بازار؛ گروه ایران: ساختمان پلاسکو که متشکل از یک ساختمان ۴ طبقه در شمال و یک برج ۱۷ طبقه در جنوب بود، در روز ۳۰ دی ماه ۱۳۹۵ دچار حادثه آتش سوزی شد و بعد از چند بار اطفای حریق برج جنوبی که اسکلت فلزی داشت، این برج فرورریخت و تعدادی از آتش نشانان و چند هموطن دیگر ما جان باختند. این ساختمان که در سال ۱۳۴۱ شمسی افتتاح شده بود، کاربرد اداری و خدماتی داشت و دارای رستوران هم بوده ولی در دهه های اخیر به طور خاص به یکی از قطب های تولید پوشاک ایران تبدیل شده بود.
سه سال از حادثه ساختمان پلاسکو گذشته و فرو ریزش کامل برج پلاسکو، موجب آلودگی محیط زیست شد و هزینه های اقتصادی زیادی را به بار آورد. در چارچوب الگوی توسعه پایدار که در آن، مسائل اقتصادی همزمان با مسائل اجتماعی و زیست محیطی مورد توجه قرار می گیرد و به منظور کاهش تلفات انسانی و اقتصادی و همچنین دستیابی ایران و جامعه ایرانی به توسعه پایدار، حادثه پلاسکو را مورد آسیب شناسی قرار داده ایم.
حمزه شکیب ـ استاد دانشگاه ، این حادثه را از منظر گزارش شورای شهر تهران و الزامات دستیابی به شهر ایمن، بررسی کرده است. شکیب، دکترای مهندسی عمران با گرایش سازه دارد و در دوره های دوم و سوم، عضو شورای شهر تهران و از لیست سیاسی آبادگران ایران اسلامی در انتخابات بود. او که رئیس کمیسیون عمران شورا بود، بعد از وقوع حادثه پلاسکو به عنوان رئیس کمیته فنی و حقوقی این شورا برای بررسی حادثه پلاسکو انتخاب شد و به فعالیت در مورد این حادثه پرداخت.
اتفاقی که متاسفانه در ساختمان پلاسکو رخ داد، در حقیقت یک زنگ خطر برای ما بود که ما راهکارهایی را انتخاب کنیم تا این نوع حوادث، تکرار نشود
*سه سال از حادثه پلاسکو در دی ماه ۱۳۹۵ گذشت و جنابعالی در همان زمان که در شورای شهر تهران عضویت داشتید از طرف شورا به عنوان رئیس کمیته فنی بررسی حادثه پلاسکو انتخاب شدید و گزارش این کمیته در فروردین سال ۱۳۹۶ منتشر شد. در آن گزارش، دلایلی را به عنوان عامل بروز حادثه پلاسکو مطرح کرده بودید. آیا بعد از سه سال، نتیجه گیری جدیدی در مورد این حادثه دارید؟
اگر اجازه بدهید بحث خودم را این طور شروع کنم که ما در حال حاضر، در تهران نزدیک به ۱۰۰۰ ساختمان بالای ۱۲ طبقه داریم و عملاً ساختمان های بلند مرتبه هستند. بحرانی که این ساختمان ها را تهدید می کند، حریق است. برخی از این ساختمان ها، علاوه بر این که یک سرمایه اقتصادی بوده، یک سرمایه فرهنگی نیز هستند و خیلی از منافع مردمی و ملی را به دنبال دارند.
اتفاقی که متاسفانه در ساختمان پلاسکو رخ داد، در حقیقت یک زنگ خطر برای ما بود که ما راهکارهایی را انتخاب کنیم تا این نوع حوادث، تکرار نشود. در این قضیه، ما گزارش بررسی خودمان را به شورای شهر ارائه کردیم. در این گزارش، هم در رابطه با سیستم سازه ای پلاسکو صحبت کردیم، هم در رابطه با تاسیسات برقی و مکانیکی آن صحبت کردیم و هم در رابطه با چگونگی رخداد و سناریوهای متعدد آتش سوزی و مکانیسم های فروریزش آن.
بر اساس مبانی آخرین تئوری های روز دنیا، مدل سازی کردیم و آن را با چیزی که در ساختمان پلاسکو، اتفاق افتاده بود تطبیق دادیم. بعد از بروز حادثه پلاسکو و بحرانی که ایجاد شد، موضوع چگونگی مدیریت بحران و چگونگی جمع کردن آن مطرح است و این که چگونه تا انتها برسانیم. گزارشی که ما به زبان فارسی تهیه کردیم و منتشر شد، به زبان انگلیسی هم چاپ شد. چند مبحث مرتبط با این حادثه، در معروف ترین مجلات علمی دنیا نیز چاپ شده و این مطالب، جزو مطالب مرجع جهانی در این نوع حوادث محسوب می شود.
در عمل به خاطر سیستمی که حاکم است کاری پیش نرفت و در این مدت، من به سازمان ها و ارگان های متولی، پیشنهاداتی برای جلوگیری از بروز حوادث مشابه، ارائه کردم تا برخی دستورالعمل ها تهیه شود. البته به صورت شفاهی، این پیشنهادها مورد استقبال قرار می گرفت ولی وقتی خواستیم به مرحله اجرا برویم، متاسفانه سازوکارها فراهم نشد.
تنها کاری که ما در این حوزه دنبال کردیم، این بود که گفتیم الان و در حال حاضر ایستگاه های مختلف آتش نشانی را در سطح شهر داریم. هر ایستگاه آتش نشانی، تعدادی از این ساختمان های پُر خطر را تحت پوشش دارند ولی ایده ما این بود که علاوه بر این که این ساختمان ها را شناسایی شکلی می کنیم، یک شناسایی فنی نیز انجام بدهیم.
ما گفتیم که می توانیم این کار را انجام بدهیم و به صورت پایلوت (آزمایشی) تعدادی از این ساختمان ها را که در بر گیرنده گونه های مختلف ساختمان های بلند باشند، بررسی می کنیم تا نقشه های سه بُعدی معماری آنها را تهیه کنیم. بعد هم مکانیسم های فروریزش این ساختمان ها را پیدا می کنیم تا در اختیار ایستگاه های آتش نشانی قرار بگیرد و همچنین پرسنل آتش نشانی آموزش ببینند.
*این کار با این هدف است که نیروهای آتش نشانی با نحوه احتمالی فروریختن ساختمان آشنا باشند و قبل از حادثه احتمالی، اطلاعاتی داشته باشند تا بدانند اگر حادثه رخ بدهد چه وضعی پیش می آید و مثل پلاسکو، آتنش نشان ها غافلگیر نشوند؟
دقیقا همین طور است یعنی این که اول شناخت دقیقی از آن محل داشته باشند و بدانند که تاسیسات مکانیکی و تاسیسات برقی ساختمان در کجا قرار دارد و سیستم های سازه ای ساختمان چگونه تشکیل شده و از فولاد هستند یا از بتون. بعد هم بدانند که اگر آتش سوزی از طبقات پایین یا طبقات بالا شروع شود، احتمال ریزش ساختمان از کدام طرف وجود دارد تا غافلگیر نشوند. ما یک پروپوزال (پیشنهاد پژوهشی) تهیه کردیم که این کارها را انجام بدهیم ولی از این ظرفیت استفاده نشد.
در زمان وقوع حادثه پلاسکو، شورای شهر تهران، از ما کاری خواست و ما آن کار را انجام دادیم. در قالب کمیته بررسی حادثه پلاسکو، ما بررسی های لازم را انجام دادیم، آسیب ها را پیدا کردیم و روش ها و متدها مشخص شد. به دنبال آن کار و پس از اتمام آن دوره شورای شهر، بعداً پیشنهاداتی ارائه کرده و گفتیم این کارها باید دنبال و انجام شود یعنی یک ساختار تعریف کردیم. به بیان دیگر، آن روش ها و متدها، برای گونه های مختلف ساختمانی باید پیاده سازی شود.
*دولت آقای روحانی، در اوایل بهمن ۱۳۹۵ یعنی همان روزهایی که آوار برداری ساختمان پلاسکو در جریان بود، یک هیأت ویژه برای بررسی حادثه پلاسکو تشکیل دادند و این هیأت، یک گزارش ملی در فروردین سال ۱۳۹۶ ارائه کرد. جنابعالی که در قالب ماموریت شورای شهر تهران به کمیته بررسی حادثه، مسئول این کمیته بودید گزارش هیأت ویژه منصوب دولت را چگونه ارزیابی می کنید؟
به آن گزارش یک وجه سیاسی دادند و عملاً قابل انتشار نشد. در چارچوب آن هیأت ویژه، یک تعداد از افراد تلاش کرده و زحمت کشیدند و دستاوردهایی هم داشتند ولی چون رنگ و بوی سیاسی به آن دادند، این رنگ و بوی سیاسی حتی در درون مجموعه دولت، باعث تقابل شد. برای مثال، در آن گزارش ملی، گفته شد که هر دستگاه و وزارتخانه، چند درصد مقصر است ولی گزارشی که ما تهیه کردیم صرفاً گزارش فنی بود که هر مدیری، هر قاضی و هر وکیلی، می تواند از مستندات ما از نظر فنی استفاده کند.
آن هیأت ویژه که دولت آقای روحانی تشکیل داد، در عین حال که برخی افراد فنی و متخصص در آن عضویت داشتند ولی نگاه حاکم بر آنجا، این طور شد که دنبال این بروند که یک فرد یا افراد یا سازمانی را محکوم کنند. وقتی که هدف، این طور باشد دیگر خروجی ندارد
*وقتی که به صورت درصدی، تقصیر هر دستگاه و سازمانی مشخص باشد و تعیین شود که مثلاً شهرداری و وزارت راه و شهرسازی چقدر قصور داشته اند، اگر تاکید بر اصلاح و ایمن سازی شهر و تلاش برای تحقق توسعه پایدار باشد، در گام بعدی می شود اقدامات سازنده ای انجام داد. از این زاویه، فکر نمی کنید که مشخص کردن دستگاه ها و سازمان های مقصر، می تواند کارساز باشد؟
آن هیأت ویژه که دولت آقای روحانی تشکیل داد، در عین حال که برخی افراد فنی و متخصص در آن عضویت داشتند ولی نگاه حاکم بر آنجا، این طور شد که دنبال این بروند که یک فرد یا افراد یا سازمانی را محکوم کنند. وقتی که هدف، این طور باشد دیگر خروجی ندارد. آن خروجی که در مورد مقصرها داشت، باید توسط دستگاه قضایی اعلام شود و نه این که هیأت ویژه تعیین شده توسط دولت، آن را اعلام کند.
روش درست و فنی این طور است که وقتی یک حادثه رخ می دهد، تکلیف ما این است که آسیب ها را بشناسیم و ساختاری را دنبال کنیم که با استفاده از ابزارهای لازم، این مشکلات را رفع کنیم.
*بعد از وقوع سیل های اوایل سال ۱۳۹۸ هم، آقای روحانی رئیس جمهور، یک هیأت ویژه را با ریاست آقای نیلی رئیس دانشگاه تهران، برای تهیه گزارش ملی سیلاب تعیین کرد. به اعتقاد شما، اگر فرضاً تشکیل این هیأت های ویژه ملی، در چارچوب مورد نظر و ایده آل شما، انجام شود آیا می تواند مفید باشد؟
بله. این همان کاری است که ما در چارچوب شورای شهر تهران انجام دادیم. گزارشی که ما درباره حادثه پلاسکو تهیه کردیم چاپ شده و الان مدوّن است. گزارش ما در مراجع تخصصی، ثبت شده و قابل استفاده است.
اگر هیأت ویژه گزارش ملی بررسی حادثه پلاسکو هم، با این نگاه و به طور تخصصی و غیر سیاسی ورود پیدا می کرد، قطعاً می توانست دستاورد داشته باشد ولی فضای آن موقع، یک فضای سیاسی بود و می خواستند گردن همدیگر بیندازند. از این بابت، خروجی کار آن هیأت ویژه، یک خروجی سیاسی بود ولی وقتی که ما در چارچوب شورای شهر ورود کردیم، اصلاً تمام نگاه ما این بود که بر اساس نگاه فنی، حادثه را بررسی کنیم.
