بازار؛ گروه بین الملل: از زمان پاره کردن برجام توسط دونالد ترامپ تا به امروز روابط ایران و غرب روز به روز بدتر شده است. شاید برای بسیاری این تصور وجود داشت که با رفتن ترامپ و به قدرت رسید جو بایدن برجام احیا خواهد شد اما برخلاف این تصور، بایدن نه تنها چنین مسیری را در پیش نگرفت بلکه بر تحریم های ترامپ افزود.
از آن زمان تا به امروز ایران نیز مسیر متفاوتی را در پیش گرفته است. از یکسو با محدود کردن دسترسی های آژانس بین المللی انرژی اتمی در ایران بر فعالیت های خود در طیف گسترده ای از صنعت هسته ای افزوده و با مرزهای توافق شده در برجام فاصله زیادی گرفته است. سیاستمردان ایالات متحده بر این تلاش بودند تا با فعال کردن سایر اهرم های فشار خود به توافق دیگری با ایران دست یابند و محدودیت های بیشتری را بر ایران تحمیل کنند.
در کنار این روند، تحولات گسترده و پرشتابی در معادلات جهانی رخ داده که به شدت بر روابط ایران و غرب تاثیرگذار بوده است. از آغاز جنگ روسیه و اوکراین نام ایران نیز دائما در تحلیل های سیاسی نظامی به چشم می خورد. هرچند ایران هرگونه کمک تسلیحاتی به روسیه را تکذیب کرده اما غربی ها بر این باورند که ایران کمک های تلسیحاتی ارزشمندی به روسیه کرده و این باور باعث شده است تا در موارد متعددی ایران را به عکس العمل های شدید تهدید کنند.
با آغاز عملیات طوفان الاقصی معادلات پیچیده تر شد. برخلاف جنگ روسیه و اوکراین، ایران به عنوان پیکره اصلی محور مقاومت و بر مبنای استراتژی وحدت میدان ها از حمایت آشکار سیاسی و نظامی خود رونمایی کرد و این حمایت تا بدانجا پیش رفت که به زد و خورد بی سابقه و مستقیم میان ایران و اسراییل انجامید.
در واقع دومین کانون اصلی جنگ سرد میان جهان شرق و جهان غرب نیز مشتعل شد. در کنار این اتفاقات ایالات متحده همچنان نیم نگاهی به تحولات تایوان داشته و حلقه ای که با مشارکت ژاپن و استرالیا اطراف چین تشکیل داده فعال نگاه داشته است. مرزهای چین و تایوان سومین کانون جنگ سرد است که هر لحظه امکان داغ شدن دارد.
سیاست غرب باعث شده است تا قدرت های ضلع شرقی سه کانون اصلی منازعات بین المللی بیش از هر زمانی به یک دیگر نزدیک شوند. حمایت های اقتصادی و تسلیحاتی چین از روسیه و حمایت های سیاسی اقتصادی اش از ایران و مواضعی که این دو کشور در منازعه میان ایران و اسراییل گرفتند به خوبی این نزدیکی را به تصویر کشیده است.
سیاست غرب باعث شده است تا قدرت های ضلع شرقی این سه کانون بیش از هر زمانی به یک دیگر نزدیک شوند. حمایت های اقتصادی و تسلیحاتی چین از روسیه و حمایت های سیاسی اقتصادی اش از ایران و مواضعی که این دو کشور در منازعه میان ایران و اسراییل گرفتند به خوبی این نزدیکی را به تصویر کشیده است.
در میانه این تحولات سفر رافائل گروسی به عنوان شخصی که به صورت کامل سخنگوی مواضع غرب در آژانس بین المللی انرژی اتمی است اتفاقی قابل توجه است. گروسی برخلاف رویه گذشته خود که همواره پس از سفر به ایران مواضع خصمانه ای علیه فعالیت های هسته ای ایران می گرفت این بار رویکردی تازه نشان داده است. او که قبل از ورود به ایران از پیشنهادات تازه برای ایران سخن گفته بود بعد از سفر و در مصاحبه با فایننشال تایمز از تمایل ایران برای شرکت در گفتگوی جدی با آژانس بین المللی انرژی اتمی حرف زد. او همچنین افزود که «هیچ مدرکی وجود ندارد که نشان دهد ایران به سمت یک برنامه تسلیحاتی حرکت کرده یا در حال حرکت یا برنامه ریزی برای چنین حرکتی است». وی تصریح کرد که «در تولید 60 درصد اورانیوم غنی شده نوساناتی وجود داشته، اما هیچ چیز چشمگیری نیست. آنچه ما می بینیم این است که یک روند ثابت وجود دارد. آنها در گذشته سریعتر بودهاند، اما چیزی که ما میبینیم یک سرعت منظم است، حالتی مانند دویدن».
تلاش غرب برای تبدیل برنامه هسته ایران به یک استخوان لای زخم برای ایران اکنون موجب تبدیل آن به یک استخوان در گلو برای غرب شده است؛ استخوانی که موجب تشدید روابط خصمانه میان طرفین و نزدیک شدن ایران به چین و روسیه شده. غرب در حال حاضر نیازمند کاستن از تنش ها و دور کردن ایران از این وضعیت است
به زعم برخی تحلیل گران به نظر می رسد تلاش غرب برای تبدیل برنامه هسته ایران به یک استخوان لای زخم برای ایران اکنون موجب تبدیل آن به یک استخوان در گلو برای غرب شده است؛ استخوانی که موجب تشدید روابط خصمانه میان طرفین و نزدیک شدن ایران به چین و روسیه شده. غرب در حال حاضر نیازمند کاستن از تنش ها و دور کردن ایران از این وضعیت است و چراغ سبز گروسی می تواند حکایت از تغییر رویکرد غرب به ایران باشد. بنا بر این نگاه هرچند برجام احیا نخواهد شد اما امکان رسیدن به توافقات با مدلی دیگر وجود دارد!
نظر شما