۱۶ آذر ۱۳۹۹ - ۲۱:۰۱
سینما کرونا گرفته؛ نگذارید بمیرد!
گزارش اقتصاد هنر، قسمت دهم؛

سینما کرونا گرفته؛ نگذارید بمیرد!

مجتبی اسدی‌پور کارگردان و مدرس دانشگاه آثاری چون فیلادلفی، راه و بی راه، سراب و آفتاب در حجاب در قسمت دهم از برنامه اقتصاد هنر با گروه چندرسانه‌ای بازار به گفتگو پرداخت. وی اظهار داشت: الان در هر صنف از سینما آدم‌های خاصی وجود دارند که باید باشند. مابقی آدم‌ها باید دست و پا بزنند و اگر بودند که خب هستند و اگر نباشند مهم نیست. آن آدم‌های خاص همیشه باید باشند و کار داشته باشند. برخی اوقات بخاطر تخصصشان است اما در بعضی از افراد حتی تخصصی هم دیده نمی‌شود.

اقتصاد هنر، برنامه­‌ای با محوریت اقتصاد در حوزه هنر است که در این فصل از برنامه به بررسی اقتصاد در حوزه سینما پرداخته است. مجتبی اسدی‌پور از مدرس دانشگاه و از کارگردانان سینما، در دهمین قسمت از این برنامه در رابطه با اقتصاد سینما، مافیا و پول‌شویی در این عرصه به گفتگو با خبرنگار بازار پرداخت و حرف‌های جالبی را در رابطه با سینما و اقتصاد این عرصه زد. آنچه در ادامه می­‌آید گزیده‌­ا­ی از صحبت­‌های این تهیه‌­کننده بنام سینمای ایران است:

* حال سینما مثل همه کارهایی که تحت تاثیر کرونا قرار گرفته خوب نیست و ماسک زده و دستکش به دست کرده است. به امید اینکه به روزهای خوب برگردیم و دوباره سینما جان دوباره بگیرد. فعلا در یک وضع نامعلوم به سر می‌برد و همگی در تلاش هستند تا بتوانند سینما را به روزهای خوب برگردانند. اگر بخواهیم اقتصاد سینما را تعریف کنیم با دو بخش مواجه هستیم؛ یک بخش آن تولید و بخش دیگر اکران است. کاملا مشخص است که کرونا بخش اکران را به شدت تحت تاثیر قرار داده است؛ یعنی خیلی از فیلم‌ها به حدی رسیده‌اند که حتی پول خودشان را هم درنیاروده‌اند. در بخش تولید به شدت اکران نبوده است؛ زیرا می‌بینیم که بخش تولید همچنان کم و بیش در حال فعالیت است.

* درباره قیمت بازی و بتزیگران باید بگویم معمولا زمانی که تقاضا برای یک پدیده‌ای زیاد می‌شود قیمت آن بالا می‌رود. ما چه تعداد بازیگر در کشور داریم؟ آیا همه بازیگران قیمتشان بالا رفته است؟ اصلا اینگونه نیست. تعدادی بازیگر داریم که تعدادشان به انگشتان دست هم نمی‌رسد و دستمزدهایشان بیشتر شده است؛ زیرا تقاضا برای حضور این بازیگران بیشتر شده است. هر موقع تقاضا بیشتر شود و شما می‌خواهید آن بازیگر را برای فیلمتان انتخاب کنید و آن شخص حق انتخاب از بین ده فیلمنامه را داشته باشد، سعی می‌کند آن پروژه‌ای را انتخاب کند که دستمزد بیشتری پرداخت می‌کند. این مورد برای همه بازیگران صدق نمی‌کند، این مورد برای یکسری افراد که به اصطلاح برند هستند اتفاق می‌افتد؛ حالا اینکه استعداد بازیگری دارند و اینکه آیا حقشان هست که این دستمزدها را بگیرند بحثی جداست، اما مابقی افراد سینما یا بیکار هستند یا دستمزدهایی که می‌گیرند بر اساس همان بودجه‌هایی است که برای فیلم در نظر می‌گیرند.

* سینمای ایران قطعا مافیا دارد، شاید واژه مافیا تبدیل به واژه‌ای کلیشه‌ای شده باشد که امروزه دهان به دهان می‌چرخد و معمولا برای هرچیزی که بخواهیم آن را تخریب کنیم از کلمه مافیا استفاده می‌کنیم. اگر مافیا به معنی باندبازی و حمایت‌های بیش از حد از یکسری افراد باشد که فقط عده‌ای محدود را بزرگ کنند، بله مافیا وجود دارد. الان در هر صنف از سینما آدم‌های خاصی وجود دارند که باید باشند. مابقی آدم‌ها باید دست و پا بزنند و اگر بودند که خب هستند و اگر نباشند مهم نیست. آن آدم‌های خاص همیشه باید باشند و کار داشته باشند. برخی اوقات بخاطر تخصصشان است اما در بعضی از افراد حتی تخصصی هم دیده نمی‌شود. بعضی از کارگردانان را مشاهده می‌کنیم حتی الفبای سینما را هم بلد نیستند اما به خوبی در سینما فعالیت می‌کنند.

* وزارت فرهنگ و ارشاد به عنوان متولی می‌تواند در بعضی امور وارد شود اما خیلی در مسائل ورود نمی‌کند یا همین مافیایی که می‌گوییم ممکن است بر کار وزارت ارشاد تاثیر گذاشته باشد. برای مثال من می‌خواهم پروانه ساخت برای فیلمی بگیرم باید خیلی تلاش کنم با وجود رزومه‌ای که دارم اما مافیایی که می‌گوییم حتی بدون حضور و با یک درخواست پروانه‌شان را می‌گیرند. نکته این است که متولیانی که این برنامه را می‌چرخانند به دنبال چه چیزی هستند؟ به دنبال سینمای گیشه یا سینمای محتوایی؟ چیزی که در سالهای اخیر در حال اتفاق افتادن است، وقتی به سراغ تهیه‌کننده می‌رویم اول می‌گوید اسپانسر داری؟ اگر اسپانسر داشته باشی تازه به سراغ فیلمنامه می‌رود. بعضی اوقات هم این اتفاق می‌افتد که به من اسپانسر را پیش تهیه‌کننده یا کارگردان می‌برم و بعد از مدتی می‌بینم که تهیه کننده سرمایه‌گذار را به سمت خودش می‌کشد و دیگر نه تهیه‌کننده و نه سرمایه‌گذار هیچ‌کدام با من کاری ندارند و با من هم کار نمی‌کنند. این اتفاق دست منی که در این حرفه کار می‌کنم نیست و دست متولیان است.

* اینکه بین یک فردی که استعداد دارد و وارد سینما شده با شخصی که سرمایه دارد کدامیک انتخاب شود، بستگی به اختیاری دارد که در پروژه در اختیار من کارگردان قرار بگیرد. بعضی مواقع تهیه‌کننده می‌گوید من بازیگری را می‌خواهم که سرمایه‌ام را برگرداند. اما اگر این اختیار را داشته باشم که بتوانم بازیگر را انتخاب کنم قطعا شخصی را انتخاب می‌کنم که بتواند از پس آن نقش بربیاید و به گیشه و ضد گیشه بودن آن فرد کاری ندارم.

* یکی از دلایلی که برخی افراد حاضر به سرمایه گذاری در این سینما می‌شوند این است که سینما شهرت می‌آورد؛ یعنی کسی که در سینما سرمایه‌گذاری می‌کند، اگر در هر کار دیگری سرمایه‌گذاری کند، آن شهرت برایش پیش نمی‌آید. کسی که در سینما سرمایه‌گذاری می‌کند، می‌تواند با آدم های مشهوری ارتباط بر قرار کند که بخشی از آن مراودات کاری و اجتماعی‌اش را برطرف کنند. سرمایه‌گذاری که در فیلم‌ها برای بازگشت سرمایه می‌شود قطعا در هر کار دیگری بود، چند برابر سود می‌کرد، اما چرا به سینما آمده‌اند یکی از دلایل آن شهرت است، یکی از دلایل آن ارتباط با افراد مشهور است، اما مسائل دیگری مثل پولشویی نیز مطرح است. نکته مهم این است که سینما بخاطر شهرتش برای همه افراد جذاب است.

* وقتی سینمایی وجود ندارد که بتوان در آن رقابت کرد و نمی‌توان یک فیلم ارزشی را در کنار یک فیلم گیشه‌ای قرار داد، پس باید فکری اساسی به حال این سینما کرد. سینمایی که الان در اختیار یک سری افراد خاص اعم از پشت دوربین و جلوی دوربین قرار گرفته، سینمایی است که نظام و حتی ذائقه مردم را در نظر نمی‌گیرد؛ یعنی مردم را وادار می‌کند که بروند فیلم گیشه‌ای را ببینند چون فیلم دیگری وجود ندارد و مردم مجبورند آن را تماشا کنند. وقتی این فیلم‌ها به نمایش درمی‌آید به مرور ذائقه مردم عوض می‌شود و تبدیل به همانی می‌شود که افراد خاص می‌خواهند.

* در مواقعی پول‌هایی وارد سینما می‌شود که می‌بینید آن پول خیلی بزرگ است و آدمی که با آن پول کار می‌کند خیلی کوچک است؛ خب این موضوع شک برانگیز است. آیا استعداد خوبی دارد که این پول را به او داده اند؟ رزومه خوبی دارد؟ چیزهایی در پشت پرده وجود دارد که به عنوان پول‌شویی تعریف شده است. اینکه پول‌شویی هست یا نیست یا اینکه تعریف پول‌شویی در سینما چیست را من نمی‌دانم، اما می‌دانم که این پول‌ها، پول‌های سالمی نیست چون اگر سالم بود پول بزرگ را به آدم کوچک نمی‌دادند. پول بزرگ را باید به آدم بزرگ داد. مثلا پروژه‌ای مثل مختار با پولی که برای آن پرداخته شده باهم تناسب شده است، اما بعضی فیلم‌ها اصلا اینگونه نیستند و هیچ تناسبی وجود ندارد.

