بازار؛ گروه بینالملل: صادرات انرژی به کشورهای همسایه یکی از مهمترین راههای وابسته سازی کشورها و تضمین بازارهای تقاضا برای ذخایر انرژی غنی ایران است. این مدل صادرات تنها با رویکرد اقتصادی انجام نمیشود و به همین دلیل پیگیری موضوع صادرات انرژی همچون گاز و برق به پاکستان برای کشور بسیار حائز اهمیت است. همکاریهای ایران و پاکستان در حوزه انرژی یکی از ظرفیتهای بالقوه برای توسعه مناسبات دوجانبه به شمار میرود که طی سالهای اخیر توسعه یافته است.
بی برقی در پاکستان تنها مشکل فصل گرما در این کشور نیست، بلکه در زمستان نیز مردم این کشور در کنار بحران گاز با پدیده سرسامآور قطعی برق مواجهاندکه این کشور را مجبور به کاهش ساعات کسب و کار کرده است . این مشکل برای چندین دهه است که گریبان گیر پاکستان شده و این همسایه جنوب شرقی ایران برای واردات انرژی از خارج دست به دامان گزینه هایی چون طرح انتقال یکهزار مگاوات برق موسوم به کاسا-۱۰۰۰ و یا طرح گاز تاپی شده است که آن ها هم بلاتکلیف مانده اند.
به عقیده کارشناسان، به دلیل کمبود سوخت برای نیروگاه های حرارتی، پاکستان از تامین برق مورد نیاز خود عاجز شده و این مشکل نیز به فهرست چالش های جدی سیاسی و اقتصادی این کشور افزوده شده است.
صادرات انرژی به پاکستان زمینه ساز پیوندهای اقتصادی
توافقنامه صادرات ۱۰۰ مگاوات برق بیشتر از جمهوری اسلامی ایران به ایالت بلوچستان پاکستان در خرداد ماه سال جاری و در طی سفر وزیر نیرو پاکستان به تهران امضا شد. بر این اساس قرار است طرح ۱۰۰ مگاواتی انتقال برق ایران - گوادر طی روزهای اخیر به دست شهباز شریف نخستوزیر پاکستان طی سفر هفته آتی وی به بلوچستان افتتاح شود.
احسن اقبال، وزیر توسعه و برنامهریزی پاکستان پیش تر در این زمینه گفته بود پاکستان در تلاش است تا با کمک کشور همسایه و برادر ایران، برق مورد نیاز ایالت بلوچستان از جمله سواحل مکران را تامین کند.
جدا از این پروژه، ۲۱ سال پیش در سال ۲۰۰۲ ایران و پاکستان نخستین موافقتنامه صادرات برق به میزان ۳۴ مگاوات را امضا کردند و سپس این رقم را به ۷۴ مگاوات رساندند و اکنون این رقم به ۱۰۴ مگاوات رسیده است .
البته تلاش های پاکستان برای خرید انرژی تنها به ایران ختم نمی شود و این کشور طی یکسال اخیر درصدد یافتن راههای جدید برای تامین انرژی مور نیاز خود اما زیرقیمت بازار است و اخیرا هم برای خرید نفت و گاز با آذربایجان وارد مذاکره شده است.
به گزارش منابع رسمی پاکستان مصدق ملک، وزیر نفت این کشور در راس یک هیات بلندپایه به باکو پایتخت جمهوری آذربایجان سفر کرد تا برنامه تامین نفت و گاز مایع طبیعی از دولت باکو به صورت بازپرداخت بلندمدت را با این کشور مطرح کند. منابع آگاه اعلام کردند که اسلامآباد تلاش دارد تا باکو را برای فروش نفت و گاز به صورت بازپرداخت بلندمدت متقاعد نماید. باکو اواخر ۲۰۱۶ پیشنهاد تامین نفت و گاز با دو خط اعتباری ۲۲۰ میلیون دلاری را به طرف پاکستانی ارائه کرده بود اما این پیشنهاد برای شش سال بدون جواب باقی ماند که حتی باعث ناخرسندی شرکت دولتی نفت و گاز جمهوری آذربایجان شده بود.
