علیرضا مبصر؛ گروه بورس: در ۲۴ فروردین ۱۴۰۴، بازار طلا با ریزشی کمسابقه مواجه شد. سکه امامی بیش از ۱۳ درصد و طلای ۱۸ عیار نزدیک به ۱۰ درصد افت قیمت را تجربه کردند. این ریزش ناگهانی در حالی رخ داد که در هفتههای گذشته روند صعودی قیمتها منجر به جذب سرمایهگذاران جدید شده بود. کاهش انتظارات تورمی، نوسانات نرخ ارز و سیگنالهای سیاسی مثبت از جمله دلایلی بودند که موجب چرخش ناگهانی روند قیمت طلا شدند.
زیرساخت های فروش آنلاین؛ شکننده در برابر شوک های ناگهانی
ریزش ناگهانی قیمت طلا، بسیاری از کاربران فعال در پلتفرمهای فروش آنلاین را با شوک مواجه کرد و آنها را به سمت فروش فوری داراییهایشان سوق داد. این موج فروش، نهتنها ناشی از ترس سرمایهگذاران خرد از ادامه روند نزولی بود، بلکه تا حد زیادی ناشی از نبود اعتماد به توانایی پلتفرمها در مدیریت بحران نیز بود. تجربهای که نشان داد زیرساختهای فعلی این پلتفرمها، با وجود ظاهر فنی و تجاری حرفهای، در عمل توان پاسخگویی به تقاضای بالای فروش و نقدشوندگی همزمان را ندارند.
کاهش ناگهانی قیمت طلا، فشار فروش را بر بازار آنلاین افزایش داده است که خود خطرآفرین است
در روزهای پیشین گزارشهای متعددی از سوی کاربران در شبکههای اجتماعی منتشر شد که از اختلالات جدی در عملکرد سامانهها خبر میدادند؛ از تأخیر در تسویهحسابهای مالی گرفته تا بستهشدن ناگهانی حسابهای کاربری، توقف ثبت سفارش فروش و حتی قطع کامل دسترسی به پنلهای کاربری. این مشکلات، در کنار عدم شفافیت در وضعیت موجودی طلای واقعی یا نحوه نگهداری داراییهای مشتریان، موجی از بیاعتمادی مضاعف ایجاد کرد.
بخش نگرانکنندهتر ماجرا اینجاست که بسیاری از این پلتفرمها اساساً پشتوانهی فیزیکی کافی برای عرضه طلای فروختهشده به کاربران ندارند و صرفاً بر مبنای مدلهای گواهی سپرده یا وعدههای تحویل در آینده فعالیت میکنند. این مدل در دوران ثبات بازار ممکن است کارآمد جلوه کند، اما در شرایط بحران – که فشار نقدشوندگی و نیاز فوری به خروج سرمایه افزایش مییابد – این سازوکارها کارایی خود را از دست میدهند. در چنین شرایطی، آنچه روی کاغذ یا در اپلیکیشن نشان داده میشود، لزوماً با دارایی واقعی فیزیکی پشتیبانی نمیشود و همین تضاد میتواند به بحرانهای جدیتر بینجامد.
نکته نگرانکننده دیگر آن است که اکثر این پلتفرمها نهتنها مجوز فعالیت از اتحادیه طلا و جواهر را ندارند، بلکه تحت نظارت مستقیم هیچ نهاد مالی مشخصی هم نیستند. در نتیجه، اگر کاربر متضرر شود یا پلتفرم به هر دلیل تعطیل گردد، عملاً پیگیری حقوقی برای جبران خسارت با موانع جدی مواجه خواهد بود. نبود نهاد پاسخگو، ضعف شفافیت مالی، و فقدان تضامین اجرایی برای تحویل طلا، این بازار را بهویژه در دورههای نوسان قیمتی به بستری پرریسک تبدیل کرده است.
