بازار؛ گروه استانها: بودجهنویسی خود یک علم است که به نظر میرسد حتی برخی مدیران اجرایی شهرستانهای شاهرود و میامی در سطوح بالا هم از آن بیبهره هستند حالآنکه اهمیت آن بسیار زیاد است. در حقیقت مدیران با مسلح شدن به سلاح علم بودجه میتوانند در اجرای اراده دولتها و برنامههای اجراییشان بهتر نقشآفرینی کنند.
تأکید بر بودجه از اهمیت آن نشئت میگیرد بهعبارتدیگر از بودجه نباشد نمیتوان اقدامی را انجام داد. بودجه را همچنین وسیله برای تنظیم و تدوین برنامههای دولتی مینامند لذا قویترین وسیله اجرایی در دستان دولتها است. امروز اما باگذشت ۴۰ سال از انقلاب اسلامی اشراف مدیران شهرستانهای استان سمنان به قوانین و اهمیت بودجه چه میزان است؟
بودجه سیاست عملی دولتها است
در حقیقت آنطور که محمد مهدی کریمی کارشناس و استاد دانشگاه معتقد است: اراده دولتها از طریق بودجه اعمال میشود بهعبارتدیگر بودجه سیاستهای دولتها را عملیات میکند و این تعریفی ساده برای بودجه محسوب میشود.
عدم آگاهی از بودجه سبب میشود تا فرصتهای بسیاری از شهرستان دریغ شود بهعبارتدیگر اگر بپذیریم که بودجه هماهنگکننده و تحققبخش سیاستها در بخشهای مختلف است
وی می افزاید: بودجه چارچوبی را برای تنظیم سیاستهای دولت و سازمانها فراهم میکند و فعالیتهای مختلف برای رسیدن به اهداف توسعه و تقسیم این فعالیتها بین مجریان فعالیتها تعیین میشود. در مرحله تصویب، بودجه وسیله کنترل قانونی است پس نوعی ریلگذاری نیز محسوب میشود که مدیران ما باید نسبت به آن آگاهی داشته باشند.
بودجه ابزار دولتها
این استاد دانشگاه می افزاید: بودجه بهمثابه یک ابراز برای تحصیل مجوزهای قانونی فعالیتهای سیاسی، عمرانی، اقتصادی و ... است و آن را تخمینی از درآمد و هزینه در طول یک بازه زمانی معین بهمنظور نیل به اهداف تعیینشده نیز مینامند درنتیجه سخن از اهمیت آن بسیار به میان میآید.
کریمی معتقد است: بودجه با اعتبارات تفاوت دارد اعتبارات بخشی از بودجه هستند اما هنوز هستند مدیرانی در سطح شهرستانهای شاهرود و میامی که تا سخن از بودجه به میان میآید آن را با اعتبارات اشتباه میگیرند برای مثال علت عدم انجام یک پروژه را عدم تخصیص بودجه مینامند نه اعتبارات این سخن خود گواه آن است که مدیر مربوطه اصلاً نمیداند بودجه چیست.
عدم اشراف مدیران
ضررهای عدم اشراف مدیران به بودجه چیستاند؟ محسن نیکدل دانشجوی کارشناسی ارشد اقتصاد درباره این موضوع میگوید: ابتدا باید گفت شاید اشراف به بودجه کلمهای درست نباشد چراکه مدیران ارشد ما آنهم حتی به بودجه اشراف ندارند چه برسد به مدیران شهرستانی درنتیجه بهتر است بگوییم آگاهی نسبی، در این شرایط که وضعیت مدیریتی ما چندان جالب نیست، همینکه مدیر تعریف بودجه و اهمیت آن را بداند به نظر کافی میرسد هرچند اصلاً راضیکننده نباشد.
نیکدل میافزاید: به بحث بازگردیم عدم آگاهی از بودجه سبب میشود تا فرصتهای بسیاری از شهرستان دریغ شود بهعبارتدیگر اگر بپذیریم که بودجه هماهنگکننده و تحققبخش سیاستها در بخشهای مختلف است، عدم وجود آن نیز میتواند سیاستهای اجرایی را به محاق فروببرد. عدم مدیریت اعتبارات، عدم کنترل در هزینه و اتلاف منابع مالی و انسانی از دیگر مضرات عدم آگاهی درباره بودجهبندی و بودجهنویسی است.
بودجه چارچوبی را برای تنظیم سیاستهای دولت و سازمانها فراهم میکند و فعالیتهای مختلف برای رسیدن به اهداف توسعه و تقسیم این فعالیتها بین مجریان فعالیتها تعیین میشود
وی میگوید: بودجه مبحثی گسترده است درنتیجه باید گفت عدم اشراف به آن میتواند به عدم وجود سیاستهای روشن و منطقی همچنین برنامههای مشخص اجرایی در بخشهای دیگر منجر شود. همچنین مقایسه مستمر نتایج فعالیتهای واقعی با برنامههای از پیش تعیینشده از دیگر مزیتهای بودجه است که در فقدانش قطعاً محقق نخواهد شد و یک مجموعه را با مشکل روبرو میکند.
آگاهی الزامی است
این کارشناس اقتصاد خرد بابیان اینکه گام نخست در آگاهی ورزی درباره مقوله بودجه پذیرش اهمیت از سوی مدیران است، بیان کرد: تا زمانی که مدیران ما خود را مبرای از دانستن، یادگرفتن و تحصیل علم و آگاهی بدانند هیچچیز درست نمیشود. موضوع بعد اما استفاده از ظرفیتهای دانشگاهی، علمی، نخبگان، برنامه ریزان و ظرفیت نماینده مردم شهرستان در مجلس است که بتواند اهمیت بودجه را به آحاد مردم و سیستم مدیریتی شهرستان تبیین کند در این حوزه باید بپذیریم که عملکردمان چندان مناسب نبوده است.
نیکدل بابیان اینکه بارها سخن از ارتباط بین دانشگاه و صنعت عنوان میشود و مسئولان ما از آن صحبتهای فراوانی به میان میآورند اما کسی نمیگوید شاید ابتدا باید ارتباط بین دانشگاه و مدیران ما یا بهتر بگوییم ارتباط بین دانشگاه و سیستم اجرایی را تقویت کنیم بعد سراغ ارتباط با صنعت برویم چراکه ما در بدیهیات مدیریت هنوز در شهرستانهای شاهرود و میامی ضعف داریم.
نیاز به آموزش
یکی دیگر از کارشناسان اقتصادی که بازنشسته اقتصاد و دارایی نیز است به خبرنگار بازار میگوید: ما مدیرانی در درون استان داریم که برای معنی کردن کلمه بودجه نیازمند گوگل هستند چه برسد به اینکه بخواهند برای یک شهرستان بودجهنویسی کنند.
محمدرضا افضلی بابیان اینکه نهایت شاهکار مدیران ما امروز یادگیری بودجهنویسی است اما باز در تفسیر آن مشکلدارند. بودجه انواع تفاسیر مختلفی دارد که تفسیر تفصیلی، تفسیر آماری و ... در درون این تقسیمبندی جای میگیرند از سوی دیگر یکی از رسالتهای مسئولان ارشد استان آموزش نیروهای اداری است که در استان ما معمولاً شاهد برگزاری کارگاههای آموزی بودجهنویسی هستیم اما مدیران یا حضور پیدا نمیکنند و بجای خود معاون حتی نیروی خدماتی و راننده یا مسئول دفترشان را میفرستند که فقط بگویند فلان دستگاه اجرایی در جلسه حضور داشت و یا اصلاً در آن شرکت نمیکنند.
وی میافزاید: دو نوع اعتبار در استان وجود دارد نخست اعتبارات استانی و درون شهرستانی و .. است که میزان مشخصی از آن به هر شهرستان بسته به فاکتورهای خاصی داده میشود و یک اعتبار ملی است که آن اعتبار معمولاً بدون هیچ توضیح و تفسیری بدون قاعده بین شهرستانها توزیع میشود و در این زمینه همیشه شاهرود و میامی دچار خسران شدهاند چراکه کمترین سهم نصیبشان شده است. یکی از دلایلی که همواره این امر برای شرق استان اتفاق افتاده این است که مدیران ما به بودجه اشراف ندارند و اصلاً نمیتوانند بودجه تعریف کنند تا بتوانیم اعتبارات را جذب کنیم. درنتیجه این اعتبارات به شهرستانهای دیگر میرود.
بودجه انواع تفاسیر مختلفی دارد که تفسیر تفصیلی، تفسیر آماری و ... در درون این تقسیمبندی جای میگیرند از سوی دیگر یکی از رسالتهای مسئولان ارشد استان آموزش نیروهای اداری است
این کارشناس میگوید: در قدیم یک تقسیمبندی نادرست در استان انجام شد که شرق استان را قطب کشاورزی نامیدند درنتیجه سهم این منطقه از اعتبارات و بودجه اندک شد زیرا هرگز اعتبارات حوزه صنعتی و معدنی با اعتبارات آبیاری کشاورزی یکسان نیست. اگر ما مدیرانی داشتیم که به سیستم بودجهریزی و بودجهنویسی مسلط بودند قطعاً شاهد تعریف پروژههایی بودیم که میتوانست بخشی از اعتبارات ملی را به شرق استان بیاورد.
سرانجام یک تقسیم بندی نادرست
اگر بپذیریم که اراده دولتها در قالب بودجه محقق میشود پس گزاره عدم وجود بودجه به عدم اجرای برنامههای دولتی منجر میشود نیز باید صادق باشد. آن چیزی که امروز در استان سمنان به خصوص شرق این استان رخداده به نظر میرسد ریشه در این گزاره داشته باشد.
بودجه دارای شش مرحله است نخست پایهگذاری اهداف بودجه، تحلیل منابع در دسترس، مذاکره برای تخمین اجزا بودجه، هماهنگی و بررسی اجزا بودجه، تصویب نهایی بودجه و توزیع بودجه؛ به نظر میرسد ما در شرق استان سمنان در مرحله نخست ماندهایم و راهکار برونرفت آن آموزش جدی مفاهیم مرتبط با بودجه به مدیران است.
آموزش مدیران میتواند به آنها قدرت عمل بیشتری دهد، در شرایط کنونی که همهچیز باید با پیوست اقتصادی مطرح شود عدم اشراف به موضوعات و قوانین بودجه یک نقطهضعف بزرگ محسوب میشود که میتواند از جانب آن ضررهای کلانی به شهرستانهای استان سمنان برسد کما اینکه سابقاً مواردی از این تضرر را شاهد بودهایم.
اگر بتوانیم استعدادی که مدیران ما در تعریف بودجههای بیمطالعه دارند را به سمت درک اهمیت و یادگیری بودجهنویسی برای پروژهها سوق دهیم خواهیم توانست نتایج بهتری را از اقدامات دولتی بگیریم.
نظر شما