۲۳ فروردین ۱۴۰۴ - ۱۵:۲۱
نتیجه مذاکرات عمان؛ توافق یا جنگ| ترامپ باید مستقیم وارد روند دیپلماتیک شود
باید های مذاکرات ایران و امریکا از نگاه فارن افرز

نتیجه مذاکرات عمان؛ توافق یا جنگ| ترامپ باید مستقیم وارد روند دیپلماتیک شود

جهت افزایش شتاب مذاکرات عمان و محافظت از آن در برابر تلاش‌ها برای خرابکاری، ترامپ باید مستقیماً وارد روند دیپلماتیک شود.

بازار؛ گروه بین الملل: سایت تحلیلی فارن افرز در طی مقاله ای با قلم «کامفورت ارو» نوشت: روز شنبه، ۱۲ آوریل مقامات آمریکایی و ایرانی مذاکرات بر سر مهار برنامه هسته‌ای تهران را از سر خواهند گرفت. این مذاکرات پس از آن انجام می‌شود که «دونالد ترامپ»، رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا در اوایل ماه مارس نامه‌ای به دولت ایران ارسال نموده و پیشنهاد مذاکره را مطرح کرد.
دلایلی برای امیدواری به موفقیت تلاش‌های ترامپ وجود دارد. وی عشق غریزی به معامله دارد و گفته است که می‌خواهد ایران را دوباره مرفه کند. اما دلایلی نیز برای نگرانی وجود دارد. حتی با وجود اینکه آنها مذاکرات را پذیرفته‌اند، مقامات ترامپ فشار بر تهران را افزایش داده‌اند. دولت بر اجرای تحریم‌ها - رویکردی که ظاهراً با هدف ورشکستگی ایران انجام می‌شود - دو برابر شده و حملات هوایی به حوثی‌های تحت حمایت ایران در یمن انجام داده است و خود ترامپ حتی یک مهلت دو ماهه فشرده به ایران داده است تا در مورد برنامه هسته‌ای خود به توافق برسد. اگر دو طرف شکست بخورند، وی صریحاً تهدید به حمله به تهران کرده است.
هیچ‌کس نباید خواهان جنگ بین ایران و ایالات متحده آمریکا باشد. اگر واشنگتن به تأسیسات هسته‌ای تهران حمله کند، ممکن است این برنامه را موقتاً به عقب برگرداند. اما ایران می‌تواند تلاش‌های خود را برای هسته‌ای شدن دو برابر کند. ایران نیز بلافاصله با حملات منطقه‌ای خود پاسخ خواهد داد و خاورمیانه را بیشتر آشفته خواهد کرد.

جهت رسیدن به ثمره دیپلماتیک، ترامپ باید اهداف قابل دستیابی را دنبال کند تا اینکه انتظار تسلیم کامل از تهران داشته باشد

