بازار؛ گروه بورس: ریزش بازار سهام از اواخر مرداد آغاز شد و بورس با افت ارزش ۲۸۰۰ هزار میلیاردی تومانی یا افت ۱۸۵ میلیارد دلاری روبه شد که اگر به آن ارزش بازار اول و دوم فرابورس را اضافه کنیم بازار سرمایه با ۲۱۰.۷ میلیارد دلار افت از مرداد ماه تا به امروز بوده است. به بیان دیگر حدود یک سوم از پولی که از ابتدای سال وارد بازار شده است در حال حاضر از آن خارج شده که بیشتر آن ناشی از عدم سلب اعتماد عمومی مردم شکل گرفته است.
بعد از ریزش بازار و از دست رفتن اعتماد سهامداران سازمان بورس هر هفته از حمایت حقوقیهای بازار خبر میداد که به نوعی آنها را مجبور میکرد که با تقویت قسمت تقاضا بازار را حمایت کنند، اما بعد از دو الی سه روز حمایت که فعالان بازار آن را حمایت مصنوعی عنوان کردند، روند فروش خود را ادامه میدادند.
سازمان بورس در اجرای این سیاست حقوقیها را تحت فشار قرار میداد که از بازار حمایت کنند که بعدا برخی از صاحبنظران بازار اسم آن را دخالت در بازار گذاشتند که نمایندگان مجلس هم به پیروی از چنین دیدگاهی عنوان کردند که بازار به صورت دستوری در حال ریزش است.
در همین اوضاع بود که برخی از حقوقیها از سازمان گلایه کردند که چرا اجازه فعالیت به صورت آزاد در بازار سهام را به آنها نمیدهد. محمد مرندی مدیر عامل یکی از شرکتهای حقوقی بازار در گفتگویی که با بازار داشت مدعی شد که «در برخی از مواقع مشاهده میکنیم که سازمان بورس جلوی فروش حقوقیهای بازار را میگیرد که این مسئله به نوعی نقض قانون بازار سهام است که فروش آزادانه را از حقوقیها میگیرد. شاید این حرکت توانسته در کوتاه مدت به مثبت شدن شاخص کمک کند ولی در کل این یک روند غیر منطقی و به نوعی سلب معاملات آزاد در بورس است. » عمر کوتاه حمایت حقوقیها از بازار هم نتوانست جلوی روند ریزش آن را بگیرد و این موضوع نشان میدهد که سیاستهای مربوط به حمایت حقوقیها از بازار جوابگو نیست. به همین جهت به منظور جلوگیری از فروش حقوقیها اقدام به ممنوع کردن کد معاملاتی یا به عبارتی ابطال معاملات حقوقیها در بازار کرد.
در چنین اوضاعی برخی کارشناسان هم مدعی میشوند که دولت با فشار به حقوقیها باعث دخالت در بازار و ریزش آن میشود. این در حالی است که در پیگیری از حقوقیهای بازار و کارگزاریهای بزرگ چنین ادعایی رد میشود، آنها عنوان میکنند که سازمان بورس در زمان منفی بودن بازار تماس میگیرد که سفارش معاملات حقوقیها را ابطال کند یا اینکه کد معاملاتی حقیقیهای که به صورت عمده اقدام به فروش میکنند را برای مدت معینی متوقف کند.
از یک طرف برخی از کارشناسان و فعالین بازار مدعی میشوند که سازمان بورس نمیخواهد از بازار حمایت کنند و از طرف دیگر با دیدگاه متقابل آن یعنی حمایت توسط سازمان بورس مواجه هستیم.
این تقابل سبب میشود که سهامداران خرد و بی خبر از همه جا انگشت اتهام را به نزدیک ترین نهاد دولتی بازار سرمایه یعنی سازمان بورس و اوراق بهادار بگیرند، به همین دلیل است که جریانی مبنی بر استعفای رئیس سازمان بورس و اوراق بهادار توسط سهامداران خرد و برخی از رسانهها مطرح شد.
آیا بازار دستوری است؟
برای پی بردن به دستوری بودن بازار ابتدا باید به این سوال پاسخ داد که آیا کاهش ارزش سهمها بر اساس واقعیتهای بازار سرمایه و وضعیت شرکت صورت میگیرد یا نه؟ برای پاسخ به این سوال باید ابتدا وضعیت تولید و سودآوری شرکتهای موجود در بازار سرمایه و سپس رفتار سهامداران حقوقی و حقیقی در قبال سهمهای بازار را مورد بررسی قرار داد.
بررسی گزارشهای ۶ ماهه ابتدای سال اکثر شرکتها نشان از رشد سوددهی و افزایش درآمد شرکتها میدهد و تقریبا به غیر از چند شرکت کوچک مابقی نمادهای بورس روند روبه رشد خوبی داشتند. در ابتدای سال جاری به دلیل هجوم مردم به بازار و ورود نقدینگی، بیشتر نمادها به صورت حبابی رشد کردند. بعد از اصلاح بازار در شرایط حال حاضر بیشتر سهمها به ارزندگی خود رسیدند. برخی از کارشناسان و تحلیلگران بر این باور بودند که اگر گزارشهای شش ماهه عملکرد شرکتها بیرون بیاید بازار روند روبه رشد خواهد داشت این تحلیلگران خلاء اطلاعاتی را عامل ریزش میدانستند. مصطفی صفاری یکی از این کارشناسان بود که در گفتگو با بازار مدعی شد که بعد از بیرون آمدن گزارش عملکرد شش ماهه شرکتهای پذیرفته شده در بورس بازار روند مثبتی به خود میگیرد. همچنین تحلیلگران تکنیکال و بنیادی هم ادعا کردند که بسیاری از سهمها زیر ارزش واقعی خود قرار دارند، در نتیجه در مبحث اول میتوان پی برد که ارزش سهام شرکت ها به ارزندگی رسیدند.
اما موضوع بعدی رفتار سهامداران بازار اعم از حقوقی و حقیقی است که ارزش سهام را مشخص میکند. رفتار هیجانی برخی از سهامداران خرد ناشی از عملکرد دولت و حمایت آن از بازار سرمایه شکل گرفت. در ابتدا دولت بدون فرهنگسازی و آموزش سرمایه مردم را به سمت بورس هدایت کرد و با توجه به سوددهی بالای که در اوایل سال بازار سرمایه برای سهامداران داشت این بازار را یک بازار بدون ضرر برای مردم معرفی کردند. بعد از اتفاقات صورت و ریزش بازار کم کم این اعتماد سلب شد و سهامداران خرد تصمیم گرفتن که به منظور کاهش زیان خود از بازار خروج پیدا کنند که همین اقدام سبب شد که کارشناسان رفتار هیجانی سهامداران خرد را عامل ریزش بازار بدانند. اما بعد از مدتی با عرضه آبشاری حقوقیها و عدم حمایت آنها از بازار مشخص شد که حقیقیها هم نقش چندانی در این ریزش نداشتند. بنابی عضو کمیسیون اقتصادی مجلس هم چنین ادعای را قبول دارد. وی میگوید که سهامداران خرد این میزان توانایی را در ریزش بازار نداشتند.
در همین رابطه هم برخی از کارشناسان مدعی هستند که بازار آنقدر عمق پیدا کرده که دولت توان ندارد در آن دخالت کند. همایون دارابی یکی از کارشناسان مطرح در بورس با رد چنین ادعای عنوان کرده دولت نمیتواند در بازار سرمایه کنونی با این حجم از معاملات و بزرگی دخالتی داشته باشد.
بازار را دولت کنترل میکند نه سازمان بورس
در کنار این دو موضوع برخی از کارشناسان معتقدند که بازار توسط دولت کنترل میشود نه سازمان بورس. مدرک چنین ادعای عدم تزریق منابع توسعه ملی به بازار و استعفای رئیس سابق سازمان بورس از سوی مدعیان چنین دیدگاهی ارائه شده است.
رفیعی یکی از کارشناسان بازار در گفتگو با بازار میگوید که «برخی از حقوقیها و افرادی که قدرت بالای دارند خارج از سازمان بورس در حال بهم ریختن بازار هستند. این افراد با کدهای حقیقی زیاد و حتی حقوقی مسیر بازار را مشخص میکنند» اقا بزرگی یکی از کارشناسان مطرح بازار در مورد استعفای شاپور محمدی رئیس سابق سازمان بورس و اوراق بهادار کشور در گفتگو با بازار گفته بود که «وی همیشه تحت فشار خارج از سازمان بورس جهت دخالت در بازار بود و همیشه تماسهای از سوی مقامات بالای دولت داشت.»
شاید الان بتوان بهتر در مورد حمایت حقوقیهای و دستوری عمل کردن آنها در بازار به نتیجه رسید. بر اساس گفتههای مدیران کارگزاری و برخی از حقوقیها، سازمان بورس به منظور حمایت از بازار در صورتی که حقوقیها و حقیقیهای بزرگ از بازار حمایتی نکنند کدهای آنها را غیر فعال و سفارشات فروش را ابطال میکنند، اما با توجه به گستردگی بازار این توان خارج از سازمان هست که تمامی فعالیتها را به صورت دقیق مورد بررسی قرار دهد.
با وجود اینکه اکثر کارشناسان بازار میگویند که بازار باید روند رشد داشته باشد و ریزش در این مقطع زمانی با دادههای منطقی آماری هم خوانی ندارد، احتمال دستوری بودن بازار بیشتر نمود پیدا میکند اما مسبب این دستوری بودن به نظر میرسد خارج از بازار سازمان بورس باشد. ادعای که قاسم محسنی، عضو سابق شورای عالی بورس هم آن را تایید کرده و گفته که «اکنون شرایطی پیش آمده که عدهای در داخل و عدهای در خارج از کشور به دنبال ریزش بازار سرمایه هستند.»
با این حال نمیتوان تمامی دلایل ریزش را به عواملی خارج از بازار سرمایه نسبت داد آنچه گفته شد، بحث حمایت حقوقیها و دلایل شکست این طرح در رشد بازار سرمایه بود که اگر بخواهیم بر اساس مجموع نظرات کارشناسان و فعالین بازار سرمایه و همچنین روند تابلوی بورس به نتیجه برسیم میتوان گفت ریزش بازار به سود حقوقیهای بازار است، حال ممکن است بهانهای تحت عنوان فشار خارج از بورس هم در فروش آنها دخیل باشد که از آن به نام دستوری بودن بازار نام ببریم.
نظر شما