بازار؛ گروه بین الملل: سایت تحلیلی نشنال اینترست در طی مقاله ای با قلم «نیما خرمی» نوشت: در چشمانداز سریع تکنولوژیک جهانی امروز، جایی که ژئوپلیتیک و نوآوری به روشهای پیچیده و جدیدی تلاقی میکنند، دیگر تکیه بر تحریمها و کنترلهای صادراتی برای پیشی گرفتن از پیشرفتهای فنی-سیاسی دشمن کافی نیست. در حالی که این اقدامات می تواند به طور موقت پیشرفت رقیب را کند کند، بعید است پویایی اساسی را تغییر دهد یا مزیت های رقابتی پایدار ایجاد کند. با الهام گرفتن از مشاهدات «آنتونیو گرامشی» در مورد پویایی قدرت و ائتلافهای سیاسی-اجتماعی، آشکار میشود که وقتی تحریمها نخبگان کشوری مانند چین را هدف قرار میدهند، اغلب برعکس عمل می کنند. به جای اجبار تغییر و یا توقف پیشرفت، این اقدامات تمایل دارند رهبران فنآوری و اقتصادی داخلی را حول یک هدف مشترک متحد کنند: کاهش وابستگی به فناوریهای آمریکایی که شاید بهترین نمونه ابتکاراتی مانند دیپ سیک باشد.
درس در اینجا واضح است: ایالات متحده آمریکا باید «اعتیاد تحریمی» خود را کنار بگذارد و در عوض به سمت ابتکاراتی بپردازد که قدرت بلندمدت ایجاد می کند. به صراحت باید گفت آنچه ایالات متحده به آن نیاز دارد استراتژی کلان جامع است که نه تنها نوآوری را تحریک می کند، بلکه قابلیت های تولید قوی ایجاد می کند و درخشان ترین ذهن های جهان را به خود جذب می کند.
دقیقاً مانند اصول تمرینات در دو و میدانی که در آن کاهش وزن کنترل شده قدرت عضلانی را افزایش می دهد و بدن را برای قدرت انفجاری آماده می کند، ایالات متحده آمریکا باید رویکردی سنجیده را اتخاذ کند که بر ایجاد ظرفیت داخلی تمرکز دارد قبل از اینکه انتظار پیشرفت های سریع را داشته باشد. در زمینه سیاست فناوری، این بدان معناست که تلاشهای آمریکا باید بر پرورش نوآوری به شیوهای پایدار متمرکز شود و اطمینان حاصل شود که ایدههای پیشرفت به آزمایشگاهها محدود نمیشوند، بلکه برای تولید انبوه و رقابت در سطح جهانی نیز بیان می شوند. بدون توازن بین تحقیقات پیشگامانه و توانایی مقیاسسازی نوآوریها – یعنی داشتن ظرفیت تولید کافی که همگام با ظرفیت نوآوری کشور حرکت میکند – آمریکا می ترسد از اینکه برخی از بهترین ایدهها به صورت نظری باقی بمانند.
ادغام فناوریهای نوظهور در استراتژی کلان ملی گستردهتر برای تقویت امنیت اقتصادی، قدرت نظامی و نفوذ دیپلماتیک آمریکا ضروری است
احیای استعدادها و سیستم های آموزشی آمریکا باید یکی دیگر از ستون های مهم این استراتژی بزرگ را تشکیل دهد. حتی امیدوارکنندهترین فناوریها نیز بدون سرمایه انسانی برای هدایت و حفظ آنها دچار تزلزل خواهند شد. ایالات متحده باید سیاست های مهاجرتی خود را اصلاح کند تا از دانشمندان، مهندسان و کارآفرینان در سطح جهانی استقبال کند و یک دیگ ذوب پویا از ایده ها و تخصص ایجاد کند. به طور همزمان، نیاز به تقویت قابل توجهی در آموزش STEM وجود دارد. از افزایش برنامه های تحقیقاتی دانشگاه تا توسعه آموزش های حرفه ای که شکاف بین نظریه دانشگاهی و کاربرد عملی را پر می کند. علاوه بر این، ایجاد پیوندهای قویتر بین مؤسسات دانشگاهی و رهبران صنعت تضمین میکند که تحقیقات در حال ظهور به سرعت به نوآوریهای دنیای واقعی تبدیل میشوند. این رویکرد جامع برای توسعه استعداد، اسب بخار فکری لازم برای پیشبرد فناوری آمریکایی و حفظ مزیت رقابتی آن را تضمین می کند.