*جنابعالی از نظر سیاسی، تفکر سیاسی مقابل دولت آقای روحانی را دارید. نوع نگرش سیاسی در زمان ارائه تحلیل برای تهیه گزارش مورد نظر شورای شهر هیچ نقشی نداشت؟
همه ما باورهایی داریم و شاید باور من، با باور یا نگاهی که مقامات دولت آقای روحانی دارند، متفاوت باشد. من قطعاً این موضوع را کتمان نمی کنم و واقعاً هم وجود دارد، اما وقتی یک کار فنی به من سپرده می شود وظیفه ام را انجام می دهم تا تحلیل و کاری که انجام می دهم، علمی باشد.
ما یک تکلیف و وظیفه نسبت به مردم داریم و نمی شود آنها را ادغام کرد. اگر شما گزارش ما را ببینید در آن یک کلمه و برداشت سیاسی وجود ندارد. شما می توانید این گزارش ما را به یک مدیر که مسئولیت سیاسی دارد، ارائه کنید و او می تواند تشخیص بدهد که چگونه بوده، چه اتفاقی رخ داده، منشأء آن چه بوده و چه راهکاری را باید دنبال کنیم. در حالتی هم که دستگاه قضایی بخواهد یک مرجع و مستنداتی داشته باشد، کتاب گزارش علمی ما را می تواند مطالعه کند.
وقتی ما یک خودرو داریم و از آن استفاده می کنیم، هر چند یکبار باید آن را سرویس کنیم. ساختمان هم، همین طور است و باید نگهداری شود. ما در مقررات ملی ساختمان، یک مبحث به نام مبحث ۲۲ داریم که درباره مراقبت و نگهداری از ساختمان است
*جنابعالی در جلسه شورای شهر تهران که در فروردین ۱۳۹۶ برگزار شد و شما گزارش کمیته فنی بررسی حادثه پلاسکو را ارائه کردید، اشاره هم داشتید به این که وزارت کار باید با بازرسی از کارگاه های تولیدی ناایمن پلاسکو، اقدامات لازم را انجام می داد و وزارت راه و شهر سازی باید مسئول نگهداری ساختمان پلاسکو را تعیین می کرد. در جلسه شورای شهر تاکید کردید که وزارت راه و شهر سازی هم در حادثه پلاسکو غفلت کرده است. به نوعی و بر اساس صحبت های شما در شورای شهر تهران، سعی کردید مقصر حادثه را مشخص کنید. آیا این مقصر مشخص کردن می تواند باعث شود مسئولیت ها مشخص باشد و مقامات دولتی و شهرداری بدانند که دقیقاً مسئولیت دارند تا در آینده، دیگر بحران و آسیب ایجاد نشود؟
من فراموش کرده بودم که یک مطلبی را بگویم و شما یادآوری کردید. اساس همه این اتفاقاتی که رخ داده، برمی گردد به نگهداری. وقتی که ما یک ساختمان را می سازیم برای نگهداری آن هزینه نمی کنیم. در حالی که وقتی ما یک خودرو داریم و از آن استفاده می کنیم، هر چند یکبار باید آن را سرویس کنیم. ساختمان هم، همین طور است و باید نگهداری شود. ما در مقررات ملی ساختمان، یک مبحث به نام مبحث ۲۲ داریم که درباره مراقبت و نگهداری از ساختمان است.
در این زمینه، قانون نوشته شده و این قانون در مهرماه سال ۱۳۹۲ توسط آقای روحانی رئیس جمهور برای اجرا ابلاغ شده. وظیفه دولت، صرفا ابلاغ قانون نیست و وظیفه پیاده سازی و اجرای آن را نیز به عهده دارد. ما وقتی یک مبحث در مقررات ملی ساختمان می نویسیم، باید آن را هم پیاده سازی کرده و سازوکار پیاده سازی را مشخص کنیم. یکی از مواردی که ما می توانیم از بروز حادثه در ساختمان ها پیشگیری کنیم، این است که مبحث ۲۲ مربوط به نگهداری ساختمان، در شهرهای ما اجرایی شود.
