ساسان زاهدی؛ بازار: کشور افغانستان، همسایه شرقی جمهوری اسلامی ایران، به عنوان یکی از کشورهای کمتر توسعه یافته و جنگ زده، با سطح پایین توسعه انسانی و اقتصادی در جهان شناخته شده است.
همین دلایل و مواردی نظیر جنگهای طولانی مدت در این کشور، باعث شده توجه لازم از جانب بخشهای اقتصادی ایران به این کشور همسایه، آنگونه که باید صورت نگیرد و شاید همین امر زمینه را برای حضور کشورهای فرا منطقهای در عرصه اقتصاد این کشور بدون حضور رقبا فراهم نموده باشد. در حالیکه ایران که از فرصتهای بیشتری نسبت به برخی کشورهای غیر همسایه برخوردار است.
افغانستان به عنوان کشوری محصور در خشکی (land locked) که به آبهای آزاد دسترسی ندارد، برای تجارت خارجی خود مستلزم استفاده ترانزیتی از کشورهای همسایه خود میباشد. همسایگان شمالی افغانستان نظیر تاجیکستان ، ازبکستان و ترکمنستان، خود نیز محصور درخشکی محسوب میشوند.
چین نیز گر چه یکی از همسایگان افغانستان محسوب میشود لیکن، عملاً امکان استفاده از چین برای افغانستان به منظور دسترسی به آبهای آزاد میسر نمیباشد زیرا فاصله طولانی سواحل چین با افغانستان و نیز محدودیت جغرافیایی مرز شرقی افغانستان با چین مطرح است.
لذا عملاً تنها گزینههای ترانزیتی افغانستان، ایران و پاکستان خواهد بود. به منظور فراهم ساختن خدمات ترانزیتی برای افغانستان، ایران به دلایل تاریخی مزیتهای بیشتری نسبت به پاکستان داشته است که دلایل آن به شرح زیر میباشد:
ـ ظرفیتهای ایجاد شده در بندر چابهار با فاصله اندک نسبت به افغانستان
ـ امنیت و ایمنی بیشتر حمل و نقل در ایران در مقایسه با پاکستان
ـ عزم سیاسی ایران در سطح عالیه برای همکاری های اقتصادی با افغانستان
ـ مشکلات سیاسی میان افغانستان و پاکستان
ـ تمایل هند برای استفاده از قلمروی ایران جهت دسترسی به افغانستان از طریق دور زدن پاکستان
شاید ذکر این نکته نیز خالی از لطف نباشد که بنا بر برخی مستندات و اظهارات، ایده ایجاد کریدور ترانزیتی ایران ـ افغانستان حتی پیش از پیروزی انقلاب اسلامی و پیش از فروپاشی شوروی سابق و در اوایل دهه ۱۳۵۰، پیرو کودتای ژنرال داود خان در افغانستان طرح شده بود و بنابراین بوده که با ایجاد مسیر چابهار ـ زاهدان ـ میلک، راه مناسبی برای تجارت خارجی افغانستان ایجاد شود تا شوروی و چین از گردونه تجارت خارجی چین خارج باشند. (در آن زمان هم پاکستان امکان سرمایهگذاری سنگین را نداشته است)
لیکن وقوع کودتای نور محمد تره کی، انقلاب اسلامی ایران ، حمله شوروی به افغانستان، جنگهای داخلی، تسلط طالبان، حمله آمریکا و نهایتاً ناآرامیهای دو دهه اخیر باعث شده که ایجاد و تثبیت این مسیر تجاری از روند و میزان مناسب برخوردار نباشد. علی ایحال با تلاشهای صورت گرفته در سالهای اخیر وضعیت زیر ساخت های حمل و نقل میان ایران و افغانستان به قرار ذیل ارتقا یافته است:
ـ ارتباط ریلی میان افغانستان با شبکه ریلی ایران (از طریق راه آهن خواف ـ روزنک)
ـ پایانههای مرزی دوغارون برای منطقه هرات و میلک سیستان برای منطقه نیمروز و هلمند و قندهار
ـ پایانه مرزی ماهیرود و میل ۷۸ خراسان جنوبی برای منطقه فراه و وجود چندین بازارچه مرزی
مسیرهای اصلی ترانزیتی میان افغانستان با ایران در شرایط حاضر عمدتاً شامل بندرعباس _دوغارون و چابهار _ میلک می باشد .
در ادامه تحلیل موضوع، توجه به نکات زیر برای برنامه ریزی دولت و بخش خصوصی ، حائز اهمیت است:
ـ سطح توسعه اقتصادی افغانستان
ـ ماهیت صادرات افغانستان که عمدتاً مواد خام، معدنی، با ارزش افزوده پایین، صنایع دستی و برخی مواد کشاورزی می باشد.
ـ ماهیت واردات افغانستان که عمدتاً مواد مصرفی و بعضاً استراتژیک نظیر گندم می باشد.
ارتقای سطح توسعه اقتصادی در افغانستان برای جمهوری اسلامی ایران نیز از چندین جنبه حائز اهمیت میباشد که اهم آن را به شرح زیر میتوان بر شمرد:
۱ـ معضل تولید و قاچاق مواد مخدر
با توجه به اینکه افغانستان از کانونهای اصلی تولید مواد مخدر در جهان محسوب میشود، همسایگی ایران با این کشور همواره معضلاتی نظیر قاچاق و توسعه اعتیاد در کشور را در پی داشته است. در صورتیکه کمک به توسعه افغانستان و کاهش سهم فعالیتهای مرتبط با مواد مخدر در این کشور، منجر به بهبود شرایط در ایران نیز خواهد گردید.
۲ـ مشکلات مرتبط با فعالیتهای خرابکارانه و تروریستی:
با توجه به ارتباط مستقیم ضعف اقتصادی با افزایش ناامنی و تروریسم (و در مورد افغانستان نارکو تروریسم)، بهبود شرایط اقتصادی در این کشور به حل معضل مزبور برای هر دو کشور نیز کمک خواهد نمود.
۳ـ ایجاد درآمدهای پایدار ترانزیتی برای ایران
با عنایت به موارد پیش گفته و اهمیت صادرات برای افغانستان جهت ایجاد درآمد ارزی برای این کشور، ایجاد و تثبیت مسیر ترانزیتی از بنادر چابهار و شهید رجایی به مقصد افغانستان برای انتقال واردات و صادرات افغانستان، تسهیل کننده فرایند توسعه اقتصادی افغانستان و ایجاد کننده درآمد و اشتغال پایدار برای ایران و خصوصاً استانهای شرقی کشور خواهد بود.
شایان ذکر است که این موضوع از چندین سال پیش در قالب مصوبه دولت در سال ۱۳۸۴ تحت عنوان توسعه پایدار ترانزیت در محور شرق، اعلام گردیده بود.
۴ـ فرصتی برای ایران جهت دور زدن تحریمها
با توجه به اهمیت مسیر ایران برای افغانستان و تجربه دوران ریاست جمهوری ترامپ ، مشخص گردید که امکان استفاده از ظرفیتهای دیپلماسی حمل و نقل و ترانزیت به منظور مستثنی شدن برخی از بنادر نظیر چابهار از تحریمها مسیر بوده و این موضوع به منزله تقویت پیوند میان اقتصاد ملی با اقتصاد بین المللی و پر هزینه نمودن تحریم نمودن ایران برای آمریکا و هر کشور دیگر خواهد بود.
در خاتمه به طور خاص پیشنهادات ذیل را برای تقویت مناسبات اقتصادی و تجاری میان افغانستان و ایران میتوان عنوان نمود:
۱ـ پیشگام شدن بیشتر بخش خصوصی ایران برای بازاریابی جهت ارائه خدمات ترانزیتی به تجار افغانی
۲ـ تقویت و افزایش جریان نقل و انتقال کالا در مسیر هند ـ ایران ـ افغانستان
۳ـ رفع موانع نرم افزاری و رویهها و مقررات متعدد و بعضاً متناقض
۴ـ در نظر گرفتن همه جانبه نگری در توافقات تجاری با طرف افغانی و منظور نمودن مرتبط شدن موضوعات صادراتی با مسئله تامین آب سیستان ( با توجه به اهمیت موضوع آب هیرمند برای ایران و امکان ایجاد بالانس و توازن میان همکاری های مختلف بخشهای گوناگون اقتصادی دو کشور، می توان از ظرفیت صادراتی و ترانزیتی ایران برای افغانستان جهت ترغیب این کشور به همکاری بیشتر و مناسبتر با ایران در زمینه موضوع آب هیرمند با رویکرد برد – برد بهره جست)
۵ـ تعامل بیشتر میان دستگاههای اجرایی به منظور ایجاد وحدت رویه در تعامل با طرف افغانی
نظر شما