محمدشهاب بازار: آغاز به کار معاونت عملی و فناوری ریاست جمهوری از شروع دولت نهم کلید خورد. مساله اصلی این بود که گروه هایی در اقتصاد بودند و تمایل به خلق تکنولوژی داشتند. برای این گروه ها بانک ها نمی توانستند حمایت کننده مالی باشند چرا که بازار پول طرح های توجیهی اقتصادی در سطوح کلان و بزرگ مقیاس را بیشتر پیش می راندند. رسالت معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری آن بودکه تسهیلاتی در اختیار این گروه های کوچک که تمایل به تبدیل ایده خود به خلق تکنولوژی داشتند قرار دهد. حال آیا این حمایت درست بوده است یا خیر؟
اگر در روند اقتصاد توسعه نگاه کنیم متوجه می شویم که کشورهایی به توسعه اقتصادی رسیدند که پس از آزمون تمام استراتژی های توسعه از انتخاب انباشت سرمایه مادی انباشت ارز انباشت سرمایه فیزیکی و واردات تکنولوژی و در نهایت به خلق تکنولوژی درون زا و حمایت از آن به صورت بلاعوض اما مشروط با استفاده از ابزار سیاست پولی به صورت پایدار پرداخته اند.
به صورت طبیعی فرایند آزمون و خطا کشورهایی که به دنبال توسعه و رشد بوده اند را به این نتیجه می رساند که توسعه از رشد مجزا نیست اگر ابزار رشد اقتصادی تکیه بر این گزاره که اولین پیامد سیاست پولی مرتبط با تولید، افزایش تولید است؛ قرار بگیرد. مثال برای این کشورها، کشور چین و کشور کره جنوبی است. تایید انتخاب بسته حمایتی بلاعوض پایدار با هدف خلق تکنولوژی به شرکت ها دانش بنیان در ارتقاء عددی است که از تقسیم درآمد سرانه کشور چین بر درآمد سرانه کشورهای در حال توسعه بدست می آید.
هر زمان که تقسیم درآمد سرانه یک کشور بر درآمد سرانه کشورهای در حال توسعه به صورت ارتقاء سطح افزایش یافت میتوان بدان معنا باشد که سیاست حمایتی درست به صورت پایدار اتخاذ شده است معمولاً دولت ها در این شرایط سکوت می کنند تا مردمی که سالها عادت به نظریه تورم پولی شدند با این واقعیت که قوانین بازار وقتی مجری برای اجرا کردن نداشته باشد اجراء نمی شود، رو به رو نشده و انتظارات نامطلوب ترویج و توسعه پیدا نکند. بودجه معاونت علمی سالانه با درصدی رشد تعیین می شود. برای سال ۹۸ بودجه معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری نزدیک چهارصد میلیارد تومان بسته شد. ۴۰۰ میلیارد تومان در اختیار یک سازمان قرار می گیرد و قرار است این سازمان از شرکت های دانش بنیان حمایت کند.
صندوق نوآوری و شکوفایی موظف به حفظ جریان سه هزار میلیارد تومان است چرا که قرار نیست سالانه منبعی به این صندوق مانند آنچه به معاونت داده میشود، اختصاص پیدا کند. ماجرا آن میشود که بودجه های رایگان برای توسعه علوم چه high تکنولوژی باشد چه نباشد اختصاص می یابد و عملاً برای توسعه تجربی یا همان خلق تکنولوژی یک نهاد دیگر مانند بانک با غلظت کمتر وام دهی خود به شرکت های دانش بنیان را آغاز میکند
معاونت علمی و فناوری ۱۴ ستاد برای توسعه شرکت های دانش بنیان مانند ستاد توسعه علوم و فناوری های سلولی بنیاد، شناختی و نانو. چهار مرکز نیز در ساختار این معاونت وجود دارد: معاونت سرمایه گذاری و توسعه، معاونت نوآوری و تجاری سازی فناوری، مرکز ارتباطات و اطلاع رسانی، مرکز شرکت ها، مرکز تعاملات، مرکز طرح ها و مرکز توسعه فناوری های راهبردی. در کنار معاونت علمی فناوری ریاست جمهوری، صندوق نوآوری و شکوفایی وجود دارد. منابع این صندوق در سال ۸۹ سه هزار میلیارد تومان تعیین شد و قرار شد تمام جریان حمایت از شرکت های دانش بنیان از محل همین سه هزار میلیارد تومان در نظر گرفته شود به بیان دیگر بودجه سالانه معاونت علمی فناوری ریاست جمهوری به صورت مصرفی در مرکز های این معاونت و ستاد های این معاونت به صورت بلاعوض استفاده میشود در حالی که بار اصلی حمایت از شرکت های دانش بنیان بر عهده صندوق نوآوری و شکوفایی (با تامین مالی تقریبا هزار برابری نسبت به بودجه معاونت) قرار داده شده است.
صندوق نوآوری و شکوفایی موظف به حفظ جریان سه هزار میلیارد تومان است چرا که قرار نیست سالانه منبعی به این صندوق مانند آنچه به معاونت داده میشود، اختصاص پیدا کند. ماجرا آن میشود که بودجه های رایگان برای توسعه علوم چه high تکنولوژی باشد چه نباشد اختصاص می یابد و عملاً برای توسعه تجربی یا همان خلق تکنولوژی یک نهاد دیگر مانند بانک با غلظت کمتر وام دهی خود به شرکت های دانش بنیان را آغاز میکند.
کافی است یک شرکت دانش بنیان برای یک بار وامی از صندوق دریافت کند، اسم آن شرکت در لیست شرکت های مورد حمایت معاونت قرار می گیرد در شرایطی که شاید آن شرکت به علت روحیه کار دانش بنیان که اگر قرار باشد با بینش اقتصادی مورد حمایت قرار گیرد از بین می رود، در مضیقه برای چگونکی بازپرداخت اصل و فرع و حتی جریمه قرار بگیرد.
شواهد تجربی نیز وجود داشته است که شرکت های دانش بنیانی بوده اند که حتی ثبت اختراع بین المللی مورد تایید از کشورهایی مانند ایالات متحده دریافت کرده اند ولی در ایران به علت ساختار مافیایی حاکم بر شرکت های بزرگ مانند ذوب آهن ها و فولاد ها نتوانند محصولات خود را به فروش برسانند تا بتوانند در بازپرداخت اصل و فرع موفق شوند.
حال سوال این است این حمایت از شرکت های دانش بنیان است؟ اینکه همچنان بودجه های رایگان برای توسعه علوم نظری باشد و بودجه های دانش بنیان ها که تحقیق و توسعه تجربی است به صورت وام و غیر بلاعوض انجام بگیرد؟
آیا کشورهای چین وکره جنوبی برای تحقیق و توسعه تجربی به مثابه همین ساختار حمایتی، از این تحقیق و توسعه تجربی حمایت کرده اند؟ مساله این است که آیا ایران پس از گذشت بیش از ده سال متوجه ماهیت ایرادات خود در حمایت از تحقیق و توسعه تجربی نشده است؟ آیا کشورهای دیگر که در سکوت متوجه اشتباهات خود شده و از نظریه های انباشت سرمایه داخلی ارزی فیزیکی به حمایت از تکنولوژی و در نهایت به ماهیت درست حمایت از تکنولوژی رسیده اند نیاز به صحبت های فراوان در باب اهمیت تحقیق و توسعه تجربی و این که با تمام توان حمایت می کنیم و غیره داشتند(دولت با تمام توان از شرکت های دانش بنیان حمایت می کند: ریاست محترم جمهوری ده مهر ۹۹)؟ آیا میتوان گفت صدق اراده ها برای تحقق اهداف شاید در اصلاح فرایند ها باشد این که روزی گفته شود آنچه در ارتباط با حمایت از تولید اجرا کردیم از لحاظ ماهیتی این ایراد یا ایراد ها را داشت؟
نظر شما