهد. این احتمال وجود دارد که مذاکرات غیرمستقیم بتواند راه را برای مذاکرات مستقیم هموار کند. در نهایت، گفتگوی مستقیم مؤثرتر خواهد بود، زیرا توافقات از طریق درک متقابل بهتر از فشار یا اجبار حاصل میشوند.
«پیتر تاس»، مفسر سیاسی و محقق امور بینالملل آمریکایی نیز بینش خود را در مورد مذاکرات آتی عمان مطرح کرد. به گفته تاس، ترامپ همچنان متعهد به تأمین صلح در خاورمیانه با خلع سلاح ایران و حفظ اتحاد استراتژیک با اسرائیل است.
وی اظهار داشت: حملات اخیر پنتاگون در یمن، نشاندهنده قصد آشکار واشنگتن برای تغییر شکل دینامیک ژئوپلیتیکی منطقه است. مذاکرات هستهای پیش رو، امنیت خاورمیانه را افزایش داده و به مهار هژمونی ایران در غرب آسیا و قفقاز کمک خواهد کرد.
نظر شما