بازار، گروه بورس: بازار سرمایه در شرایط خاصی قرار دارد. به همین دلیل سرمایه گذاران باید نسبت به ارزندگی نمادها توجه ویژه ای داشته باشند. هفتهای گذشته نمادهای بانکی با افزایش تقاضا روبرو شدند، درحالی که ریسک نمادهای بانکی به واسطه ناترازی و عدم رعایت استانداردهای کفایت سرمایه میتواند قابل توجه باشد.
روند نسبت کفایت سرمایه در بانکهای بورس و ضرورت قانونی رعایت نصاب ۸ درصد براساس قانون برنامه هفتم پیشرفت و ریسک نمادهای بانکی در این گزارش بررسی میشود. همچنین تاثیر آن بر معاملات بازار سهام ارزیابی و میزان ریسک ارزیابی خواهد شد.
وضعیت کفایت سرمایه نمادهای بانکی
در بانکهای کوچک شاهد دو دسته هستیم. در یک دسته از بانکها، کفایت سرمایه رو به بهبود بوده و در وضعیت مناسبی قرار دارد.خاورمیانه، کارآفرین، سینا و پستبانک، نصاب قانونی را رعایت میکنند. بانک توسعه تعاون نیز روند مثبتی داشته و نزدیک به نصاب قانونی قرار دارد. در بانکهای دسته دیگر، نسبت کفایت سرمایه در هر دوره گزارشگری، نسبت به دوره قبل رکوردهای منفی بزرگتری را ثبت میکند. ملل با منفی ۱۱.۴ درصد، دی با منفی ۵۳.۵ درصد و سرمایه با منفی ۳۲۸ درصد در این دسته حضور دارند. ایرانزمین نیز در همین دسته جای میگیرد. آخرین کفایت سرمایه گزارششده برای این بانک در سال ۱۴۰۰، حدود منفی ۴۳.۲بوده و بنظر میرسد درحالحاضر این عددِ منفی، برای ایرانزمین نیز سهرقمی شده باشد.
ریسک نمادهای بانکی بزرگ هم متفاوت است. در هر پنج بانک روند نسبت کفایت سرمایه در سالهای گذشته رو به بهبود بوده است، اما در حال حاضر صرفاً بانک ملت و بانک پاسارگاد، حداقل درصد کفایت سرمایه موردنظر قانون را پوشش دادهاند.
وضعیت ارزندگی نمادهای بانکی
در دسته بانکهای متوسط ریسک نمادهای بانکی کاهش داشتهاست. چراکه روند نسبت کفایت سرمایه در سالهای گذشته رو به بهبود بوده است. اما در حال حاضر صرفاً بانکهای سامان و مسکن، حداقل موردنظر قانون را پوشش دادهاند. بانک آینده با منفی ۳۶۰، بانک شهر با منفی ۷.۶ درصد در موقعیت بدی قرار دارند. بانک پارسیان تا پیش از واگذاری اپال با منفی ۳ درصد کمترین نسبتهای کفایت سرمایه را در بین بانکهای این دسته داشت. اما بعد از اینکه بانک پارسیان اقدام به واگذاری اپال از زیرمجموعه های خود به ارزش حدود ۶۶ هزار میلیارد تومان کرد توانسته آینده روشنی را برای خود ترسیم کند. بهطوری که پیشبینی میشود جزو بانکهای استاندارد قرار بگیرد. البته هنوز میزان اثرگذاری این واگذاری بر سهام بانک منتشر نشده است. اما از آنجایی که در هفته گذشته در شرایط منفی بورس تقاضای بالایی داشت قطعا موقعیت خوبی پیدا کرده است.
بانک مرکزی اعلام کرده است که بانک پارسیان مبلغ ۳۴۳ میلیون دلار از مطالبات آن بابت تعهدات ارزی سالهای ۱۳۹۱-۱۳۹۰ موضوع ماده ۴۶ قانون رفع موانع تولید رقابت پذیر و ارتقا نظام مالی کشور بصورت ارز و ریال پرداخت گردید. به همین دلیل وپارس به یک بانک تراز تبدیل می شود
همچنین بانک مرکزی اعلام کرده است که بانک پارسیان مبلغ ۳۴۳ میلیون دلار از مطالبات آن بابت تعهدات ارزی سالهای ۱۳۹۱-۱۳۹۰ موضوع ماده ۴۶ قانون رفع موانع تولید رقابت پذیر و ارتقا نظام مالی کشور بصورت ارز و ریال پرداخت گردید. به همین دلیل وپارس به یک بانک تراز تبدیل می شود.
در قانون برنامه هفتم اینطور تکلیف شده است که اگر بانک از افزایش سرمایه مورد نیاز برای رعایت کفایت سرمایه ۸ درصدی استنکاف کند. اختیار مجمع به بانک مرکزی منتقل شده و افزایش سرمایه باید به روش سلب حق تقدم انجام شود. این مسأله ریسک معاملات سهام برخی بانکها همچون آینده، بانک سرمایه، بانک ایران زمین و موسسه ملل را دوچندان می کند.
مجتبی سلطانی کارشناس بورس معاملات مثبت نمادهای بانکی را در نتیجه خبرهای اف ای تی اف نسبت داده است و گفت: با توجه به اینکه تصویب اف ای تی اف منجر به مبادلات مالی بین المللی می شود درآمد بانک ها افزایش می یابد. این مساله منجر به افزایش تقاضا برای نمادهای ارزنده بانکی شده بود. همچنین نمادهای بانکی کهدر صف فروش بودند معاملات متعادلی پیدا کردند.
اهمیت ارزیابی بنیادی شرکتها قبل از معاملات
البته برخی فعالان بازار معتقدند برخی مواقع در بورس ایران تابلوی معاملات با وضعیت بنیادی شرکتها همخوانی ندارد. درحالی که مکانیسم مطلوب اقتصادی حالتی است که در آن انگیزه سودآفرینی و انتفاع شخص به انتفاع اجتماعی منجر شود و نفع شخصی به زیان عمومی منجر نشود. اما در مکانیسم بورس ایران هیچ تناسبی میان افزایش شاخص سهام و تولید ناخالص داخلی کشور دیده نمی شود. عمدهی آنچه در بورس اتفاق می افتد نه ارتباطی به جذب نقدینگی در تولید دارد و نه رشد قیمت سهام، بلکه تابعی از سودآوری شرکت هاست. گاهی معاملات بورس ناشی از فعالیت سفته بازانهی بازیگران موثری است که یا در پی منافع خویش یا به جای اعمال صحیح مدیریت بر اقتصاد، در حال تحمیل هزینه های مدیریت خود به مردم اند.
خرید سهام شرکت های ورشکسته و زیانده سرمایه گذاری نیست. بلکه سفته بازی است و نام آن بحران مالی شرکت است. سودآوری بدون تولید شاخصه ی مالی شدن هر چند دارندگان نقدینگی های کلان و سفته بازان حرفه ای را به سود کلان میرساند
بنابراین در بورس ما گاهی ارزش سهام برخی نمادها با هجوم تقاضای سفته بازانه و عملکرد مکانیسم بازار بالا میرود که هیچ نسبتی با سودآوری فعالیت تولیدی ندارند. چون حتی شرکت هایی که ورشکسته شده اند می بینیم ارزش سهامشان به جای پایین آمدن روبه افزایش است.
خرید سهام شرکت های ورشکسته و زیانده سرمایه گذاری نیست. بلکه سفته بازی است و نام آن بحران مالی شرکت است. سودآوری بدون تولید شاخصه ی مالی شدن هر چند دارندگان نقدینگی های کلان و سفته بازان حرفه ای را به سود کلان میرساند. اما در سوی دیگر تولید را از نقدینگی محروم می کند و شکاف گسترده درآمدی ایجاد و موجب سقوط ارزش پول ملی می شود. در چنین شرایطی وظیفه دولت شفاف سازی بازارهای غیرمولد از طریق کاهش سطح سود آنها به زیر سطحِ سودِ واقعی است که نئولیبرال های ایرانی اجازه هدایت دولت را سلب کرده اند.
تاثیر نمادهای شاخصساز بر روند معاملات
برخی بانکها نمادهای شاخصساز هستند به همین دلیل موضوع سیاست بازارساز نیز بر معاملات آن نقش دارد.
پرویز جلیلی کارشناس بورس گفت: خصوصیت شاخص سازی در بورس تهران از حالت سلیقه و دستوری تبدیل به یک فرآیند سیستماتیک شده است، زیرا نوع مقررات حاکم بر معاملات صندوق ها و سبد گردان ها به شکلی است که آن ها سوق داده می شوند به سمت نمادهای بزرگ، همین باعث میشود نوع معاملات نمادهای شاخص ساز با کلیت بازار متفاوت باشد.
به نظر باید کمی دست صندوق ها و سبدگردان ها در معاملات بازتر باشد و آزادی عمل بهتری داشته باشند، به خصوص در زمان هایی که بازار اصلاح عمیق کرده است. این موضوع تاثیر پول هوشمند بر معاملات برخی نمادها را کم اقرار میکند. به طور کلی ریسک خرید نمادهای بانکی با استانداردهای کفایت سرمایه با توزیع سود مناسب کمتر است.
نظر شما