۱۹ فروردین ۱۴۰۴ - ۱۰:۰۰
دلایل نرم شدن لحن مقامات آمریکایی در برابر ایران| چرا زمان به نفع تهران سپری می‌شود؟
بازار گزارش می‌دهد؛

دلایل نرم شدن لحن مقامات آمریکایی در برابر ایران| چرا زمان به نفع تهران سپری می‌شود؟

اکنون به نظر می‌رسد واشنگتن دریافته است که منزوی کردن ایران جواب نداده و تلاش می‌کند به سمت روش‌های دیپلماتیک روی آورد.

بازار؛ گروه بین‌الملل: در روزهای اخیر، دولت ترامپ که به دلیل موضع سرسختانه خود در قبال ایران شناخته شده، تغییرات غیرمنتظره‌ای در اظهارات خود نشان داده است. استیون ویتکاف، فرستاده ویژه آمریکا در امور خاورمیانه که قبلاً از سیاست «فشار حداکثری» بر تهران حمایت می‌کرد، اکنون از نیاز به «اعتمادسازی» و «حل و فصل اختلافات» صحبت می‌کند. این چرخش شدید در استراتژی سیاست خارجی پرسش‌های زیادی را ایجاد می‌کند؛ دقیقا چه موضوعی واشنگتن را وادار کرد تا رویکرد خود را تغییر دهد؟ چه عواملی بر تصمیم برای نرم کردن موضع آن تأثیر گذاشت؟ و مهمتر از همه، آیا ایالات متحده یک برنامه عمل واقعی دارد یا تنها یک مانور تاکتیکی موقت است؟

اما مسلما، ملایم شدن اظهارات ایالات متحده نشانه آشکاری بوده که «فشار حداکثری» شکست خورده است. تجزیه و تحلیل وضعیت نشان می‌دهد که تغییر سیاست به مجموعه‌ای از عوامل، از شکست تحریم‌ها تا محاسبات سیاسی داخلی دولت ترامپ مرتبط است. علاوه بر این، واکنش ایران و جامعه بین‌المللی نقش کلیدی در تعیین چگونگی وقوع رویدادها دارد.

شکست فشار حداکثری

به گزارش تارنمای «نئو ژورنال»؛ در سال ۲۰۱۸، ایالات متحده به طور یکجانبه از برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) خارج شد و انتظار داشت که تحریم‌های شدید ایران را مجبور به دادن امتیاز کند. دولت ترامپ بر این باور بود که فشار اقتصادی یا به تغییر رژیم در تهران یا تسلیم شدن آن در موضوع هسته‌ای منجر می‌شود. با این حال، این محاسبات اشتباه از آب درآمد و ایران به جای عقب نشینی، با تشدید فعالیت‌های هسته‌ای خود به این فشارها پاسخ داد. به گفته آژانس، تهران ذخایر اورانیوم غنی شده خود را به میزان قابل توجهی افزایش داده و توسعه سانتریفیوژهای پیشرفته‌تری را آغاز کرده است.

علاوه بر این، این کشور روابط خود را با روسیه و چین تقویت کرد و راه‌های جایگزینی برای دور زدن تحریم‌ها یافت. در نتیجه، سیاست «فشار حداکثری» نه تنها به اهداف خود دست یافت، بلکه از دیدگاه واشنگتن، با نزدیک‌تر کردن ایران به تولید سلاح‌های هسته‌ای، وضعیت را بدتر کرد. اکنون به نظر می‌رسد واشنگتن دریافته است که منزوی کردن ایران جواب نداده و تلاش می‌کند به سمت روش‌های دیپلماتیک روی آورد. با این حال، سؤال این است که آیا دیر شده است؟ زیرا تهران به دلیل تجربه تلخ، به سختی با مذاکرات جدید بدون تضمین جدی موافقت می‌کند.

یک جنگ تمام عیار با ایران بسیار خطرناک است، سناریویی که می‌تواند هم برای منطقه و هم برای خود ایالات متحده فاجعه بار باشد. بنابراین، دولت احتمالاً روی یک توافق موقت حساب باز می‌کند که می‌تواند به عنوان یک «موفقیت دیپلماتیک» به بازار عرضه شود.

