اقتصاد هنر، برنامهای با محوریت اقتصاد در حوزه هنر است که در این فصل از برنامه به بررسی اقتصاد در حوزه سینما پرداخته است. علی سرتیپی، رئیس انجمن پخشکنندگان سینمای ایران و از تهیهکنندگان معروف و بنام در قسمت چهارم از این برنامه در رابطه با اقتصاد سینما به گفتگو با خبرنگار بازار پرداخت و حرفهای جالبی را در رابطه با سینما و اقتصاد این عرصه زد. آنچه در ادامه میآید گزیدهای از صحبتهای این تهیهکننده مطرح سینمای ایران است:
- سینما در بدترین وضعیت خود است در حدی که اصلا فکرش را نمیکردیم. اگر صدها شغل را در نظر بگیریم، سینما جزء ۵-۴ شغل اول است که بالاترین لطمه را از این ویروس موذی خورده است. ما به همراه سالنهای عقد و ازدواج و هتلها بالاترین لطمه را خوردهایم؛ چون مستقیما با مردم ارتباط داشتیم و از کنار هم بودن سینما رونق میگرفت.
- اگر سینما را به ۳ بخش سالن، پخش و تولید تقسیمبندی کنیم، در هر ۳ بخش دچار مشکلات عدیده شدهایم. در سالن دچار خسارات زیادی شدهایم، در بخش تولید فیلمها نتوانستند به موقع اکران شوند. دفاتر پخشی هم که عملیات اکران و توزیع فیلمها را برعهده داشتند، منفعل هستند. مجموعا هر ۳ زمینه که به سینما ربط پیدا میکند لطمه بسیار زیادی خوردهاند. اما در کنار این مشکلات، سینمای آنلاین و شرکتهایی که تازه تأسیس شدهاند، رشد داشتهاند و اتفاق خوبی برای آنها بوده است.
- اکثر سالنهای ما در مجتمعها هستند که این مجتمعها هزینههای بالایی را بعنوان شارژ دارند که فرقی ندارد سالن بسته یا باز باشد و فیلم کم یا زیاد بفروشد،آنها از شما پولشان را میگیرند. برای همین سالنهای سینما لطمه بسیار بزرگی را چه در ایران و جهان خوردهاند.
- بحث افزایش دستمزد بازیگران همیشه بوده است. در ۲۰ سال گذشته که مصاحبه کردهام، همیشه این موضوع مطرح بوده که دستمزد بازیگران چرا افزایش پیدا میکند و چقدر است؟ از نظر من هیچ چیز جز عرضه و تقاضا افزایش دستمزد را تعیین نمیکند. بالاترین مرجع تصمیمگیری حداقل در ایران عرضه و تقاضاست.
- ما در دهههای ۷۰-۶۰ تعداد زیادی بازیگر آوردیم و مطرح شدند. شما در آن سالها نگاه کنید که چقدر فیلمهایی ساخته شد که بازیگران آن نامآشنا نبودند. این اتفاق به ۲ دلیل رخ میداد: یکی اینکه هزینهها به شدت کم و کمکهای بنیاد فارابی زیاد بود. مثلا اگر فیلمی با ۷-۶ میلیون ساخته میشد، نصف آن را بنیاد فارابی وام میداد یا شراکت میکرد. دومین مسئله این بود که کار روی فیلمنامهها بیشتر انجام میشد و بجای اینکه فیلم به بازیگرانش متکی باشد، روی فیلمنامه و نوع ساخت آن دقت فراوانی میشد.
