محمد شهاب، بازار: در دهه ۱۹۵۰ تاکنون، بازار محصول از قانون بازار جدا شد. عامل این امر سیاست پولی بلاعوض و پایدار بود ولی علم نظری اقتصاد، واژه های بلاعوض و پایداری را غیب کرد. پس از آن نیز، تفسیر سیاست پولی مرتبط با بازار محصول (سوای درستی یا نادرستی آن و بدون اینکه بیان شود)، جایگزین تفسیر سیاست پولی مرتبط با بازار تولید قرار گرفت.
در آینده، اقتصاد(تولید) در دست مردم قرار می گیرد و نیاز به فروش و کسب درآمد نیز کاهش می یابد و عملاً نیاز به تعریف یا اصلاح علم نظری اقتصاد کاهش می یابد (با کاهش حاکمیت قانون بازار عملاً نیاز به اصلاح نظری علم اقتصاد نیز کاهش می یابد).
درامد سرانه وقتی خیلی زود نشت میشود، یعنی در اقتصاد مشکل فروش وجود دارد:
بلاعوض نبودن حمایت مادی، سبب کاهش اطمینان به فروش می شود. وام، بیشتر برای افزایش آماری تولید مناسب است. اگر بخواهیم تولید به فروش برسد به سیاست حمایت مادی غیر وام نیاز است تا آنچه در آمار تولید ناخالص داخلی است پایاپای با درامد سرانه غیر فرار باشد. در آمد سرانه وقتی زود نشت می شود یعنی در اقتصاد مشکل فروش وجود دارد و هم چنان حمایت مادی جایگزین قانون بازار نشده است.
برخورد نادرست اقتصاد نظری با واژه های: بلاعوض، پایداری، پویایی و سیاست پولی:
در برخورد نادرست علم نظری اقتصاد با واژه ها، گاهی مشاهده می شود که بیان ظاهری واژه انجام نشده است. گاهی ارائه تفسیر نادرست از واژه و گاهی عدم ارائه تفسیر کامل از واژه مشاهده شده است. به طور مثال واژه پویایی، مورد تفسیر کامل قرار نگرفته و ظرفیت این واژه در علم اقتصاد آشکار نشد. واژه پایداری در جایی که برای توجیه مرتبط نبودن تورم ۱۹۷۰ به شوک هزینه بود، تنها مورد استفاده قرار گرفت (در حالیکه تکرار سیاست پولی به معنای افزایش نقدینگی نیست چرا که نقدینگی سالانه در نهایت در غالب متغیر نشت از اقتصاد خارج می شود بنابراین تکرار سیاست پولی پیامد ایجاد تورم جدید ندارد بلکه حفظ تورم ای که ایجاد شده دنبال می شود. پایداری سیاست پولی بلاعوض موجب حفظ تولید افزایش یافته است. پایداری سیاست پولی مرتبط با بازار محصول منجر به برگشت سطح تولید به سطح اولیه می شود ولی کماکان تورم جدید تولید نمی کند) و در نظریه تورم پولی بیان نشد که اگر تولید به سطح قبل باز می گردد، مرتبط با تکرار پول افزایش یافته در سال های بعد است. واژه بلاعوض نیز به صورت کلی بیان نشد. تک تک این اقدامات ایراداتی را در تفسیر واژه سیاست پولی ایجاد می کند ولی با این حال ایراد مستقلی نیز مرتبط با این واژه وجود دارد. علم اقتصاد، تفسیر یک واژه دیگر (سوای درستی یا نادرستی آن) را، برای تفسیر واژه سیاست پولی مرتبط با تولید، مورد استفاده قرار داد.
این ایرادات به طور اجمال کافی بود تا اقتصاد دیروز، هم چنان گفتمان نظری علم اقتصاد باشد و اقتصاد امروز، تبین نظری نشود. با این حال در آینده، نیاز به قانون بازار کاهش می یابد که مترادف با کاهش نیاز به بیان ضرورت اصلاح گفتمان نظری علم اقتصاد نیز است.
نظر شما