به گزارش بازار، «نهال طوسی»، تحلیلگر سیاستخارجی و امنیت ملی در آمریکا در یادداشت مفصلی که در پایگاه معتبر نشریه پولیتیکو منتشر کرده به بررسی رویکرد شخصی «جو بایدن»، رئیس جمهور فعلی آمریکا در برابر ایران طی چند دهه گذشته پرداخته است.
طوسی در یادداشت خود می گوید: تقریبا دو دهه پیش بود، هنگامی که آمریکایی ها در بُهت حملات یازدهم سپتامبر، هنوز در ساحل شرقی (نیویورک) در حال آواربرداری بودند و در تقلای یافتن رهبران القاعده در افغانستان، که جو بایدن، سناتور وقت دموکرات، از فرصت استفاده کرد و خواهان احیای پیوندهای آمریکا با ایران شد.
او در سخنرانی اش برای شورای آمریکا- ایران، حتی برخی گام هایی را مشخص کرد که آمریکا باید برای همگرایی با دشمن دیرپای خود بردارد، از جمله فراهم کردن امکان تعامل مردم با مردم. او همچنین از این سخن گفت که چگونه مردم عادی ایران، به یاد قربانیان حملات تروریستی یازدهم سپتامبر، شمع روشن کردند و چگونه دو کشور تاحدودی در افغانستان همکاری کردند. بایدن حتی قانونگذاران ایران را دعوت کرد تا هرجا و هر زمان که مایلند با آنها دیدار کند.
این سناتور دموکرات که در آن زمان ریاست کمیته روابط خارجی مجلس سنا را برعهده داشت، در سخنرانی مارس ۲۰۰۲ خود گفت: «به باور من، رابطه بهتر با ایران، آشکارا به سود ایالات متحده و به سود ایران است.» هرچند این نگرش و سخنان جو بایدن در ایران با اوکنش های متفاوتی روبرو شد.
با اینحال هم اینکه بایدن چنین نگرشی را مطرح کرد، نمادی از رویکرد او به جمهوری اسلامی در چند دهه زندگی سیاسی اش شد. در واقع، سالها پیش از آنکه باراک اوباما با تکیه بر رویکرد همگرایی با کشورهایی همچون ایران، وارد کارزار ریاست جمهوری شود، بایدن خواهان تعامل با این کشور بود و در پی دیدار با دیپلمات های ارشد آن یا حتی سفر به این کشور بود. یکبار یکی از منتقدانش، او را "سناتور دلخواه تهران" لقب داد.
مروری که اندیشکده پولیتیکو بر سوابق، سخنرانی ها و بیانیه های بایدن در کنگره داشت، نشان می دهد که او از گذشته دور، هرجا که بحث ایران مطرح شده، روشی محتاط داشته، رویکردی که ملاحظه کار اما امیدوار است؛ از نظر سیاسی آگاهانه و در عین حال همراه با ریسک و اغلب هم بر دستاوردهایی افزایشی به امید کاشتن بذر دستاوردهای درازمدت تمرکز داشته است.
چاک هاگل، وزیر دفاع پیشین آمریکا و جمهوریخواهی که به انجام دیدار ۲۰۰۳ میان جو بایدن و جواد ظریف کمک کرد، می گوید: بایدن "همیشه نگاهی دوراندیشانه" به ایران داشته است. "نمی شود پذیرفت که ایران یک دشمن همیشگی است و هرلحظه و لحظه باید اتفاق بدی بین دو کشور بیفتد. هرچه را نادیده بگیریم، دگرش نسلی را نمی توان نادیده گرفت."
هنگامی که در ماجرای گروگانهای آمریکایی در تهران در زمان جیمی کارتر، بحث هایی درباره بکارگیری نیروی نظامی برای آزادی آنها مطرح بود، بایدن اشاره کرد که فکر نمی کند این ایده خوبی باشد. چند روز بعد، عملیات نیروهای آمریکایی در طبس، پایان فاجعه باری داشت و هشت نظامی آمریکایی در آن کشته شدند.
بایدن عموما از تفسیرهای ساده انگارانه درباره روندهای خاورمیانه پرهیز داشته، مثلا اینکه یک کشور را به خاطر همه مشکلات این منطقه سرزنش کند... البته در مجموع، بایدن همیشه نگرانی فزاینده ای از گسترش توانمندی نظامی ایران از جمله برنامه موشکی و احتمال ساخت سلاح هسته ای داشته است.