اواخر دی ماه امسال اسلامآباد برای تامین نفت خام و گازوییل با مسکو به توافق رسید که صادرات آن از ماه مارس آغاز می شود.
صادرات برق به پاکستان به عنوان بازار تشنه برق از ایران از اهمیت بالایی برخوردار است؛ چراکه صادرات برق در تحقق اقتصاد مقاومتی ایران نقش قابل توجهی دارد و در سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی به منظور مقابله با ضربهپذیری درآمد حاصل از صادرات نفت و گاز و افزایش ارزش افزوده، بر افزایش صادرات برق تأکید شده است
صادرات برق به پاکستان به عنوان بازار تشنه برق از ایران از اهمیت بالایی برخوردار است؛ چراکه صادرات برق در تحقق اقتصاد مقاومتی ایران نقش قابل توجهی دارد و در سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی به منظور مقابله با ضربهپذیری درآمد حاصل از صادرات نفت و گاز و افزایش ارزش افزوده، بر افزایش صادرات برق تأکید شده است. با وجود تقاضای بالای کشورهای همسایه به ویژه پاکستان برای برق، میزان صادرات برق ایران چندان رقم قابل ملاحظه ای نبوده است.
بنابر این با توجه به نیاز پاکستان به واردات برق و اهمیت توسعه صادرات برق در ایجاد ارزش افزوده بالاتر از سوخت فسیلی و اهمیت مسائل امنیتی در صادرات برق، ضروری است که پاکستان به عنوان نیازمندترین کشور همسایه در واردات انرژی برق مورد توجه مسئولین وزارت نفت و نیرو قرار گیرد.
پرونده صادرات انرژی از سوی ایران به پاکستان مسبوق به سابقه است. سه کشور ایران، هند و پاکستان در دهه ۹۰ میلادی توافق نامه ای موسوم به "خط لوله صلح" برای ارسال روزانه ۱۵۰ میلیون مترمکعب گاز ایران به دو کشور دیگر امضا کردند، اما هند در سال ۲۰۰۹ به بهانه تحریم ها از حضور در این پروژه انصراف داد و تهران و اسلام آباد مذاکره برای پیش برد این طرح به صورت دوجانبه را آغاز کردند و این در حالی است که پس از گذشت سال ها مذاکره و امضای توافق نامه و احداث ۹۰۰ متر خط لوله در داخل خاک ایران، پاکستان حتی یک متر خط لوله هم داخل خاک خود نکشیده و هموار با بهانه هایی چون تحریم های آمریکا از اجرای پروژه سرباز زده است و این در حالی که بر اساس موافقت نامه ها حق طلب غرامت برای ایران موجود است، اما ایران تاکنون به علت حق همسایگی از این حق خود استفاده نکرده و ترجیح را بر حل و فصل مسالمت آمیز موضوع داده است. حتی پیش تر رسانه های پاکستانی نیز نسبت به تمام شدن صبر ایران و درخواست غرامت از پاکستان از طریق مجاری بین المللی هشدار داده بودند.
پاکستان فرسنگ ها جلوتر از ایران در تبدیل بند گوادر خود به هاب ترانزیت
با تغییر نظم در جهان کنونی و ظهور قدرت های اقتصادی و کنش گران جدید در عرصه بین الملل، کشورها در اقصی نقاط جهان در تکاپو هستند که در صورت عدم توفیق در تبدیل شدن به قدرت جهانی به قدرت منطقه ای مبدل شوند و این خواسته را با امتیازاتی چون توسعه اقتصادی، حمل و نقلی و ترانزیتی به ثمر بنشانند و ایران و پاکستان نیز از این قاعده مستثنی نیستد. ایران موقعیت ژئوپلیتیک بسیار ویژه ای دارد که علت آن وجود بنادر متعدد در شمال و جنوب کشور، همسایگی با ترکیه به عنوان پلی به اروپا و هم چنین همجواری با برخی کشورهای آسیای مرکزی است. اما به رغم این امتیازات و با وجود بندر چابهار که ظرفیت تبدیل شدن به قطب ترانزیت را دارد در این زمینه از پاکستان بسیار عقب تر است.
