بازار؛ گروه ایران: در کلانشهر تهران به عنوان پایتخت ایران، چندین گسل پُر خطر و مهم قرار دارد. گسل هایی که طول آنها کیلومتری (و نه در متر) باشد گسل های مهم محسوب شده و فعالیت انها می تواند زلزله های شدید ایجاد کند.
در داخل کلانشهر تهران، چند گسل «شمال تهران»، «داوودیه»، «نیاوران»، «لویزان»، «پردیسان»، «شمال ری»، «جنوب ری» قرار دارد و آخرین بار که گسل مهم شمال تهران فعال شده در سال ۱۱۷ میلادی و با قدرت ۷.۲ ریشتر و در محدوده کرج بوده و آخرین بار که یک گسل خارج از شهر تهران فعال شده، گسل مُشا-فشم بوده که در روز ۷ فروردین سال ۱۲۰۹ شمسی (۱۸۳۰ میلادی) زمین لرزه ای ۷.۲ ریشتری به وجود آورده است.
با توجه به این که گسل های بزرگ و مهم تهران و اطراف آن، فعال هستند در گفت و گوی «بازار» با دکتر مهدی زارع، ساخت و سازهای مهم انجام شده در محدوده و روی گسل های شهر تهران و میزان پایبندی به قواعد و ضوابط ساخت و ساز متناسب با زلزله، بررسی و آسیب شناسی شده است. زارع، دکترای زلزله شناسی مهندسی از دانشگاه گرونوبل فرانسه دارد و استاد پژوهشگاه بین المللی زلزله شناسی و مهندسی زلزله است.
*****
*اخیراً که بار دیگر بحث انتقال پایتخت کشورمان مطرح شد آقای دکتر اسماعیل کهرُم که از چهره های معروف ایران در حوزه محیط زیست هستند اعلام کردند که بحث زلزله تهران، در حد پیش بینی و اخطار و ترس و گمان بوده و در تاریخ مدرن، زلزله ای در تهران اتفاق نیفتاده است.آیا قطعیتی وجود ندارد و نمی توانیم بگوییم هر چند وقت یک بار، در تهران زلزله اتفاق می افتد؟
در تعیین این که زلزله در چه زمانی اتفاق می افتد یا اتفاق خواهد افتاد، قطعیتی وجود ندارد یعنی هیچکس نمی تواند به طور دقیق، زمانی را تعیین کند. البته زلزله های کوچک که فراوان اتفاق می افتد ولی این که زلزله بزرگ یا شدید، دقیقاً چه زمانی در تهران اتفاق می افتد، مشخص نیست و از این نظر می توانیم بگوییم صحبت آقای کهرم درست است.
جنبه دیگر این مساله، مربوط به تاریخچه زمین لرزه ها و اتفاقاتی که است که تعیین سن شده اند. اطلاعات زلزله هایی که با تعیین سن، به دست آمده است، نشان می دهد که روی قطعات مختلف گسل های تهران و اطراف تهران، یک بازگشت از زمین لرزه های بزرگ، قابل دنبال کردن است. به این معنی که هر ۳ تا ۴ هزار سال یکبار، یک اتفاق مهم در گسل شمال تهران، رخ داده است. همچنین حدود هر ۱۲۰۰ سال یکبار، روی قطعه شرقی گسل مُشا، یک زلزله مهم رخ داده و با تعیین سن، این اطلاعات به دست آمده است.
زلزله های بزرگ گسل های مُشا و شمال تهران، به طور دقیق رأس سال یا زمان بازگشت نبوده ولی اگر متوسط این اتفاقات را نگاه کنیم، می بینیم در یک دوره ۱۰ هزار ساله، این رخدادها و بازگشت آنها، به طور متوسط در همان زمان ها اتفاق افتاده و مثلاً هر ۱۲۰۰ سال، یک اتفاق، روی قطعه شرقی گسل مُشا رخ داده است. بنابراین، انتظار بیش تری می رود که در بازه های زمانی که نزدیک به زمان بازگشت آن زلزله می شویم، آن زلزله مهم اتفاق بیفتد.
البته در آن پنجره زمانی، احتمال جا به جایی حدود ۱۰۰ سال یا ۱۵۰ سال، وجود دارد ولی هیچکس در ایران و در دنیا نمی تواند با دقت بالا و مثلاً در حد یک سال یا ۵ سال، زمان وقوع زلزله را اعلام کند.
ما اگر چه نمی دانیم زلزله بزرگ تهران در چه سالی اتفاق خواهد افتاد ولی ما می توانیم در این بازه زمانی که الان در آن قرار داریم یعنی سال ۲۰۲۰ میلادی، هم برای گسل شمال تهران و هم برای گسل مُشا، انتظار یک رخداد مهم را داشته باشیم. اگر از من بپرسید که امسال یا ۵۰ سال دیگر زلزله رخ می دهد، من نمی توانم به طور دقیق، زمانی را اعلام کنم ولی امروزه در دنیا، با داده های بیش تر مدل سازی کرده و در پنجره های زمانی مثلاً ۲ ساله یا ۱۰ ساله و اخیراً در پنجره های زمانی کوتاه مدت، احتمال این که آن اتفاق بزرگ رخ بدهد را بررسی می کنند.
بنابراین، ما به طور قطعی می دانیم که یک زلزله شدید در تهران، اتفاق خواهد افتاد و هیچ تردید و شکی در این زمینه وجود ندارد. هیچ زلزله شناسی که مطالعه زلزله های منطقه تهران را انجام بدهد، نمی تواند تردید کند در این که زلزله شدیدی در تهران اتفاق می افتد.
نکته دوم این است که ما تردید نداریم که الان در آن پنجره زمانی زلزله قرار داریم و ان اتفاق می تواند رخ بدهد و فقط به طور قطعی نمی توانیم بگوییم که در چه سالی رخ می دهد ولی می توانیم با داده های با کیفیت بهتر، شبکه های لرزه نگاری بیش تر و مطالعات عمیق تر، احتمالات را بررسی کنیم و عدم قطعیت را کم کنیم.
ما به طور قطعی می دانیم که یک زلزله شدید در تهران، اتفاق خواهد افتاد و هیچ تردید و شکی در این زمینه وجود ندارد اما هیچ کاشناسی هم نمی تواند زمان وقوع ان را پیش بینی کند
*آخرین زلزله بزرگ که در اطراف تهران اتفاق افتاده در گسل مُشا و ۱۹۰ سال پیش بوده. آیا این زلزله، زلزله بزرگی نبوده که در قالب آن هر ۱۲۰۰ سال یک زلزله بزرگ در گسل مُشا قرار بگیرد؟
آنچه که در مورد آن رخداد برآورد می شود، این است که زلزله شدیدی بوده و برآورد می شود بزرگای آن ۷ یا بیش تر از ۷ بوده. عمده محققان اعتقاد دارند که آن زلزله مربوط به قطعه شرقی گسل مُشا بوده است و البته نظرات دیگری هم وجود دارد. به هر حال، احتمال بیش تری وجود دارد که آن زلزله مربوط به یکی از قطعات گسل مشا باشد.
*آنچه که معروف بوده این است که آن زلزله بزرگ گسل مُشا در محدوده دماوند اتفاق افتاده است.
درست است و نکته دیگری هم که وجود دارد این است که در همین گسل مُشا یک قطعه مرکزی، مجاور قطعه شرقی وجود دارد و از شمال تهران عبور کرده است. ما اطلاعات کمی از قطعه مرکزی گسل مُشا داریم یعنی فقط می دانیم که گسل فعالی است و زلزله های کمی در محدوده زمانی ۱۱۰۰ تا ۱۲۰۰ سال گذشته رخ داده و عملاً نمی شود زلزله مهمی را به آن نسبت داد. بنابراین، ما با یک قطعه فعال از گسل مُشا، در نزدیک تهران مواجه هستیم که انتظار رخداد زمین لرزه شدید از آن وجود دارد.
*گفته شده که حدوداً هزار سال قبل، آخرین زلزله بزرگ گسل شمال تهران در قسمت غربی این گسل و در محدوده کرج اتفاق افتاده. درست است؟
آخرین فعالیت های گسل شمال تهران، هم با روش دیرینه لرزه شناسی و هم با روش دیرینه باستان شناسی، مربوط به ۷ هزار سال پیش و ۳۲۰۰ سال پیش بوده است. این رخدادها، آخرین اتفاقات روی گسل شمال تهران بوده و هر دو اتفاق ۷۲۰۰ ساله و ۳۲۰۰ ساله، باعث ویران شدن تمدن های باستانی تهران و شمال تهران شده اند و شواهد آنها هم پیدا شده.
*از بین رفتن تمدن منطقه قیطریه تهران به خاطر زلزله، نظریه ای است که فقط شما مطرح کرده اید.
من از تحقیقاتی که در مورد آنجا انجام شده، استفاده می کنم. باستان شناسان معتقدند ویرانی آن تمدن ۳۲۰۰ سال پیش اتفاق افتاده و از طرف دیگر، تعیین سِنی که روی گسل شمال تهران انجام شده، نشان می دهد که آخرین زلزله مهم شمال تهران هم، سن ۳۲۰۰ سال را دارد. ما یک همزمانی داریم و ویرانی یک تمدن با یک رخداد مهم و آخرین اتفاق مهم. بنابراین، من می توانم نتیجه بگیرم که فعلاً و تا اطلاعات دیگری به دست بیاید، آن اتفاق و زلزله ۳۲۰۰ سال قبل، به احتمال خیلی زیاد موجب از بین رفتن تمدن قیطریه شده.
*در دهه ۱۳۴۰ آئین نامه ای برای این که ساختمان ها بر اساس استانداردهای روز دنیا ساخته شوند. به چه علت در آن سال ها، چنین آئین نامه ای در ایران تهیه شده؟
به خاطر این که بعد از زلزله سال ۱۳۴۱ در بوئین زهرا، از مهندس معین فر، دعوت به همکاری شد. مهندس معین فر، اولین مهندس زلزله ایران بود و سازمان برنامه و بودجه وقت از او دعوت کرد و به عنوان رئیس دفتر فنی، مشغول به کار شد. او از سال ۱۳۴۲، در همکاری های بین المللی مربوط به زلزله مشارکت داشت.
با توجه به این که تحصیلات او در رشته مهندسی زلزله بود، به این نتیجه رسیده بود که یکی از کارهایی که برای کم کردن ریسک زلزله، موثر است آئین نامه ساخت و ساز است. به همین دلیل، ایشان در سال ۱۳۴۳ اولین پیش نویس آئین نامه زلزله را برای ایران نوشت. این اولین پیش نویس، در سال ۱۳۴۹ به عنوان فصلی از آئین نامه ساختمانی ایران، پنجانده شد یعنی در سال ۱۳۴۸، ایران به طور رسمی دارای یک آئین نامه ساختمان بود که یک فصل آن درباره زلزله بود.
*در دهه ۱۳۶۰ آئین نامه ۲۸۰۰ برای طراحی ساختمان ها در برابر زلزله به تصویب دولت رسیده است. از زمان ابلاغ آئین نامه دهه ۴۰ شمسی به بعد و تا تهیه آئین نامه ۲۸۰۰، چقدر از ساخت و سازها واقعا بر اساس اصول آن آئین نامه در برابر زلزله مقاوم ساخته شده اند و وضعیت ساختمان های جدید چگونه بوده است؟
بر اساس گزارشی که آقای مهندس معین فر ارائه کرد، در دهه ۴۰ بناهای آجری و بدون اسکلت ساخته می شده. عملاً و با جدی تر شدن آئین نامه ساختمانی ایران و بعداً آئین نامه ۲۸۰۰، آن نوع ساختمان ها بر افتادند.
الان ممکن است ساختمان ها با مصالح با کیفیت پایین ساخته شود ولی همه باید از یک آئین نامه ساخت و ساز پیروی کنند و آن هم، آئین نامه ۲۸۰۰ است. اگر بپرسید چقدر، من می گویم ساختمان هایی که حداقل در سه دهه اخیر ساخته شده، همه بر اساس آئین نامه بوده اند ولی این که چقدر کیفیت را رعایت کرده اند، این موضوع قابل بحث است.
در مطالعاتی که انجام شده، ارزیابی کرده اند که کمتر از ۲۵ درصد ساختمان های ساخته شده ایمن هستند. این که آئین نامه به درستی رعایت یم شود یا نه، یک بحث است ولی این که اساساً آئین نامه ای وجود داشته باشد، الان آئین نامه لازم برای ساخت و ساز در برابر زلزله وجود دارد. بنابراین، در نیم قرن اخیر، از این نظر ما پیشرفت کرده ایم.
الان ممکن است ساختمان ها با مصالح با کیفیت پایین ساخته شود ولی همه باید از یک آئین نامه ساخت و ساز پیروی کنند و آن هم، آئین نامه ۲۸۰۰ است. اگر بپرسید چقدر، من می گویم ساختمان هایی که حداقل در سه دهه اخیر ساخته شده، همه بر اساس آئین نامه بوده اند ولی این که چقدر کیفیت را رعایت کرده اند، این موضوع قابل بحث است
*در سال ۱۳۶۷ آئین نامه طراحی ساختمان ها در برابر زلزله به تصویب هیات دولت وقت رسیده و از چند سال قبل ویرایش چهارم آئین نامه در کشور اجرایی شده. جنابعالی از زمان ویرایش سوم آئین نامه ۲۸۰۰ در سال ۱۳۷۹ عضو کمیته دائمی تدوین این آئین نامه هستید.
من الان ۲۰ سال است که عضو کمیته بازنگری آئین نامه ۲۸۰۰ هستم و الان هم در حال ویرایش پنجم این آئین نامه هستیم.
*ما این آئین نامه را از دهه ۶۰ شمسی داشته ایم. چرا ساختمان های دولتی که ساخته می شوند دقیقاً روی گسل های زلزله هستند؟
این آئین نامه، قرار نبوده تکلیف شهر سازی را مشخص کند. مسئولیت آئین نامه این بوده که یک حداقل ضوابطی را برای ساختمان های معمولی فراهم کند یعنی ساختمان هایی که صاحب ملک می خواهد جایی را در هر کدام از شهرهای ایران، بنا کند. آئین نامه ۲۸۰۰، حداقلی را تعیین می کند که افرادی که می خواهند یک ساختمان معمولی را بسازند، بر این اساس احداث کند.
*یعنی روی گسل و کنار گسل، ساختمان سازی شود اِشکال ندارد؟
در آئین نامه ۲۸۰۰، توصیه شده که حتی الامکان، روی گسل نسازند ولی این که در حوزه شهر سازی، تراکم روی گسل چگونه باشد وظیفه آئین نامه نبوده است. این آئین نامه، آئین نامه ساختمان است و تکلیف این موضوع را معلوم می کند که مثلاً شهر آبادان، در خطر نسبی نسبتاً پایین از نظر زلزله است، شهر اصفهان، در خطر نسبی متوسط است و شهر تهران در خطر نسبی خیلی زیاد.
آئین نامه ۲۸۰۰، این وضعیت را تعیین می کند ولی این که در شهر تهران، شما در منطقه سوهانک برج بسازید با آئین نامه ۲۸۰۰، مشکل حل نمی شود. به خاطر این که آئین نامه ۲۸۰۰ برای برج سازی نیست.
نکته دیگر این است که آیا اصلاً باید سوهانک را توسعه می دادند و اجازه شهر سازی باید در آنجا داده می شد یا نه، مساله شهر سازی است. در حالی که آئین نامه ۲۸۰۰ فقط می گوید ساختمان معمولی را چطور بسازیم.
*جنابعالی به ساخت و ساز در منطقه سوهانک (شمال شرقی تهران) اشاره کردید. آزمایشگاه پیشرفته پژوهشگاه بین المللی زلزله شناسی که جنابعالی عضو هیات علمی آن هستید، دقیقاً در سوهانک ساخته شده. چرا پژوهشگاه تن داده به این که یکی از ساختمان های مهم خودش، روی گسل زلزله یعنی «گسل شمال تهران» ساخته شود؟
روی گسل ساخته نشده ولی نزدیک گسل بوده و حق با شما است. این موضوع را باید از مدیران پژوهشگاه بپرسید یعنی مدیرانی که قبول کرده اند در زمان تحویل داده شده، این آزمایشگاه را تاسیس کنند و من جزو آن مدیران نبودم.
*به هر حال، این آزمایشگاه مدرن در سال های اخیر ساخته شده و فرضاً ۵۰ سال پیش ساخته نشده. آیا اعتقاد به پُر خطر بودن این گسل زلزله وجود ندارد؟
من نظر مدیریتی نمی توانم داشته باشم ولی اگر نظر شخصی من را بخواهید به لحاظ توسعه ای، منطقه سوهانک منطقه مناسبی برای توسعه نیست چه برای دانشگاه آزاد اسلامی و چه برای پژوهشگاه زلزله. این نظر شخصی من است ولی مدیران پژوهشگاه می گویند در آنجا به ما زمین دادند و ما آن را گرفتیم و آن موقع در جای دیگری هم به ما زمین نمی دادند.
*بالاخره می دانستند که در آنجا گسل شمال تهران قرار دارد. به طور مشخص آیا اعتقاد نداشته اند به خطرناک بودن این گسل؟
اعتقاد داشته اند ولی آن چیزی که در توجیه این کار و این توسعه دارند، این است که می گویند ما این ساختمان را به طور خاص با استانداردهای خیلی بالا از نظر زلزله، احداث کرده ایم. این نکته را در نظر داشته باشید که شما در خطرناک ترین جاها از نظر زلزله هم، می توانید ساختمان هایی بسازید که با استانداردهای ویژه احداث شود.
بنابراین، من از این نوع توسعه برای احداث پژوهشگاه در آن زمین دفاع نمی کنم ولی می شود فرض کرد که یک سازمان و موسسه بگوید که من خودم متخصص این کار هستم و این ساختمان مجموعه خودم را با بالاترین کیفیت از نظر احداث می کنم ولی با این توجیه نمی شود کل یک منطقه را پُر از ساختمان و بُرج و تاسیسات مختلف کنیم. من می گویم حتی اگر تک ساختمان هایی باشد که با این ادعا یا با این تضمین احداث شوند، باز باید مخالف بود با این که کُل یک منطقه از ساختمان های مختلف، برج های ساختمانی و شهرک سازی های انبوه پوشیده شود.
می شود فرض کرد که یک سازمان و موسسه بگوید که من خودم متخصص این کار هستم و این ساختمان مجموعه خودم را با بالاترین کیفیت از نظر احداث می کنم ولی با این توجیه نمی شود کل یک منطقه را پُر از ساختمان و بُرج و تاسیسات مختلف کنیم
*ساختمان مرکزی پژوهشگاه بین المللی زلزله شناسی هم در خیابان دیباجی، در محدوده «گسل لویزان» قرار دارد. این ساختمان هم، جدیداً ساخته شده و قدیمی نیست. از طرفی، ساختمان جدید بانک مرکزی در میرداماد، روی «گسل داوودیه» قرار دارد. آیا در نهایت این نوع ساخت و سازها قابل دفاع است؟
باز شما تک ساختمان نام می برید!
*ساختمان های پژوهشگاه زلزله شناسی و بانک مرکزی، از جمله ساختمان مهم تهران هستند.
من می توانم بگویم ساختمان کتابخانه ملی و ساختمان فرهنگستان علوم، روی گسل پردیسان هستند و گسل پردیسان از همان جا عبور می کند. اگر می خواهید آدرس برخی ساختمان ها را بدهم که دقیقاً روی گسل زلزله هستند، می توانم بگویم ساختمان کتابخانه ملی، ساختمان باغ کتاب و ساختمان فرهنگستان علوم ، دقیقاً روی رد گسل هستند.
*پژوهشگاه بین المللی زلزله شناسی، تعداد زیادی صاحب نظر و عضو هیات علمی در حوزه زلزله دارد. با این حال ساختمان پژوهشگاه، روی گسل زلزله ساخته شده.
ساختمان های کتابخانه ملی، باغ کتاب و فرهنگستان، روی گسل ساخته شده اند ولی ساختمان پژوهشگاه زلزله شناسی، روی خود گسل نیست. البته در مورد ساختمان کتابخانه ملی، آقای مهندس معین فر (تهیه کننده اولین آئین نامه طراحی ساختمان بر اساس زلزله) می گفت ما یک طراحی ویژه اِعمال کرده ایم. از نظر مهندسی زلزله، ساختمان کتابخانه ملی با یک ایده و طراحی خاص احداث شده تا در زلزله های شدید هم بتواند تاب آوری داشته باشد و از بین نرود.
*یعنی ساختمان کتابخانه ملی و ساختمان پژوهشگاه بین المللی زلزله شناسی، تضمین شده هستند و اگر زلزله اتفاق بیفتد، این ساختمان تخریب نمی شوند؟
این ساختمان ها به گونه ای طراحی و ساخته شده اند که بتوانند زلزله های شدید را تاب بیاورند و دوام بیاورند ولی باز توجیه نمی شود اطراف این ساختمان ها، ساختمان های دیگری ساخته شود. حتی اگر ما این استدلال را در مورد استحکام ساختمان های کتابخانه ملی و پژوهشگاه زلزله شناسی بپذیریم، ساختمان های اطراف آنها، الزاماً چنین کیفیتی را ندارند.
در مورد ساختمان های ویژه و خاص، باید شیوه های اجرای خاص تاب آوری اِعمال شود. اگر این ساختمان ها نیازمند بهسازی و مقاوم سازی هستند، این کار باید انجام شود. الان یکی از روش های بهسازی، گذاشتن جداساز از پِی ساختمان است
*چه ساختمان پژوهشگاه زلزله شناسی و چه ساختمان ها و برج های بلند مرتبه زیادی مثل ساختمان بانک مرکزی، روی گسل زلزله ساخته شده اند. در وضعیت فعلی چه کاری می شود انجام داد که این سرمایه ها در زلزله های احتمالی از بین نرود؟
پس شما دارید راجع به ساختمان های خاص صحبت می کنید. درست است؟
*به هر حال ساختمان های مهم و دولتی که هزینه زیادی صرف ساخت آنها شده.
در مورد ساختمان های ویژه و خاص، باید شیوه های اجرای خاص تاب آوری اِعمال شود. اگر این ساختمان ها نیازمند بهسازی و مقاوم سازی هستند، این کار باید انجام شود. الان یکی از روش های بهسازی، گذاشتن جداساز از پِی ساختمان است.
جداساز از پِی، یکی از روش هایی است که برای ساختمان بلند و ۱۰ طبقه به بالا در مکزیکو سیتی (پایتخت مکزیک)، اِعمال کرده اند. انجام این کار بیش از ۲۰ سال طول کشیده و برای ساختمان حساس و مهم، این کار را انجام داده اند. در این روش، به گونه ای عمل می شود که اگر زمین زیر ساختمان، تکان های شدید خورد، این تکانه های شدید به خود ساختمان، منتقل نشود.
*اجرای این روش برای مقاوم سازی ساختمان ها، هزینه زیادی دارد؟
به هر حال باید یک تکنولوژی را به کار ببرند که هزینه بَر است یعنی باید برای ساختمانی، این کار را انجام بدهند که ارزش این کار را داشته باشد و امکان این سرمایه گذاری و این بودجه در مورد آن وجود داشته باشد.
*ساختمان های پژوهشگاه زلزله و بانک مرکزی، این مقدار ارزش دارند که این روش در مورد آنها اجرایی شود؟
حتماً این ساختمان ها ارزش دارند. من در مورد بانک مرکزی اطلاعات خاصی ندارم ولی در مورد ساختمان پژوهشگاه زلزله شناسی می دانم که در مورد طراحی و اجرای آن این ادعا وجود دارد که تاب آوری خیلی بالایی برای زلزله خیلی شدید دارد. حداقل چنین ادعایی در مورد ساختمان پژوهشگاه وجود دارد ولی این که چگونه رفتار خواهد کرد، بعد از وقوع زلزله شدید می توان اظهار نظر کرد.
نظر شما