بازار، گروه انرژی: بعد از تهاتر نفت با کالاهای اساسی اینبار نوبت به آب رسیده است. رییس جمهور افغانستان به تازگی اعلام کرده که حاضر است به ازای صادرات آب به ایران و تامین آب استانهای شرقی کشور، نفت دریافت کند. این گفتهها در حالی مطرح شده که بر اساس قراردادی که حدود نیم قرن از امضای آن میگذرد، سالانه باید ۸۲۰ میلیون متر مکعب به عبارت دیگر ۲۶ لیتر در هر ثانیه به عنوان حقابه رود هیرمند به ایران داده شود. قراردادی که در طول سالهای گذشته به بهانه خشکسالی اجرایی نشده است. بهانه ای که تصاویر ماهواره ای منتشر شده نشان میدهد که خیلی هم واقعیت ندارد. بر اساس اطلاعات ماهوارهای PERSIANN-CDR و CHIRPS در بازه ۳۳ ساله ۱۹۸۳ تا ۲۰۱۶، میزان بارندگی فصلی و سالانه در حوضه آبریز هیرمند افزایش داشته است.
از طرفی میزان بارش فصلی و سالانه در بالادست سد کجکی (ایستگاه دهراوود) که به استناد بند ج قرارداد به عنوان مبنای تعیین سال نرمال، مافوق نرمال و کمتر از نرمال تلقی میشود، افزایش داشته است.
آنگونه که هدایت فهمی کارشناس سابق منابع آب وزارت نیرو به بازار میگوید سهم ایران از حقابه رود هیرمند در سالهای گذشته تنها سیلابهای غیر قابل کنترلی بوده که در نهایت وارد ایران شده و عملا آنچه طبق قرارداد به ایران تخصیص داده شده بسیار کمتر از قرارداد بین دو کشور بوده است. او میگوید که با وجود قراردادی ۱۳۵۱، عملا ایران هیچ قدرتی برای پیگیری حق آبه دریافتی خود ندارد و این مشکل را تنها باید با دیپلماسی آبی حل کرد. اما متاسفانه مشکل از آنجا آغاز میشود که مسئولان کشور هیچ توجهی به این مساله ندارند و همین مساله موجب شده تا آبهای فراسرزمینی خود را چه در غرب و چه در شرق کشور از دست بدهیم.
سهم ایران از حقابه رود هیرمند در سالهای گذشته تنها سیلابهای غیر قابل کنترلی بوده که در نهایت وارد ایران شده و عملا آنچه به ایران تخصیص داده شده بسیار کمتر از قرارداد بین دو کشور بوده است
باج گیری به سبک افغانی
با این وجود، واقع شدن افغانستان در بالادست رودخانه، این تصور را درمیان برخی از صاحب منصبان افغانستان ایجاد کرده است که گویی دست بالا را در این مناقشه آبی دارند. محمد اشرف غنی، رئیس جمهور افغانستان پیشتر از عزم دولتش بر سرمایهگذاری در مهار آبهای این کشور خبر داده و اعلام کرده بود که «هرقطره آب افغانستان نسبت به تیل (نفت) همسایهها قیمتیتر خواهد بود». او که چند ماه پیش از «برق در برابر آب» سخن گفته بود حالا در تازه ترین صحبتهای خود گفته که حاضر به صادرات آب به ایران به ازای دریافت نفت است.
مسئولان کشور افغانستان، رودخانه هیرمند را یک رودخانه درونسرزمینی دانسته و تصور میکنند که مالکیت انحصاری و حقوق آن متعلق به این کشور است. این در حالی است که رودخانه هیرمند اصلیترین منبع تامین حق آبه تالاب هامون به حساب میآید. تالابی که از اوایل دهه ۷۰ شمسی روند خشک شدن آن آغاز شده و در سالهای اخیر با شدت بیشتری پیش رفته است. خشکی این تالاب تا جاییکه نام این تالاب در «لیست تالابهای در معرض خطر» (مونترو) ذکر شده است.
بر همین اساس مسئولان ایرانی میگویند که هامون یک تالاب بین المللی است و حقابه طبیعت بایستی جدا از حقوق سیاسی-اقتصادی کشورها درنظر گرفته شود. چرا که خشکیهامون به اکوسیستم منطقه خسارت زده و موجب افزایش گردوغبار، مهاجرت پرندگان و مردم در سراسر منطقه میشود.
بر اساس قراردادی که حدود نیم قرن از امضای آن میگذرد، سالانه باید ۸۲۰ میلیون متر مکعب به عبارت دیگر ۲۶ لیتر در هر ثانیه به عنوان حقابه رود هیرمند به ایران داده شود. اما این قرارداد در طول سالهای گذشته به بهانه خشکسالی اجرایی نشده است
تامین آب به بهای جان
سیستان و بلوچستان در بحرانی انسانی و زیست محیطی رو به نابودی است. خشکیدگی شریان هیرمند نه تنها امنیت آب بلکه معیشت، سلامت و حیات استان را دستخوش نگرانی کرده است. آمارهای اعلامی از روند نگران کننده مهاجرت در محرومترین استان کشور به لحاظ منابع آبی حکایت میکند. فقر و بیکاری در این استان به اوج خود رسیده است. بهارستان نشینها میزان اشتغال در این استان را بسیار مأیوس کننده میدانند. به گفته علیم یارمحمدی نماینده زاهدان، نرخ بیکاری در قصرقند و نیکشهر حدود ۶۵ درصد و در چابهار و زاهدان در مرز ۴۰ درصد است. سیستان و بلوچستان سالهاست که زمینگیر خشکسالی شده و رد نمک تفتیده بر جای جای خاکش دیده میشود. خاک شور و نبود آب، زمینهای کشاورزی را سوزانده و باغهای موز و خرما را خشکانده است.