فرصت تبدیل بندر چابهار به هاب ترانزیت به دلیل تعلل های مکرر هندی ها و بهانه تحریم های آمریکا در حال رنگ باختن است، اما بندر گوادر در پاکستان با سرعت رشد خیره کننده، جای چابهار را گرفته و خود را به عنوان هاب منطقه ای تجاری و نفتی مطرح می کند
در حالی که فرصت تاریخی تبدیل بندر چابهار به هاب ترانزیت و توسعه سواحل مکران و کل نیمه شرقی کشور بدلیل تعلل های مکرر هندی ها و تبعیت بی چون و چرای آنها از تحریم های آمریکا ، عدم تمکن مالی متناسب با حجم سرمایه گذاری مورد نیاز و عدم توانایی فنی و مدیریتی مناسب در راهبری پروژه های بزرگ در حال رنگ باختن است، بندر گوادر پاکستان با سرعت رشد خیره کننده، جای چابهار را گرفته و خود را به عنوان هاب منطقه ای تجاری و نفتی مطرح می کند.
چندی پیش گدام دارمندرا سفیر هند در تهران از سرمایه گذاری ۸۰ میلیون دلاری این کشور در چابهار خبر داد و اعلام کرد ۲۰ میلیون دلار آن محقق شده است. این در حالی است که رقم اولیه سرمایه گذاری چین در گوادر پاکستان ۴۶ میلیارد دلار بود که متعاقبا به ۵۴ میلیارد دلار افزایش پیدا کرد. مقایسه این ارقام گویای وقت کشی هند در پروژه چابهار به بهانه تحریم های آمریکا است.
از سوی دیگر، چین در قالب یک برنامه منظم و منسجم با عنوان مگاپروژه «یک کمربند یک جاده» در نظر دارد خود را از طریق شهر سینکیانگ چین تا بندر گوادر پاکستان برساند و به همین دلیل یک سرمایه گذاری عظیم ۵۴ میلیارد دلاری را برای توسعه زیرساختهای کشور پاکستان اختصاص داده است که علاوه بر توسعه بندر گوادر شامل زیرساختهای حمل و نقل ریلی و جاده ای و احداث نیروگاهها و امکانات مناسب در طول مسیر می باشد.
چین می خواهد ۳۰ میلیارد برای توسعه صنایع پتروشیمی و پالایشی در بندر گوادر سرمایه گذاری کند و این بندر را به هاب منطقه ای محصولات پتروشیمی تبدیل کند. این در حالیست که پاکستان دارای ذخایر نفتی و گازی نمی باشد و به نوعی این موضوع، ایران و جایگاه بندر چابهار را به چالش خواهد کشید. همچنین قرار است ۵ میلیارد دلار برای احداث ۱۱۰۰ کیلومتر آزادراه و پروژه برقی دیگر تهران و اسلام آباد طرح ۱۰۰ مگاواتی انتقال برق ایران - گوادر است که قرار است طی روزهای اخیر به دست شهباز شریف نخستوزیر پاکستان طی سفر هفته آتی وی به بلوچستان افتتاح شود. بزرگراه برای دسترسی سریع و ایمن به بندر گوادر هزینه نماید.
این در حالیست که در ایران در ازای مبلغ سرمایه گذاری بسیار ناچیز ۸۵ میلیون دلاری هندی ها و تأخیرهای چندساله و مکرر، این پروژه همچنان بلاتکلیف است. عملی شدن این پروژه نیازمند مذاکرات جدی میان ایران و هند در این زمینه و مکلف کردن هند به اجرای سرمایه گذاری لازم و پیش برد پروژه است تا جایی که این فرصت طلایی در آینده تبدیل به حسرت برای ایران نشود.
پاکستان بازاری وسیع با پتانسیل گسترده برای ایران
حجم تجارت کنونی میان تهران و اسلام آباد ۱.۱ میلیارد دلار است اما دو طرف هدف گذاری ۵ میلیارد دلاری را برای توسعه تبادلات تجاری انجام داده اند. این حجم نه چندان چشم گیر تجارت دوجانبه در حالی است که ایران در تامین بسیاری از نیازمندیهای پاکستان مانند «گازمایع (ال پی جی)، فرآوردههای نفتی و پتروشیمی (نفت، قیر، نفت سفید، گازوئیل، بنزین، کودهای شیمیایی، تولیدات پلیمری و….)، لبنیات، خشکبار، لوازم خانگی، لوازم بهداشتی، لوازم ساختمانی، سیمان» و بسیاری دیگر از کالاها این قابلیت را دارد که سهم بیشتری از بازار پرجمعیت کشور همسایه شرقی را از آن خود کند؛ و البته تامین این نیازهای وارداتی برای پاکستان از طریق ایران بسیار اقتصادیتر از دیگر کشورهاست.