علاوه بر این، ادغام فناوریهای نوظهور در استراتژی کلان ملی گستردهتر برای تقویت امنیت اقتصادی، قدرت نظامی و نفوذ دیپلماتیک آمریکا ضروری است. فناوری هایی مانند هوش مصنوعی به عنوان شتاب دهنده عمل می کنند. این امر قابلیت ها را در زمینه های مختلف از تولید تا دفاع افزایش می دهد. با این حال، تمرکز نباید صرفاً بر روی هوش مصنوعی به عنوان یک هدف بلکه بر ادغام آن در یک چارچوب بزرگتر باشد که از تولید مقیاس پذیر و مقررات مؤثر پشتیبانی می کند. یکی از حوزههای فناوری که شایسته توجه است، استخراج سبز است. میدانی که می تواند انقلابی در استخراج مواد معدنی در مناطق حساس به محیط زیست مانند قطب شمال ایجاد کند. با توسعه روشهای استخراج پایدار، ایالات متحده آمریکا میتواند وابستگی خود را به چین برای مواد حیاتی، هرچند تا حدی کاهش دهد و استانداردهای جهانی جدیدی را تعیین کند که منافع اقتصادی را با نظارت بر محیطزیست تطبیق دهد. به عبارت دیگر، تسلط بر معدن سبز نه تنها امنیت انرژی و منابع را افزایش می دهد، بلکه ایالات متحده را به عنوان رهبر در ایجاد مقرراتی که پیشرفت صنعتی را با مسئولیت زیست محیطی متعادل می کند، قرار می دهد.
در حوزه مالی جهانی، فناوریهای بلاک چین و ارزهای دیجیتال در حال تغییر پایههای سیستمهای پولی هستند
فناوری انتقال برق بیسیم نشاندهنده مرز دیگری با پتانسیل تغییردهنده است. به طور سنتی، سیگنال های فرکانس رادیویی (RF) برای انتقال داده استفاده می شود. این نوآوری میتواند هر دو بخش نظامی و غیرنظامی را با تامین انرژی شبکههای وسیعی از دستگاهها بدون محدودیتهای اتصال فیزیکی تغییر دهد. به عنوان مثال، توانایی شارژ بیسیم وسایل نقلیه بدون سرنشین از جمله کشتیهای دریایی نوید انعطافپذیری عملیاتی بیشتر و همچنین ایمنی و کارایی را در محیطهایی که نیاز به انعطافپذیری دارند، دارد. علاوه بر این توسعه سیستمهای انتقال توان بیسیم مبتنی بر سیگنال های فرکانس رادیویی نه تنها اثربخشی استراتژیهای نظامی مدرن را افزایش میدهد، بلکه با کاهش چالشهای لجستیکی مرتبط با روشهای سنتی منبع تغذیه، مزایای تجاری قابلتوجهی را نیز ارائه میدهد.
در نهایت در حوزه مالی جهانی، فناوریهای بلاک چین و ارزهای دیجیتال در حال تغییر پایههای سیستمهای پولی هستند. با فعال کردن تراکنشهای مستقیم و همتا به همتا بدون نیاز به واسطههای بانکی سنتی، این فناوریها جایگزینی برای سیستم مالی تحت سلطه ایالات متحده آمریکا ارائه میکنند. در حالی که سیستمهای بلاک چین فعلی هنوز در مراحل ابتدایی خود هستند، آنها نشانگر چالشی بلندمدت برای برتری مالی آمریکا هستند. رقیبان ایالات متحده آمریکا در حال حاضر از بلاک چین به عنوان ابزاری برای دور زدن تحریم های ایالات متحده آمریکا و کاهش اهرم واشنگتن در اقتصاد جهانی استفاده می کنند.
برای رقابت مؤثر با چین، ایالات متحده آمریکا باید از اتکای واکنشی به تحریمهای کوتاهمدت به یک استراتژی کلان جامع و چندوجهی تمرکز کند. با ایجاد اکوسیستم فناوری انعطافپذیر که نوآوری را با تولید مقیاسپذیر هماهنگ میکند، استعدادها و سیستمهای آموزشی را احیا میکند و فناوریهای نوظهور به کمک هوش مصنوعی مانند استخراج سبز، انتقال انرژی بیسیم و بلاک چین را در اهداف استراتژیک گستردهتر ادغام میکند، آمریکا میتواند یک مزیت رقابتی پایدار را تضمین کند. چنین اقدامات سنجیدهای در قدرت بلندمدت به نوبه خود پایه و اساس رهبری تکنولوژیک آمریکا را میسازد و بنابراین ایالات متحده را برای تغییر شکل چشماندازهای ژئوپلیتیکی و اقتصادی آینده بهتر تجهیز میکند.
نظر شما