دولت، وظیفه پیاده سازی، نظارت و پایش این قانون را به عهده دارد. الان که بیش از ۷ سال از ابلاغ آن قانون می گذرد، باز در همان جای اول هستیم. در حالی که مبحث ۲۲ مقررات ملی ساختمان که در مورد نگهداری ساختمان است، باید پیاده سازی شود. یک ساختمان نباید به صورت سنتی، فقط یک هیأت مدیره داشته باشد و ما چند بازنشسته را تعیین کنیم که بتوانند شارژ ماهیانه را از ساکنان ساختمان بگیرند. اساساً فردی باید مسئول نگهداری ساختمان باشد که بازرسی های سازه ای، معماری و تاسیسات برقی و مکانیکی، انجام بدهد.
*مراقبت و نگهداری از ساختمان و بازرسی های همه جانبه یک ساختمان و رفع مشکلات احتمالی، هزینه های زیادی ایجاد می کند. آیا خانوارهای ایرانی مایل هستند که این هزینه ها را بپردازند؟
این موضوع، دیگر یک بحث ثانوی است و دولت باید سازوکار آن را پیدا کند. به طور طبیعی، مراقبت و نگهداری از ساختمان، برخی هزینه ها را دارد و ما نمی توانیم یک ساختمان بیش از ۱۲ طبقه داشته باشیم که سرمایه هنگفتی است ولی برای نگهداری آن هزینه نکنیم. اساساً هزینه نگهداری نسبت به ارزش ساختمان، عدد قابل توجهی نیست و ضروری است که این سازوکارها در ساختمان های مسکونی، تجاری و اداری پیاده شود. ما اگر در شورای شهر، در این زمینه بحث کرده ایم، نمی خواستیم درصد تعیین کنیم و بگوییم دستگاه ها و سازمان ها چقدر مقصر بودند.
ما می گوییم سازوکار باید این طور باشد و وظیفه دولت، صرفاً نوشتن یک مبحث در مقررات ملی ساختمان نیست بلکه وظیفه دارد سازوکاری را فراهم کند که این مقررات اجرا شود. دولت، حداقل این کار را از یک منطقه و به صورت آزمایشی شروع کند و مثلاً بگوید از ساختمان ۲۰ طبقه به بالا یا از ۱۲ طبقه به بالا، این مقررات را اجرا می کنیم. متاسفانه از موقعی که ما پلاسکو را از دست داده ایم تا الان، کار خاصی در این زمینه انجام نشده.
متاسفانه در سیستم های ما، همیشه کارهای روزمره انجام می شود و وقتی یک حادثه رخ بدهد، آن را پیگیری می کنیم ولی بعداً آن را فراموش می کنیم
*شورای شهر تهران در دی ماه ۱۳۹۸ مصوبه ای داشت و در این قانون، شهرداری تهران باید ساختمان های پُر خطر را شناسایی و برای ایمن سازی آنها اقدام کند. بعد از وقوع حادثه پلاسکو، فقط تعدادی از ساختمان های بیش از ۱۲ طبقه تهران ایمن سازی شده اند. آیا این کار می تواند به نتیجه برسد و در کلانشهر تهران به عنوان پایتخت، ایمن سازی ساختمان های پُر خطر اجرایی شود؟
قطعاً این قانون می تواند به ایمن سازی تهران کمک کند و این کار می تواند یک کار مبارک باشد ولی ما باید یک دستورالعمل و ضابطه ای را تعیین کنیم که آتش نشان ما صرفاً یک نگاه فیزیکی نداشته باشد و یک دیدگاه فنی داشته باشد و آموزش لازم هم به او ارائه شود. ما از حادثه ساختمان پلاسکو باید درس بگیریم. برخی کارها انجام شده و زحمت هایی کشیده شده ولی مقرراتی که ما داریم باید پیاده شود و باید مشخص باشد که متولی کار چه نهادی است یعنی باید مشخص باشد که متولی آن، شهرداری است یا شورای شهر یا وزارت راه و شهرسازی.