اما شروع مذاکرات یک موضوع است؛ رسیدن به توافق موضوع دیگری است. شکی نیست که ایالات متحده آمریکا می‌تواند با به کار بردن شمشیر تیز خود، درد اقتصادی قابل توجهی به ایران وارد کند - همانطور که در دوره اول ریاست جمهوری ترامپ با تحریم‌های اقتصادی فشار حداکثری مشهود بود. با این حال برای رسیدن به ثمره دیپلماتیک، ترامپ باید اهداف قابل دستیابی را دنبال کند تا اینکه انتظار تسلیم کامل از تهران داشته باشد. مقامات ایرانی معتقدند که تنها چیزی که خطرناک‌تر از تحمل تحریم‌های ایالات متحده است، تسلیم شدن در برابر خواسته‌های حداکثری است.
این بدان معنا نیست که فشار جایی در دیپلماسی با ایران ندارد. جمهوری اسلامی بیشتر از دولت بایدن مایل به مذاکره با دولت ترامپ است، زیرا تأثیر انباشته تحریم‌ها، اقتصاد ایران را در تنگنا قرار داده و ایران نسبت به دهه‌های گذشته آسیب‌پذیرتر شده است. هجده ماه جنگ با اسرائیل، شبکه متحدان ایران را کاهش داده وقدرت دفاع هوایی آن را تضعیف کرده است.
اما فشار ایالات متحده آمریکا باید با اهداف واقع‌بینانه مرتبط باشد. از این گذشته، توافق هسته‌ای ۲۰۱۵ نه تنها به دلیل تحریم‌های اضافی، بلکه به این دلیل حاصل شد که ایالات متحده آماده بود تا شرط خود مبنی بر تعطیلی کامل برنامه هسته‌ای تهران را کنار بگذارد، مشروط بر اینکه ذخایر اورانیوم و پلوتونیوم ایران به شدت محدود و به طور گسترده تحت نظارت باشد. اگر ترامپ واقعاً می‌خواهد توافقی امضا کند، باید - مانند ایران - آماده باشد که حداقل تا حدی با آن کنار بیاید. به عنوان مثال وی باید مایل باشد که به ایران اجازه دهد عناصری از برنامه هسته‌ای یا موشکی خود را حفظ کند و در عین حال تخفیف تحریم‌ها از جمله در تجارت نفت ایران و دسترسی به دارایی‌های مسدود شده را ارائه دهد. در غیر این صورت، مذاکرات ممکن است از هم بپاشد و منجر به جنگی منطقه‌ای شود که هیچ‌کس خواهان آن نیست و این امر مطمئناً خلاف منافع ایالات متحده آمریکاست.

شمارش معکوس
توافق هسته‌ای ایران در سال ۲۰۱۵ اگرچه پیچیده اما معامله ای نسبتاً سرراست بود. جمهوری اسلامی محدودیت‌ها و اقدامات شفاف‌سازی در مورد برنامه هسته‌ای خود را پذیرفت و در عوض از کاهش تحریم‌ها بهره‌مند شد. این توافق، برنامه موشکی ایران و حمایت از بازیگران غیردولتی در سراسر خاورمیانه را محدود نکرد. تهران از پذیرش این موارد در چارچوب مذاکرات خودداری کرد. اما توافق حاصل همچنان محدودیت‌های جدی بر رفتار ایران اعمال کرد. این کشور غنی‌سازی و ذخیره‌سازی اورانیوم خود را محدود کرد و تأسیسات هسته‌ای خود را برای نظارت دقیق بین‌المللی باز کرد.

امروز تهران قادر است مواد شکافت‌پذیر مورد نیاز برای کلاهک هسته‌ای را در عرض چند روز تولید کند و دارای ذخایری است که می‌تواند به آن اجازه ساخت چندین سلاح را بدهد

سپس در سال ۲۰۱۸، ترامپ از این توافق خارج شد و توسعه هسته‌ای این کشور سرعت گرفت. امروز تهران قادر است مواد شکافت‌پذیر مورد نیاز برای کلاهک هسته‌ای را در عرض چند روز تولید کند و دارای ذخایری است که می‌تواند به آن اجازه ساخت چندین سلاح را بدهد. بیشتر گزارش ها نشان می‌دهد که اگر ایران بخواهد، می‌تواند بمب‌های قابل استفاده را تنها در عرض چند ماه بسازد. به عبارت دیگر ایران در آستانه تبدیل شدن به دهمین قدرت اتمی جهان است.
توافق هسته‌ای ۲۰۱۵ شامل مکانیسم بازگشت تحریم‌ها بود که به هر یک از طرفین توافق اجازه می‌داد تحریم‌های بین‌المللی را دوباره اعمال کنند. با این حال این بند در ماه اکتبر منقضی می‌شود، بنابراین زمان استفاده از آن رو به اتمام است. بدون یک راه حل مسالمت‌آمیز برای عقب راندن پیشرفت‌های هسته‌ای ایران، فرانسه، آلمان و بریتانیا احتمالاً مکانیسم بازگشت تحریم‌ها را فعال خواهند کرد. چین و روسیه ممکن است بخواهند مانع از اجرای آن شوند، اما حق وتوی معمول آنها در شورای امنیت سازمان ملل در این شرایط اعمال نخواهد شد. قدرت‌های غربی - حداقل روی کاغذ - ادعا خواهند کرد که ایران بار دیگر مشمول محدودیت‌های قبل از ۲۰۱۵ است.
ایران به نوبه خود تهدید کرده است که در صورت بازگشت تحریم‌ها، از پیمان منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای خارج خواهد شد. این تهدید راه را برای تهران برای کاهش نظارت‌های رسمی بر برنامه خود هموار می‌کند. ترامپ به نوبه خود، با فشار بیشتری از سوی رهبران اسرائیل و تندروها در واشنگتن برای حمله مواجه خواهد شد. اسرائیل حتی ممکن است حمله به تنهایی را در نظر بگیرد - که مطمئناً ایالات متحده آمریکا را نیز درگیر خواهد کرد.
اما باید گفت حمله گسترده آمریکا و اسرائیل نیز بعید است که به برنامه هسته‌ای ایران پایان دهد. جمهوری اسلامی به سادگی مواد غنی‌شده زیادی دارد و سانتریفیوژهای پیشرفته زیادی را در مکان‌های زیادی ذخیره کرده است که ارتش‌های ایالات متحده و اسرائیل نمی‌توانند با اطمینان کامل آن را نابود کنند. همچنین متخصصان هسته‌ای زیادی دارد که می‌توانند وظیفه احیای یک برنامه را از ویرانه‌ها بر عهده بگیرند. برای متوقف کردن واقعی برنامه هسته ای ایران با استفاده از زور، ایالات متحده آمریکا باید یا حملات نظامی را به طور مکرر تکرار کند یا سعی کند کمپین تغییر حکومت در ایران را برای شکستن این چرخه انجام دهد، که نتایج ویرانگر و بسیار نامشخصی خواهد داشت.
حمله به ایران همچنین می‌تواند باعث تشدید اختلافات منطقه‌ای شود. شبکه متحدان ایران ممکن است ضعیف باشد اما این کشور هنوز گزینه‌هایی مانند حوثی‌ها یا گروه‌های تحت حمایت ایران در عراق و همچنین ذخایر موشک‌های بالستیک خود دارد که می‌تواند علیه اسرائیل و علیه دارایی‌ها، نیروها و منافع ایالات متحده آمریکا مورد استفاده قرار گیرد. ایران حتی می‌تواند به زیرساخت‌های نفتی خلیج فارس حمله کند و قیمت نفت را افزایش دهد.

گامی جهت رسیدن به توافق
همه حقایق قطعاً تلخ هستند. اما هیچ کس از جنگ ایالات متحده آمریکا و ایران سودی نخواهد برد، بنابراین همه انگیزه‌ای برای اجتناب از آن دارند. این واقعیت به دیپلماسی فرصت می‌دهد.
مذاکرات آینده که قرار است در عمان برگزار شود، می‌تواند اوضاع را در مسیر امیدوارکننده‌ای قرار دهد. طرفین باید سعی کنند به دو هدف دست یابند: شفاف‌سازی قالب تعامل و ترسیم دامنه وسیع پایان بازی. تهران همچنان در مورد اینکه آیا مستقیماً با مقامات آمریکایی تعامل خواهد کرد یا خیر، تعهدی ندارد که هم دشوار و هم ناکارآمد است. خطرات بسیار زیاد و زمان برای ایرانی‌ها بسیار کوتاه است تا از تعامل رو در رو با همتایان آمریکایی خود اجتناب کنند. از سوی دیگر، ایالات متحده آمریکا باید با توجه به این نکته به مذاکرات نزدیک شود که «مدل لیبی» مبنی بر درخواست برچیدن کامل زیرساخت‌های هسته‌ای ایران بعید است که جواب بدهد. از سوی دیگر، محدودیت‌ها و شفافیت ها می‌توانند تا حد زیادی به رفع نگرانی‌های عدم اشاعه کمک کنند و به طور قابل توجهی برنامه هسته ای ایران را از آستانه هسته‌ای دور کند. یافتن شفافیت و در حالت ایده‌آل زمینه مشترک کافی در مورد این مسائل می‌تواند بحث‌های فشرده‌تر و جزئی‌تر در مورد نکات ظریف‌تر را تسهیل کند.

