تهمینه غمخوار؛ بازار: ترکمنستان کشوری واقع در منطقه آسیای مرکزی به عنوان کشور همسایه ای شناخته شده که علاوه بر مرز مشترک، اشتراکات قومی، زبانی و فرهنگی با جمهوری اسلامی ایران دارد.
از آن جایی که عملکرد سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در توجه ویژه به دیپلماسی اقتصادی و بازارهای منطقه یکی از مسائل حائز اهمیت به شمار می رود، توجه به ظرفیت های زیادی که در مناسبات ایران با همسایگانش از جمله ترکمنستان وجود دارد، در جای خود اهمیت دارد، چرا که این امر می تواند بخش قابل توجهی از فشارهای ناشی از تحریم های اقتصادی آمریکا را به حداقل رساند.
اگر به وضعیت فعلی اقتصادی و سطح قدرت در منطقه آسیای غربی نگاهی بیفکنیم، متوجه برخی ظرفیت های بالقوه ایران در نزد همسایگان می شویم که توجه قدرتهای فرامنطقهای غرب و آمریکا را نیز به خود جلب کرده است.
اما با وجود اشتراکات و برخورداری ایران و ترکمنستان از پتانسیلهای گسترده و موقعیت ژئواکونومیک و ژئواستراتژیک در جهت افزایش حوزه توسعه اقتصادی و تجاری دوجانبه در راستای کاهش فشارهای ناشی از تحریم های اقتصادی آمریکا، در طول سالهای گذشته، حجم تجاری قابل قبولی میان دو کشور مشاهده نشده و رابطه ترانزیتی دو کشور دچار نوساناتی بوده است.
در همین راستا خبرنگار بازار گفتگویی با «ساسان زاهدی»، کارشناس مسائل بین المللی حمل و نقل در خصوص لزوم توجه به تحولات اقتصادی آسیای مرکزی به خصوص مناسبات ترانزیتی و تجاری ایران و ترکمنستان ترتیب داده که در ادامه می خوانیم:
* از سالهای گذشته همواره این مسئله در مورد ترکمنستان مطرح بوده که کشوری است که منابع سرشار نفت و گاز را در اختیار دارد، اما اکثر مردم آن در فقر به سر میبرند. این کشور، نسبت به سایر کشورهای تازه استقلال یافته کمتر با مشکل اقتصادی مواجه شده و این موضوع موجب افزایش قدرت سیاسی حکومت عشق آباد شده است. حال با توجه به این توضیحات، جنابعالی اقتصاد این کشور واقع در آسیای مرکزی را چگونه ارزیابی می کنید؟ ارتباط آن با کشورهای هم مرز خود چگونه بوده است؟
تا پیش از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی سابق در سال ۱۳۷۰ ( ۱۹۹۱ میلادی)، لغت آسیای مرکزی در ادبیات سیاسی و اقتصادی جهان رواج کمتری داشت و منطقه مزبور، بخشی از سرزمین پهناور اتحاد شوروی محسوب می گردید. اما فروپاشی شوروی در سال ۱۹۹۱ و اعلام استقلال پنج کشور از جمله ترکمنستان، ازبکستان، قزاقستان، قرقیزستان و تاجیکستان، توجه کشورهای مختلف را از ابعاد گوناگون اقتصادی و سیاسی به منطقه آسیای مرکزی معطوف نمود.
در این میان علاوه بر بازیگران منطقه ای، پای بازیگران فرامنطقه ای نیز به تدریج و با هدف پیگیری اهداف خاص سیاسی و اقتصادی به این منطقه بازشد و ظرف حدود کمتر از ۱۵ سال از اعلام استقلال این کشورها، علاوه بر روسیه، ایران، ترکیه و چین، کشورهای کره جنوبی، هند، آمریکا و کشورهای مختلف اروپایی بر اهمیت و لزوم تقویت حضور در این منطقه واقف شده و اقدامات مختلفی انجام دادند که شرح آنها مجال جداگانه ای می طلبد.
ترکمنستان یکی از جمهوری های کمتر توسعه یافته و کم جمعیت اتحاد جماهیر شوری سابق بود که در سال ۱۹۹۱ به کسب استقلال نائل گردید. اولین رئیس جمهور این کشور صفر مراد نیاز اف که از سال ۱۹۹۱ تا ۲۰۰۶ در راس کار بود و در حالی حکومت خود را آغاز کرد که حقیقتاً این کشور در شرایط وخیم اقتصادی و بن بست قرار گرفته بود.
تامین بخش مهمی از نیازهای اولیه این کشور حتی مواد غذایی از طریق مرز باجگیران که در فاصله ۴۰ کیلومتری از پایتخت ترکمنستان قرار دارد، انجام شده که متعاقباً احداث راه آهن مشهد_سرخس _ تجن در سال ۱۳۷۵، عملا فضای تنفس را برای این کشور محصور در خشکی و تقریباً تک محصولی فراهم نموده است.
اشاره من به تک محصولی بودن ترکمنستان، ناظر بر اتکای اقتصادی این کشور به تولید پنبه از دوران شوروی و تقریباً یک دهه اول بعد از کسب استقلال این کشور می باشد که البته هم اکنون افزایش سهم سایر فعالیتها و بخشهای اقتصادی نظیر حوزه انرژی و صنایع معدنی و ... از اهمیت سنتی تولید پنبه در اقتصاد این کشور کاسته است.
* وضعیت اقتصادی این کشور در زمینه صادرات و واردات، مهمترین شرکای اقتصادی و برجسته ترین بخشهای اقتصادی چگونه است؟
تولید ناخالص داخلی: ۱۱۳ میلیارد دلار / جمعیت : شش میلیون نفر / مهمترین بخشهای اقتصادی: گاز طبیعی_ نفت_ قیر _پنبه / صادرات : گاز_ نفت خام_ مواد شیمیایی_ منسوجات_ پنبه / مهمترین شرکای صادراتی : چین _ ایران _ ایتالیا_ افغانستان_ روسیه / واردات : ماشین آلات و تجهیزات _ مواد شیمیایی_مواد غذایی / مهمترین شرکای وارداتی: روسیه _ایران_ ژاپن_ آلمان _ کره جنوبی.
* ترکمنستان به عنوان دروازه ورود ایران به آسیای مرکزی تنها کشور این منطقه است که با ایران هم مرز می باشد و از این بابت تحلیل و رصد فعالیتهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی در این کشور، اهمیت بیشتری برای ایران نیز خواهد داشت. نظر شما در این باره چیست؟ چرا ایران به عنوان مسیری امن و مطمئن برای دسترسی منطقه آسیای مرکزی به آبهای آزاد به لحاظ ترانزیتی محسوب می شود؟
در بین پنج کشور آسیای مرکزی، جمهوری ترکمنستان تنها کشوری است که دارای مرز مشترک با ایران می باشد و به نوعی دروازه ورود ایران به آسیای مرکزی محسوب می گردد. از سوی دیگر با توجه به اینکه هر پنج کشور آسیای مرکزی در زمره کشورهای محصور در خشکی در نظر گرفته می شوند، ایران نیز به عنوان مسیری مطمئن برای دسترسی آنها به آبهای آزاد به غیر از مسیر سنتی و پر هزینه و طولانی روسیه محسوب گردیده است.
البته از لحاظ نظری، امکان استفاده از خاک افغانستان و پاکستان نیز برای دسترسی به آبهای آزاد برای کشورهای آسیای مرکزی متصور می باشد، اما با توجه به ضعف زیرساختها مخصوصاً در افغانستان و همچنین راحت تر بودن عبور از صرفاً یک کشور یعنی ایران به جای دو کشور افغانستان و پاکستان و نیز ظرفیتهای زیرساختی ایران در مقایسه با دو کشور مزبور، ایران همواره گزینه مناسب تری برای ترانزیت، برای کشورهای آسیای مرکزی بوده و این امر بارها در مجامع بین المللی نظیر نشستهای اسکاپ نیز مطرح شده است. اما نوسانات روابط تجاری و حمل و نقلی ایران با آسیای مرکزی، نکته ای است که می باید از جنبه های مختلف به آن نگریست.
جمهوری اسلامی ایران به عنوان یکی از نخستین کشورهایی که استقلال ترکمنستان را به رسمیت شناخته بود، از ابتدای دهه ۷۰ شمسی با ایجاد روابط سیاسی و اقتصادی و تجاری به خصوص در حوزه حمل و نقل، نقش مهم و حائز اهمیتی در بهبود شرایط در این کشور تازه استقلال یافته، ایفا نمود.
در آن شرایط زمانی، فراهم شدن امکان انتقال مهم ترین محصول صادراتی ترکمنستان یعنی پنبه از طریق مسیر ایران به آبهای آزاد و کشورهای خریدار نظیر هندوستان و از سوی دیگر امکان تامین بخشی از واردات مورد نیاز ترکمنستان از طریق کالاهای تولیدی ایران (صادرات ایران به ترکمنستان) و یا ترانزیت کالا به ترکمنستان مثلاً از مسیر امارات_ ایران _ ترکمنستان، نقش مهمی هم برای ترکمنستان و هم برای کل منطقه آسیای مرکزی داشت.
اما به مرور زمان و همزمان با تغییرات ساختاری اقتصادی در کشورهای منطقه آسیای مرکزی از جمله ترکمنستان و توجه جهانیان به ذخایر عظیم انرژی و منابع هیدروکربوری کشورهای منطقه مزبور، مسیرهای تجاری و حمل و نقلی نیز دستخوش تغییرات و تحولات گردید. پیدا شدن سر و کله کمپانی های کشورهای چین، ترکیه، کره جنوبی، کشورهای اروپایی و ... و موضوع رقابت بر سر منابع، مسیرهای تجاری کشورهای آسیای مرکزی را دستخوش تغییرات عدیده ای نمود.
در این بین روسیه که این منطقه را حوزه نفوذ سنتی خود می دانست و ایران که قائل به نقش همسایگی و اشتراکات فرهنگی و تاریخی با این کشورها بود، با حساسیت نسبت به موضوع واکنش نشان دادند.
* مهمترین دلایل ایجاد نوسان در رابطه ترانزیتی دو کشور بعد از تغییر ساختار اقتصادی کشورهای آسیای مرکزی و متنوع تر شدن آنها به واسطه خروج این کشورها از حالت تک محصولی چیست؟
در ترکمنستان، افزایش سهم سایر فعالیتها و بخشهای اقتصادی نظیر انرژی و صنایع معدنی و ... از اهمیت سنتی پنبه در اقتصاد این کشور کاسته است. لذا علی رغم افزایش ظرفیتهای زیرساختی در ایران برای توسعه همکاری های حمل و نقلی و ترانزیتی با ترکمنستان ( ایجاد چهار پایانه مرزی اینچه برون، باجگیران، لطف آباد و سرخس) و ایجاد دو مسیر ریلی ( مشهد _ سرخس _تجن و گرگان _ اینچه برون) و نیز امکان استفاده از ظرفیتهای شبکه حمل و نقل جاده ای و ریلی ایران خصوصاً راه آهن مشهد_ بافق _ بندر عباس و ظرفیت بندر شهید رجایی، به دلایل مختلف، رابطه ترانزیتی دو کشور نوساناتی داشته که از جمله مهمترین دلایل آن بعد از تغییر ساختار اقتصادی کشورهای آسیای مرکزی و متنوع تر شدن آنها به واسطه خروج این کشورها از حالت تک محصولی، به موارد زیر می توان اشاره نمود:
۱- مسیرهای رقیب و جایگزین به سمت چین، روسیه، Trans Caspian و تراسیکا و انتقال در جهت شرق به غرب ( آسیای مرکزی _خزر_ قفقاز _ دریای سیاه و ترکیه)
۲- نحوه حضور و فعالیت کشورهای آسیایی نظیر کره جنوبی و هندوستان در منطقه آسیای مرکزی ( به عنوان نمونه مرکز لجستیک نوایی در ازبکستان و نقش کره جنوبی در این کشور)
۳- تشدید تحریم ها علیه جمهوری اسلامی ایران و در پی آن مشکل در تبادلات بانکی و تاثیر منفی آن بر فعالیتهای حوزه حمل و نقل و ترانزیت
۴- عدم حمایت جهانی از مسیر ایران به واسطه حضور و نفوذ قدرتهای بزرگ خصوصاً آمریکا در مجامع جهانی تاثیر گذار بر فعالیتهای سیاسی و اقتصادی
۵- ضعف بازاریابی و بازرگانی در داخل ایران و فقدان برنامه ریزی مناسب و بلند مدت برای توسعه مبادلات تجاری و حمل و نقلی با آسیای مرکزی
۶- عدم انعطاف پذیری ساختار، مقررات و نظام اداری کشور نظیر گمرک، مبارزه با قاچاق کالا و ارز، سیستم بانکی و .... برای پاسخگویی سریع به تحولات اقتصادی منطقه ای و جهانی
با توجه به این که اقتصاد ترکمنستان از رونق یا رکود اقتصاد جهانی تاثیر پذیری دارد و در ایامی مانند شیوع پاندمی کرونا و کاهش تقاضا برای بسیاری از کالاها، تقاضا برای کالاهای صادراتی این کشور نظیر مواد معدنی نیز کاهش داشته است، بنابراین، توجه بیش از پیش فعالان اقتصادی در ایران به این کشور و بازار آن ضروری است.
* با توجه به اشاره شما در ضرورت توجه بیش از پیش فعالان اقتصادی در ایران به ترکمنستان و بازار آن، چه اقدامات عملی در جهت ارتقای سطح همکاری های تجاری و اقتصادی باید انجام شود؟
۱- در نظر گرفتن ملاحظات کلان و جامع در تنظیم روابط اقتصادی میان ایران با ترکمنستان به عنوان نمونه در زمینه واردات گاز توسط ایران از ترکمنستان، افزایش صادرات ایران به آن کشور نظیر صادرات مواد غذایی و نیز حل مشکلات حمل و نقل نظیر سهمیه و هزینه های مترتب بر ناوگان ایرانی وارد شده به ترکمنستان تا به چای بخشی نگری، اهداف اقتصادی کلان ایران در قالب یک بسته یا پکیج جامع، مورد مذاکره و پیگیری قرار گیرد.
۲- استفاده از ابزارهایی نظیر سوآپ یا ترانزیت غیر همنام ( تحویل گیری گاز از ترکمنستان برای مصرف در ایران و فروش نفت به خریداران دیگر در منطقه خلیج فارس)
۳- فعال نمودن برخی اقدامات نرم افزاری و مدیریت نظیر توافق نامه عشق آباد ( همکاری ترانزیتی میان ازبکستان _ ترکمنستان _ ایران _ قطر و عمان) که در سال ۱۳۹۰ تصویب شده و تبدیل آن به یک بلوک تجاری و حمل و نقلی
۴- ایجاد تعرفه های ترجیحی
۵- ایجاد گمرک مشترک با پنجره
۶- استفاده از ارز های ملی در مبادلات میان دو کشور
۷- استفاده از ظرفیتهای بنادر دو کشور در دریای خزر ( ترکمن باشی و بنادر شمالی ایران) برای تنوع بخشیدن به مسیرهای تجاری ( تقویت ایجاد مسیرهای دریایی در کنار مسیرهای سنتی ریلی و جاده ای )
* با توجه به توضیحات فوق؛ پیشنهاد دیگر شما بدون احتیاج به سرمایه گذاری های جدید و هزینه های زیاد در راه توسعه مبادلات میان دو کشور چیست؟
با توجه به موارد فوق می توان گفت که در شرایط کنونی می توان بدون احتیاج به سرمایه گذاری های جدید و هنگفت زیربنایی، از ظرفیتهای موجود به منظور توسعه مبادلات میان دو کشور استفاده نمود و علاوه بر دولت ها، بخشهای خصوصی دو کشور نیز از ظرفیتهای موجود بهره مند گردند. البته لازم است به موضوع تقویت دیپلماسی تجاری و اقتصادی میان دو کشور هم که از جمله ضروریات و پیش نیازهای تحقق اهداف فوق می باشد، اشاره نمود.
همچنین اشتراکات فرهنگی و تاریخی و عضویت دو کشور در سازمان همکاری های اقتصادی اکو نیز می تواند، تقویت کننده بنیادی و بلند مدت روابط تجاری و اقتصادی دو کشور همسایه، در قالب موضوعاتی نظیر گردشگری، همکاری های فرهنگی، میراث فرهنگی و ... باشد.
نظر شما