یک مجموعه شامل دستگاه ها و سازمان های دولتی باید به موضوع حریق توجه کنند چرا که احتمال وقوع بحران در این زمینه وجود دارد. البته انجام این کار اراده می خواهد و یک تیم باید مسئولیت کار را به عهده داشته باشد. متاسفانه در سیستم های ما، همیشه کارهای روزمره انجام می شود و وقتی یک حادثه رخ بدهد، آن را پیگیری می کنیم ولی بعداً آن را فراموش می کنیم.
*اگر به تحلیل وقایع روز حادثه هم بپردازیم ماموران آتش نشانی چند دقیقه قبل از ساعت ۸ صبح روز ۳۰ دی ماه ۱۳۹۵ به محل حادثه در پلاسکو رسیده بودند. حادثه فروریختن کامل برج پلاسکو در ساعت یازده و ۳۳ دقیقه رخ داده است. البته حدود ساعت ۱۱ صبح دستور تخلیه ساختمان به آتش نشان ها داده شده بود. آیا این امکان وجود نداشته که در همان اوایل وقوع حادثه تحلیل و بررسی شود و فرضاً وقتی که نیم ساعت یا یک ساعت از تلاش آتش نشانی در محل حادثه آتش سوزی گذشته و آتش ادامه پیدا کرده، متوجه شوند که احتمال فروریختن ساختمان وجود دارد و آیا چنین قابلیتی نداریم که در چنین موقعیتی متوجه شویم کار از کار گذشته است؟
ساختمان پلاسکو ارزش اقتصادی و فرهنگی زیادی داشت ولی ما متاسفانه هیچ شناختی نسبت به نگهداری آن و در خصوص مدیریت بحران حین آتش و بعد از آتش نداشتیم. مبنای علمی همه این کارها وجود دارد ولی بحث این است که اقدامات لازم در زمان قبل از حادثه پلاسکو انجام نشده بود. بر این اساس، هر فردی در ساختمان پلاسکو، از وسایل برقی و گرمایش و سرمایش خودش بهره برداری می کرده و کسی بازرسی نکرده است.
اگر مشخص بود که فرضاً طبقه ۱۰ ساختمان آتش بگیرد یا طبقه ۶ یا طبقه اول آتش بگیرد، مکانیسم های فروریزش ساختمان چگونه خواهد بود، در زمان حادثه، بهتر عمل می کردیم و آتش نشان های ما، جان خودشان را از دست نمی دادند. وقتی که مطالعه ای انجام نشده، این نوع حوادث رخ می دهد. ما نمی دانستیم سیستم سازه ای پلاسکو، تیرهای عمیقی دارد که آنها را با کابل به صورت کِششی نگه داشته اند. وقتی که درجه حرارت از ۴۰۰ درجه به ۱۰۰۰ درجه می رسد و مدت زمان قابل توجهی می گذرد، عملاً این کابل ها، خودشان را رها می کنند و سقف به طور یکپارچه، پایین می آید.
*حدود سه ساعت آتش نشان ها درگیر خاموش کردن آتش ساختمان پلاسکو بوده اند. آیا به طور مشخص این امکان وجود داشت که در اوایل زمان وقوع حادثه از متخصصان حاضر در کشور و از تخصص آنها استفاده کنیم و متوجه شویم که چه اتفاقی در حال رخ دادن است تا آن فاجعه ای که رخ داد اتفاق نیفتد؟
اگر قبل از وقوع حادثه، روش مشخصی داشته باشیم و آموزش های لازم ارائه شده باشد، در زمان وقوع حادثه، هر فرد می تواند در جای خودش اقدام کند ولی در زمانی که بحران ایجاد شده و ساختمان در حال آتش گرفتن است، جای شناخت کسب کردن نیست. این شناخت باید از قبل حاصل می شد و از قبل باید مشخص می شد که نزدیک ترین ایستگاه آتش نشانی به پلاسکو، کدام است. ما باید از قبل، مکانیسم های فروریزش پلاسکو را می داشتیم. اگر این مکانیسم ها را تهیه کرده بودیم آتش نشان ها را به آنجا نمی بردیم. این عدم شناخت فنی، باعث این حادثه شده بود.
