تهمینه غمخوار؛ بازار: کرملین روز سه شنبه، یک روز پس از هشدار آمریکا مبنی بر اتهام همکاری ایران با روسیه در جنگ اوکراین، اعلام کرد که ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه هفته آینده به ایران سفر خواهد کرد.
دیمیتری پسکوف، سخنگوی کرملین گفت: رئیس جمهور روسیه در هفته آینده به تهران سفر خواهد کرد تا در یک نشست سهجانبه با رهبران ایران و ترکیه در خصوص مسائل مرتبط با سوریه، شرکت کند. علاوه بر موضوع سوریه، با توجه به این که جدیت روسها نسبت گذشته در زمینه همکاری های اقتصادی با ایران افزایش یافته، توسعه همکاری های اقتصادی ایران و روسیه و بررسی قرار داد همکاری ۲۰ ساله میان دو کشور نیز از اولویتهای رایزنیهای روسای جمهور دو کشور خواهد بود.
بعد از سفر ابراهیم رئیسی به مسکو فضای مثبتی نسبت به همکاریهای اقتصادی با ایران در روسیه ایجاد شده که به روسها این اطمینان را داده که دولت جمهوری اسلامی در همکاریهای اقتصادی با روسیه جدی است در حالی که هر دو کشور با توجه به شرایط تحریم به یکدیگر نیاز دارند.
در همین راستا و بر اساس اهمیت موضوع این سفر، خبرنگار بازار گفتگویی را با «اندرو کوریبکو»، نویسنده، تحلیلگر ارشد سیاسی و عضو هیئت علمی موسسه مطالعات استراتژیک و آیندهپژوهی دانشگاه دوستی روسیه در خصوص تقویت تجارت دوجانبه و استفاده از ارزهای ملی ترتیب داده است.
حوزههای پژوهشی کوریبکو، این نویسنده آمریکایی ساکن روسیه سیاست خارجی و ژئوپلیتیک روسیه، استراتژی ایالاتمتحده در اوراسیا، تاکتیکهای تغییر رژیم، انقلابهای رنگی و جنگ های نامتعارف است. کتاب او «جنگهای ترکیبی: رویکرد غیر مستقیم انطباقی برای تغییر رژیم» اوضاع سوریه و اوکراین را مورد تجزیه و تحلیل قرار میدهد و از الگوی جدیدی از جنگ استراتژیک توسط ایالاتمتحده پرده برمیدارد.
مشروح مصاحبه در ادامه آمده است:
* ولادیمیر پوتین در شرایطی عازم تهران خواهد شد که از آغاز جنگ اوکراین در ۲۴ فوریه تاکنون تنها یک بار، به منظور شرکت در ششمین اجلاس کشورهای حاشیه خزر در عشق آباد ترکمنستان خاک روسیه را ترک کرده و سپس از آنجا راهی تاجیکستان شده بود. سفر هفته رئیس جمهور روسیه به ایران با توجه به تحریم های شدید غرب چه اهمیتی دارد؟
هدف اعلام شده از سفر رئیس جمهور پوتین، شرکت در آخرین مذاکرات صلح سوریه با همتایان خود از روند صلح آستانه یعنی رئیس جمهور رئیسی و اردوغان است که انتظار می رود با هر دو دیدارهای دوجانبه نیز داشته باشد.
ایران، از زمان آغاز عملیات نظامی ویژه در اوکراین و متعاقب آن اعمال تحریمهای بیسابقه غرب به رهبری آمریکا که اکثر کریدورهای لجستیکی بینالمللی مسکو را قطع میکند، بهطور غیرمنتظرهای به عنوان یکی از مهمترین شرکای ژئواکونومیک روسیه در سراسر جهان ظاهر شده است.
کوریبکو: ایران با استفاده از موقعیت جدید خود به عنوان یک کشور ترانزیتی غیرقابل جایگزین برای تسهیل تجارت روسیه و هند، میتواند با سرمایهگذاری بیشتر از این کشورها در اقتصاد خود و همچنین ارزش افزوده در طول مسیر سود ببرد
تنها استثناء کریدور حمل و نقل شمال_جنوب (NSTC) بین روسیه، آذربایجان، ایران و هند است که توسط وزیر حمل و نقل روسیه در اواخر ماه مه تأیید شد. این مسیر امروزه به عنوان راه نجات ژئواکونومیک روسیه در جهت دستیابی به رشد اقتصاد جهانی گسترده تر عمل می کند چرا که این موضوع کاملا ضد تحریم است در حالی که پس از آنکه هیچ یک از کشورهای شرکت کننده به دلیل بی طرفی اصولی خود در قبال مناقشه اوکراین و تعهد رهبران آنها به حفاظت از حاکمیت دولتی خود که به سختی به دست آورده اند، تحت فشار آمریکا قرار نگرفتند.
