بازار؛ گروه اقتصاد دیجیتال: با توجه به اینکه کشورهای پیشرو در زمینه تسهیل سازی زیست بوم فناوری با ارایه خدماتی همچون ایجاد صندوقهای سرمایه گذاری خطر پذیر با حمایت دولت یا فضاسازی برای کار تیمهای استارتاپی اقدام کرده اند. اما هنوز در ایران با توجه به قوانین دست و پاگیر و ناکافی بودن تامین مالی در این حوزه شاهد شکست تیمها و عدم ورود آنها به بازارهای بین المللی هستیم.
در همین راستا گفتگویی با علیرضا حیدر، مشاور و مدرس صادرات و بازاریابی بین الملل در وزارت صنعت معدن تجارت ،اتاق بازرگانی تهران ، شرکت های دانش بنیان و عضو بنیاد ملی نخبگان ایران انجام داده ایم که در ادامه از نظرتان می گذرد.
*به نظر شما دولت ها برای تسهیل سازی اکوسیستم های نوآوری و استارتاپی چه اقداماتی را باید انجام دهند؟ در این خصوص بیشتر توضیح دهید و مثالی بزنید.
نقش دولت بیشتر متمرکز بر سیاست گذاری های کلان موثر در جهت بهبود فضای استارت آپی کشور است با این تفاوت که در برخی کشورها بسته های حمایتی دولت شامل حمایت از صندوقهای سرمایه گذاری خطر پذیر نیز خواهد بود.
کشورهایی مانند کره جنوبی، سنگاپور، هنگ کنگ و حتی کشورهای اتحادیه اروپا از پیشرو های اقتصاد آزاد به شمار می روند اما در مورد استارت آپ ها رویکرد کمی متفاوت اتخاذ کرده اند. به عنوان مثال در سنگاپور صندوق های سرمایه گذاری جسورانه ای مانندInfocomm و Golden Gate با حمایت دولت در حال فعالیت هستند.
در هنگ کنگ فضای کاری مناسب برای فعالیت استارت آپ ها با حمایت دولت به نامCyberport ایجاد شده است. در انگلستان، صندوقهای سرمایه گذاری جسورانه در حمایت برنامه های EIS و SEIS دولت هستند که این طرح ها در واقع ارایه دهنده مشوق های مالیاتی به این شرکتها هستند می باشند.
به هیچ عنوان توصیه نمی گردد که هیچ دولتی بدون مطالعه و توجه به ویژگی های منحصر بفرد فضای کسب و کار و زیست بوم استارت آپ های آن کشور، تنها دنبال روی یکی از الگوهای اجرا شده در دنیا باشد. متاسفانه در شرایط حال حاضر کشور،استارتآپ های ما نیاز هایی به مراتب اولیه تر و سادهتر دارند همچون تسهیل راه اندازی کسب وکار و تجدید نظر در قوانین دست و پا گیر.
*تاثیر استارت آپ ها بر رونق اقتصاد کشورها چگونه است؟
استارتاپ ها چون با سرمایه کمتری نسبت به سازمان های بزرگ ایجاد میشوند واز ایدههای نوین برای کسب وکار استفاده میکنند،تحولی بزرگ در اقتصاد کشورها هستند. البته متاسفانه گاهی دولتها از استارتاپ ها حمایت مالی نمیکنند و برای رشد وتوسعه با مشکل روبرو هستند. بنابراین بقای استارتاپ به تنهایی بر عهده راه انداز آن قرار میگیرد که باید با مدیریت عالی استارتاپ خودشان را برپا نگه دارند.
استفاده از توان استارتاپ ها در جهت بهبود فضای کسب وکار، افزایش سرمایه گذاری و توسعه فعالیتهای مکمل مطلوبیت فضای کسب وکار از جمله شاخص های تعیین کننده هر کشوری است. بر اساس اطلاعات وآمار منتشر شده از دولت هر استارتاپ به طور میانگین ده نفر نیروی متخصص را مشغول به کار نموده است
در بیشتر استارت آپ های برتر دنیا، نسبت سرمایه ای که از طریق بازار سرمایه یا سرمایه گذاران خطرپذیر جذب شده در برابر ارزش تجاری آن ها کمتر از ۱۰ درصد است. به همین دلیل حتی در اوج بحران اقتصادی در دنیا که اغلب صنایع گرفتار رکود بودند، استارت آپ های نوآورانه روند رو به رشد داشته اند.
* از دیدگاه شما چالش های مهم در توسعه اکوسیستم استارت آپ و تجاری سازی محصولات شان در ایران چیست؟
چالش های استارتاپ ها در ایران به دو بخش چالش های محیطی و چالش های داخلی تقسیم می شوند.چالش های محیطی در واقع عوامل غیر قابل کنترلی هستند که اکثرا خارج از محیط استارتاپ ها قرار دارند و استارتاپ ها به تنهایی قادر به رفع آن ها نیستند.
مهم ترین چالش محیطی مربوط به تامین مالی و سرمایه گذاری است. ناقص بودن زنجیره تامین مالی طرح های نوآور و شرکت های نوپا»، «نوپا بودن نهادهای متولی در نظام مالی کشور»، «نبود بسترهای حقوقی برای سرمایه گذاری خطرپذیر» و «عدم توجه به جنبه های اقتصادی این زمینه» باعث عدم ورود جدی افراد به حوزه سرمایه گذاری خطرپذیر شده است. همچنین ناپایداری در مدیریت نهادهای دولتی موجب کاهش احتمال موفقیت برنامه های بلند مدت شده است.
چالش های داخلی عوامل قابل کنترلی هستند که توسط خود شرکت ها قابل رفع است. این چالش ها عموما پیرامون مسائلی چون بازاریابی و مدیریت راهبردی قرار دارند. جهت گیری و تبلیغات نامناسب، عدم شناخت نیاز مشتری، عدم تناسب محصول و بازار، طراحی یک مدل کسب وکار گسترش نا پذیر، تیم سازی نامناسب و ضعف در کار تیمی از جمله چالش های درونی استارتاپ ها هستند.
*چه توصیه ای به نوآوران و سرمایه گذاران دارید؟
توصیه بنده به نوآوران و سرمایه گذاران این است که به غیر از جنبه فنی محصولات و خدمات خود ، به دنبال تسلط بر روی جنبه های مدیریتی و بازار یابی هم باشند. و همیشه مد نظر داشته باشند که هدف نهایی انها باید اتصال به بازار های بین المللی و گسترش بازار چند میلیون نفری خود به چند میلیارد نفری باشد.
در اینصورت است که حتی با همه ی مشکلات محیطی داخل کشور باز هم امکان بقا و گسترش در بازار های دیگر را دارند .البته از نظر بنده معمولا صنایعی در خارج از کشور موفق هستند که بتوانند در داخل کشور خود نیز به موفقیت برسند و بتوانند تهدید ها را با مدیریت و دانش خود به فرصت تبدیل کنند.
نظر شما