تهمینه غمخوار؛ بازار: طرح راه ابریشم جدید یا ابتکار عمل «یک کمربند و یک جاده» چین (BRI) که به عنوان یک طرح سرمایهگذاری و بر مبنای واقعیت های ژئوپلیتیک و ژئواستراتژیک سازماندهی شده، با هدف توسعه دو مسیر تجاری «کمربند اقتصادی راه ابریشم» و «راه ابریشم دریایی» در هفت سال گذشته توسط چین و با تکیه بر قدرت صنعتی آن در راستای گسترش مبادلات زمینی و دریایی بین سه قاره آسیا، اروپا و آفریقا ارائه شد و اکنون در ابعاد و دامنه وسیع تری در حال گسترش است.
نشریه دیپلمات در گزارش اخیر خود در این زمینه نوشت: زمانی که جزئیات یک مشارکت ۲۵ ساله استراتژیک میان دو کشور چین و ایران مشخص و هویدا شده، دیدگاههای مختلفی از سوی کارشناسان اقتصادی دو کشور در رابطه با حضور پرنگ تر و جهش ایران در این پروژه مطرح گردیده است.
ایران به لحاظ برخورداری از موقعیت بسیار مهم ژئوپلیتیک و استراتژیک خود، از گذشته های بسیار به عنوان پل ارتباطی میان حوزه شرق و غرب و یک گذرگاه اصلی راه ابریشم قدیم در نظر گرفته شده که هم اکنون می تواند در برنامه همکاری های راهبردی جدید با چین نقش اساسی را در اجرایی کردن این طرح یک کمربند - یک جاده به عهده گیرد و حضور خود را در عرصه بین المللی پرنگ تر سازد.
ایران به لحاظ برخورداری از موقعیت بسیار مهم ژئوپلیتیک و استراتژیک خود، از گذشته های بسیار به عنوان پل ارتباطی میان حوزه شرق و غرب و یک گذرگاه اصلی راه ابریشم قدیم در نظر گرفته شه که هم اکنون می تواند در برنامه همکاری های راهبردی جدید با چین نقش اساسی را در اجرایی کردن این طرح یک کمربند - یک جاده به عهده گیرد و حضور خود را در عرصه بین المللی پرنگ تر سازد
عنوان شده که این توافق تا ارزش ۴۰۰ میلیارد دلار سرمایه گذاری را در طول ۲۵ سال در موضوعاتی از جمله ارتباطات از راه دور (۵G)، زیرساخت ها، امور بانکی و مناطق آزاد تجاری را در نظر گرفته که در رابطه با مسائل مالی، بانکی و کانال های ارتباطی نیازمند تمرکز بیشتری از سوی طرفین می باشد.
این پرسش مطرح است که برنامه همکاری راهبردی ایران و چین چه اثراتی برای پاکستان خواهد داشت؟ اینگونه بیان شده که با وجود اینکه در رابطه با انعقاد این توافق، سکوت آشکاری از طرف چینی حاکم است، اما روابط صمیمانه میان پکن و تهران و انعقاد این توافق احتمالی، تأثیرات گسترده ای در جنوب آسیا، به ویژه پاکستان به عنوان یکی از شرکای چین خواهد گذاشت به طوری که این مسئله از مهمترین موضوعات مورد توجه رسانههای پاکستان در دو ماه گذشته بوده که به طور گستردهای در مطبوعات این کشور بازتاب یافته است.
یک جاده و درهای گوناگون
در ادامه مقاله نشریه دیپلمات آمده است: کریدور اقتصادی چین پاکستان (CPEC) یکی از راهروهای تشکیل دهنده کمربند اقتصادی جاده ابریشم (SREB) است. «سی پک» بزرگترین، بلند پروازانه ترین و پیشرفته ترین بخش طرح ابتکاری «یک کمربند و یک جاده» چین است.
از زمان راه اندازی رسمی آن در سال ۲۰۱۵، پروژه سی پک سعی کرده تا نیازهای زیرساختی طولانی مدت را پاکستان به ویژه کمبود برق را در این کشور برطرف سازد و در حالی که طی پنج سال گذشته، چین بودجه ساخت جاده های متعددی در این کشور را تأمین کرده است، شرکت های دولتی چینی (SOE) به تاسیس نیروگاه های برق پرداخته اند.
این پروژه همچنین، در طولانی مدت، شبکه ای از جاده ها، خطوط لوله و خطوط ریلی شهر بندری گوادر در استان بلوچستان پاکستان را به منطقه سین کیانگ در غرب چین متصل می کند و راه های جدیدی را برای تجارت باز خواهد کرد. در این میان، توسعه زیرساخت های حمل و نقل نیز یک چالش جدی است، زیرا این مسیر از بین پر توریست ترین مناطق جهان عبور می کند.
در حالی که هر دو کشور چین و پاکستان، سی پک را به عنوان یک بسته سرمایه گذاری برد-برد تنظیم کرده اند، اما موقعیت ژئوپلیتیک آن نقش پررنگ تری از آنچه هر یک از طرفین اعتراف می کنند، دارد.
نیازهای انرژی چین به سرعت در حال رشد است و سیاست گذاران چینی از توانایی نیروی دریایی ایالات متحده در ایجاد اختلال در تأمین نفت از خاورمیانه هراس دارند. بنابراین، چنین اختلالاتی می تواند تأثیر مخربی بر اقتصاد چین که به واردات انرژی وابسته است، داشته باشد.
