بازار؛ گروه بورس: «پایان انتخابات آمریکا» جملهای که حدود یک ماه است بازارهای ایران را تحت تاثیر قرار داده، هر کسی بر پایه این جمله نظرات و تحلیل های را برای آینده بازارها مختلف مانند ارز، سکه، خودرو و سرمایه و غیره داشته است. انتظاراتی که بعد از یک ماه تاثیر روانی بر بازار سرمایه و تحلیلهای مختلف، سرانجام امروز به پایان میرسد.
کمتر کسی در مورد استراتژی بعد از انتخابات سخن گفت و هر کسی از دیدگاه خود تنها به تحلیل تاثیرات انتخابات آمریکا بر بازار سرمایه میپرداخت. کمال خانزاده مدیر عامل کارگزاری ملل در گفتگوی که با بازار داشت گفته که بهترین استراتژی تا پایان سال با توجه به انتخابات آمریکا خرید سهم های بنیادی و دلار محور هستند. وی در این گفتگو پیش بینی کوتاهی در مورد آینده بازار در صورت روی کار آمدن بایدن و یا پیروزی ترامپ در انتخابات آمریکا داشت.
*بیشتر تحلیل گران بازار سرمایه در دوران اصلاح بر این باور بودند که بازار بعد از رسیدن به یک نقطه حمایتی در یک دامنه با نوسان اندک حرکت میکند که بیشتر آنها کف حمایتی را ۱میلیون ۴۰۰ هزار واحد عنوان کرده بودند، اما در هفتههای گذشته بازار به سمتی حرکت کرد که تحلیلها دیگر جوابگوی بازار نبود یعنی بازار از روند تحلیل خارج شده بود، که با مطرح شدن انتخابات امریکا این اوضاع بدتر شد، آیا شما هم معتقد هستند که بازار سرمایه قابل تحلیل نیست؟
بازار از دو ماه گذشته کمی تحلیل پذیرتر شده است اما در دو هفته اخیر شرایط بازار به خاطر انتخابات آمریکا کمتر به سمت تحلیل رفت یعنی جدا از تحلیل شد. در مورد انتخابات آمریکا دو سناریو وجود دارد یکی مربوط به رای آوردن ترامپ و دیگری مربوط به پیروز شدن بایدن است این فقط مختص بازار سرمایه نیست که بر روی این دو سناریو تحلیل و برنامه ریزی های را انجام دادند بلکه تمام بازارهای موازی برای هر دو این سناریو تحلیل، پیشبینی و برنامهریزی داشتند.
بهترین استراتژی با فرض اینکه هر کدام از این اشخاص انتخاب شوند، چیدن پرتفوی با دید سودآوری در آخر سال از ترکیب سهمهای که صادرات خوبی دارند است که میتواند شامل گروه معدنیها، پتروشمی و فولادیها باشند
*تحلیل شما در رابطه با دو سناریوی که در بالا عنوان کردید چیست؟
اگر جو بایدن پیروز انتخابات شود امکان دارد که آمریکا دوباره به برجام برگردد و مقداری فشار تحریمها کم شود و کاهش فشار تحریم هم به خودی خود سبب میگردد که شرایط شرکتهای داخلی بهبود پیدا کند. بخشی دیگر هم اینگونه پیروزی جو بایدن و تاثیرگذاری آن روی بازار سرمایه را تحلیل کردند که اگر بایدن انتخاب شود به خاطر ریزش دلار بازار روند ریزشی خود را ادامه می دهد. یکسری دیگر هم این گونه تاثیرگذاری بایدن را بررسی کردند که اگر بایدن انتخاب شود شرایط شرکتها بهتر میشود و نهایتا کف قیمت دلار به ۲۰ هزار تومان میرسد. شرکت ها در چنین شرایطی هم تولیدشان بهبود پیدا میکند و هم تهیه مواد اولیه تولیدشان راحتتر خواهد شد، علاوه بر این شرکتها با فرض رای آوردن بایدن و ریزش دلار وضعیت برای شرکتهای صادراتی هم بهتر میشود.
سناریوی دوم مربوط به پیروزی ترامپ در انتخابات آمریکااست که برخی این گونه تاثیرات آن را بر بازار سرمایه تحلیل کردند که اگر وی بار دیگر رئیس جمهور آمریکا شود و افزایش فشار تحریمها سبب صعودی شدن دلار میشود که در نتیجه با افزایش قیمت دلار روند بازار هم بهبود پیدا خواهد کرد.
*با توجه به آنچه مطرح کردید کدام تحلیل با واقعیت نزدیکتر است؟
تا حدود ۴ الی ۵ روز گذشته پیش بینی نشان میداد که ترامپ انتخاب میشود اما در روزهای اخیر به نظر میرسد که بایدن شانس بیشتری برای پیروزی در انتخابات آمریکا دارد و بازار هم دو الی سه روزی است که نشان میدهد بایدن انتخاب میشود. با فرض اینکه بایدن رئیس جمهور بعدی آمریکا است بازار یک الی دو روز با توجه به اینکه بازار سهام، ریزشها را پیشخور کرده است، قیمت دلار را رصد خواهد کرد. کف قیمتی ۲۰ تا ۲۲ هزار تومان، قیمت معقولی برای دلار است و پایینتر از آن هم به ضرر اقتصاد ما است که با توجه به شرایط فعلی کشور هر چقدر قیمت دلار پایینتر بیایید خروج پول هم بیشتر میگردد، به همین دلیل الان قیمت نمایی دلار را افزایش میدهند که با فرض انتخاب بایدن کف قیمت دلار ۲۰ تا ۲۲ هزار تومان برسانند و پایینتر از آن سبب فرار سرمایه از بازار میشود.