بسیاری ایجاد رونق در این استان را به حل معضل تامین آب مردمان سیستان و بلوچستان گره میزنند. مردمانی که برای تامین آبشان از هوتکها باید بهای سنگینی پرداخت کنند. بهایی به گرانی جان.
ایران به لحاظ جغرافیایی دسترسی به دریاهای وسیعی دارد. به همین دلیل میتواند بخش زیادی از آب شرب مورد نیاز استانهایی همچون سیستان و بلوچستان را از طریق شیرین سازی آب دریای عمان تامین کند. هرچند که شیرین سازی آب دریاها هزینه بالایی دارد اما به دلیل استقلالی که میتواند برای ما ایجاد کند، بهتر از واردات آب میتواند باشد
واردات آخرین گزینه کشورها برای تامین آب
در چنین شرایطی که تهیه آب اولویت نخست است، دو گزینه پیش روی سیاستمداران است. گزینه نخست شیرین سازی آب دریا بوده و دیگری واردات آب از افغانستان است.
فهمی کارشناس سابق منابع آب وزارت نیرو که تامین آب به هر قیمتی را وظیفه اصلی وزارت نیرو میداند، خیلی با واردات آب از افغانستان و ایجاد وابستگی در تامین چنین ماده حیاتی موافق نیست.
به گفته او، ایران به لحاظ جغرافیایی دسترسی به دریاهای وسیعی دارد. به همین دلیل میتواند بخش زیادی از آب شرب مورد نیاز استانهایی همچون سیستان و بلوچستان را از طریق شیرین سازی آب دریای عمان تامین کند. هرچند که شیرین سازی آب دریاها هزینه بالایی دارد اما به دلیل استقلالی که میتواند برای ما ایجاد کند، بهتر از واردات آب میتواند باشد.
این کارشناس حوزه آب در ادامه به راه حلهای دیگری برای حل بحران آب در ایران اشاره کرد و گفت: راههای دیگری برای واردات و انتقال آب وجود دارد که کشت فراسرزمینی یکی از نمونههای آن است. این کار علاوه بر صرفه اقتصادی منجر به ایجاد نفوذ و افزایش قدرت سیاسی کشور میشود.
سرانه مصرف آب در بخش های مختلف بسیار بالاتر از استانداردهای جهانی است. بدون شک اگر مدیریت تقاضا و مصرف به درستی انجام شود ما نیازی به واردات آب نخواهیم داشت اما اگر به این فاکتورها توجه نکنیم مشخص نیست که چه سرنوشتی در انتظار زیست بوم ایران خواهد بود
آیا ایران ناچار به واردات آب میشود؟
اما ایران که به لحاظ جغرافیایی در یک اقلیم خشک قرار دارد، بیش از هر زمان دیگری نیازمند تغییر الگوی مصرف است. آنگونه که آمارها نشان میدهد ذخایر آبی ایران در شرایط بحرانی قرار دارد. وضعیت بارندگیها چنگی به دل نمی زند، با این وجود در فهرست پر مصرف ترین مردمان دنیا قرار داریم. مصرفی که اگر از هم اکنون فکری به حال آن نشود، ممکن است ایران را در فهرست کشورهای واردکننده آب قرار دهد.
جالب است که بدانید متوسط مصرف آب شرب طبق استانداردهای بین المللی بین ۱۵۰ تا ۱۸۰ لیتر در شبانه روز است. در حالیکه میزان مصرف در برخی از منطقههایی شهرهایی همچون تهران بعضا به ۳۳۰ لیتر در ۲۴ ساعت شبانه روز هم میرسد. اما بخش کشاورزی که به نوعی متهم اصلی مصرف بالای آب در ایران است، هم تقریبا در سالهای گذشته توجهی به افزایش راندمان و بهره وری نداشته است. به گفته کارشناس حوزه آب، بهره وری آب ۱.۲ در هر کیلوگرم است در حالیکه در دنیا این رقم ۲.۵ کیلوگرم است. همچنین بر اساس ادعای مسئولان کشاورزی راندمان آب در حوزه کشاورزی حدود ۴۱ درصد است در حالیکه این رقم میتواند تا ۶۰ درصد افزایش پیدا کند.
او همچنین به هدر رفت بالای آب در شبکه توزیع و انتقال اشاره کرده و گفت : حدود ۲۵.۵ درصد منابع آب کشور، آب بدون درآمد است در حالیکه متوسط استاندارد جهانی این شاخص کمتر از ۱۵ درصد است.
به گفته او، مدیریت تقاضا و مصرف به درستی انجام شود ما نیازی به واردات آب نخواهیم داشت اما اگر به این فاکتورها توجه نکنیم مشخص نیست که چه سرنوشتی در انتظار زیست بوم ایران خواهد بود.
نظر شما