تهمینه غمخوار؛ بازار: روابط دیرینه و در واقع هفتاد ساله دو کشور ایران و پاکستان همواره دچار نوسان و دست خوش فراز و نشیبهایی بوده است.
برخی از تحلیلگران بر این باورند که با روی کار آمدن «عمران خان» و ایجاد دولت جدید در سال ۲۰۱۸، امکان توسعه روابط میان دو کشور بیش از پیش فراهم شده است، اما تغییر و تحولاتی که در منطقه و جهان در طی این دو سال رخ داده، به نظر می رسد تاثیر خود را بر روی روابط دو کشور گذاشته و مناسبات آن ها بر اساس مسائل دوجانبه، شرایط منطقه ای و جهت گیری های بین المللی شکل گرفته است.
در حقیقت، برخی از کارشناسان معتقدند که در مناسبات فی مابین ایران و پاکستان، تأثیرپذیری همکاری های اقتصادی از تحولات سیاسی داخلی و منطقه ای از جمله مهمترین دلایل پایین بودن سطح روابط اقتصادی میان دو کشور در سالهای اخیر بوده است. همچنین عدم شناخت ظرفیت ها و منابع دو طرف یکی دیگر از دلایل اندک بودن این حجم بوده است.
در همین راستا خبرنگار بازار گفتگویی با «دکتر سید راشد عباس نقوی »، کارشناس و تحلیلگر پاکستانی حوزه شبه قاره دارای دکترای ادبیات و مدرس دانشگاه، در رابطه با مشکلات پیش روی توسعه مناسبات دو جانبه میان دو کشور انجام داده تا نظر و تحلیل این کارشناس را در رابطه با این چالشها جویا شود.
مشروح مصاحبه را در ادامه می خوانیم:
* پاکستان همواره تحریم ها را دلیل اصلی پایین بودن سطح همکاری های تجاری و بانکی با ایران می داند. از دیدگاه شما، روابط اقتصادی ایران و پاکستان از سالهای گذشته در چه سطحی بوده و زمینه ها، فرصتهای همکاری و موانع موجود در این مناسبات به چه شکل است؟ با وجود این تحریم های روز افزون چگونه می توان موانع موجود را برداشت؟
این سخن کاملا صحیح است که یکی از عوامل عدم گسترش روابط ایران و پاکستان به خصوص روابط اقتصادی موضوع تحریم ها است، اما با نگاهی دقیق تر در می بابیم که عزم و جزم کافی از سوی دو طرف مشاهده نشده و تنها در حد مصاحبه ها، ملاقاتها و تفاهم نامه ها خلاصه شده و پیگیری مناسبات صورت نپذیرفته است.
این موضوع هم البته صحیح است که پاکستان درگیر مشکلات سیاسی است که از سوی امریکا و عربستان تحت فشار می باشد. از سوی دیگر، هر زمان که روابط جمهوری اسلامی ایران و هند بیشتر می شود، بهانه ای در دست عده ای در جهت کمرنگ شدن مناسبات ایران_پاکستان پدیدار می شود، زیرا عده ای در پاکستان مخالف سیاستهای ایران و گسترش روابط با ایران هستند که بنابراین مخالفتهای خود را بروز می دهند. لذا، این سه عامل یعنی در حقیقت عوامل سیاسی منجر به عدم برخورداری از روابط مستحکم اقتصادی در طول سالها شده است.
حقیقت این است که مردم با مردم یعنی ملتها با یکدیگر مشکلی ندارند و روابط دیرینه فرهنگی، مذهبی و تاریخی و رفت و آمدها بین دو کشور مشاهده می شود. از طرفی دولتها هم با یکدیگر مخالف و رقیب نیستند، اما این عوامل سیاسی منجر به تضعیف روابط شده است. البته به دلیل تنشهای اخیر موجود میان عربستان و پاکستان و ضعیف تر شدن روابط این دو کشور، این احتمال قوی وجود دارد که روابط ایران و پاکستان پررنگ تر شود، یعنی یک فشار از سوی عربستان کم تر می شود که البته فشار امریکا و هند هنوز هم در جای خود تاثیر گذار است.