او در سال ۱۹۹۸ بازهم خواهان تعامل با ایران شد و گفت: «من خواهان تغییر در رویکرد رهبران ایران هستم. ما باید در این مسیر حرکت کنیم.» پس از حملات یازدهم سپتامبر، به رغم همکاری ایران با آمریکا در سرنگونی طالبان، جرج دبلیو بوش، این کشور را در محور شرارت قرار داد.
بایدن اما ناامید نشد و در گفتگویی با دستیارانش که «نیو ریپابلیک» به آنها دست یافت، پیشنهاد کرد که آمریکا باید در برابر منطقه ای که به انگیزه های آمریکا بدبین است، یک ژست چشمگیر نشان دهد. وی گفت: «به نظرم زمان خوبی است که بدون اگر و اما، یک چک دویست میلیون دلاری برای ایران بفرستیم." یکی از دستیارانش در پاسخ گفت: "فکر کنم آنها، چنین چکی را برگردانند.» تقریبا دو ماه پس از آنکه بوش ایران را در محور شرارت قرار داد، بایدن در سخنانی در شورای آمریکا- ایران، از دولت آمریکا خواست که نسبت به ایران، بدون چشمداشت متقابل، رویکرد مثبتی نشان دهد. این در حالی بود که همزمان گفت «بر این باورم که آمریکا، سرانجام باید به دنبال جایگزینی رژیم صدام حسین در عراق باشد.»
چاک هاگل، که آن زمان سناتور حزب جمهوریخواه از نبراسکا بود، نگرش بایدن نسبت به ایران را ستود و پیشنهاد داد که سخنرانی ۲۰۰۲ او بعنوان یکی از اسناد کنگره منتشر شود. هاگل خود نیز پیوندهایی را با نمایندگی ایران در سازمان ملل متحد در نیویورک برقرار کرده بود از جمله با جواد ظریف که در آن زمان نماینده دائم ایران در این سازمان بود. او در این باره با بایدن صحبت کرد و بایدن هم علاقمندی نشان داد و این بود که هاگل، در اوایل ۲۰۰۳، بایدن را با خود به دیدار دیپلمات ایرانی تحصیل کرده در آمریکا برد.
هاگل به یاد دارد که این دو با هم "غذای خوشمزه، زیبا و فوق العاده ایرانی" صرف کردند و به روشی باریک بینانه درباره همه مسائل حتی برنامه هسته ای ایران و اینکه چگونه دو کشور می توانند به زمینه مشترکی دست یابند، به گفتگو نشستند. این هر دو، متوجه حساسیت این جلسه بودند. هاگل می گوید: «ما واقعا درباره همه چیز صحبت کردیم اما وارد مسائلی نشدیم که می توانست ما را دچار تنش کند. با اینحال، هیچ موضوعی را فروگذار نکردیم و به شکلی کلی درباره همه چیز صحبت کردیم.»
در این دیدار، بایدن همان شخصیت نرمخو بود. ظریف که دولتش احتمالا همه این گفتگو را ضبط می کرد، بسیار تحفظ داشت اما هاگل می گوید که "ظریف هر لحظه، بایدن را ارزیابی می کرد و سخنانش را به دقت می شنید." هیچیک از دو طرف در موقعیتی نبودند که بتوانند هیچ تعهدی را بپذیرند، بنابراین دیدار آنها مثل یک آشنایی اولیه بود. هاگل می گوید که پس از این دیدار، او و بایدن با احساس خوبی از تماس با آقای ظریف جلسه را ترک کردند و به درستی هم حدس هم می زدند که ظریف در سیاست ایران، اوج بیشتری خواهد گرفت.
ماههای پس از سقوط بغداد، که برخی در آمریکا این پرسش را مطرح می کردند که آیا آمریکا باید به ایران هم حمله کند یا نه، بایدن آن را یک «ایده بد» توصیف کرد. وی در آن زمان گفت: «ما نباید اکنون درباره بکارگیری زور علیه ایران سخن بگوییم. باید به اولویت هایمان برسیم و آن تمرکز بر کنترل عراق است.»
در ژانویه ۲۰۰۴، بایدن در مجمع اقتصاد جهانی در سوییس با کمال خرازی وزیر خارجه وقت ایران دیدار کرد. همزمان گروهی از دستیاران کنگره از جمله یکی از کارکنان دفتر بایدن، آماده بازدید از ایران شدند تا زمینه را برای سفر نمایندگان کنگره به این کشور فراهم کنند. اما مقام های ایرانی، این برنامه را منتفی اعلام کردند.
بایدن همیشه در پی راه میانه ای با ایران بوده است و در محافل مختلف، این سناتور دمکرات با هر تلاشی برای تغییر رژیم در ایران مخالفت می کرد و به جای آن تاکید داشت که آمریکا باید در هماهنگی با کشورهای اروپایی، به گفتگو با تهران بپردازد تا برنامه هسته ای اش را محدود سازد. بایدن در سال ۲۰۰۵ در گفتگو با ان بی سی نیوز گفت: «به نظرم سیاست ما باید این باشد که با ایران تعامل کنیم. این گفتگوها بسیار بسیار بسیار سخت خواهد بود اما ما باید پای پیش گذاریم. ما باید با آنها تعامل کنیم.»
بایدن در سال ۲۰۰۸ و کمی پیش از آنکه باراک اوباما او را بعنوان معاون رییس جمهوری در کارزار انتخاباتی برگزیند، خواستار حضور دیپلماتیک آمریکا در ایران شد. او گفت: "یک حضور دیپلماتیک در ایران، دانش ما را درباره نیروهای موجود در صحنه سیاست ایران بیشتر می کند. به ما دست دیپلماتیک قوی تری برای بازی می دهد و از امکان بدسنجی و سوء تفاهم میان دو طرف می کاهد."
در اوت ۲۰۰۸، مایکل روبین، استاد مسائل خاورمیانه، در مقاله ای، بایدن را «سناتور دلخواه تهران» لقب داد و اعلام کرد که «پی جویی بی وقفه بیش از یک دهه ای بایدن برای تعامل با ایران، به این کشور امکان داده تا برنامه هسته ای اش را به پیش ببرد.» روبین، درستی تصمیم اوباما در انتخاب بایدن بعنوان معاون رییس جمهوری را هم زیر سوال برد.
اما در نگاه بایدن، اوباما رییس جمهوری بود که دیدگاههایی مشابه او برای تعامل با ایران داشت. هر دو خواهان تعامل دیپلماتیک با ایران بودند اما هر دو به این رسیدند که برای آوردن ایران به پای میز گفتگو، به تحریم متوسل شوند. اوباما بویژه علاقمند بود که از عادت ذاتی آمریکا در سیاست خارجه فاصله بگیرد و به دنبال تماس و همگرایی با دشمنان دیرپای ایالات متحده بر آید. همین رویکرد، همراه با روی کار آمدن حسن روحانی بعنوان رییس جمهوری در ایران، به گفتگوهای هسته ای و سرانجام به توافق ۲۰۱۵ انجامید. بایدن نقش بسیار موثری در کنگره برای کنترل مخالفت ها با برجام داشت و به بازیگری کلیدی در این زمینه تبدیل شد."
«بن رودِز» که بعنوان معاون مشاور امنیت ملی در دوره اوباما خدمت می کرد می گوید بایدن که به تجربه آمریکا در عراق و افغانستان توجه داشت، آشکارا از بکارگیری نیروهای آمریکا در خاورمیانه نگران تر می شد. «مثل همه ما، او از یک جنگ تازه نگران بود و همچنین نگران از اینکه پیامدهای حمله اسراییل به ایران، گریبان آمریکا را بگیرد.»
اکنون، بایدن با تکیه بر گروهی از دیپلمات هایش، درگیر گفتگوهای غیرمستقیم با ایران است تا برجام را نجات دهند اما خودش در انظار عمومی، چندان شتابی در این زمینه به خرج نمی دهد... هاگل می گوید بایدن همچنین می فهمد که در چنین رقص دیپلماتیکی، هیچیک از دو طرف- نه ایران و نه آمریکا- نمی توانند چندان مشتاق نشان دهند یا در نگاه دیگران، ضعیف به نظر رسند. «او نگاه بسیار روشنی دارد. واقعیت را درک می کند، واقعیت سرد و زمخت را می فهمد." هاگل، رویکرد بایدن در برابر ایران را در این فرمول خلاصه می کند: "اگر روشی مناسب نبود، الزام نکنید بلکه به تلاش خود ادامه دهید.»
نظر شما