در این یادداشت آمده است:
از ده ریسک ذیل حد اقل پنج ریسک طی سه سال آینده تخلیه میشود و قیمت ارز، مسکن و سهام را دچار نوسان شدید می کند و ثروت بسیاری از ایرانیان را بسیار بالا و پائین می برد.
یک - بانکها سالها باید ٧ درصد به سپرده سود می دادند اما ٢٠ درصد سود پرداخت کردند دیر یا زود ریسک از بانک به سپرده گذار منتقل می شود.
دو- ٨٠٠ هزار میلیارد تومان یارانه انرژی در اقتصاد توزیع میشود و پول اش دریافت نمیشود دیر یا زود یارانه انرژی حذف میشود و پس از آن، سود فعال اقتصادی نصف میشود.
سه - تعرفه های گمرکی در ایران بسیار بیش از اقتصاد جهانی است و دیر یا زود به سطح جهانی کاهش می یابد و دهها تولید کننده مثل خودرو سازها از بازار حذف می شوند.
چهار- اقتصاد ایران به سرعت در حال دیجیتالی شدن است و اقتصاد پیش دیجیتال در حال حذف شدن است.
پنج - ٨٠ درصد فعالان با «صرفه جوئی ناشی از مقیاس» مشکل دارند تا سال آینده عمده این فعالان از بازار حذف میشوند. صرفه جوئی ناشی از مقیاس یعنی تولید یا فروش از حد معینی نباید کمتر باشد، کوچک ها در حال حذف شدن هستند.
شش - در صورت توافق با آمریکا، بازار مثل برگ خزان می ریزد.
هفت - با کاهش سنگین صادرات نفت، حباب مخارج مصرف کننده در ایران ترکید و ۵٠ درصد از بخش بازرگانی ایران مازاد شدند.
هشت - ٩٠ درصد صادرات غیر نفتی ایران، انرژی محور است و با نصف شدن قیمت نفت در عمل ارزش کالاهای صادراتی ایران نصف شده است (قیمت نفت اکنون جان گرفته است)
نه - ١٨ میلیون جوان به سن ٢٧ تا ٣٧ سال رسیده و به نحوی مشغول کار شده اند و به پول برای فعالیت احتیاج دارند و این تقاضا برای پول را بالا برده و باعث افزایش نرخ بهره شده است و نرخ بهره از بازده اقتصاد عبور کرده است. ریسک بالا بودن نرخ بهره نسبت به بازده اقتصاد هزاران نفر را با بحران مواجه کرده است، وقتی نرخ بهره از بازده اقتصاد بالاتر باشد ٨٠ درصد هر چه که انجام دهند زیان می کنند.
ده - از یکسو مشکل کشور اشتغال جوانان است و از سوی دیگر حقوق ۴ میلیون و ۵٠٠ هزار بازنشسته از محل ارزش افزوده شاغلان پرداخت میشود تامین زندگی این تعداد بازنشسته وقتی درآمد صادرات نفت نیست، در عمل باید از جیب شاغلان پرداخت شود.
نظر شما