تهمینه غمخوار؛ بازار: اتخاذ سیاست توسعه نوآوری و فناوری در صنایع کشورها بالاخص ایران به ویژه در صنایع تبدیلی، ضرورتی انکارناپذیر برای بهبود توان رقابتی و بهبود جایگاه آن کشور در میان اقتصادهای جهانی می باشد. از طرفی، سیاست های تبدیل صنایع کالا محور به صنایع دانش محور نیز نیازمند تحقق الزامات و فراهم بودن زمینههایی است که تنها در قالب برنامه های مدون توسعه اقتصادی و صنعتی دانش بنیان قابل تحقق است.
در مقیاس منطقه ای تحقق این ضرورت در ایران با دشواری هایی مواجه است چرا که تا این لحظه صنعت ایران با وجود پتانسیل های بالا در زمینه منابع اولیه و نیروی کار در حوزه تزریق نوآوری در مقیاس صنعتی دچار یک نوع بی توجهی شده است. پیادهسازی الزامات نوآوری در حوزه صنایع نیازمند طراحی و تدوین برنامه های عملیاتی و سرمایهگذاری کلان برای ایجاد ظرفیتهای لازم و به کار گیری شان در توسعه اقتصادی می باشد.
در همین راستا و بر اساس اهمیت موضوع تزریق فناوری در صنایع ایران، خبرنگار بازار گفتگویی را با «مهندس میثم عباسی»، مشاور و فعال حوزه فناوری های پیشرفته و صنعت، مدیر فناوری خانه اقتصاد و تجارت ایران و کشورهای هم مرز و مدیر گروه آینده پژوهی پژوهشکده فناوری های پیشرفته و هوش مصنوعی در خصوص اهمیت استفاده از فناوری در بهبود اقتصادی کشورها، مشکلات صنایع ایران و اهمیت تزریق نوآوری به زیرساختهای صنعتی کشور ترتیب داده که در ادامه مشروح آن را می خوانیم:
* افزایش استفاده از نوآوری و تکنولوژی موجب ایجاد موجهای بزرگی در صنایع کشورها شده است. از دیدگاه شما اهمیت استفاده از فناوری در توسعه اقتصادی کشورها به خصوص منطقه خاورمیانه چیست؟
جهان امروز به سمت بهره برداری هرچه بیشتر از فناوری در عرصه های مختلف در حال حرکت است. موضوعاتی مانند نوآوری، فناوری های نوین و توجه به تربیت نیروی متخصص بومی تقریبا به مثلث تمرکز اصلی برنامه ریزان توسعه در کشورها تبدیل شده است.
این برنامه ریزان همواره در تلاشند تا اقتصاد کشورشان را با استفاده از این پارامترها مدرنیزه کنند، به طوری که فقدان این عوامل منجر به عدم طراحی برنامه توسعه ای می شود. اهمیت استفاده از فناوری در کشورها بسیار جا افتاده است، چه کشورهای در حال توسعه که جالب است به تازگی به اهمیت استفاده از فناوری های نوین روی آورده اند و چه کشورهای توسعه یافته که از سالها و دهه های گذشته به اهمیت این موضوع پی برده اند.
در این میان کشورهای خاورمیانه نیز به عنوان پیشرو در استفاده از فناوری برای بهینه سازی اقتصاد خود حرکت کرده اند. کشورهای حوزه خلیج فارس و شمال افریقا از حداقل ده سال گذشته به تدریج به این موضوع پی برده اند که نمی توانند صرفا اقتصاد خود را بر اساس صادرات تک محصولی صادرات نفت و گاز بنیان گذاری کنند بلکه باید به دنبال بازار های جدید بر اساس ارائه محصولات جدید باشند.