ایالات متحده آمریکا باید با توجه به این نکته به مذاکرات نزدیک شود که «مدل لیبی» مبنی بر درخواست برچیدن کامل زیرساخت‌های هسته‌ای ایران بعید است که جواب بدهد

برای اینکه مذاکرات نتیجه بدهد، تهران و واشنگتن باید الزامات دیپلماتیک گسترده‌تر یکدیگر را نیز به رسمیت بشناسند. اگر واشنگتن اسلحه را روی سر ایران بگذارد، ایران به درستی مذاکره نخواهد کرد. ترامپ تا زمانی که نتواند در نوعی دیپلماسی مستقیم و شخصی که آرزویش را دارد - یعنی در دیدار با مسعود پزشکیان، رئیس جمهور ایران شرکت کند، جدی صحبت نخواهد کرد. به عبارت دیگر دو طرف اگر می‌خواهند به زمینه مشترکی برسند، باید با نحوه رویکرد طرف مقابل به مذاکرات کنار بیایند.
یکی از راه‌های افزایش شتاب مذاکرات عمان و محافظت از آن در برابر تلاش‌ها برای خرابکاری، این است که ترامپ که مستقیماً وارد روند دیپلماتیک شود. سابقه دوره اول ریاست جمهوری ترامپ روشن می‌کند که وی در مورد ایران اهل مدارا نیست. اگر قرار باشد توافق هسته‌ای حاصل شود، ترامپ ممکن است در موقعیت منحصر به فردی باشد تا بتواند حمایت تندروهای آمریکایی را جلب کند، همانطور که ریچارد نیکسون، رئیس جمهور سابق ایالات متحده آمریکا توانست از چین بازدید کند و روابط بین پکن و واشنگتن را بهبود بخشد. ترامپ می‌تواند با انجام یک معامله ساده اما مهم که راه را برای دیپلماسی مستقیم سطح بالا باز می‌کند، این روند را پیش ببرد: تعلیق موقت تحریم‌های فشار حداکثری در ازای تعلیق غنی‌سازی اورانیوم ایران برای مدت مشابه. این می‌تواند راه را برای نشست در سطح ریاست جمهوری که ترامپ مدت‌هاست به دنبال آن است، هموار کند. اگر آنها در مورد پیشبرد مذاکرات جدی هستند، عمان، عربستان سعودی، امارات متحده عربی یا واسطه دیگری که ترامپ به آن احترام می‌گذارد، باید چنین ترتیبی را پیشنهاد دهند. سپس آنها می‌توانند هم میزبان نشست سطح بالا و هم میزبان بحث‌های فنی بعدی باشند.
ایران و ایالات متحده آمریکا سابقه تلخی از خصومت دارند. شکاف بی‌اعتمادی بین دو کشور وجود دارد که دیپلماسی برای رفع آن تلاش خواهد کرد. اما دستیابی به توافق همچنان ممکن است. ایران به توافق نیاز دارد. ترامپ خواهان آن است و جایگزین مذاکرات موفقیت‌آمیز فاجعه‌بار خواهد بود.

کد خبر: ۳۳۴٬۹۲۵

اخبار مرتبط

اخبار رمزارزها

    برچسب‌ها

    نظر شما

    شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha