مسعودنیلی: بله در دورهای محدود، دولت آقای روحانی ارتفاع پروازی گرفت و تولید کننده بخشی از کالای عمومی شد و در سیاست خارجی و موارد دیگر جایگاهی پیدا کرد. در آن شرایط در عرصه اقتصادی هم در جایگاه اقتصاد کلان قرار گرفت و به جای آن که به کنترل قیمت محصولات مختلف بپردازد راجع به تورم صحبت میکرد.
اما ناگهان از آن بالا به پایین افتاد و یک دفعه همه چیز هایش با هم جور شد و شد این وضعیتی که اکنون می بینید. این طور نیست که روسای کشورهای دیگر آی کیوی بالا و ویژه ای داشته باشد اما آیکیوی ما پایین باشد. مشکل این است که ارتفاع پرواز دولت در کشور ما پایین است اگر دنبال این کارهای خرد نباشد به آن صورت کار دیگری هم برای انجام ندارد.
همه میگویند ارز ۴۲۰۰ تومانی اشکال داشته اما نمی گویند اشکالش کجا بود. برخی که مدام میگویند چقدر فساد درست شد، آن روز هم مخالف بودن نرخ ارز آزاد شود. حال آنکه از اول هم مشخص بود که یا باید بالای سر هر کسی یک پلیس بگذاریم یا قیمت باید آزاد شود و حالت سومی هم وجود ندارد.
چه کسی گفته دلار باید ۱۳ هزار تومان باشد. آن فردی که میگویید بیاید که دلار را ۴۰۰۰ تومان بکند. وقتی کسی چنین اظهارنظری می کند وظیفه شماست که به عنوان رسانه او را به سوال بگیرید و بگویید توضیح دهد که چه چیزی نرخ ارز را تعیین میکند؟
تا نرخ ارز پایین است چیزی نمیگویند و وقتی نرخ ارز بالا می رود می گویند دولت آن را بالا برد. اگر بالا بردن نرخ ارز با دولت بود چرا زودتر این کار را نکرده بود و آن را ثابت نگه داشته بود. مشکل و مسئله ما این است که ما راجع به این که تصمیم گیرندگان چه اشتباهاتی می کنند راحت با هم هم نظر میشویم.
میبینیم جو الان علیه دولت است میگوییم چرا این کارها را میکند؟ اما اگر بپرسیم خوب باید چه کار کرد هیچ گروه سیاسی استراتژی خروج از شرایط را (که همه قبول داریم از سختترین شرایطی است که کشور در آن قرار گرفته) ندارد. اگر از فردا توانستیم روزانه ۲ میلیون و ۳۰۰ هزار بشکه نفت صادر کنیم چطور می شود؟ هیچ کس به این سوال فکر نمیکند.
نظر شما