خرداد سال جاری ایراج حسن پور، سرپرست ادارهکل صنعت، معدن و تجارت سیستان و بلوچستان اعلام کرد: ایران و پاکستان در زمینه مبادلات تجاری مکمل یکدیگر محسوب میشوند که با توسعه همکاریها از جمله در زمینههای حملونقل کالا، تهاتر محصولات و کاهش تعرفهها و ایجاد بازارچههای مرزی میتوان مشکلات بسیاری را از میان برداشت.
به جز موقعیت استراتژیگ ایران، برخورداری از قابلیت حملونقل ترکیبی در چهار بخش ریلی، دریایی، هوایی و زمینی مهمترین ظرفیت بالقوه در دو طرف است که می تواند تاثیرات چشم گیری در رشد میزان مبادلات تجاری دو طرف داشته باشد.
اوایل آبان سال جاری هیاتی تجاری از ایران به پاکستان رفت تا بر سر توافقنامه تجارت آزاد، تهاتر کالایی، بهرهگیری از پول ملی دو کشور، حل مسائل ارزی و گمرکی با مقامات پاکستانی مذاکره کنند. در سالهای اخیر بارها بخش خصوصی و مقامات دولتی بر سر این موضوعات با طرف های پاکستانی مذاکره کردند. اما تاکنون این مذاکرات منجر به رشد فاحش مبادلات تجاری نشده است. رویدادی که برخی تحلیلگران ناشی از تشدید تحریمهای ایران و عدم تعادل در تراز تجاری دو کشور میخوانند. در تمام سالهای اخیر تراز تجاری تهران- اسلام آباد به نفع ایران مثبت بوده است. روندی که کماکان ادامه دارد.
به گفته صاحب نظران اقتصادی در صورت امضای توافق تجارت آزاد میان ایران و پاکستان جهش چشم گیری میزان تبادلات تجاری دو کشور ایجاد می شود
در دسامبر ۲۰۱۶ بود که پاکستان و ایران مذاکرات بر سر توافقنامه تجارت آزاد را آغاز کردند. توافقنامهای که پیشبینی میشد تا پایان سال ۲۰۱۸ لازمالاجرا شود، اما تشدید تحریمهای ایران منجر به توقف آن شد. از آن سال تاکنون بارها دو طرف برسر امضا توافقنامه تجارت آزاد مذاکره کردند. اما هنوز این مذاکرات به نتیجه نرسیده است و به گفته صاحب نظران اقتصادی در صورت امضای این توافق میان ایران و پاکستان جهش چشم گیری میزان تبادلات تجاری دو کشور ایجاد می شود.
نتیجه
با توجه به پتانسیل گسترده پاکستان به عنوان بازار مصرفی بزرگ برای ایران، تشکیل مراکز رفع موانع توسعه تجاری در پاکستان و ایران یکی از مسیرهایی است که می تواند زمینه توسعه تجاری بین دو کشور را فراهم کند. آشنایی فعالان اقتصادی و تاجران ایران و پاکستان از توانمندیها و ظرفیتهای متقابل امری اجتناب ناپذیر است. بهرهگیری از دیپلماسی منطقهای و اقتصادی، موجب آثار و مثبت فراوانی برای دو کشور خواهد شد
در نهایت با توجه به نیاز پاکستان به منابع انرژی چون نفت، گاز و برق و برخورداری ایران از حجم بالایی از این ثروت های طبیعی، لزوم فعال سازی دیپلماسی انرژی از سوی تهران در این زمینه بیش از پیش بدیهی شده است تا بدین ترتیب با تقویت روابط اقتصادی این دو همسایه روابط راهبردی و منافع مشترک خود را نیز تحکیم بخشند.
نظر شما