تهمینه غمخوار؛ بازار: در روز چهارشنبه، اولین قرارداد حمل و نقل ریلی میان ایران و افغانستان، با حضور «حسن کاظمی قمی» سفیر جدید ایران و نماینده ویژه رئیس جمهور در امور افغانستان و جمعی از مقامات و بخش خصوصی این کشور منعقد گردید. در آن نشست، سه تفاهمنامه میان کنسریوم ریلی توسعه افغانستان و شرکت سیندرلای افغان نهایی شد؛ یکی از آنها مربوط به قرارداد تکمیل قطعه ۳ با راهآهن افغانستان، دیگری انعقاد اولین قرارداد حمل و نقل ریلی بین ایران و افغانستان و مورد سوم نیز پیشنهاد سرمایه گذاری ایران و اعلام آمادگی کنسرسیوم ریلی افغانستان برای زیرساختهای ریلی بود.
در همین راستا و با توجه به اینکه مباحث ریلی و احداث جاده ها برای ایران و افغانستان از اهمیت بالایی برخوردار است و بارها موضوع تکمیل و اتمام راه آهن خواف_هرات مورد تاکید مقامات ایرانی قرار گرفته است، خبرنگار بازار گفتگویی با «مصطفی رضایی» مدیرعامل کنسرسیوم ریلی توسعه افغانستان در خصوص اولین قرارداد حمل و نقل ریلی انجام داده که در ادامه می خوانیم.
* اولین قرارداد حمل و نقل ریلی میان ایران و افغانستان با حضور نماینده ویژه رئیس جمهور در امور افغانستان به امضای طرفین رسید. از دیدگاه شما، این قرارداد تا چه اندازه به توسعه مناسبات تجاری دوجانبه کمک خواهد کرد؟
با نگاه به تراز تجاری ایران و افغانستان در می یابیم که یک فاکتور محدود کننده به نام تجارت یک سویه وجود دارد و موجب شده تا ما شاهد افزایش تراز از سالهای گذشته نباشیم. در واقع، تجارت ایران و افغانستان یک تجارت یک سویه بوده که صادرات ایران به افغانستان انجام می شود، اما واردات از این کشور در حجم حداقلی باقی مانده است.
حال، این ریل در قدم اول یک اختیار و امکان یعنی تامین مواد اولیه برای ایران و صادرات مواد اولیه برای افغانستان ایجاد می کند؛ بدین معنی که مواد معدنی و مواد اولیه و خوراک کارخانه های داخلی ایران مانند سنگ آهن، سرب، زغال سنگ، تالک و سایر مواد خام که در افغانستان به وفور و فراوانی یافت می شود، می تواند به عنوان کالای صادراتی افغانستان وارد ایران شده و خوراک لازم برای کارخانه های کشور را تامین نماید.
از طرفی، به دلیل آنکه امکان ورود این مواد معدنی یا همان خوراک به دلیل حجیم و سنگین بودن آنها به صورت جاده ای به کشور وجود نداشته است، بنابراین، تنها راهکار ممکن برای انتقال این مواد در تناژهای بالا به داخل ایران، صرفا از طریق ریل راه آهن امکان پذیر است؛ در حالی که این ریل از ظرفیت انتقال سالانه پنج میلیون تن کالا از افغانستان به ایران و بالعکس برخوردار است.
لذا، از طریق این ریل، ما می توانیم یک تراز تجاری متوازنی را با افغانستان ایجاد کنیم تا میزان ورودی و خروجی کشور دارای همپوشانی شوند؛ یعنی میزان صادرات و واردات ایران به یک توازنی دست یابد و مواد مورد نیاز ایران به خصوص بخش فولاد و صنایع ذوب از طریق افغانستان تامین شود.
افزون بر این، ایران نیز دارای اختیار و امکانی خواهد شد و خواهد توانست بر روی بارهای ترانزیت به افغانستان برنامه ریزی کند؛ یعنی کالاهایی مانند سوخت یا حتی مواد غذایی مستقیما به مقصد افغانستان راه خواهند یافت. بنابراین، این ریل می تواند افغانستان را مستقیما به دریاهای آزاد در بندر عباس و در آینده به چابهار وصل کرده؛ ضمن اینکه این کشور را از طریق کریدور ریلی ایران به ترکیه و عراق متصل نماید.
* یکی از موارد سه تفاهمنامه ای که میان کنسریوم ریلی توسعه افغانستان و شرکت سیندرلای افغانستان منعقد شد، پیشنهاد سرمایه گذاری ایران و اعلام آمادگی کنسرسیوم ریلی افغانستان برای زیرساخت های ریلی بود. با در نظر گرفتن این بند، شما چه چشم اندازی را در خصوص گسترش روابط اقتصادی دو کشور در نظر می گیرید؟
به منظور بهره برداری از یک کریدور ریلی میان دو کشور، به چند مدل سرمایه گذاری نیاز است. یکی از آنها، احداث خود ریل راه آهن و ایستگاهها است که با این میزان سرمایه گذاری برای احداث، عملا ریل نمی تواند به بهره برداری عملیاتی دست یابد. لذا، یک سرمایه گذاری جانبی و برروی پایانه های بارگیری ریلی و سایت های ترانشیپمنت یعنی مکانهایی که کالا از روی ریل با کامیون بتواند تخلیه و بارگیری شود، نیاز است.
همچنین، این امکان باید فراهم شود تا کالا بتواند از روی معادن یا کارخانجات تولیدی، برروی ریل قرار گیرد. این موضوع یعنی احداث پایانه های تخلیه و بارگیری ریلی، نیاز به یک سرمایه گذاری دارد که تکمیل کننده احداث خود خط ریل است. پس، تا این سرمایه گذاری ثانویه صورت نگیرد، ریل به بهره برداری عملیاتی نخواهد رسید. زمانی که ما می خواهیم سالانه پنج میلیون تن کالا را از افغانستان به ایران و یا بالعکس منتقل کنیم، باید برای این میزان دو مرتبه سایت تخلیه و بارگیری ایجاد کنیم. بر همین اساس، به دستور آقای کاظمی قمی، کنسرسیوم ریلی این اقدام یعنی احداث و سرمایه گذاری برای احداث توسعه این مستحدثات جانبی ریل مانند همین سایتهای تخلیه و بارگیری را عملا به عهده گرفته است چرا که تا این اتفاق رخ ندهد، بهره برداری عملیاتی ریل آغاز نخواهد شد.
این سرمایه گذاری شامل چند بخش است: یکی سرمایه گذاری در فاز اول تا عمق ۶۰ کیلومتری افغانستان؛ بدین ترتیب که کنسریوم، اولین سایتهای تخلیه و بارگیری را در عمق ۶۵ کیلومتری احداث خواهد کرد. در فاز دوم، همزمان با اینکه ریل به هرات می رسد، این سایتها در هرات احداث می شوند. در فاز سوم نیز، بحث تهیه طرح جامع پایانه ریلی هرات مطرح است که به طرف افغان ارائه شده و در صورت موافقت آنها، قرارداد آن به امضا خواهد رسید.
در حالی که طراحی و احداث طرح جامع پایانه ریلی هرات هم به عهده کنسریوم ریلی است، در این صورت، ریل می تواند از هرات تا مزار شریف امتداد یافته و اتصال افغانستان به آسیای میانه یا اتصال آسیای میانه به چابهار از طریق افغانستان صورت گیرد.
* در خصوص راه آهن خواف_هرات بسیاری از مقامات افغانستان بارها اعلام کرده اند که ناامنی و جنگ و دیگر مسائل موجب شده تا افغانستان آن قسمتی که متعهده بوده را تکمیل کند و تا چند ماه آینده این امکان وجود ندارد؛ در حالی که ایران، آن تیکه ای که به عهده داشته را به اتمام رسانده است. حال، که امنیت نسبی در افغانستان برقرار شده و گویا بخش خصوصی با توجه به قراردادهای ریلی که میان دو کشور امضا شده، ورود پیدا کرده، آیا حکومت سرپرست هم از تکمیل این خط آهن حمایت خواهد کرد؟
شرکت سیندرلای افغان با مدیریت آقای هارون عظیم، عهده دار خسارتهایی شده که از زمان تغییر حکومت در افغانستان و بروز ناامنی ها در این کشور، به این خط ریل وارد شده است. بنابراین، اینگونه مقرر شده تا رفع خسارتها به عهده این شرکت و تکمیل آن به عهده کنسرسیوم ریلی توسعه افغانستان باشد.
در خصوص امنیت، طی ۳۰ سال گذشته، جدال مرز یعنی نوار ۸۰ کیلومتری ایران در عمق افغانستان همواره تحت کنترل طالبان بوده و هیچگاه این نوار از کنترل آنها خارج نشده است. بنابراین، در خصوص محدوده ای که همواره تحت این حاکمیت بوده است، مشکل امنیتی برای ایران وجود ندارد؛ در حالی که امارت اسلامی هم در حال پیگیری سه سیاست است:
۱) اتصال به آبهای آزاد از طریق بندر چابهار در حالی که حکومت سرپرست بر روی این ریل نظری ویژه دارد. ۲) در مقابل کشورهای آسیای میانه که دارای ریل عریضی هستند، افغانستان تصمیم گرفته که یک ریل استاندارد مانند ایران و چین در داخل کشور خود احداث کنند. ۳) اتصال دریایی خود را به جای پاکستان، از کانال ایران کشیده اند و اعلام آمادگی کاملی بابت تامین بازگشت سرمایه شرکت های ایرانی با معادن و با بهره برداری مشترک کرده اند؛ یعنی ما در عوض سرمایه گذاری در افغانستان پیشنهاد بهره برداری مشترک دریافت کرده و مدیریت خطوط ریلی در این کشور تا هرات به صورت مشترک میان کنسرسیوم ریلی توسعه افغانستان و راه آهن افغانستان خواهد بود.
* پاکستان مایل نیست تا از امتیاز انحصاری خود در کراچی و گوادر به سود ایران و چابهار صرف نظر کند. بنابراین، طالبان را همواره تشویق کرده تا تجارت خارجی خود را از مسیر بنادر خود ادامه دهد. اما با توجه به روابط کنونی ایران و افغانستان، طالبان نگاه خاصی به بندر چابهار دارد. حال، حکومت سرپرست چه برنامه ای را برای توسعه تجارت با ایران از طریق این بندر در نظر گرفته است؟
اولویت حکومت سرپرست افغانستان، اتصال به دریای آزاد و آبهای گرم است که این اتصال می تواند از طریق بندر چابهار و بندر عباس ایران، یا بندر گوادر و کراچی پاکستان صورت گیرد. در حال حاضر با توجه به مناقشاتی که میان افغانستان و حاکمیت پاکستان وجود دارد، طالبان ترجیح داده اند که به جای این که خط ریل از هرات به سمت قندهار، گوادر یا کراچی امتداد یابد، از طریق ایران انجام شود. در واقع، آنها چابهار را به جای بنادر پاکستان ترجیح داده و جایگزین کرده اند.
نظر شما