بنابراین، ولادیمیر پوتین بر اساس گفتگوهای خود در مورد کریدور شمال_جنوب با همتای ایرانی خود که عاقلانه فرصت ژئواکونومیک درازمدتی برای جمهوری اسلامی ارائه می دهد، عمل خواهد کرد. ایران با استفاده از موقعیت جدید خود به عنوان یک کشور ترانزیتی غیرقابل جایگزین برای تسهیل تجارت روسیه و هند، میتواند با سرمایهگذاری بیشتر از این کشورها در اقتصاد خود و همچنین ارزش افزوده در طول مسیر سود ببرد.
علاوه بر این، هر سه قدرت بزرگ؛ روسیه، ایران و هند، می توانند به طور مشترک در جهت ایجاد قطب سوم نفوذ در نظم جهانی چندقطبی در حال ظهور حرکت و اقدام کنند. انتقال سیستم جهانی به سوی این هدف در حال حاضر در یک فاز میانجی دوقطبی است که در آن ابرقدرت های آمریکا و چین بیشترین نفوذ را بر روابط بینالملل اعمال میکنند و پس از آن قدرتهای بزرگ مانند آن سه قدرت فوقالذکر قرار دارند که در زیر آنها کشورهای نسبتاً متوسط و کوچکتر هستند.
روسیه، ایران و هند با پیشروی یک کریدور ارتباطی جدید اوراسیا از طریق کریدور شمال_جنوب، می توانند چشم انداز سه قطبی مشترک خود را به عنوان گام بعدی به سوی چندقطبی پیچیده تر پیش ببرند. این هدف استراتژیک بزرگ آن سه قدرت بزرگ را متحد می کند.
* با توجه به اینکه جدیت روس ها در زمینه همکاری های اقتصادی با ایران نسبت به گذشته افزایش یافته است، آیا فکر می کنید در سفر پوتین، مفاد و جزئیات سند همکاری ۲۰ ساله دو کشور روشن شود؟ اهمیت این توافق برای دو کشور چیست؟
مشخص نیست که آیا جزییات این پیمان علنی خواهد شد یا خیر در حالی که احتمالاً در چند ماه گذشته به طور مفصل بین نمایندگان دو کشور مباحثی مطرح شده است. اهمیت این قرارداد بلند مدت در این واقعیت است که این سند اساساً یک چشم انداز کلان استراتژیک مشترک بین قدرت های بزرگ در این نقطه منحصر به فرد در گذار سیستمی جهانی به سوی چند قطبی در نظر گرفته می شود.
بنابراین، می توان انتظار داشت که این قرارداد به طور جامع دامنه روابط آنها را شامل شود که از آن جمله می توان به اولویت همکاری ژئواکونومیک از طریق کریدور بین المللی شمال _جنوب، به ویژه با شریک هندی بسیار نزدیک آنها اشاره کرد.
* پس از سفر ابراهیم رئیسی به روسیه، فضای مثبتی در خصوص همکاری های اقتصادی با ایران در روسیه ایجاد شده و توافقات بسیار خوبی انجام شده است و رئیس دولت سیزدهم فصل جدیدی را در روابط اقتصادی ایران و روسیه رقم زده است. از دیدگاه شما، ایران با توجه به ظرفیت های ژئوپلیتیکی و ژئواکونومیکی خود تا چه اندازه می تواند به گسترش روابط دوجانبه کمک کند؟
کریدور شمال_جنوب که چشمانداز آینده آن قبلاً مورد تردید بود، ناگهان به عنوان یکی از مهمترین پروژههای ژئواستراتژیکی در سراسر جهان ظاهر شده است. این مسئله به دلیل نقش آن به عنوان تنها کریدور لجستیک بینالمللی باقیمانده روسیه برای ورود به جهان گستردهتر است که توسط وزیر حملونقل روسیه در اواخر ماه می تأیید شد.
مهم این است که روسیه را با شریک استراتژیک هندی ویژه و ممتاز خود از طریق ایران مرتبط میکند که به نوبه خود آنها را قادر میسازد تا به طور مشترک ایجاد قطب سوم نفوذ را در فاز میانجی دو قطبی کنونی انتقال سیستمی جهانی به چندقطبی دنبال کنند.
ایران درست در مرکز این ابرپروژه واقع شده است که جمهوری اسلامی را با پتانسیل تبدیل شدن به یکی از محوری ترین قطب های جهان آغشته می کند
با هدایت منافع مشترک ژئواکونومیکی مرتبط با موقعیتهای مشابه این سه قدرت بزرگ در مرحله فوقالذکر از گذار سیستمی جهانی، آنها به طور فزایندهای قادر به تسهیل تکامل چندقطبی به سهقطبی واقعی هستند. با این وجود، ذکر این نکته قابل توجه است که کریدور شمال_جنوب فقط این سه کشور را شامل نمیشود، بلکه بسیاری از کشورهای دیگر در اوراسیا از جمله افغانستان، جمهوریهای آسیای مرکزی و قفقاز جنوبی را نیز در بر می گیرد که همگی به یکدیگر متصل هستند. بنابراین، این ابرپروژه در حال تبدیل شدن به یک مرکز اصلی گرانش یکپارچه در ابرقاره است.
ایران درست در مرکز این ابرپروژه واقع شده است که جمهوری اسلامی را با پتانسیل تبدیل شدن به یکی از محوری ترین قطب های جهان آغشته می کند. بر همین اساس، انتظار میرود دولت ایران از این موقعیت برای جذب سرمایهگذاریهای بیشتر از روسیه، هند و دیگران استفاده کند، نه فقط در حوزه لجستیک، بلکه در حوزه تولید نیز به طوری که بتواند در مسیر بین شرکای متعدد خود ارزش بیافزاید.
نتیجه نهایی این است که ایران به خوبی در مسیر تبدیل شدن به یکی از قدرتهای بزرگ اوراسیا با دریافت سودهای ژئواکونومیکی این کلان پروژه ژئواستراتژیک قرار گرفته است، اگرچه همه همیشه باید به خاطر داشته باشند که این مسئله فوراً اتفاق نمی افتد زیرا آشکار شدن کامل این امر زمان می برد.
* دو کشور مدتهاست که با اتحادهای مالی و پولی به سمت دلارزدایی حرکت کرده اند. ایجاد ارز مشترک با توجه به شرایط تحریم چه سودی برای ایران و روسیه خواهد داشت؟
بحث در مورد ایجاد واحد پولی مشترک بین روسیه و ایران خیلی زود است و صحبت در مورد استفاده آنها از ارزهای ملی در تجارت دوجانبه واقع بینانه تر است. آنها ممکن است از روپیه هند و یوان چین نیز استفاده کنند زیرا ارزهای این دو کشور عضو بریکس به طور فزاینده ای بین المللی می شوند.
دلارزدایی به هر شکلی که در کوتاهمدت تا میانمدت وجود داشته باشد، امنیت معاملات مالی آنها را با ضد تحریمکردن و همچنین تقویت ارزهای جایگزینی که به کار میروند، تضمین میکند.
روسیه و ایران در رابطه با گذار سیستمی جهانی به چندقطبی اهداف کلان استراتژیک همگرا دارند و بنابراین شرکای کامل و ایده آلی هستند
* تحریم روسیه توسط آمریکا و اروپا، این کشور را به همکاری اقتصادی با ایران بیشتر علاقه مند کرده است. نظر شما در این باره چیست؟
طبیعی است که روسیه به سمت ایران به عنوان تنها کریدور لجستیک بینالمللی قابل دوام خود برای دستیابی به جهان بزرگتر روی بیاورد، زیرا هیچ راهی وجود ندارد که جمهوری اسلامی هرگز تسلیم فشارهای غرب به رهبری آمریکا در رابطه با تحریم مسکو شود. این موضوع بیانگر اعتماد و ایمانی است که روسیه به ایران به عنوان یک شریک قابل اعتماد در مواجهه با فشارهای مشترک غرب با توجه به موفقیت تهران در بقای تحریم های بسیار سخت طی دهه ها دارد.
بر همین اساس، مسکو در واقع می تواند مطالب زیادی از شریک جنوبی خود بیاموزد که تهران احتمالاً بیش از آن مشتاق به اشتراک گذاشتن با روسیه است. بنابراین، روسیه و ایران در رابطه با گذار سیستمی جهانی به چندقطبی اهداف کلان استراتژیک همگرا دارند و بنابراین شرکای کامل و ایده آلی هستند.
نظر شما