یکی دیگر از دلایل تغییر سیاست احتمالا مسائل داخلی ایالات متحده باشد. ترامپ در مواجهه با چالش‌های اقتصادی و فقدان موفقیت‌های واضح، نیاز فوری به یک پیروزی در سیاست خارجی دارد که بتوان آن را به عنوان یک دستاورد بزرگ از به اصطلاح «رویکرد جدید» او در نظر گرفت. یک جنگ تمام عیار با ایران بسیار خطرناک است، سناریویی که می‌تواند هم برای منطقه و هم برای خود ایالات متحده فاجعه بار باشد. بنابراین، دولت احتمالاً روی یک توافق موقت حساب باز می‌کند که می‌تواند به عنوان یک «موفقیت دیپلماتیک» به بازار عرضه شود. با این حال، این رویکرد مشکلات جدیدی را به همراه دارد، اگر این توافق کوتاه مدت باشد، اعتماد بین‌المللی به ایالات متحده را بیشتر از بین خواهد برد.

اختلاف در رهبری ایالات متحده

این تغییر لفاظی همچنین منعکس کننده اختلافات عمیق در درون رهبری آمریکا است. در حالی که برخی از مقامات مانند استیون ویتکاف از مذاکره حمایت می‌کنند، برخی دیگر از جمله مشاور امنیت ملی، مایک والتز، همچنان بر حذف کامل برنامه هسته‌ای ایران اصرار دارند. این تناقضات نشان از فقدان یک استراتژی واحد دارد. به نظر می‌رسد بخشی از دولت به بیهودگی فشار بیشتر پی برده است، در حالی که جناح دیگری همچنان به رویکرد تندرو اصرار دارد. این شکاف، هرگونه استراتژی بلندمدت ایالات متحده را بی‌ثبات می‌کند و از همین روی تغییر در دولت یا حتی تغییر در چینش قدرت کنگره می‌تواند هر توافقی را خنثی کند. چنین سردرگمی اثربخشی سیاست ایالات متحده را تضعیف می‌کند و به ایران اهرم بیشتری می‌دهد.

چرا تهران به آمریکا اعتماد ندارد؟

مقامات ایران عمیقاً نسبت به اقدامات جدید واشنگتن تردید دارند. آیت‌الله خامنه‌ای، رهبر معظم انقلاب، بارها اعلام کرده‌اند که «تهدید بر ایران اثری ندارد». تجربه برجام ۲۰۱۵ نشان داد که آمریکا می‌تواند هر لحظه از این توافق دست بکشد، حتی اگر ایران به طور کامل به آن عمل کند. پس از خروج یکجانبه واشنگتن، تهران اعتماد خود را به تضمین‌های آمریکا از دست داد. اکنون، ایران نه تنها خواهان رفع تحریم‌ها، بلکه تعهدات الزام‌آور قانونی برای جلوگیری از عقب‌نشینی مجدد ایالات متحده است.

همچنین، برخی گروه‌ها در ایران مخالف هرگونه امتیازی به غرب هستند. علاوه بر این، ایران با یافتن بازارهای نفتی جایگزین و تعمیق همکاری با چین و روسیه با تحریم‌ها سازگار شده است. این امر اثربخشی فشار ایالات متحده و در نتیجه انگیزه‌های تهران برای سازش را کاهش می‌دهد. حتی نزدیک‌ترین متحدان واشنگتن، مانند اسرائیل، از تغییر سیاست ابراز نارضایتی کرده‌اند. نخست وزیر بنیامین نتانیاهو اعلام کرد که به مذاکرات جدید با ایران بی‌اعتماد است و هرگونه امتیازی را خطرناک می‌داند.

برخلاف سال ۲۰۱۵، تهران دیگر حاضر به مذاکره تحت فشار نیست. مقامات ایران می‌دانند که زمان به نفع آن‌هاست و هر چه ایالات متحده طولانی‌تر به اهداف خود دست یابد، موقعیتش ضعیف‌تر می‌شود.