در حال حاضر، شورای شهر عملاً شورای شهرداری است و واقعاً شورای شهر نیست و ما اگر شورای شهر به معنای واقعی داشته باشیم و بقیه دستگاه ها و وزارتخانه ها را بتواند در قالب یک روند که همان یکپارچه سازی است، هماهنگ کند قطعاً می توانیم مدیریت بهتری داشته باشیم
*جنابعالی از سال ۱۳۸۲ تا سال ۱۳۹۲ عضو شورای شهر تهران بوده اید. آیا در آن سال ها نسبت به این نوع ساختمان ها احساس خطر کردید؟
ما موقعی که در شورای شهر بودیم در بخش حریق ورود پیدا نکردیم ولی سازمان آتش نشانی شهرداری تهران، به ما گزارش می داد. سازمان آتش نشانی، ساختمان های پُر خطر را شناسایی کرده بود و این بحث ها، منجر به تهیه مبحث ۲۲ مقررات ملی ساختمان درباره مراقبت و نگهداری از ساختمان ها شد. این مبحث در ابتدای دولت آقای روحانی، ابلاغ شد ولی شاید بنیان این کار از طریق همان شورای شهر تهران بود. ما گفتیم باید یک مبحث جدید در مقررات ملی ساختمان داشته باشیم و این مبحث، مبحث جدیدی بود. به همین دلیل، برای اولین بار مبحث ۲۲ شکل گرفت.
از سال ۱۳۸۲ تا سال ۱۳۹۲ شاید تمرکز ما بیش تر بر بحث زلزله بود و این که ضوابط و دستورالعمل های آن تهیه شود. بر این اساس، در آن زمان بیش تر بر این قسمت متمرکز شده بودیم. در بحث ساختمان ها، ما در حوزه نگهداری تمرکز کرده بودیم ولی این طور نبود که کارهایی برای پیشگیری از حادثه در ساختمان هایی مثل پلاسکو انجام بدهیم چرا که بعد از حادثه پلاسکو، درس هایی در زمینه آتش سوزی گرفتیم.
*در بررسی حادثه پلاسکو که در قالب کمیته فنی شورای شهر تهران انجام شد، تاکید بر مراقبت و نگهداری از ساختمان ها در دوره بعد از شروع بهره برداری شده. از طرفی، در گزارش نهایی هیأت ویژه ملی حادثه پلاسکو که در حضور آقای روحانی قرائت شد بر تشکیل مدیریت یکپارچه و واحد شهری تاکید شد. تشکیل مدیریت واحد شهری، پیشنهاد کلیدی آن هیأت ویژه بوده است. با توجه به ورود رئیس جمهور به حادثه پلاسکو، چرا ما هنوز مدیریت یکپارچه و واحد را نداریم و در برنامه پنجساله پنجم توسعه، فقط تاکید بر مدیریت هماهنگ شهری شده؟
در دولت اصلاحات، بحث مدیریت یکپارچه شهری مطرح بود و مدیریت یکپارچه شهری، فراتر از صحبت هیأت ویژه گزارش ملی حادثه پلاسکو بود. در آنجا گفته می شد ما برای این که مدیریت یکپارچه شهری داشته باشیم، تهران و مجموعه شهرهای اطراف آن باید مدیریت یکپارچه داشته باشد. این مدیریت یکپارچه برای تهران و شهرهای اطراف تهران، هرگز محقق نشد. شاید نگاه این دوستان این طور باشد که وقتی ما بخواهیم یک مساله شهری را حل کنیم، بدون همکاری وزارت راه، وزارت کشور، وزارت کار و دستگاه ها و سازمان های دیگر، نمی توان مساله را حل کرد و قاعدتاً باید یک مدیریت یکپارچه وجود داشته باشد.
در حال حاضر، شورای شهر عملاً شورای شهرداری است و واقعاً شورای شهر نیست. ما اگر شورای شهر به معنای واقعی داشته باشیم و بقیه دستگاه ها و وزارتخانه ها را بتواند در قالب یک روند که همان یکپارچه سازی است، هماهنگ کند قطعاً می توانیم مدیریت بهتری داشته باشیم. این ایده، ایده خیلی خوبی است ولی اختیارات شورای شهر تهران و شهرداری باید افزایش پیدا کند.
نظر شما