دو کشور ایران و پاکستان به لحاظ مسائل انتظامی با یکدیگر مشکل دارند یعنی هیچ استراتژی بلند مدتی به منظور گسترش روابط دو جانبه تعریف نشده و تا زمانی که کانالهای بانکی و مالی فعال نشوند؛ هیچ تجارتی صورت نمی گیرد. موضوع دیگر بحث تعرفه ها است که از سوی دو طرف به حدی بالا در نظر گرفته شده که تجار و بازرگانان ترجیح می دهند که از قاچاق کالا استفاده کنند و در مرزها کالاها به صورت قاچاق وارد می شوند، حتی هزار کیلومتر دورتر از مرز هم کالا به صورت قاچاق وارد می شود. بنابراین این مسئله نمایان است که تا زمانی که برای تجار و بازرگانان راحتتر و به صرفه تر و ارزانتر است که به صورت قاچاق به داد و ستد بپردازند، از روشهای غیرقانونی استفاده می کنند.
هیچ استراتژی بلند مدتی به منظور گسترش روابط دو جانبه تعریف نشده و تا زمانی که کانالهای بانکی و مالی فعال نشوند؛ هیچ تجارتی میان ایران و پاکستان صورت نمی گیرد
همچنین موضوع دیگر این است که تجارت آزاد هم برای دو کشور وجود ندارد و تهاتر کالا هم در سطح بسیار ضعیفی انجام می شود. بنابراین اگر مسئولین مربوطه در دو کشور این مسائل را مد نظر قرار دهند، می توان رابطه قوی تر و عمیق تری شکل داد.
* مهمترین محور اقتصادی بین ایران و پاکستان، خط لوله صلح است. از دیدگاه شما مهمترین دلایل توقف این پروژه چه بوده و اگر کار این خط لوله به اتمام رسد، چه تاثیری بر روابط فی مابین دو کشور خواهد گذاشت؟ آینده این خط لوله را چگونه ارزیابی می کنید؟
در رابطه با خط لوله صلح، یک موضوع سیاسی نهفته است. پاکستان درگیر بحران انرژی و در حال حاضر با کمبود منابع انرژی مواجه است. در واقع، این گونه نیست که این کشور هم اکنون خودکفا است و مشکلاتی ندارد.، بلکه پاکستان به نفت، گاز و برق نیاز فوری دارد که ارزانترین انرژی مورد نظر گاز است. بنابراین، توافقنامه خط لوله صلح بهترین راه برای تامین انرژی مورد نیاز پاکستان بود که همچنان متوقف مانده است.
زمانی منابع انرژی پاکستان توسط عربستان تامین می شد و این کشور نفت و گاز پاکستان را با قیمت ارزان تامین می کرد و پس از آن، نیاز انرژی پاکستان توسط قطر برآورده می شد زیرا ترجیح این کشور همواره تامین نیازهای خود با راههای راحتتر و ارزانتر بوده است.
بنابراین حتی با وجود تامین انرژی توسط قطر و عربستان، نظر من این است که کار اتمام این خط لوله گاز به جایی نمی رسد. اما کاری که می شود انجام داد این است که دولت و نمایندگان جمهوری اسلامی به پاکستان فشار بیاورند، زیرا در خصوص این پروژه یک تفاهمنامه ای امضا شده و این مسائل مطرح شده که مثلا تا این جای کار را ایران عهده دار بود و سایر اقدامات مربوط به پاکستان است. حتی جریمه هایی برای دیرکرد این اقدامات درنظر گرفته شده است.
اقدام دیگر این است که طرف ایرانی باید با متخصصین فنی، کارشناسان انرژی و اقتصادی مربوطه پاکستانی هم ارتباط داشته باشند و ارتباط خود را محدود به ملاقات ها و ارتباط با سیاستمداران که تصمیمات سیاسی اتخاذ می کنند، نکند.