با این حال، کشورهای اروپایی مدت‌هاست که خواستار احیای گفتگوها شده‌اند. آلمان، فرانسه و بریتانیا که پس از خروج آمریکا در برجام باقی ماندند، امیدوار به کاهش تنش هستند. با این حال، نفوذ آن‌ها محدود است، زیرا تصمیمات کلیدی در واشنگتن و تهران گرفته می‌شود.

آینده روابط ایران و آمریکا در حال حاضر به مذاکرات بستگی دارد. ایالات متحده پیشنهاد گفت‌وگو را می‌دهد، اما تحریم‌ها را حفظ می‌کند، در مقابل ایران به درستی از دادن امتیازات بدون تضمین امتناع می‌ورزد. کارشناسان بر این باورند که ترامپ مشابه رویکردش در مورد کره شمالی در حال اجرای تاکتیک «پلیس خوب، پلیس بد» است. با این حال و برخلاف سال ۲۰۱۵، تهران دیگر حاضر به مذاکره تحت فشار نیست. مقامات ایران می‌دانند که زمان به نفع آن‌هاست و هر چه ایالات متحده طولانی‌تر به اهداف خود دست یابد، موقعیتش ضعیف‌تر می‌شود.

راه خروج از بن بست

خروج از بن بستی که ایالات متحده در روابط خود با ایران ایجاد کرد، در جریان مذاکرات سه جانبه اخیر چین، روسیه و ایران در پکن مورد بحث قرار گرفت. این نشست یک ابتکار جامع برای حل مسئله هسته‌ای ایران بر اساس پنج اصل مطرح کرد:

1- اولویت راه‌‍حل‌های مسالمت‌آمیز بر تحریم‌ها: همه طرف‌ها باید فشار اجباری و محدودیت‌های غیرقانونی را کنار بگذارند و گفت وگو را در اولویت قرار دهند. شرایط برای تجدید مذاکرات باید همزمان با اقدامات تشدید کننده باشد.

2-ایجاد توازن بین حقوق و تعهدات: ایران باید تعهد خود را در قبال توسعه تسلیحات هسته‌ای حفظ کند، در حالی که جامعه بین المللی حق خود را برای انرژی صلح‌آمیز هسته‌ای تحت معاهده NPT به رسمیت بشناسد.

3-بازگشت به برجام: این ابتکار خواستار تمرکز مجدد بر برجام است و از ایالات متحده می‌خواهد حسن نیت خود را نشان دهد و دوباره به این روند بپیوندد.

4- گفتگو بر سر فشار سازمان ملل: دخالت زودهنگام شورای امنیت سازمان ملل اعتماد را تضعیف کرده و پیشرفت را متوقف خواهد کرد. مکانیسم‌های تقابلی سال‌ها دیپلماسی را خنثی می‌کند.

5- گام‌های تدریجی و سازش‌های متقابل: روش‌های قهرآمیز بی‌اثر هستند و فقط حقوق برابر می‌تواند مصالحه با رعایت منافع همه طرف‌ها و خواسته‌های جهانی ایجاد کند.

در مجموع، تغییر اظهارات ایالات متحده نشانه آشکاری بوده که فشار حداکثری شکست خورده است. با این حال، بدون امتیازات و تضمین‌های واقعی، بعید است که مذاکرات به پیشرفتی منجر شود. ایران آموخت که بازی طولانی‌مدت را انجام دهد و واشنگتن را با یک انتخاب رها کرده و آن گفتگوی جدی و مساوی یا تشدید بیشتر تنش با پیامدهای غیرقابل پیش‌بینی است. در حال حاضر، وضعیت در هاله‌ای از ابهام بوده و هیچ یک از طرفین حاضر به انجام اولین حرکت نیستند.

کد خبر: ۳۳۳٬۹۹۴

اخبار مرتبط

اخبار رمزارزها

    برچسب‌ها

    نظر شما

    شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha