وحید پورتجریشی؛ بازار: اتصال مسیرهای مواصلاتی میان کشورهای همسایه، از جمله نشانههای توسعه مناسبات سیاسی – تجاری میان دولتها و ملتهای همجوار محسوب میشود، روابطی که منجر به ایجاد همگرایی و منافع سیاسی مشترک در مناسبات میان دولتها شده و هم از طریق توسعه مبادلات تجاری – فرهنگی، منشاء رونق اقتصادی و تعمیق تعاملات اجتماعی در یک منطقه خواهد شد.
راه آهن خواف – هرات که طرح احداث آن نخستین بار در سال ۱۳۸۶ مطرح شد نیز در زمره چنین راههای مواصلاتی قرار دارد. پروژهای بسیار مهم که در مجموع چهار قطعه خط و به طول ۱۹۳ کیلومتر، علیرغم حضور سنگین نیروهای آمریکایی در افغانستان، وجود تحریمهای متعدد علیه ایران و بسیاری از موانع دیگر، سرانجام روز چهارشنبه افتتاح شده و نخستین محموله سیمان آن از ایران وارد خاک افغانستان شد.
اما شاید برای بسیاری هنوز این پرسش مهم مطرح باشد که چه لزومی به صرف هزینههای کلان در احداث خط ریلی میان دو کشور ایران و افغانستان وجود داشت؟ آیا چنین پروژهای، ثمره ملموسی نیز برای توسعه مسیرهای ترانزیتی ایران در پی خواهد داشت یا خیر؟ برای پاسخ به این سوال مهم، میبایست تمامی مسیرهای منتهی به این خط ریلی را مورد بررسی قرار دهیم:
اتصال هند به افغانستان از طریق شبکه ریلی ایران
شاید مهمترین کارکرد مورد نظر دولت افغانستان برای خط ریلی خواف – هرات، ایجاد ارتباط با آبهای آزاد خلیج فارس و دریای عمان از طریق مسیر ریلی ایران باشد، موضوعی که تا حد زیادی، محدودیتهای کشوری محصور در خشکی را برای ارتباطات تجاری بین المللی با جنوب آسیا و اروپا مرتفع میسازد. پس این خط، تنها مسیری ریلی نیست، بلکه باید به آن، به چشم پل ارتباطی افغانستان با کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس، اروپا، جنوب و جنوب شرق آسیا نگریست.
به گفته راه آهن ج.ا.ا، پیش بینی میشود سالانه بیش از دو میلیون تن بار و ۲۰۰ هزار مسافر از این طریق این خط میان ایران و افغانستان مبادله شوند. به عنوان مثال، میتوان به واردات محمولههای گندم و شکر افغانستان از هند و از طریق خاک ایران اشاره کرد که تاکنون در چند نوبت و البته از طریق بندر چابهار و مرز زرنج به شکل جادهای وارد افغانستان شده است.
از سوی دیگر، طی ماههای اخیر، کشورهای ازبکستان، تاجیکستان و ترکمنستان نیز از علاقه خود به ایجاد اتصال ریلی با افغانستان از طریق مرز ریلی «تورغندی» و مسیر موسوم به «راه لاجورد» خبر دادهاند که در صورت اتصال ریلی این کشورها به افغانستان، میتوان به نوعی بار هند را از طریق دو کشور ایران و افغانستان و به شکل ریلی به بازار دو کشور ازبکستان و تاجیکستان رساند. در خصوص بار صادراتی هند نیز باید به این نکته توجه داشت که هند پس از چین، دومین صادر کننده بار آسیا محسوب شده و دسترسی این کشور به بازار آسیای میانه، بخش ترانزیت ریلی ایران را تا حد بسیار زیادی فعال خواهد کرد. از بخش مالی افغانستان نیز، مرز ریلی تورغندی هم اکنون نیز فعال بوده و ریل تا داخل خاکهای شمالی افغانستان کشیده شده است.
در خصوص مراودات تجاری افغانستان نیز باید بدانیم که بر اساس اطلاعات منتشر شده از سوی بانک جهانی، ایران با عدد ۱۷%، بیشترین سهم از بازار واردات کالاهای مصرفی افغانستان را در دست دارد و کشورهای چین، پاکستان، قزاقستان و ازبکستان نیز به ترتیب در جایگاه بعدی صادر کنندگان کالا و موارد خام به افغانستان قرار دارند. همچنین بیش از ۴۰% از صادرات افغانستان به کشور هندوستان بوده که امیدها برای توسعه مراودات تجاری میان دو کشور از طریق شبکه ریلی ایران را افزایش خواهد داد.
ضرورت راه اندازی هر چه سریعتر خط ریلی چابهار – زاهدان
به نظر میرسد علاوه بر تحریم بسیاری از مسیرهای ترانزیتی و بنادر ایران که امر ترانزیت را دچار مشکلات جدی ساخته، نبود زیر ساختهای لازم برای حمل محمولههای ترانزیتی نیز از دیگر مشکلات جدی در بخش ترانزیت محسوب میشود. از جمله بزرگترین این مشکلات، متصل نبودن بندر چابهار، به عنوان بندر مورد سرمایه گذاری هند و نزدیکترین بندر ترانزیتی به بنادر بمبئی، کندلا و موندرا به عنوان سه بندر اصلی ویژه صادرات کالاهای هندی است.
طرف هندی همواره در مذاکرات خود با مقامهای ایرانی اصرار دارد که به جای بندرعباس از چابهار برای انتقال بار خود به ایران استفاده نماید. دلیل این امر نیز دو مبحث مهم است: معافیت چابهار از تحریمهای ایالات متحده به دلیل سرمایه گذاری هند در ساخت این بندر و کوتاه تر بودن مسیر این بندر تا بنادر هندی و همچنین افغانستان و کشورهای CIS در قیاس با مسیر بندرعباس.
لذا به نظر میرسد برای بهره مندی حداکثری از مواهب خط ریلی تاسیس شده میان ایران و افغانستان، اتصال هر چه سریعتر چابهار به شبکه ریلی کشور ضرورتی اساسی محسوب می شود.
نظر شما