نبود نقدینگی و ضعف فنی پلتفرمها میتواند سرمایهگذاران را با زیانهای بزرگ مواجه کند
همه این موارد در کنار هم نشان میدهند که بازار آنلاین طلا در ایران، هنوز آمادگی مواجهه با شوکهای بزرگ و رفتارهای هیجانی سرمایهگذاران را ندارد. این بازار نوپا نیازمند تدوین استانداردهای فنی، شفافیت حقوقی، پشتوانههای مالی واقعی و در نهایت، نظارت چندلایه نهادهای صنفی و مالی است تا بتواند نقش مکملی برای معاملات سنتی طلا ایفا کند؛ نقشی که بدون چنین زیرساختهایی، نهتنها به پایداری بازار کمکی نمیکند، بلکه میتواند به محرک جدیدی برای بحرانهای آتی در حوزه اعتماد مالی بدل شود.
نبود مجوزهای رسمی بزرگترین مشکل بسیاری از پلتفرم های خرید آنلاین طلا
بررسیها نشان میدهد که ۹ پلتفرم در حوزه طلای آبشده و ۴ پلتفرم در طلای تزئینی به شکل آنلاین فعالیت میکنند، اما بسیاری از آنها فاقد مجوز معتبر صنفیاند. اتحادیه طلا و جواهر تهران تأکید کرده که فقط کسبوکارهایی که از این نهاد مجوز رسمی دارند میتوانند بهدرستی در این حوزه فعالیت کنند. فقدان ضمانت اجرایی و عدم پاسخگویی حقوقی در شرایط بحرانی، ریسک فعالیت در این بازار را بهشدت افزایش داده است.
تجربه «سکه ثامن» نمونه واضحی از آسیبپذیری بازار دیجیتال در غیاب نظارت است. در آن ماجرا بیش از ۳ هزار نفر فریب خوردند و بالغ بر ۵۰۰ میلیارد تومان ضرر برجای ماند. امروز نیز بسیاری از پلتفرمها، با تبلیغات گسترده در فضای مجازی و وعدههای بیضمانت، در حال تکرار همان الگو هستند؛ بدون آنکه نهاد یا سامانهای بر اجرای تعهدات آنها نظارت داشته باشد.
در شرایط فعلی، صندوقهای بورسی طلا (ETF)، گواهی سپرده سکه و خرید فیزیکی از فروشندگان دارای جواز رسمی، سه مسیر پیشنهادی کارشناسان برای سرمایهگذاران محتاطاند. این ابزارها ضمن برخورداری از شفافیت قیمتی، تحت نظارت نهادهای رسمیاند و امکان پیگیری حقوقی برای خریدار فراهم میکنند. استفاده ترکیبی از ابزارهای فیزیکی و بورسی میتواند علاوه بر ایجاد تنوع، ریسک سرمایهگذاری را نیز مدیریت کند.
چه چیزی فراتر از قیمت در حال ریزش است؟
گرچه کاهش قیمت طلا از منظر تعدیل انتظارات تورمی میتواند مثبت ارزیابی شود، اما تکرار چنین شوکهایی بدون آمادهسازی زیرساختهای لازم، میتواند منجر به بحران اعتماد در کل اکوسیستم سرمایهگذاری شود. بازار طلا در ایران نهتنها جایگاه سنتی در میان داراییهای امن دارد، بلکه بهدلیل اتصال آن به بازار ارز، بازار سرمایه و حتی بازار مسکن، از جایگاه راهبردی در تحلیل کلان اقتصادی برخوردار است. اگر این بازار دچار آشفتگی شود، سایر بازارها نیز دیر یا زود تحتتأثیر قرار خواهند گرفت.
در پایان باید گفت؛ بازار آنلاین طلا در ایران هنوز در حال آزمون و خطاست؛ آزمونی که تا امروز چندان موفق از آن بیرون نیامده است. ریزش اخیر میتواند یک هشدار جدی برای سرمایهگذاران و نهادهای ناظر باشد. اگر قانونگذاری، مجوزدهی و زیرساختهای فنی این بازار تقویت نشود، بحران بعدی ممکن است نه فقط چند پلتفرم، بلکه کل سازوکار اعتماد عمومی به فناوریهای مالی را به چالش بکشد.
برای پیشگیری از این سناریو، لازم است تصمیمگیران، فعالان بازار و کاربران همگی در بازتعریف استانداردهای این حوزه مشارکت کنند. بازار طلا در ایران ظرفیت تبدیل شدن به یک ابزار سرمایهگذاری مدرن، شفاف و ایمن را دارد؛ اما این هدف، بدون بسترهای نظارتی محکم، هیچگاه محقق نخواهد شد.
نظر شما