بازار؛ گروه خودرو: به تازگی اخباری در فضای مجازی منتشر شده مبنی بر اینکه احتمال تغییر و جایگزینی مدیران عامل دو خودروساز بزرگ کشور وجود دارد. این خبر در پی انتقاد شدید وزیرصمت از عملکرد هر دو خودروساز بزرگ کشور مطرح شده است. عیلرضا رزم حسینی بیان کرده است که در وزارت صمت کمیته مربوط به خودرو را با حضور همه تشکلهای خودروسازی و خودروسازان تشکیل و طرحی با همکاری کمیسیون صنایع مجلس آماده کرده تا انحصار را بشکنیم. بنابراین برای بررسی وضعیت مدیران فعلی خودروسازان و احتمال تغییر آنها درپی افزایش زیان انباشت هر دو خودروساز و کاهش تیراژ با حجت اله فیروزی سخنگو کمیسیون صنایع و معادن مجلس به گفتوگو پرداختیم که در ادامه آن را از نظر خواهیم گذراند:
* طرح ساماندهی صنعت خودرو به کجا رسیده و آیا در خصوص عرضه خودرو در بورس نیز بررسی انجام دادهاید؟ از سوی دیگر زمزمههای تغییر مدیران عامل خودروسازان به گوش میرسد، نظر شما در این خصوص چیست؟
در مورد تغییر مدیران خودروسازان چیزی تاکنون نشنیدم، در حوزههای مدیریتی زمانی که وزیر عوض میشود، مدیران نیز تعویض میشوند. در طرح ساماندهی صنعت خودرو که در کمیسیون صنعت و معدن مجلس شورای اسلامی مطرح بود، کمیتهای تشکیل که وظیفه پیگیری این موضوع را داشت. پس از انجام فرآیند کارشناسی این طراح را به صحن کمیسیون بردیم. ابتدا باید در صحن کمیسیون بررسی سپس به صحن علنی وارد میشود. در زمان بررسی این طرح در کمیسیون تبادل نظر شکل گرفت، دوستان نظراتی داشتند که نیاز به اصلاحات بوده، بنابراین مجدد طرح به کارگروه برگشت. ضمن اینکه در آخرین جلسه، نمایندههای خودروسازان، قطعه سازان، ستاد تنظیم بازار و سازمان حمایت از مصرف حضور داشتند. موضوع مهم عرضه خودرو در بورس در این طرح بررسی شد، از آنجایی که کشور سابقه چنین فعالیتی نداشته، ابهاماتی نیز در خصوص آن مطرح بود. طرح ساماندهی صنعت خودرو به کارگروه برگشت داده شد تا نظرات اعمال شود. هفته آینده با برگشت نمایندگان از حوزههای انتخابی این مساله در دستور کار قرار و بررسی در صحن کمیسیون خواهد بود.
خودروسازان براساس حد توان اقدام به تولید کرده و مدیران نیز توانایی انجام معجزه برای بهبود را ندارند
* در صنعت خودرو کشور همیشه این موضوع صادق بوده که تصمیمات قائم به یک نفر بوده و اگر تصمیمات به درستی اتخاذ نشود، صنعت خودرو به قهقرا خواهد رفت، نظر شما در این خصوص چیست؟ باتوجه به این که در یک سال اخیر نیز مشکلات خودروسازان به دلایل مختلف افزایش داشته، تغییر مدیریت برای اصلاح ساختار باید انجام شود؟
این موضوع در صنعت خودرو را باید در دو بخش بررسی کرد. نخست اینکه عرضه و تقاضا باید مورد توجه باشد. کاهش عرضه ارتباط چندانی به خودروسازان نداشته و به سیاستهای اقتصادی کلان کشور بازگشته و تا آنجا اصلاح نشود، نباید امیدی به حل مشکلات فعلی داشت. زمانی که نقدینگی مطلوبی در سیستم نباشد، از سوی تقاضا مشتریان نیز واقعی نباشد، بدیهی است که کاهش تیراژ ایجاد خواهد شد. خودروسازان نیز حد مشخصی ظرفیت برای تولید دارند. خودروسازان براساس حد توان اقدام به تولید کرده و مدیران نیز توانایی انجام معجزه برای بهبود را ندارند. این موضوع به اقتصاد کلان مربوط و به مدیریت یک خودروساز ارتباط چندانی ندارد. ریشه این مشکل در سطح کلان کشور هست که باید حل شود. دوم اینکه، موضوع کیفیت و استفاده از ظرفیتها مربوط به حوزه مدیریت است. ضمن اینکه مدیریت هر کدام از خودروسازان فعال باشند و باید از تیمهای خوبی در تحقیق و توسعه استفاده کنند. با استفاده از آنها باید بتوانند خودروهای با کیفیت عرضه کنند. این موضوع بحثهای مدیریتی بوده که در همه مشاغل وجود دارد. هرچند که این مساله کتمان نمیشود مدیرانی که به خودروسازیهای می آیند، میتوانند در زمینه توسعه و تقویت آن تاثیر گذار باشند.
* باتوجه به عملکرد هر دو مدیرعامل خودروسازیهای بزرگ کشور، آیا مدیران خودروسازی در یک سال اخیر موفق بودند؟
اگر بخواهیم به پاسخ این سوال رسیده و مشکل را ریشهای حل کنیم نیاز به یک بررسی همه جانبه دارد که در دوره این مدیران، موفق عملکردهاندیا نه؟ هرچند که گزارش مدیران خودروسازی این هست که حجم تولید را افزایش دادند، از نظر کیفی و داخلی سازی هم موفق شدند به سمت تامین و ایده های جدید در توسعه و تحقیق حرکت کنند. گاهی در گزارشهای خود از عرضه خودروهای جدید، قطعات و موتور که داخلی شده گفته اندو ، مدعی هستند حاصل دوران مدیریتشان است. اگر بخواهیم بررسی کنیم باید مسولان و نهادهای مربوط مانند وزارت صمت و... ورود کند، هرچند که مجلس نیز میتواند جز نهادهای بازرس باشد.
نسبت به حمایتهای که از این صنعت شده، خودروسازان نتوانسته پاسخگو نیاز جامعه باشند. اگر خود خودروسازان نیز بخواهند در یک جایگاه منطقی عملکردشان را قضاوت کنند به این موضوع خواهند رسید
* باتوجه به حمایتهای بی دریغ از صنعت خودروسازی، پیشرفت این صنعت را چگونه ارزیابی میکنید؟
همیشه گلهای به خودروسازی کشور دارم، نسبت به حمایتهای که در کشور از صنعت خودروسازی شده است، نتوانستیم توقعات جامعه و نیاز آنها را پاسخ دهیم. هر موقع خودروسازان گیر کردند، در تامین حقوق، تامین هزینهها، تولیدات و قهر جامعه همیشه دولتها به خودروسازان کمک کردند که این صنعت زمین نخورد. نسبت به حمایتهای که از این صنعت شده، خودروسازان نتوانسته پاسخگو نیاز جامعه باشند. اگر خود خودروسازان نیز بخواهند در یک جایگاه منطقی عملکردشان را قضاوت کنند به این موضوع خواهند رسید. پس از انقلاب تقریبا درها را بستیم که خودروسازان رشد کنند، ولی رشد مطلوب و مورد نظر جامعه که متناسب با حمایت ها بوده انجام نشده است. این گلایه را نمی توان به دوره خاص مدیریت ارتباط داد.
مدیران خودروسازی در جلسات زمانی که نامی از هزینههای سربار میآید، حقوق پرسنل را مطرح میکنند
* به نظر شما در شرایط فعلی، مدیران عامل خودروسازان تغییر یابند باید چه مدیری با چه ویژگی سکان هدایت تولید خودرو را به دست بگیرد؟
زمانی یک مدیر اثرگذار و توسعه دهنده خواهد بود که ثبات مدیریتی توام با شیوه صحیح مدیریت را داشته باشد، شیوه مدیریتها براساس قابلیتها نبوده و نیست. گاهی تغییر مدیران عامل خودروسازان اثرگذاری ندارد. نظر شخصی دارم، اگر عملکرد مدیران فعلی بررسی و ادعا خودروسازان مبنی بر موفقیت درست باشد، باید از آنها نیز حمایت کرد. در غیر اینصورت بهتر است براساس کارشناسی و بررسی تغییرات انجام شود.
* به نظر میرسد دولت نیست که اقتصاد را مدیریت میکند، بلکه مدیران دو خودروسازی و شورای رقابت این کار را میکنند، باتوجه به این مساله نظر شما در خصوص هزینههای سربار چیست و دلیل اصلی آن از کجاست؟
مدیران خودروسازی در جلسات زمانی که نامی از هزینههای سربار میآید، حقوق پرسنل را مطرح میکنند. به بیانی بهتر اعلام میکنند تعداد کارکنان آنها بیش از نیازشان بوده که بخش عمده هزینههای سربارشان به دلیل دستمزهای آنان است. این موضوع خیلی نمیتواند حرف دقیقی باشد، اگر فرض کنیم 10 درصد کارکنان بیشتر از نیاز واقعی خودروسازان هستند، به همان نسبت هزینههای جاری نیز به ریال محاسبه میشود. گاهی در این هزینههای جاری اشاره به انرژی میشود که در کشور ما ارزان بوده، نباید به این موضوع اکتفا کرد و مابقی را رها کرد. اگر بخواهیم با قضاوتی عادلانه این موضوع را بررسی کنیم، باید اعلام کرد هزینههای مازاد نیروی انسانی بالا بوده اما در عوض هزینههای مازاد انرژی نیز پایین است. مضاف براینکه دستمزد نیروی انسانی نیز پایینتر است، قیمت خودرو را با دلار افزایش می دهیم اما حقوق ها را با دلار بالا نمی بریم که بگویم به طور واقعی اثر گذار است.
* به عنوان سوال پایانی، آیا شما با افزایش قیمت خودروها در هر سه ماه موافق هستید؟
در بعضی از موارد نیاز به بررسی، حمایت و تصمیمگیری حاکمیت دارد. این به آن معنا نیست که متناسب با هر تغییری در دنیا و نوسان ارز در زمان خاص خودش، تغییر در قیمتها اعمال شود.
اگر بخواهیم از نظر حاکمیتی به این موضوع نگاه کنیم، چطور هست که در بسیاری از موارد، یارانه برای تولیداتی قائل هستیم یا مراعاتی در خصوص افزایش قیمتها انجام میشود. اما این اتفاق در خودروسازی رخ نمیدهد. نباید به هر بهانهای اجازه افزایش قیمت دهیم، این افزایش قیمت اثرگذار بوده و درجاهای دیگر آسیبهای دیگر میبینیم. اگر افزایش قیمت در خودروسازی انجام شود، در سایر قیمتها اثر دارد. افزایش قیمت هر سه ماه یکبار خودروها نسخه درستی نیست و باید تجدید نظر شود. البته مجلس ورود به این موضوع نداشته و معتقد هستم این موضوع باید بررسی و به این مساله باوری ندارم.
نظر شما