نیازهای انرژی چین به سرعت در حال رشد است و سیاست گذاران چینی از توانایی نیروی دریایی ایالات متحده در ایجاد اختلال در تأمین نفت از خاورمیانه می هراس دارند. بنابراین، چنین اختلالاتی می تواند تأثیر مخربی بر اقتصاد چین که به واردات انرژی وابسته است، داشته باشد
تنش های اخیر بین ایالات متحده و چین اهمیت توسعه یک مسیر جایگزین را علیرغم هزینه های قابل توجه بالاتر برای چنین تعهدی، بیشتر کرده است.
هندی ها تحت فشار رشد سی پک؛ محدود شدن بودجه هند در پروژه بندر چابهار
حضور هندی ها در بندر چابهار که در فاصله ۱۷۰ کیلومتری بندر گوادر پاکستان قرار دارد، فرصتی را برای قطع رشته مروارید چین از جنوب شرقی آسیا تا خاورمیانه فراهم کرده و فضای کمی برای رشد به سی پک داده است.
با این حال، توافق پیشنهادی چین و ایران و خروج هند از یک پروژه راه آهن چابهار، موقعیت استراتژیک هند را به اتمام رسانده است.
بدون چابهار، هند اهرم اصلی نفوذ خود را در افغانستان و آسیای میانه از دست می دهد. از لاداخ تا ایران، هند منافع استراتژیک خود را در محاصره می بیند. این تحولات بدون شک به نفع پاکستان است.
با این حال و با وجود آن که بی شک ابتکار کمربند - جاده و کریدور اقتصادی چین و پاکستان، بسترهای مساعدی را برای توسعه همکاریهای منطقهای فراهم خواهد کرد. پیوستن ایران به پروژه سی پک، پاکستان را به یک مرکز تجاری و لجستیکی تبدیل نخواهد کرد، بلکه چین را با خاورمیانه، ترکیه و اروپا متصل می کند.
روابط نامتقارن چین و پاکستان؛ سی پک و پویایی متحول
مانند روابط ایران با چین، روابط چین و پاکستان عمیقا نامتقارن بوده و پروژه سی پک نشانگر این عدم تقارن است. با این حال، توافق چین و ایران ممکن است به تعادل این روابط کمک کند.
در حالی که عبور از موانع طبیعی گسترش تجارت در مسیر سی پک به عنوان یک چالش باقی مانده است، اما این سناریو در حال تکامل می تواند پاکستان را به مجرایی برای انتقال نفت و گاز ایران به چین تبدیل کند که احتمالاً در مسیر خط لوله بلوچستان به سین کیانگ قرار دارد. اما اینکه آیا پاکستان می تواند از این وضعیت واسطه ای برای تقویت اهرم استراتژیک و مذاکره مجدد در مورد برخی از شرایط سی پک استفاده کند، باید منتظر ماند.
طی دو سال گذشته، عدم اطمینان سیاسی، ریاضت اقتصادی تحمیل شده از سوی صندوق بین المللی پول و نگرانی ها درباره افزایش کسری حساب جاری پاکستان، رشد ایجاد پروژه کریدور اقتصادی چین و پاکستان را افزایش داده، به طوری که به طور علنی، هر دو طرف پیشرفت قابل توجهی را که حاصل شده برجسته کرده و عمران خان نخست وزیر اخیراً وعده داده که به هر قیمتی سی پک را تکمیل خواهد کرد.
در طول ماه گذشته، فعالیت های زیادی در این پروژه اقتصادی انجام شده و توافق نامه های مربوط به دو پروژه برق آبی که متوقف شده بود، به امضا رسیده است. اما با وجود پیشرفت، عوامل تحریک کننده قابل توجهی وجود دارد که توافق ایران و چین، از لحاظ تئوری، می تواند اهرم فشار بیشتری در مذاکرات طرفین برای پیشبرد بهتر پروژه برای پاکستان فراهم کند.
بر اساس گزارش میدل ایست نیوز، معامله چین و ایران یک مشارکت طبیعی برای همه طرفها است: چین منابع انرزی را از ایران تأمین می کند، ایران به منابع مالی دسترسی پیدا می کند و پاکستان می تواند به قطب ترانزیت تجارت و تأمین انرژی چین در خاورمیانه تبدیل شود.
اما همچنان این مسائل باقی است که آیا پاکستان می تواند از این شرایط استفاده کند و از موقعیت مطلوب خود که چین و ایران را به هم پیوند می دهد، برای تحریک سرمایه گذاری اضافی چین، با شرایط مناسب تر بهره مند شود یا نه. اگر پاکستان بتواند از موقعیت استراتژیک خود برای تبدیل شدن به ارتباط اقتصادی با استانهای غربی چین استفاده کند، جواب مثبت خواهد بود.
در مجموع می توان گفت پاکستان تحولات مربوط به تهران و پکن را به عنوان فرصتی برای ایجاد روابط عمیقتر خود با ایران در نظر می گیرد و هر چند این روابط در طول تاریخ عمدتاً به دلیل نزدیکی مناسبات اسلامآباد با برخی کشورهای عرب حوزه خلیج فارس تحت الشعاع قرار گرفته، اما پاکستان تلاش کرده تا روابط دوجانبه با ایران را طی چند سال گذشته به تعادل رسانده و آن را اصلاح کند.
نظر شما