کشورهای حوزه خلیج فارس و شمال افریقا از ده سال گذشته متوجه شده اند که نیازمند بازنگری در درآمد زایی و نحوه صادرات خود هستند و نفت و گاز نمی تواند برای همیشه به عنوان مزیت و عامل درآمدزایی مطرح باشد
در حقیقت به همین خاطر بود که این کشورها از سالهای گذشته گامهایی را به طور تدریجی برداشته اند تا اقتصاد خود را بر اساس تولید و صادرات کالاها و خدماتی که فناوری درونمایه آن است، پایه ریزی کنند و در حال حاضر، به عقیده شخصی من این کشورها کم کم در حال دستیابی به یک مرحله پیش بلوغ هستند که به یک نتایجی هم دست یافته اند.
حجم سرمایه گذاری هایی که کشورهای خاورمیانه در زمینه توسعه زیرساختهای نوآوری و فناوری اطلاعات، زیرساختهای حوزه ICT و افزایش نفوذ دیجیتال و تربیت نیروی متخصص بومی در کنار واردات دانش فنی و تجهیزات دارای شیب نمایی بوده است که نشانگر یک مرحله پیش بلوغ در درک اهمیت استفاده از فناوری در توسعه اقتصادی است.
* از نظر جنابعالی سیستم های هوشمند از جمله هوش مصنوعی، چه نقشی را در شکل دهی نظام ها و زنجیره های تولید و صادرات کالا در سالهای آتی ایفا خواهند کرد؟
جهان امروزی در حال حرکت به سمت و سویی است که فناوری در عرصه های مختلف اقتصادی، اجتماعی، دیپلماتیک و نظامی حرف اول را می زند. فناوری های هوشمند و جایگزین شدن ماشین ها به جای انسان نیز سهم بزرگی را در نظام تولید کالا و خدمات شکل خواهد داد. به نظر من، سیستم های هوشمند در حدود ۲۰ سال آینده، نقش تعیین کننده ای در شکل دهی نظام ها و زنجیره های تولید و صادرات کالا و خدمات خواهند داشت و کشوری می تواند در این عرصه ها و زمینه ها موفق باشد و حرفی برای گفتن داشته باشد که:
۱) زیرساختهای فناوری خود را تقویت کند ۲) نیروی متخصص بومی خود را به بهترین نحو ممکن تربیت نماید ۳) شبکه و زنجیره ای در رابطه با این نیروی متخصص بومی خود ایجاد کند تا از توان این نیروها بهره مند شود و ۴) از طریق دیپلماسی فناوری محور بتواند خدماتی که نیروی متخصص بومی تولید کرده را در سطح کشورهای همسایه خود و بازارهای بین المللی صادراتی عرضه کند.
در واقع جهان آینده جهان مسابقه در رابطه با سرعت ارائه فناوری خواهد بود یعنی کشورهایی می توانند در مارکت های آینده خودی نشان دهند که سرعت ارائه فناوری به بازارها و همچنین سرعت ارائه پاسخ دهی در قبال نیازهای بازارها را بالا ببرند. در حقیقت، کشوری که بتواند سریع ترین پاسخ را نسبت به نیازهای بازارهای بین المللی ارائه دهد، آن کشور موفق تر خواهد بود.
جهان آینده جهان مسابقه در رابطه با سرعت ارائه فناوری خواهد بود یعنی کشورهایی می توانند در مارکت های آینده خودی نشان دهند که سرعت ارائه فناوری به بازارها و همچنین سرعت ارائه پاسخ دهی در قبال نیازهای بازارها را بالا ببرند
* چالش و مشکل ایران در رابطه با توسعه ارائه محصولات دانش بنیان و خدمات با بهره مندی از توان بومی کشور به کشورهای دیگر به خصوص منطقه چیست؟
جمهوری اسلامی ایران از سرمایه انسانی مناسب یعنی نیروی متخصص برخوردار است به طوری که شرکتهای دانش بنیان متعددی در صنایع مختلفی از جمله نفت، گاز، پتروشیمی، کشاورزی، انرژی، خدمات هوشمند و دیجیتال فعال هستند اما فقدان آن چه در کشورمان مشاهده می شود، یک نظام تجمیع کننده استعدادها و ظرفیت های داخلی است.
