بازار؛ گروه بین الملل: نتایج اولیه نخستین دور از انتخابات پارلمانی فرانسه در حالی روز دوشنبه اعلام شده که حزب راست افراطی «اجتماع ملی» به رهبری مارین لوپن و ژردن باردلا موفق به کسب ۳۴ درصد آرا شده و این در حالیست که حزب میانه روی «با هم برای جمهوری» به رهبری امانوئل مکرون رئیس جمهوری فرانسه، تنها ۲۱ درصد آراء انتخاباتی را کسب کرد. نکته مهم اینجاست که حزب رئیس جمهوری فرانسه حتی از کسب رتبه دومی انتخابات نیز باز مانده و ائتلاف احزاب چپ با کسب ۲۹ درصد آراء پس از راست افراطی، بیشترین تعداد آراء را به خود تخصیص داده اند.
اقبال بلند افراطی ها و تغییرات احتمالی در سیاست خارجی اتحادیه اروپا
نکته قابل تامل در خصوص این انتخابات و نتایج آن اینکه دو طیف افراطی فعال در انتخابات (چپ افراطی و راست افراطی) از بیشترین میزان هواداری در میان مردم برخوردار شده اند. هرچند این موضوع را نمیتوان به عنوان پدیده ای نادر قلمداد کرد؛ چراکه راستگرایان افراطی در حال حاضر، سکان قدرت در ایتالیا را از اکتبر ۲۰۲۲ نیز به دست گرفته و در دیگر کشورهای اروپایی همچون آلمان، اتریش و دانمارک نیز خطر ظهور راستگرایان بیش از هر زمان دیگری است.
مارین لوپن در جریان رقابت انتخاباتی خود با امانوئل مکرون، از ایده برگزیت بریتانیا برای خروج از اتحادیه اروپا دفاع کرده و خواستار رویدادی مشابه در فرانسه شده بود؛ موضوعی که در آن زمان به «فرگزیت» مشهور شد.
مساله اصلی اینجاست که اساسا نگاه احزاب راستگرای افراطی معمولا به مسائلی چون ملی گرایی و فاصله گرفتن از مکانیزم های بین المللی حاصل از فرآیند جهانی شدن معطوف است. این موضوع می تواند تاثیر به سزایی در تنظیم روابط میان اعضای مهم اتحادیه اروپا با سایر کشورهای جهان بر جای بگذارد. آنچه راست های افراطی در سیاتس خارجی دنبال می کنند، کسب منافع حداکثری در سیاست خارجی برای کشور خود و فاصله گرفتن از پرداخت هزینه های پیمان های اشتراکی همچون ناتو است؛ چراکه درست همانند دونالد ترامپ، راستگرایان افراطی نیز معتقدند که نباید هزینه کشورهای ضعیف تر همچون اعضای شرقی اتحادیه اروپا را به بهای حفظ یک مکانیسم دسته جمعی پرداخت کرد. همه گیری راستگرایی افراطی البته می تواند در صورت اوج گرفتن خود منجر به تزلزل اصل و ماهیت اتحادیه اروپا شود. به عنوان مثال، مارین لوپن در جریان رقابت انتخاباتی خود با امانوئل مکرون، از ایده برگزیت بریتانیا برای خروج از اتحادیه اروپا دفاع کرده و خواستار رویدادی مشابه در فرانسه شده بود؛ موضوعی که در آن زمان به «فرگزیت» مشهور شد.
راستگرایان افراطی و مساله ایران
اما آنچه از ظهور و نبوغ راستگرایان افراطی اروپا به ما مربوط می شود، مساله نگاه آنها به سیاست خارجی است؛ نگاهی که قطعا سختگیرانه تر و منفعت طلبانه تر از افرادی همچون امانوئل مکرون، آنگلا مرکل و جو بایدن خواهد بود. اغلب راستگرایان در حوزه سیاست خارجی، به صورت فردی عمل کرده و اعتقاد چندانی به مکانیزم هایی چون ۵+۱ نداشته و درست مانند دولت بوریس جانسون در بریتانیا، ترجیح می دهند چارچوب های سیاست خارجی خود را در داخل تنظیم نمایند و نه در قالب های دسته جمعی همچون اتحادیه اروپا.
مشکل اینجاست که در صورت ظهور رهبران راستگرای بیشتر به قدرت، روند مذاکرات احتمالی میان تهران و غرب بسیار پیچیده تر از گذشته خواهد شد.
به احتمال زیاد، نتیجه چنین عملکردی، درست مشابه اقدام دونالد ترامپ در خروج یکجانبه از برجام و پیش گرفتن سیاست خارجی مستقل و انفرادی در برابر ایران خواهد بود. هرچند، الزاما این به معنای وخیم تر شدن روابط تهران و غرب نخواهد بود، اما مشکل اینجاست که در صورت ظهور رهبران راستگرای بیشتر به قدرت، روند مذاکرات احتمالی میان تهران و غرب بسیار پیچیده تر از گذشته خواهد شد. چراکه هر یک از آنها علاوه بر چارچوب عمومی تشکیل دهنده ارزش های مشترک غرب، شرایطی اختصاصی برای توافق با ایران خواهند داشت. این همان مشکلی است که در دوران ریاست جمهوری ترامپ و نیز با آن مواجه شدیم و نهایتا منجر به شکست توافق میان تهران و غرب شد.
اما نکته دوم در خصوص هم پیمانان سیاسی - تجاری ایران به ویژه چین و روسیه خواهد بود که می تواند وضع را دشوارتر از شرایط فعلی نماید. برای درک بهتر این موضوع، بهتر است تحریم های اعمال شده از سوی دولت ترامپ علیه برخی شرکت های چینی همچون هوآوی، تیک تاک و یا وضع تعرفه های تجاری سنگین برای واردات کالاهای چینی اشاره کرد که منجر به کاهش حمایت چین از ایران در محیط بین الملل نیز شد.
لوپن نیز روز جمعه هفته گذشته، در جریان سخنرانی انتخاباتی خود، به حمایت قاطع از تل آویو در جریان جنگ غزه پرداخت که همین موضوع، می تواند عمق اختلاف راهبردی در سیاست خارجی حمهوری اسلامی ایران با راستگرایان افراطی در غرب را به خوبی نمایان سازد.
اما به عنوان نکته آخر نیز باید به این موضوع اشاره کرد که اساسا راستگرایان افراطی با توجه به نگاه ماتریالیستی و اقتصاد محور خود، روابط خوبی با رژیم صهیونیستی داشته و در مقابل، اعتقاد چندانی به تشکیل دولت مستقل فلسطین و یا اهمیت وقایع جنگی ناگوار در غزه ندارند. همانطور که پیشتر نیز اشاره شد، نگاه راستگرایان افراطی در سیاست خارجی عمدتا معطوف به داخل است و نه مواردی چون نقض حقوق بشر. به طور قطع، راستگرایان افراطی چون مارین لوپن و بنیامین نتانیاهو زبان یکدیگر را بهتر متوجه می شوند. علاوه بر اینکه دونالد ترامپ در جریان مناظره انتخاباتی خود با بایدن تمام قد پای اقدامات اسرائیل ایستاده و گفت که حماس باید به طور کامل نابود شود، لوپن نیز روز جمعه هفته گذشته، در جریان سخنرانی انتخاباتی خود، به حمایت قاطع از تل آویو در جریان جنگ غزه پرداخت که همین موضوع، می تواند عمق اختلاف راهبردی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران با راستگرایان افراطی در غرب را به خوبی نمایان سازد.
نظر شما