- در آن دوران، ما در جایگاه تهیهکننده، به چندین دلیل خیلی نگران بازگشت سرمایهمان نبودیم. یک اینکه کمکها زیاد بود و فیلمها ارزان درمیآمد و دو اینکه به دلیل نبود ماهواره، شبکههای خانگی و حتی ویدیو، استقبالها از سینما بسیار زیاد بود. برای همین تهیهکنندگان ریسکپذیریشان بیشتر بود که بتوانند دنبال بازیگرهای جدید و مستعد بگردند و آنها را وارد سینما کنند. اما الآن متأسفانه اینجوری نیست؛ اگر فیلمی ۷-۶ میلیارد سرمایه بخواهد، بنیاد فارابی نهایتا ۳۰۰ میلیون وام میدهد و همچنین استقبالها از سینما دیگر مثل قبل نیست. باید امکانات خاصتر و ویژهتری به تماشاگر بدهید تا به سالن بیایند. متأسفانه نبود یکسری امکانات باعث شده که تهیهکنندگان قدرت ریسکپذیریشان کم شود و از بازیگران معدودی استفاده کنند که بتوانند حداقلهایی را برایشان فراهم آورند. بعلت اینکه ما نظام بیمه نداریم، نظام اینکه بتوانیم عوامل مخصوصا بازیگران را در فروشهایمان شریک کنیم نداریم، همه این هزینهها به گردن یک سرمایهگذار و تهیهکنندهای میافتد که باید پرداخت کند و این ریسک تهیهکننده را کم میکند.
- با این هزینههای سرسامآور و مشکلاتی که سینما دارد باید بررسی کرد که چه اتفاقاتی در پیش رویمان وجود خواهد داشت. تازه اگر این اتفاقات رفع شود آنقدر هزینههای تولید فیلم بالا رفته است که دیگر با بلیط ۲۰-۱۰ تومانی هم نمیتوان جوابگوی این موضوع بود و من فکر میکنم در سالهای آینده قطعا یک دوران رکود به لحاظ تولید فیلم در سینما خواهیم داشت.
- سینما در گوشه رینگ قرار گرفته است و نفسهای بدی میکشد. حتی این قضیه ویروس را هم کنار بگذارید، یک صنعتی است که در آن تعداد محدودی می برند و از ۸۰-۷۰ فیلم فقط ۸-۷ فیلم موفق عمل میکنند. اما در دنیا بدین صورت نیست. چون سینما یک صنعت است. اما در ایران چون صنعت نیست، هر کسی میتواند فیلم بسازد و بگوید من تهیهکنندهام.
- من اصلیترین کاری که میکنم این است که تا برای سرمایهگذاری در پروژهها از گزینه شراکت استفاده میکنم و افرادی هم که بعنوان شریک بودهاند، برد کردهاند. من بالاترین دستمزدی که تا الآن دادهام حدودا ۷۰۰ میلیون بوده است.
- قطعا همانطور که یک پزشک تخصص دارد، یک مهندس تخصص دارد، تهیهکنندگی هم نیاز به تخصص دارد. حالا این تخصص نوعهای مختلفی دارد و یک نوع سینما را ترجیح میدهد و به آن سمت حرکت میکند. من سینمایی رو دوست دارم که استانداردهایی را رعایت کند و در عین حال با مردم ارتباط برقرار کند. من با توجه به تجربهام این مدل فیلمها را بو میکشم. من از سال ۱۳۶۴ دویدن در سینما در تمام زوایا را شروع کردم و علاقهمند به سینما بودم و اگر الآن موفقیتی هم وجود دارد، لطف خدا بوده است.
- وقتی در سینما کار میکنید باید به فکر سینما باشید. من بزرگترین سینمادار خصوصی کشور هستم و به لحاظ خصوصی بالاترین تعداد سالن سینما را دارم. بالاترین سرمایهگذاری را در سمت نازیآباد انجام دادهایم و ۱۴ سالن سینما را در یک مجتمع در آنجا احداث کردهایم که انشاا... بعد از این اتفاقات افتتاح خواهد شد. ما تلاش کردیم که اگر در سینما پولی در میآوریم، برای خود سینما خرج کنیم. برای من به سرانجام رسیدن فیلمها از همه چیز مهمتر است. نگاهم این نیست که فقط یک فیلم را بسازم، نگاهم این است که این فیلم را باید اکران کنم، مردم ببیند و خوششان بیاید و این چرخه همیشه اتفاق بیافتد. این کاری است که به صورت اصولی در هالیوود در حال اتفاق افتادن است؛ خودشان سینما دارند، پخش میکنند و خودشان تهیهکننده هستند. وقتی این چرخه را داشته باشید دیگر به این فکر نمیکنید که فقط فیلمی را بسازید.
- از نظر من سینمای ایران مافیا ندارد. منظور از مافیا را نمیدانم یعنی چه! یکسری افراد بیشتر کار میکنند و فعال هستند. شاید جاهایی به خود من گفتهاند که مافیا هستم. من فقط برای سینما کار میکنم، سالن میسازم و فیلم تولید میکنم. سالن ساختن برای سینما یعنی ماندن و به فکر آینده سینما بودن. سینمای ایران قطعا مافیا ندارد و آنقدر همه چیز در آن شفاف است که شما نمیتوانید هیچ صنفی را با سینما مقایسه کنید.
- در زمان آقای احمدینژاد مصاحبهای با من کردند و گفتند خیلی دارید پیشرفت میکنید. بالاترین لطمه را آقا احمدی نژاد به ما زدند. نه خود آقای احمدی نژاد، آقای شمقدری در آن زمان قانونی گذاشتند هر دفتری بیشتر از ۵-۴ فیلم نمیتواند پخش کند، ولی ما با شرایط ساختیم و تحمل کردیم. در ۸ سال گذشته هم همینطور بوده است. آقای انتظامی بالاترین ضربه را به خود من زده است؛ از این نظر که فیلم رحمان ۱۴۰۰ میتوانست ۵۰-۴۰ میلیارد بفروشد ولی جلویش را گرفتند. ولی ما باز هم داریم کار میکنیم. ما نه ارتباط خاصی داریم و نه هیچ پسرخالهای که بخواهد کارمان را راه بیاندازد.
- تمام تلاشمان را میکنیم که بتوانیم جلوی انحصار را بگیریم. خود من نقش اساسیای در راه انداختن برنامه ایرانتیک داشتم تا بتواند جلوی نرمافزار ایرانتیکت را که تنها وارد میدان شد و فشار میآورد و هرکاری میتوانست میکرد را بگیرد. اگر قرار باشد در آلمان فقط بنز باشد، دیده نمیشود. باید بی ام و هم وجود داشته باشد که بتواند باعث رقابت شود. اگر برای ما هم رقیبی وجود نداشته باشد، ما هم مضمحل میشویم.
- من همیشه کمکیار سالن و سینما بودهام و همیشه ریسک کردم.بخاطر رونق سینما و سالن، در زمانهایی که هیچکس اکران نمیکرده است،فیلمهایی را اکران کردهام. زمانی میگفتند ماه رمضان فروش سینما به صفر می رسد، ولی من در ماه رمضان فیلم اکران کردم. از نظر من ماه خوب و بد وجود ندارد، فیلم خوب و بد وجود دارد.
- اصلیترین مسئله این است که فیلم با مردم ارتباط برقرار کند و ما تمام تلاشمان را میکنیم که این اتفاق بیافتد. قطعا ما دوست داریم به فیلمهایی که متوسط هستند و شاید مردم با آن زیاد ارتباط برقرار نکنند، کمک کنیم تا آنها بیشتر دیده شوند. ما قطعا این کار را میکنیم و جزء اهدافمان است. ما افتخار میکنیم که بتوانیم این نوع فیلمها را حمایت کنیم و حتی در آنها شراکت کنیم. در کارنامه هنری من که حدود ۵۵۰ فیلم ساختهام از این فیلمها زیاد بوده است ولی اینها را نمیبینند و فقط میگویند علی سرتیپی، رحمان ۱۴۰۰ اکران میکند. هر کسی خواست میتواند ببیند که من در این فیلمها بیشتر سرمایهگذاری کردم یا دوستان.
- اصلیترین مضعل ما این است که سینما صنعت نیست. سینمای ما در ایران بعد از انقلاب به صورت گلخانه ای رشد کرد و صنعت نشد. اگر تبدیل به صنعت میشد و اگر بخش خصوصی دستش آزاد بود و ما میتوانستیم کمپانیها را راه بیاندازیم و وسیعتر نگاه کنیم، قطعا سینما موفقتر میشد. ما کمپانی کوچکی راه انداختیم و سعی کردیم کارهایمان را صنعتی کنیم. سعی کردیم تا میتوانیم دنبال دولت نرویم و فیلمهایمان را با تعامل با بخش خصوصی اجرا کنیم و هزینهها را به شکلهای مختلف در بیاوریم. ما هیچ راهی نداریم جز این که دولت را فراموش کنیم و دستش را به لحاظ اجرا در سینما کوتاه کنیم. همچنین باید به سینما بعنوان یک صنعت نگاه کنیم و چرخه آن را اصلاح کنیم.
- یک شخصی از جوانی عاشق سینما و تئاتر بوده و در سن ۷۰ سالگی وضع مالیاش خوب شدهاست. الان میگوید: دوست دارم ۱۰۰ میلیارد خرج کنم تا به من لقب آقای فلان را بدهند. اصلا دلش میخواهد چند فیلم بسازد و بگوید اسم و رسم من این است. مشکلش کجاست؟
- الان اگر من ۵۰ کیلو طلا در گاوصندوق خانهام داشته باشم هیچ کس نمیفهمد، ولی وقتی ۴ تا فیلم تهیه کنم همه میفهمند حتی این فیلم چقدر فروخته است. حالا اگر من بخواهم پولشویی کنم باید وارد سینما شوم و خودم را زیر ذره بین ببرم؟ من اعتقادی به پولشویی در سینما ندارم.شاید مسئلهای است که من آن را نمیفهمم. یکسری افراد الکی میگویند که در سینما پولشویی است، مافیا دارد و ما ضد پولشویی و مافیا هستیم که فقط شعار میدهند و هیچ حرکتی برای سینما نمیکنند. من بعنوان کسی که در سینما فعالیت میکند و دلسوز سینما است میگویم، اگر یک نفر میتواند سرمایه بیاورد و دوست دارد کار کند، با این فضاسازیها آنها را میترسانند و باعث جلوگیری از ورود این افراد میشوند.
- اکرانهای آنلاینی که تا الآن صورت گرفته بسیار ناموفق بوده است و جوابی را که انتظار داشتیم، نداده است. اما از یک نظر خوب است، اینکه از ۱۰۰ فیلمی که تولید میشود، سینما قابلیت گنجایش بیش از ۵۰-۴۰ را ندارد و میتواند به پخش شدن فیلمها کمک کند تا دوستان نگویند به ما سانس نمیدهند، مافیا نمیگذارد فیلم ما اکران شود و... در شرایط عادی هیچ چیزی جای سالن و سینما را نخواهد گرفت. مطمئن باشید هرچه شرایط اقتصادی بدتر شود، استقبال از سینما بدتر خواهد شد.
- صحبت من با علاقهمندان سینما این است که سینما زنده است، این بحران حل خواهد شد و روزهای خوب خواهد رسید. تا آنجایی که میتوانید با حفظ پروتکلهای بهداشتی به سینما بروید و به زنده نگهداشتن سینما کمک کنید. از مسئولین هم خواستهای نیست چون خیلی اعتقاد و امیدی به ایشان ندارم؛ زیرا کمک شایانی به سینمای ایران نکردهاند. ما خیلی ضرر کردهایم و شاید یک صدم این ضرر را هم نتوانستهاند جبران کنند. انشاا... که این افراد فقط جلودار ما نباشند.
نظر شما