میثم عباسی: فقدان آن چه در ایران مشاهده می شود، یک نظام تجمیع کننده استعدادها و ظرفیت های داخلی کشور است
به عبارتی ما فاقد یک شبکه بهینه هستیم که اولا این شرکتها و توان های بومی و پتانسیل ها را بهم متصل کند ۲) در سطح منطقه و کشورهای مختلف نیازسنجی کند ۳) مجموع این نیازها را در داخل کشور مطرح کند ۴) برای محصولات و خدمات دانش بنیان ایرانی یک بازاریابی انجام دهد
موضوع دیگر این است که ما دارای پاویون های محصولات دانش بنیان ایرانی در کشورهایی نظیر روسیه، آذربایجان و ارمنستان هستیم منتها این پاویون ها کافی نیست و باید به صورت یک زنجیره و شبکه هوشمند تدوین شده و عمل نمایند؛ یعنی نباید اینگونه باشد که هرکس به صورت منطقه ای عمل کند بلکه باید به صورت یک زنجیره ای باشند که دستگاههای مختلف از جمله دستگاه اجرایی، دیپلماسی کشور، پارکها و مراکز رشد نیز در این راستا به آنها کمک کنند و به سمت توسعه ارائه محصولات و خدمات حرکت نمایند.
بازار های خارجی برای بسیاری از ایرانی ها به دلیل مواردی مانند تحریم ها و کاهش حضور ایرانیان در مارکت ها پر از ناشناخته هاست
بازار های خارجی برای بسیاری از ایرانی ها پر از ناشناخته هاست. بخشی از آن را ناشی از مواردی مانند تحریم ها و کاهش حضور ایرانیان در مارکت ها می دانم. بخشی دیگر نیز در عدم شکل گیری یک پیش زمینه ذهنی مناسب از بازار های بین المللی. یک کارآفرین ایرانی باید یاد بگیرد چه نوع رفتاری در برخورد با مصرف کنندگان کشور های خارجی داشته باشد و این جاست که نیاز به یک سیستم حمایتی داریم. یعنی دولت خودش در انسجام و پیش آموزش کارآفرینان ایرانی پیش قدم شود.
بنابراین از دیدگاه من، ما باید شبکه ای از شرکت های کوچک ایرانی را به صورت زنجیروار تشکیل دهیم و در خصوص کالاها و خدمات آنها در سطح منطقه به صورت مدرن و هدفمند تبلیغ نماییم و این تازه اول راه است. برخی از مجموعه های ایرانی متاسفانه از ابتدایی ترین الفبا و زبان بین المللی تجارت و بازرگانی آگاهی کمی دارند. این موضوع در اکثر کشورهای همسایه مان هم صادق است.
ما باید شبکه ای از شرکت های کوچک ایرانی را به صورت زنجیروار تشکیل دهیم و در خصوص کالاها و خدمات آنها در سطح منطقه به صورت مدرن و هدفمند تبلیغ نماییم
در واقع شاهد نوعی رشد نا متوازن در خاورمیانه هستیم. بخشی از کشور های این منطقه الفبای تجاری و اقتصادی را به خوبی یاد گرفته اند و در برقراری ارتباط اقتصادی با جهان مشکلی ندارند. در آن روی سکه شاهد تداوم دیدگاه های سنتی در رابطه با صادرات و واردات و نظام تولید و عرضه در بخش دیگر کشور های خاورمیانه ایم.
* وضعیت صنایع ایران در مقایسه با استانداردهای بین المللی چگونه است؟ آیا برنامه ریزی هایی در جهت تزریق فناوری ها به بدنه زیرساخت صنعتی کشور صورت گرفته است؟
متاسفانه صنایع کشورمان در مقایسه با استانداردهای بین المللی اصلا مدرن نیستند که این خود یک مشکل و چالش هم در بحث مدیریتی و هم در بحث نظام زنجیره طراحی، تولید و ارائه کالا قلمداد می شود.
در حقیقت صنایع ایران در مقایسه با استانداردهای بین المللی جزء صنایع به اصطلاح در حال فرسودگی محسوب می شود که متاسفانه سرمایه گذاری بر روی تزریق نوآوری به صنایع کشور در سالهای اخیر مورد غفلت واقع شده است یعنی ما نتوانسته ایم آن طور که باید و شاید طی یک برنامه جامع به صنایع و زیرساختهای صنعتی کشور نوآوری و فناوری های نوین را تزریق کنیم و شاید اگر تزریقی هم صورت گرفته به صورت محدود و مقطعی بوده است.
اقدامات وسیع در این زمینه صورت نگرفته که طی یک برنامه ریزی وسیع صنایع کشور را به سمت صنایع نوآوری محور حرکت دهیم. صنعت در جهان فعلی به چهار نسل تقسیم بندی می شود که بسیاری کشورها در صنعت نسل چهارم یا چهارمین نسل از صنعت قرار گرفته اند که عناصر این صنعت تلفیق انسان به عنوان اپراتورها و نیروی متخصص، تجهیزات و محیط است. البته کم کم زمزمه هایی از صنعت نسل پنجم هم به گوش می رسد.
در بررسی استانداردهای صنایع، صنعت ما جزء صنایع نسل چهارم محسوب نمی شود و در نهایت جایگاه ایران در نسل دوم و یا سوم صنعت است. لذا اگر ما بخواهیم در بازارهای آینده که به صورت سرسام آور در حال پیشروی هستند، حرکت کنیم، باید برنامه ریزی هایی را انجام دهیم که صنایع ما نیز به نسل چهارم نزدیک شود.
یکی از شاه کلیدهای حرکت به سمت صنعت نسل چهارم استفاده از فناوری های هوشمند است که اگر نتوانیم به نحو احسن آنها را به کار گرفته و در جهت مدرن و نوسازی صنایع خود استفاده کنیم، چه در نظام مدیریت صنعتی و چه در نظام تولید متاسفانه با روند فعلی که جهان و کشورهای منطقه در حال حرکت و طی کردن است، دچار عقب ماندگی خواهیم شد
یکی از شاه کلیدهای حرکت به سمت صنعت نسل چهارم استفاده از فناوری های هوشمند است که اگر نتوانیم به نحو احسن آنها را به کار گرفته و در جهت مدرن و نوسازی صنایع خود استفاده کنیم، چه در نظام مدیریت صنعتی و چه در نظام تولید متاسفانه با روند فعلی که جهان و کشورهای منطقه در حال حرکت و طی کردن هستیم، دچار عقب ماندگی خواهیم شد کما اینکه هم اکنون نیز عقب مانده ایم.
* با توجه به توضیحات جنابعالی و مشکلات فعلی صنایع ایران، مطالبه شما از رئیس جمهور آینده در این زمینه چیست؟
درخواست من از رئیس جمهور آینده این است که بر روی بحث نوآوری و هدایت استعدادها و توانمندی های شرکت های نوآور کوچک و متوسط تمرکز کرده و یک برنامه ای برای مدرانیزاسیون صنایع ایران داشته باشد. زمانی که ما صحبت از شعار سال جاری یعنی تولید ملی، مانع زدایی ها و اشتغال را بر اساس بیانات مقام معظم رهبری مطرح می کنیم، تحقق این امر با یک برنامه ریزی منسجم امکان پذیر است. اگر درصددیم تا صنایع ایران حرفی برای گفتن داشته باشند، می بایستی که حتما آنها را مدرن کرده و به آنها فناوری های هوشمند را تزریق نماییم چرا که ما هم اکنون شاهد گپ ها و شکافهایی در این عرصه هستیم.
دلیل گلایه و دغدغه مندی من هم به این دلیل است که کشورهایی که تا چند سال اخیر کمترین اطلاعی از الفبای صنعت نداشته اند، امروزه به پیش مراحل توسعه اقتصاد بر اساس مدرن سازی صنعت و توسعه پلتفرم های بومی برای پوشش نیاز های داخلی و بازار های خارجی رسیده اند، در حالی که ما از ظرفیت های عظیم بومی نتوانسته ایم چندان استفاده کنیم و اگر بوده مقطعی و پراکنده بوده است.
همچنین اگر ما قصد داریم که صنایع کشور را با متد و دیدگاه های کلیشه ای و کپی برداری شده بازسازی کنیم، باید بگویم که رسیدن به این هدف هم میلیاردها دلار هزینه در بر دارد و هم زمان زیادی را می طلبد تا مجموعه ای از الزامات را پیاده سازی نماییم که خود این هم یک نوع پارادوکس است، یعنی تجربیات بین المللی نشان داده اند با دیدگاه های کپی برداری شده نه تنها نمی توانیم مدل موفق بومی توسعه ای را چه در حوزه توسعه صنعتی چه اقتصادی، ایجاد کنیم، بلکه باید نگاهمان به سمت استفاده از ظرفیت های فناوری مطابق با پتانسیل های بومی برای طراحی و اجرای یک نسخه بومی پیشرفته باشد.
تجربیات بین المللی نشان داده اند با دیدگاه های کپی برداری شده نه تنها نمی توانیم مدل موفق بومی توسعه ای را چه در حوزه توسعه صنعتی چه اقتصادی، ایجاد کنیم، بلکه باید نگاهمان به سمت استفاده از ظرفیت های فناوری مطابق با پتانسیل های بومی برای طراحی و اجرای یک نسخه بومی پیشرفته باشد
یکی از مواردی که در این سال ها شاهد بوده ایم توجه به مدل های توسعه ژاپن و کره جنوبی توسط محققان کشورمان بوده است. قطعا مطالعه روش های موفق بین المللی در شکل گیری یک دیدگاه مناسب و آموختن بسیار موثر هستند.
* اما سوال این است که آیا می توان مدل مثلا ژاپنی را برای ایران پیاده سازی کرد؟
پاسخ من منفی است. باید مدل ایرانی را برای ایران طراحی و پیاده سازی کرد. در واقع بین استفاده از تجربیات و آموختن از روش های موفق با کپی کاری یک مرز باریک وجود دارد که این را هم باید در نظر بگیریم. از طرفی می توانیم با استفاده از راه حلهایی مناسب علاوه بر صرف مدت زمان کمتر به هدف خود نیز دست یابیم که تحقق این امر تنها با استفاده از فناوری های هوشمند و بهره گیری از راهکارهای هوشمند مانند هوش مصنوعی امکان پذیر است.
* در حال حاضر پیشنهاد شما در زمینه توسعه صنعتی چیست؟
یکی از پیشنهاداتم طراحی یک سند و برنامه مدرن سازی صنعتی کشور است که مهم ترین اصل خود را بر روی نوآوری، مولد و به روز بودن نیروی کار بومی قرار دهد. پیشنهاد بعدی من، توسعه زیرساخت های ICT کشور و توجه به ایجاد شبکه های ملی نوآوری می باشد. قدم بعدی توجه به استفاده از ظرفیت های فناوری های جدید در پر کردن خلا نظام تولید و عرضه کالا و خدمات می باشد.
توجه دولت به توانمندسازی شرکت های ایرانی جهت حضور در بازارهای داخلی و بین المللی حائز اهمیت است
در مراحل بعدی همچنین به نظر من، توجه دولت به توانمندسازی شرکت های ایرانی جهت حضور در بازارهای داخلی و بین المللی حائز اهمیت است.
نظر شما