*با توجه به آنچه در بالا در مورد دو سناریوی انتخابات آمریکا و تاثیرات آن بر بازار سرمایه عنوان کردید، بهترین استراتژی پیشنهادی شما برای سرمایه گذاران بعد از انتخابات آمریکا چیست؟
بهترین استراتژی با فرض اینکه هر کدام از این اشخاص انتخاب شوند، چیدن پرتفوی با دید سودآوری در آخر سال از ترکیب سهمهای که صادرات خوبی دارند است که میتواند شامل گروه معدنیها، پتروشمی و فولادیها باشند. از دیدگاه بنده هر کدام از این سهمها با فرض انتخاب هر کدام از کاندیدای ریاست جمهور آمریکا با توجه به میزان فرش آنها از طریق بورس کالا و گزارس ماهانه می توانند ۲۰ تا ۳۰ درصد بازدهی تا پایان سال داشته باشد و هر کسی ترکیبی از این صنایع را داشته باشد سود خوبی تا پایان سال نصیبش خواهد شد؛ از طرف دیگر سهمهای کوچک سود دهی خواصی ندارند که این موضوع را میتوان از شاخص سودآوری و نسبت بالای p/e آن ها متوجه شد.
تقریبا از اواسط مرداد یا اوایل شهریور بازارهای موازی کم کم بازگشایی شد و عمدتا کسانی که سود خوبی از بازار کسب کردند مانند قدیمی های بازار و حقوقی های اقدام به عرضه کردند
*وضعیت فعلی بازار به نوعی سهامداران حقیقی را سرگردان کرده و نمیدانند که در این بازار بمانند یا نه، به غیر از تاثیرات روانی انتخابات آمریکا که در بالا مطرح کردید، وضعیت کلی بازار را چگونه ارزیابی میکنید؟
روند نزولی بازار سرمایه تقریبا از ابتدای شهریور ماه آغاز شد اما قبل از آن یعنی از ابتدای سال جاری تا مرداد ماه روند بازار به صورت صعودی بود. با شیوع ویروس کرونا بیشتر بازارها و کسب و کارهای تقریبا تعطیل یا نیمه تعطیل شدند و کسانی که در بازارهای غیر از بورس فعال بودند به سمت بازار سرمایه سوق پیدا کردند، علاوه بر این علت نقش دولت هم در هدایت سرمایه مردم به سمت بازار بورس را نباید نادیده گرفت بنابراین حاصل چنین موضوعاتی سبب شده نقدینگی زیادی به سمت بازار سرمایه سوق پیدا کرد و این نقدینگی عامل اصلی صعود شاخص کل از حالت تعادلی ۳۰۰هزار واحد به سمت ۲میلیون واحد بود.
با سابقههای بازار و شرکت های حقوقی و سرمایه گذاری که از قبل سهامدار این شرکتها بودند، از تیر ماه اقدام به عرضههای سنگین کردند و از این به بعد ما روزانه شاهد خروج پول و ورود پول به بازار بودیم و این مسئله تا نیمه دوم مرداد ادامه داشت تا اینکه قسمت ورودی پول بیشتر از خروجی شد. عمدتا در این مدت اکثر سهمهای از نظر سودآوری به یک حباب رسیده بود. اما از نظر دارایی با توجه به نرخ ارز، این شرکتها دچار حباب نشده بود.
تقریبا از اواسط مرداد یا اوایل شهریور بازارهای موازی کم کم بازگشایی شد و عمدتا کسانی که سود خوبی از بازار کسب کردند مانند قدیمی های بازار و حقوقی های اقدام به عرضه کردند. این نکته باید گفته شود که سهمهای در یک قیمتی بودند که دیگر خریدار جدیدی نداشت و این احتمال داده میشد که یک اصلاحی داشته باشیم که بازار به مرور اصلاح خود را شروع کرد اما با توجه به ریزش سنگین شاخص در دو ماه اخیر دیگر نمیتوان اسم آن را اصلاح گذاشت بلکه باید گفت «ریزش بازار» و دولت نتوانست بازار را در این مدت به ثبات برساند.
*عدهای از سهامداران قبل از اصلاح بازار اقدام به فروش سهم خود کردند، آیا این افراد توسط شخصی یا رانتی از این ریزش با خبر بودند؟
به طور قطع نمیتوان این موضوع را تایید کنیم، آنهای که به یک سود خوبی رسیدند افراد با سابقهای بودند که قبل از دوران اصلاح خروج کردند و حتی سهامدارانی بودند که در خرداد ماه خروج زدند. برخی از قدیمیهای بازار زمانی که پولشان ۴ تا ۵ برابر شد در حالی که دلار این همه رشد نکرده بود از بازار خروج کردند. به نظر من اینکه ماند یا خروج افراد به قانع بودن سود حاصل از فعالیت در بازار سرمایه است که به دست میاورند. علاوه بر این بخشی از سهامداران اطلاعات کلانی داشتند مثل با خبر بودن از ورود نقدینگی. همچنین تجربه بنده نشان میدهد که قیمتهای سهم بعد از یک عددی بالاتر خریدار ندارد.
نظر شما