* در حال حاضر در سینمای ایران به کسی تهیه‌کننده گفته می‌شود که عضو خانه سینما باشد و کارت تهیه‌کنندگی داشته باشد. حالا من پیش تهیه‌کننده‌ای می‌روم و می‌خواهم فیلمی را بسازم می‌گوید پول داری؟ مگر در تعریف  تهیه‌کننده نیست که سرمایه پروژه را بیاورد؟ تهیه‌کننده می‌گوید برو بودجه‌ات را بیاور، من سهمم را به عنوان تهیه‌کننده برمی‌دارم و برایت پروانه ساخت می‌گیرم و فیلمت را بساز. الان ملاک تهیه‌کنندگی در سینما این است که تهیه‌کنندگان دیگر سرمایه شخصی نمی‌گذارند. بعضی تهیه‌کنندگان بخش خصوصی ممکن است سرمایه شخصی بگذارند، اما خیلی از تهیه‌کنندگان می‌گویند باید سرمایه‌ات را بیاوری و من تهیه‌کننده‌ات شوم؛ چون ما نمی‌توانیم تهیه‌کننده باشیم، حتی خود سرمایه‌گذار هم نمی‌تواند تهیه‌کننده باشد. تهیه‌کننده باید عضو خانه سینما باشد و کارت حرفه‌ای تهیه‌کنندگی داشته باشد. پس من مجبورم به سراغ تهیه‌کنندگان بروم و آنها هم درصد خودشان را برمی‌دارند.

* ما نمی‌توانیم بگوییم تولیدات سینما باید متوقف شود، چون فیلم‌ها ضرر می‌کنند، بلکه باید کاری کنیم تا راه هموار شود و ببینیم که ضررها در کجاست. به نظرم دو عامل وجود دارد که فیلم‌ها ضرر می‌کنند، یکی فیلم‌هایی که در حال تولید هستند و دو اینکه مسئله عرضه فیلم‌ها وجود دارد. برای مثال اگر ۵۰ فیلم تولید می‌شود، آیا مکان عرضه برای تمامی این فیلم‌ها وجود دارد؟ ما وقتی صحبت از هالیوود و بالیوود می‌کنیم، اگر آنها برای مثال سالی ۳۰۰ فیلم تولید می‌کنند، مکان برای عرضه آن ۳۰۰ فیلم دارند ولی ما نداریم. ما اگر ۵۰ فیلم تولید می‌کنیم ۱۰ فیلم را می‌توانیم اکران کنیم. به همین خاطر است که دعوای اکران داریم. پس اگر ما فیلم‌هایی که مردم دوست دارند را تولید کنیم و اگر مکان عرضه داشته باشیم قطعا سینمای ما سینمای سودآوری خواهد بود. اما وقتی هیچ‌کدام از این دو مورد را نداریم، از سینما چه توقعی می‌توان داشت؟

* اگر بخواهیم فقط به یکسری از افراد خاص در سینما بپردازیم، آنها در هر حالتی سودشان را دارند و اصلا برایشان مسئله‌ای به اسم سینما و فرهنگ وجود ندارد. یک پولی وجود دارد، ما از آن پول سودمان را ببریم و در کنار آن فیلمی هم بسازیم و بگوییم که کار فرهنگی انجام داده‌ایم. حالا اگر آن فیلم در صف اکران هم بماند برایمان مهم نیست، زیرا ما پولمان را به دست آورده‌ایم. اگر متولیان سینما این را در نظر بگیرند که فیلم‌های با محتوا و با مکان عرضه مناسب فراهم کنند، دیگر جایی برای عرض اندام این افراد وجود ندارد.

* از مسئولین خواهش می‌کنم، در این زمان که کرونا در کشتن افراد است، حداقل شما اجازه ندهید که سینما بمیرد. به جوانانی که علاقه‌مند به این رشته هستند می‌گویم که اصلی‌ترین موضوعی که برای ورود به این رشته وجود دارد عشق است. سینما شغل نیست و اگر می‌خواهید صرفا برای کسب درآمد و شهرت وارد این عرصه شوید باید آدم خوش‌شانسی باشید که بتوانید آدم معروفی شوید. اما اگر می‌خواهید به صورت حرفه‌ای وارد این عرصه شوید، اول از همه باید عشق داشته باشید و در مرحله بعد باید دانش این کار را بدست آورید.

کد خبر: ۵۸٬۷۱۵

اخبار مرتبط

اخبار رمزارزها

    برچسب‌ها

    نظر شما

    شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha