بازار؛ گروه بورس: محمد علی دهقان دهنوی، رییس سازمان بورس و اوراق بهادار روز گذشته در مورد مصوبات شورای عالی هماهنگی اقتصادی که با حضور سران سه قوه در روز دوشنبه برگزار شده بود از تایید بسته پیشنهادی دولت با "اندکی" تغییر خبر داد.
دهنوی گفته است" هفت پیشنهاد سازمان بورس و اوراق بهادار برای حمایت از بازار با اصلاحات جزئی به تصویب رسید که بعد از تایید مقام معظم رهبری برای اجرا ابلاغ میشود. "
برداشت از صندوق توسعه مالی، واریز ۸۰ درصد از درآمد مالیات نقل و انتقال سهام به صندوق تثبیت بازار، انتشار ۲۰ هزار میلیارد تومان اوراق بدهی با ضمانت دولت توسط صندوق تثبیت بازار و صندوق سرمایهگذاری، خارج شدن بانکها و موسسات اعتباری از شمول ماده ۱۶ و ۱۷، موکول شدن مالیات شرکتهای که از سهام خود یا شرکتهای زیر مجموعه خود در بورس حمایت کنند، جبران زیان سهامداران صندوق پالایشی یکم که دچار زیان شدند از مصوبات شورای عالی هماهنگی اقتصادی بودند.
تناسب رشد بازار سرمایه با سایر بازارهای دارایی بهم ریخت، در این شرایط دو حالت بیشتر وجود نداشت، یا باید چهار بازار دارایی خودشان را به بازار سرمایه میرساندند یا اینکه بازار سرمایه عقب گرد میکرد، به دلیل اینکه کشش اقتصاد ایران برای رشد قیمت دلار، طلا، خودرو و مسکن به عدد نزدیک ۷۰ برابر وجود نداشت و بازار سرمایه برگشت
همچنین قرار بر این شد که پیشنهاد مجلس شورای اسلامی مبنی بر حذف قیمتگذاری دستوری از محصولات شرکتهای بورسی در جلسات بعدی سران سه قوا مطرح شود. معمولا بعد از اخبار مثبت در خصوص حمایت از بازار سرمایه تا چند روز شاخص کل روند صعودی پیدا میکند.
امروز چهارشنبه ۱۵ اردیبهشت ماه شاخص کل تا زمان تنظیم خبر بارشد ۵ هزار واحدی به محدود ۱میلیون ۱۷۲ هزار واحد رسید که به نظر میرسد که این رشد بیشتر متاثیر از مصوبات شورای عالی هماهنگی اقتصادی بوده است. نمادهای فملی، وپاسار، فولاد، و بملت و فارس بیشترین تاثیر را روی مثبت شدن شاخص داشتند.
در سال گذشته جهت جلوگیری از ریزش بازار تصمیمات متعددی گرفته شد که یکی از آنها تزریق منابع صندوق توسعه ملی بود، اما چندان تاثیرات مثبتی بر روند بازار نداشته است. وحید شقاقی شهری رئیس دانشکده اقتصاد خوارزمی هر گونه دخالت غیر واقعی در بازار سرمایه را اشتباه میداند و تاثیرات این دخالتها را کوتاه مدت و موقعتی خواند. او به بازار گفت: بازار مسیر خود را طی میکند و این امکان پذیر نیست که اجازه ندهیم بازار به تعادل برسد. این کارشناس در بخشی از گفتگوی خود که مشروح آن را در زیر میخوانید ریزش بازار را به نظریه همگرایی بازارهای دارایی ارتباط داد و رشد آن تا ۲میلیون واحد را غیر واقعی دانست.
* وضعیت بازار سرمایه و نقش این بازار در دهه ۹۰ در بعد تامین مالی برای بنگاههای اقتصادی را چگونه ارزیابی میکنید؟
در اقتصاد ایران، عمدتا نظام تامین مالی آن مبتنی بر تامین بانکی بوده، تا جای که اصطلاح اقتصاد بانک محور، در نظام اقتصادی ایران مطرح است. عددهای مختلفی در مورد میزان تامین مالی از سیستم بانکی در ایران مطرح است و حتی برخی از صاحب نظران معتقدند که تامین مالی در اقتصاد ایران تنها از کانال بانکی صورت گرفته است. ایراد تامین مالی از بانک این است که برای تامین مالی بلند مدت ساخته نشده است، یعنی ذات نظام بانکی این است که نمیتواند تامین مالی بلند مدت انجام دهد و کار سختی برای سیستم بانکی میباشد. در همه جای دنیا هم همین است یعنی تامین مالی بلند مدت حداقل توسط بانکهای تجاری انجام نمیشود.
در دنیا تامین مالی هم از طریق نظام بانکی و هم بازار سرمایه صورت میگیرد، ولی این نسبت، کشور با کشور به دلیل تفاوت ساختاری متفاوت است. در دنیا چیزی به نام بانکهای سرمایه گذاری داریم که عمدتا این بانکها به تامین مالی بنگاهها و پروژهها ورود پیدا میکنند و بانکهای تجاری و خدماتی کارهای خدمات بانکی و پولی انجام را میدهند.
در کشور ما بانکهای سرمایه گذاری با آن مختصاتی که در دنیا وجود دارد، دیده نمیشود و بانکهای ما علاوه بر ارائه خدمات بانکی، کار تامین مالی و سرمایه گذاری و همچنین بنگاه داری را انجام میدهند و این موضوع ایرادی است که بر نظام بانکی ما وارد میشود، یعنی بانکهای ما در کنار خدمات بانکی و پولی که ارائه میدهند، اقدام به دادن تسهیلات برای پروژهها میکند و خودشان وارد بنگاهداری میشوند.
به تدریج در کشور ما بازار سرمایه شروع به توسعه کرد و از اوایل دهه ۹۰ ما شاهد شکوفایی بازار سرمایه و عمیقتر شدن این بازار بودیم، به عبارت دیگر این بازار از اولیل دهه ۹۰ شروع به ایفای نقش در تامین مالی کشور کرد، اما با حرکت کند و ملایم.
*در دهه ۹۰ رشد بازارهای موازی با شدت بسیار زیادی صورت گرفت اما بازار سرمایه تا قبل از سال ۹۸ چندان تناسب رشد با سایر بازارها نداشت شما تناسب حرکت بازار سرمایه با بازار داراییهای موازی مانند طلا، ارز و مسکن در دهه ۹۰ چگونه تحلیل میکنید؟
ما در سال ۹۰ و ۹۱ به تحریمهای آمریکا خوردیم و در پی آن افزایش قیمت دلار و قیمت بازار دارایی و متقابلا بازار سرمایه را داشتیم، ولی بعد از بعد جرجام و توافق صورت گرفته که در بحث کاهش شدت تحریمها اتفاق افتاد، ما شاهد ریزش در بازار سرمایه بودیم، اما در ادامه بازار با یک شیب ملایم و نوسانی کار خود را تا سال ۹۸ ادامه داد و از آبان و آذر ماه سال ۹۸ دوباره ما شاهد رشد شاخص کل و ورود نقدینگی به این بازار بودیم.
زمانی که بازار سرمایه را در مقابل سایر بازارهای دیگر مثل مسکن، خودرو، ارز و طلا میگذاریم، میبینم که این بازار دچار یک عقب ماندگی نسبت به سایر بازارهای دارایی و موازی است، مثلا در دهه ۹۰ دلار، ۲۵ برابر، طلا هم ۲۵ برابر و مسکن حدود ۳۰ برابر و خودرو حدود ۲۰ برابر رشد قیمت داشتند اما شاخص کل بازار سرمایه با توجه به تخصصی بودن و ریسک بالای آن، در ۹۰، ۳۰ هزار واحد بوده که این عدد در سال ۹۸ به ۳۰۰ هزار واحد رسید یعنی حدود ۱۰ برابر در حالی که به همان نسبتی که بازارهای موازی رشد پیدا کرده، بازار سرمایه باید ۴۰ برابر شده رشد میکرد.
من مخالف هر گونه دست کاری یا حمایت غیر واقعی در بازار سرمایه هستم، باید اجازه داد که بازار به یک تعادل برسد. اینکه ما قصد داشته باشیم، با حمایت از ریزش بازار جلوگیری کنیم، قطعا امکان پذیر نخواهد بود و برخی از سیاستهای که دولت در پیش گرفت از سیاستهای حمایتی با ماندگاری پایین است
نظریه همگرایی قیمت، در بازار موازی داراییها، میگوید که بازارهای موازی در بلند مدت باید به یک دیگر برسند، نمیتوان بگویم دلار ۲۰ برابر شده و مسکن شده ۱۰۰، رشد این بازارهای موازی باید با یک تناسبی باهم داشته باشند، البته به این معنی نیست که رشد این بازارها یکسان باشد چرا که نوع داراییها و ریسک آنها با یکدیگر متفاوت است اما باید همگرایی و تناسب در افزایش چند برابری آنها در بلند مدت وجود داشته باشد. در دهه ۹۰ بازار سرمایه نسبت به سایر بازارهای دارایی موازی دچار یک عقب ماندگی شد و از سال ۹۸ شروع به پر کردن این فاصله کرد.
*یعنی رشد بازار سرمایه ناشی از عقب ماندگی این بازار نسبت به بازارهای موازی بوده است؟
از یک طرف آن عقب ماندگی که وجود داشت و از طرف دیگر نااطمینانی که در اقتصاد ایران شکل گرفت سبب شد مردم برای حفظ قدرت خرید خود به دنبال تبدیل ریال به دارایی بودند، که برخی به سمت دلار، خودرو، مسکن و طلا رفتند و برخی دیگر هم با جذاب شدن بازار سرمایه به سمت تبدیل ریال خود به سهام بودند.
ما روزانه بیش از ۲هزار ۵۰۰ میلیارد تومان پمپاژ نقدینگی به این اقتصاد داریم این پمپاژ پول در شرایطی رخ داده که نااطمینانی وجود دارد و مردم ریال خود را به دارایی تبدیل میکنند. از آبان و آذر سال ۹۸ شاهد شتاب تند شاخص کل در بازار سرمایه بودیم، تا جایی که در اواخر اسفند ماه سال ۹۸ شاخص به ۴۵۰ هزار واحد رسید و فرودین سال ۹۹، شاخص کل توانست خود را به ۵۰۰ هزار واحد برساند، این جریان نقدینگی و سود آوری بالای که در این بازار وجود داشت سبب شد که تودهای از مردم به این بازار وارد شدند تا جایی که این مسئله به نقل محافل خانوادگی تبدیل شد و خیلیها اقدام به فروش سایر دارایی کردند و آن را تبدیل به سهام کردند، چون احساس میکردند رشد این بازار و بازدهی آن بیشتر از بازارهای موازی میباشد.
ورود نقدینگی و استقبال مردم از بورس موجب شد که شاخص کل در خرداد ماه سال ۹۹ به ۱میلیون ۵۰۰ هزار واحد برسید و روزانه بین ۳۰ تا ۵۰ هزار واحد شاخص رشد داشته باشد. در ۲۰ مرداد سال گذشته شاخص به سقف ۲ میلیون ۸۰ هزار واحد رسید یعنی نسبت به اول دهه ۹۰، ۷۰ برابر شد.
*بعد از رسیدن شاخص کل به ۲میلیون ۸۰ هزار واحد، بازار شروع به ریزش کرد و تا کنون این ریزش ادامه دارد، دلیل این میزان از ریزش در بازار سرمایه چه بود؟
تناسب رشد بازار سرمایه با سایر بازارهای دارایی بهم ریخت، در این شرایط دو حالت بیشتر وجود نداشت، یا باید چهار بازار دارایی خودشان را به بازار سرمایه میرسادند یا اینکه بازار سرمایه عقب گرد میکرد، به دلیل اینکه کشش اقتصاد ایران برای رشد قیمت دلار، طلا، خودرو و مسکن به عدد نزدیک ۷۰ برابر وجود نداشت و بازار سرمایه برگشت و از مرداد ماه شاهد ریزش این بازار از ۲میلیون ۸۰ هزار واحد به ۱میلیون ۲۰۰ هزار واحد بودیم و این تعادلی بود که بازار سرمایه به آن رسید.
*اگر بازار سرمایه ریزش پیدا نمیکرد چه اتفاقی میافتاد؟
امکان نداشت بازار سهام ریزش پیدا نکند چرا که بازار از آن تعادل خارج شده بود و عدد ۲میلیون ۸۰ هزار واحد غیر واقعی بود و با توجه به نظریه همگرایی، رشد بازار سرمایه باید با سایر بازارها دارایی به یک تناسب میرسید. طبیعتا مردمی که از خرداد به بعد وارد بازار شدند بسته به نوع سهامی که داشتند بین ۳۰ تا ۷۰ درصد متضرر شدند اما افرادی از قبل و حتی ابتدای سال ۹۹ وارد شدند از سود آنها کم شد.
هر نوع قیمت گذاری دستوری به ضرر بازار سرمایه است، بنابراین باید مدیریت بازار سرمایه با سایر دستگاههای که در حوزه قیمت گذاری کار میکنند وارد گفتگو شود و آن را حل کند
*اخیرا تصمیماتی در رابطه با حمایت از بازار سرمایه توسط دولت و مجلس گرفته شده که از جمله آنها تزریق منابع صندوق توسعه ملی به بازار است، آیا این تصمیمات میتواند در بهبود بازار سرمایه راهگشا باشند؟
بازار سرمایه یک مدتی است که خودش را در شاخص ۱میلیون ۲۰۰ به ثبات رسانده و تقریبا بین ۱میلیون و ۳۰۰ تا ۱میلیون ۱۰۰ نوسان پیدا میکند. فهم من این است که بازار در این محدوده ثبات دارد. البته به خاطر واهمه و ترسی هم که اتفاق افتاد، جریان نقدینگی به سمت بازار سرمایه روانه نشد و حتی شاهد خروج پول حقیقی از بازار بودیم که یکی از عوامل توقف و ریزش شاخص همین موضوع است.
من مخالف هر گونه دست کاری یا حمایت غیر واقعی در بازار سرمایه هستم، باید اجازه داد که بازار به یک تعادل برسد. اینکه ما قصد داشته باشیم، با حمایت از ریزش بازار جلوگیری کنیم، قطعا امکان پذیر نخواهد بود و برخی از سیاستهایی که دولت در پیش گرفت سیاستهای حمایتی با ماندگاری پایین است و بازار مسیر خود را طی خواهد کرد.
من هر گونه تزریق منابع از سایر حوزهها به بازار سرمایه را زیر سوال میبرم و اعتقاد دارم که اثر بخش نخواهد بود اما شاید دو هفته ای یک ماهی از این منابع بازار رشد کند ولی وقتی شیر فلکه بسته شود رشد هم متوقف میشود.
ما باید تلاش کنیم که هماهنگی بین سیاستهای پولی و مالی و بازار سرمایه ایجاد کنیم. وظیفه شورای عالی بورس این است که با سایر بخشهای مختلف مثل شورای عالی پول و اعتبار و سایر سیار حوزههای که بر روی بازار سرمایه تاثیر گذار باشد. بتواند این هماهنگی را انجام دهد.
هر نوع قیمت گذاری دستوری به ضرر بازار سرمایه است، بنابراین باید مدیریت بازار سرمایه با سایر دستگاههایی که در حوزه قیمت گذاری کار میکنند وارد گفتگو شود و آن را حل کند. نرخ بهره بانکی و نرخ بهره بین بانکی مهم است و هر تغییر در آن علامت به بازار میدهد، وقتی نرخ بهره را بالا تعیین میکنید جریان نقدینگی را به سمت یک حوزه هدایت میکنید یکی از عواملی که ما شاهد ریزش بازار سرمایه در مرداد ماه بودیم نرخ بهره بالا بود، البته ناگفته نماند که بنده اعتقاد داشتم که بازار غیر طبیعی بالا رفته بود.
نظر شما