وحید بلالی؛ بازار: در بحث تحلیل سهام یک شرکت فعالان بازار مطرح میکنند که باید از تحلیل بنیادی جهت ارزندگی سهم و از تحلیل تکنیکال جهت ورود و خروج به سهم استفاده کرد. معمولا هر دو تحلیل بر اساس دادههای شرکتها در بازار سرمایه است که نمیتوان به صورت ۱۰۰درصد پذیرفت که چنین اطلاعاتی از شرکتها درست است. با توجه به ریزش بازار بسیاری از کارشناسان به این نتیجه رسیدند که بازار از تحلیل خارج شده است، برخی دلیل این موضوع را دستوری بودن بازار میدادند و برخی دیگر اطلاعات اشتباه شرکتها پذیرفته شده در بورس مطرح کردند. معدود کارشناسی چنین ادعای کرده که برخی از اطلاعات موجود در تابلوی بورس از شرکتها اشتباه است و قابل اعتماد نیستند. یکی از این افراد دکتر رحمان مصعومپور امیر آبادی کارشناس بازار سرمایه است که بازار سرمایه را یک بازار غیر شفاف میداند و در گفتگوی که با بازار داشت این موضوع تایید کرد و مدعی شد که بازار ایران قابل بررسی با تحلیل بنیادی و تکنیکال نیست.
*در ۵ سال گذشته شاخص کل بورس چین با یک ریزش سنگینی روبه رو شد به گونهای که بیشتر شرکتها زیر ارزش ذاتی خود رسیدند، شبیه چنین اتفاقی هم در بورس ونزوئلا افتاد و شاخص به یکباره سقوط کرد، به نظر میرسد بورس ایران هم همان مسیر را در حال طی کردن است، چقدر میتوان چنین شباهتیها را منطقی و درست دانست؟
اگر ۱۰۰ شرکت بزرگ بورس ایران را با ۱۰۰شرکت کوچک آن مقایسه کنید متوجه میشویم ۱۰۰ شرکت بزرگ بورس از ابتدای سال ۹۷ تا سال ۹۸ و تا قبل از بحران ارزی توانستند به ارزش دلاری خود برسند اما ۱۰۰ شرکت کوچک قبل از نوسان ارزی به خودی خود ۳۰ درصد بالاتر ارزش دلاری خود قرار گرفتند که این مسئله هیچ تناسبی با اقتصاد ایران ندارد اما در سال ۹۹ و نوسانات ارزی ارزش دلاری شرکتهای بزرگ ۳۰درصد رشد کرده است که این موضوع در مورد شرکتهای کوچک وضعیت بسیار وخیمتری دارد.
اتفاقاتی که در بورس ونزوئلا و چین در سال ۲۰۱۵ افتاد در نهایت با یک اصلاح شدیدی روبه رو شد. در آن زمان مردم چین با اهرم کردن پول خودشان در بورس که با مدیریت دولت و برنامهریزی آن صورت گرفت سبب شدند که بیشتر شرکت بزرگ در چین بالاتر از ۱۰۰درصد و شرکتهای کوچک بالای ۲۰۰درصد رشد کنند، اما در نهایت این شرکت با اصلاحهای شدید روبه رو شدند و بیشتر ارزش خود را در بازار از دست دادند. تا اینجا شباهتهای با بورس ایران دیده میشود اما به هر حال زمانی که شما در یک بازار ورود میکنید به سایکلها( چرخه زمانی، که در تعریف عمومی به حرکت قیمت یک سهم در یک بازه زمانی گفته میشود) دقت کنید که بررسی سایکلهای بورس چین و ونزوئلا مسیر حرکت بورس آنها را نشان میدهد .
شرکتهایی در بورس داریم که تنها یک تابلو هستند و همین شرکتها سرمایههای مردم را پوچ کردند
* بورس در حال سپری کردن شرایطی است که به آن شرایط انتظاری میگویند و بسیاری از فعالان بازار معتقدند که در بورس منتظر انتخابات آمریکا است، آیا واقعا انتخابات آمریکا در وضعیت شاخص بورس تاثیر میگذارد؟
از نظر بنده تمام این مسائل مقطعی خواهد بود، چه آقای بایدن انتخاب شود و چه ترامپ، و یا اینکه ایران با چین به توافق برسد و یا نرسد، ما در دنیا تعیین تکلیف شدهایم؛ تمام. اتفاقاتی که قرار است برای اقتصاد ما بیفتد، افتاده، حتی اگر ما به FATF بپیوندیم، تکلیف دنیا با ما مشخص شده است و این مجموعه و کشور قرار است در این مسیر حرکت کند مگر اینکه ما یکسری از سیاستهای خودمان را تغییر دهیم. ایران با ۲۲ کشور در اطراف خود دارد که به نظر بنده کسانی که در بحث اقتصادی ما تصمیم گیری میکنند باید حداقل با کشورهای همسایه وارد تعامل شویم تا بتوانند از این بحبوحه خارج شویم.
*به نظر میرسد که با توجه به شیوع ویروس کرونا و برخی دیگر از آیتمها در جهان بازارهای بین المللی بورس مانند فارکس از حالت پیشبینی کمی خارج شده است، با توجه به اینکه شما سالیان سال در این بازارها فعالیت داشتید، یک وضعیت کلی از این بازار به ما ارائه میدهید و تاثیر این بازار بر بازار ما چگونه است؟
بازار جهانی فارکس بزرگترین بازار مالی دنیا است و بالای ۶ میلیون تریلیون دلار چرخش مالی دارد. درست است که بازار ما بسته است اما اگر قرار باشد اقتصاد ما به سمت جلو حرکت کند باید خودمان را با بازارهای جهانی وفق دهیم.واقعیت این است که سایکلها در بازار جهانی بهم ریخته به همین منظور شما میتوانید روزانه و هفتگی در بازار ورود کنید و اقدام به معامله کنید، اما نمیتوانید بر اساس سایکل ورود کنید.
*یک موضوع اینجا مطرح میشود که بین بهای ارزش نسبت دلار و یورو در کشور ما با بازار جهانی متفاوت است یعنی زمانی که در بازار جهانی ارزش دلار به یورو کاهش پیدا میکند در بازار ایران این اتفاقی صورت نمیگیرد.
وقتی بازار بسته است چنین اتفاقاتی طبیعی است، به هر حال بازار در دست دولت است، هرچند که مردم کم و بیش در خانههایشان دلار و سکه نگه داری میکنند و این دو موضوع باهم تاثیرگذار است.
*بسیاری از افراد از رکود بازار برای سال ۱۴۰۰ سخن میگویند پیشبینی شما از بازار در میان مدت و بلند مدت چیست؟
در خصوص سایکلها من زمانی میتوانیم صحبت کنیم که سایکالهای بعدی بهم نریخته باشد. زمانی که بازار جهانی دچار ویروس کرونا شد و سایکلها را بهم ریخته، چطور میتوانم به سایکلها جهت معامله رجوع کنم به همین منظور در تمام دنیا فعالیتهای معاملهگران به صورت روزانه است و کسی در بازار سایکلی کار نمیکند یا به عبارتی نمیتوانیم به سایکل رجوع کنیم و به همین صورت هم سایکلهای بازار داخلی خودمان هم بهم ریخته است.
در این زمان بحث تکنیکال مطرح میشود، بنده یک معامله گر هستم و روزانه این کار را انجام میدهم، نمیتوانم این پیشبینی را بر اساس تکنیکال مطرح کنم که در آینده چه اتفاق خواهد افتاد آن هم در سایکلها، بنابراین باید قبل از تکنیکال اقدام به بررسی ینیادی سهم بکنم که آیا سهام شرکت ارزنده است؟ و زمانی که ارزنده بود، لحظه ورود به سهم را با تحلیل تکنیکال مشخص کنید.
در بورس ما نمیتوان بر اساس تحلیل بنیادی ورود پیدا کنیم؛ زمانی که پی به ای شرکتها در بازار اشتباه است در نتیجه نمیتوان دروغ یک شرکت را بررسی کرد. ما شرکتهای در بورس داریم که تنها یک تابلو هستند و همین شرکتها سرمایههای مردم را پوچ کردند.
بورس ایران نه بنیادی پذیر است و نه تکنیکال پذیر بنابراین به صورت دقیق نمیتوان ارزندگی سهم را بررسی کرد، الان در بورس ما بحث نوسان گیری است. اگر ما دیدگاه وارن بافت مبنی بر نگاه بلند مدت به بازار سرمایه را در بین سهامداران داشتیم بازار ما هم مثل آمریکا و کشورهای دیگر رشد خواهد کرد.
یکسری دیدگاه بلند مدت و سازنده است و یکسری دیگر نوسانی و کوتاه مدت که نمیشود آن را به عنوان یک دیدگاه سازنده برای چرخههای اقتصاد کشور در نظر گرفت اما نمیتوانیم چنین دیدگاه و نوسان گیرها را در بازار حذف کنیم.
*در شرایط کنونی بازار به نظر شما کدام گروه وضعیت بهتری در میان مدت و بلند مدت خواهند داشت؟
برخی می گویند، تا زمانی که در بازار سرمایه شفافیت وجود ندارد همان بهتر که من سکه بگیرم. شما مشاهده کردید زمانی که دلار ۲۳ هزار تومان بود شاخص به ۲میلیون ۱۰۰هزار واحد رسید اما وقتی دلار به ۳۰ هزار تومان رسید شاخص به نزدیک ۱میلیون ۳۰۰ هزار واحد رسید و به عبارتی سرمایه سهامداران پودر شد. به گونهای بازار سرمایه را به مردم معرفی کردیم که سهامدارن تازه وارد آن را یک بازار بدون ضرر میدانستند. بنده قبول ندارم که شخصی پول خود را به سمت بازار طلا و ارز ببرد چرا که هیچ کمکی به اقتصاد ما نمیکند ، اما این را هم قبول ندارم که بازار سرمایه با مردم صادق نباشد.
*برای اینکه یک معاملهگر بخواهد در این بازار ورود پیدا کند چه نکاتی را باید در نظر بگیرد تا دچار اشتباه کمتری شود؟
بنده به عنوان یک معامله گر عنوان میکنم که بحث تکنیکال ۱۰درصد کار است اما ۹۵ درصد معاملهگرها به دنبال همان ۱۰درصد هستند پس ۹۵ درصد معاملهگرها بازنده هستند چرا که ۶۰درصد کار روان شناسی بازار و یا روانشناسی معامله گر است و ۳۰درصد باقی مانده هم مدیریت سرمایه میباشد.
با فرض اینکه بازار سرمایه یک بازار شفاف است و دسترسی به اطلاعات بازار که دراختیار حقوقیها و حقیقی وابسته قرار میدهند با مابقی سهامداران خرد برابر باشد که نیست؛ با چنین فرضی در درجه اول سهامدار باید ارزندگی سهم را به صورت بنیادی بررسی کند و اگر سهم ارزنده بود برای ورود از تحلیل تکنیکال استفاده کند و همچنین باید شخص سهامدار تابلوخوان خوبی هم باشد که بتواند به درستی تجزیه و تحلیل کند.
نظر شما