حتی با وجود تامین انرژی توسط قطر و عربستان، نظر من این است که کار اتمام این خط لوله گاز به جایی نمی رسد
از سوی دیگر اگر از بعد بین المللی به این پروژه نگاهی بیافکنیم، کشور چین هم ممکن است به پای کار بیاید. از طرفی بحث روابط و نزدیکی چین و ایران هم مطرح است. لذا، خود چین هم می تواند وارد میدان شود و در همان منطقه ای که پاکستان قادر به تعمیر خط لوله نبوده، اقداماتی را انجام دهد.
به طور کلی، اگر کار این خط لوله به اتمام برسد، برای پاکستان به لحاظ منابع انرژی بسیار سودمند است. موضوع خط لوله صلح سیاسی است که هیچ عزم سیاسی مشاهده نشده است، در حالی که خود پاکستانی ها می دانند که این پروژه به چه اندازه می تواند برای کشور به لحاظ اقتصادی سودآوری داشته باشد.
پاکستان نگران تفکرات امریکا، عربستان و قطر است. در حقیقت، آمریکا و عربستان دو کشوری هستند که در راه اجرایی شدن خط لوله صلح بین ایران و پاکستان مانع تراشی کرده و می کنند و با اعمال فشار به پاکستان و با سیاست های منفی گرایانه خود در منطقه این پروژه را متوقف کرده و موانعی بر سر راه اجرایی شدن آن بوجود آورده اند.
آمریکا و عربستان دو کشوری هستند که در راه اجرایی شدن خط لوله صلح بین ایران و پاکستان مانع تراشی کرده و می کنند
* نقش بندر گوادر در اقتصاد پاکستان و چالشها و فرصتهای فراروی آن چیست؟ این بندر چه نقشی در توسعه روابط ایران و پاکستان دارد ؟
فاصله مسافتی میان دو بندر گوادر و چابهار بیش از ۱۵۰ کیلومتر است. این بندر برای پاکستان پراهمیت است، زیرا جزء کریدور اقتصادی پاکستان-چین که به اصلاح سی پک نامیده می شود می باشد و نقش اساسی در گسترش مناسبات تجاری این کشور ایفا می کند.
از آن جایی که بندر چابهار و گوادر از دیدگاه سیاستمداران پاکستانی به عنوان دو بندر خواهر در نظر گرفته می شوند، پس اگر ایران که از لحاظ ژئوپلیتک و اقتصادی در موقعیت خوبی قرار دارد، به این کریدور اقتصادی چین و پاکستان وارد شود که شواهد هم نشانگر ورود ایران به این طرح است، تحولات اقتصادی خوبی در منطقه شکل خواهد گرفت.
البته مشکلی که در این جا مطرح است، این است که در پروژه بندر چابهار به دلیل موقعیت راهبردی این بندر، هند هم سرمایه گذاری کرده و جایی که هند پای کار باشد، پاکستان نزدیک نمی آید. حال بسیار مهم است که جمهوری اسلامی چگونه این موضوع را مدیریت کند، زیرا بندر چابهار دسترسی هند به افغانستان از طریق دریا آزاد را نیز آسان میکند و از طرفی پاکستان هم در صدد بهبود روابط خود با ایران از طریق این بندر است.
بسیار مهم است که جمهوری اسلامی چگونه موضوع هند و پاکستان را در خصوص بندر چابهار مدیریت کند، زیرا چابهار دسترسی هند به افغانستان از طریق دریا آزاد را نیز آسان میکند و از طرفی پاکستان هم در صدد بهبود روابط خود با ایران از طریق این بندر است
* گشایش گذرگاه مرزی ایران و پاکستان (ریمدان – گبد) نشان می دهد که ایران برای گسترش تجارت با همسایگان خود اولویت قائل است. سفیر ایران در اسلام آباد از گشایش این گذرگاه به عنوان روز تاریخی برای ایران و پاکستان در جهت افزایش مناسبات تجاری یاد کرده است. همچنین، سخنگوی وزارت امور خارجه پاکستان، گشایش این گذرگاه را گامی بلند برای تقویت ارتباطات مردم دو کشور همسایه دانسته است. از دیدگاه شما افتتاح این طرح تا چه اندازه در گسترش مناسبات تهران_اسلام آباد تاثیرگذار است؟
راه اندازی این گذرگاه جدید از دو جهت حائز اهمیت است. یکی از آن ها این است که اقدامات تجاری و به طور کلی تجارت از کراچی و بندر گوادر آسان تر انجام خواهد شد. دومین نکته مرتبط با زائرین است که به نظر من کار مثبتی است زیرا تفتان به یک مرز ناامن تبدیل و همواره برای زائرین و حتی خود ایران هم خطراتی ایجاد شده بود.
گشایش این گذرگاه موجب رضایت تجار کراچی و ایالت سند شده است که اگر بازارچه های مرزی هم راه اندازی شود، به لحاظ تجاری مثمر ثمر خواهد بود. منتها مسئله مهم این است که این گشایش ها فقط باید عملی شود و تنها در رسانه ها و مطبوعات اخبار آن ها منتشر نشود.
در خصوص این گذرگاهها، هر دو طرف باید با ساخت انبارها و بازارچه های پراز کالا تسهیلاتی را برای بازرگانان ایجاد کنند. راههای گسترش مناسبات ایران و پاکستان در بخش نفت و گاز، مواد غذایی، کشاورزی، دارویی و نساجی و غیره، فراهم است که تنها به عزم سیاسی و جزم ویژه دو کشور نیازمند می باشد، از آن جمله می توان به برخی محصولات پاکستان از جمله پرتقال، انبه، برنج، اقلام پزشکی و جراحی که امکان ورود به بازار با قیمت ارزان هم وجود دارد، اشاره کرد.
البته، به منظور انجام این اقدامات باید نمایشگاههای تخصصی و عرضه تولیدات مشترک نیز برگزار شود و تجار دو کشور ارتباط نزدیکتری با یکدیگر برقرار کنند. بخش خصوصی و اتاق بازرگانی مشترک هم نیز باید در این زمینه همکاری لازم را انجام دهند.
راههای گسترش مناسبات ایران و پاکستان در بخش نفت و گاز، مواد غذایی، کشاورزی، دارویی و نساجی و غیره، فراهم است که تنها به عزم سیاسی و جزم ویژه دو کشور نیازمند می باشد
پیش از این این گونه اعلام شده بود که ارزش مالی حجم تجاری ایران و پاکستان دو میلیارد دلار است که باید به پنج میلیارد دلار برسد، اما ما در طی دو سال اخیر شاهد بودیم که این رقم تغییر چندانی نکرده است. بنابراین این موضوع باید توسط مقامات و مسئولین مربوطه آسیب شناسی شود و مورد اولویت دو کشور قرار گیرد.
در واقع، بروکراسی ها و تعرفه ها باید مورد ارزیابی و پیگیری قرار گیرند زیرا زمانی که رابطه تجاری دو کشور بهبود پیدا می کند، مناسبات فیمابین دیگر هم قوی تر می شوند و ما می دانیم که در منطقه و خارج از منطقه کشورهایی هستند که مانع گسترش روابط و مناسبات ایران و پاکستان هستند.
لذا، باید مقامات دو کشور مردم را در اولویت قرار دهند، زیرا دولتمردان که متغیر هستند و ممکن است که سیاست اشتباهی را پایه گذاری کنند که ملت ها آسیب ببینند.
در پایان باید اضافه کنم که ما امیدواریم که این موضوعات به زودی حل و فصل شود، زیرا عمران خان نخست وزیر پاکستان گسترش روابط با ایران را خوشایند خوانده، سفیر ایران در پاکستان نیز فعال است و وزیر امور خارجه ایران هم سفرهایی در سال گذشته به پاکستان داشته که امیدوارم منجر به نتیجه شود.
نظر شما