بازار؛ امید مستوفی راد: حیاس حسینی متولد ۱۳۵۷ کرمانشاه فارغ التحصیل رشته شیشه گری علمی و آزمایشگاهی است. مدرک درجه یک هنری از وزارت میراث فرهنگی دارد. دوره طراحی فیگوراتیو را در باکو ومجسمه سازی را در آکادمی هنر آذربایجان گذرانده است. دوره های شیشه گری حرارت مستقیم و تکنیکهای نوین آن را زیر نظر اساتید بین المللی فرا گرفته است.
وی در ساخت نئون که امروزه در هنر معاصر جایگاه ویژه ای دارد و شاخه ای از شیشه گری می باشد تبحر دارد. آثار وی در نمایشگاههای متعددی از کشورهای جهان و ایران به نمایش گذاشته شده و همچنین در رویدادها و سمینارهای زیادی تحت عناوین هنرمند شیشه، داور، و دبیر علمی نمایشگاههای مرتبط با این حوزه حضور موثر داشته است. گفتگوی اختصاصی بازار با وی را در خصوص هنر شیشه گری در ایران و جهان میخوانیم:
از آخرین دستاوردهای جهانی در حوزه شیشه برایمان بگویید؟
شیشه را میتوانیم در دو حوزه صنعت و هنر به آن بپردازیم در حوزه صنعت امروز ما با شیشه هایی مواجه هستیم که اصطلاحا به آنها شیشه های هوشمند گفته می شود شیشه هایی که میتوانند در طول روز گرمای خورشید را بگیرند و نگه دارند و شب گرما را به داخل منازل یا ساختمانها بتابانند یا شیشه های کوتینگ که آب روی آنها نمی لغزد و به راحتی تمیز میشوند و یا شیشه هایی که با ضربه های بسیار شدید به هیچ وجه نمی شکنند.
اما در بخش کاربردهای هنری شیشه بعد از سال ۱۹۶۰ اتفاقات زیادی افتاد بعد از به راه افتادن جنبش های استودیویی هنرمندان این رشته نگاه دیگری به این متریال کردند و دیگر وقت و انرژی شان را برای تولید ظروف و محصولات خانگی بکار نبردند و به دنبال فرم برای بیان رفتار و تفکراتشان رفتند و آثار بسیار زیبای هنری هم خلق کردند در حال حاضر نیز رویدادهای زیادی در سراسر جهان با موضوع شیشه و هنر برگزار میشود که قابلیت های این متریال را به نمایش میگذارد.
از کیفیت مواد اولیه شیشه در ایران بگویید وضعیت زیر ساختها در این حوزه چگونه است؟
به جرات میتوانم بگویم که ما بهترین مواد اولیه شیشه را در ایران داریم مثل سیلیس یا آدولومیت و سایر مواد دیگر. اما میدانید که این مواد مستقیم وارد کارخانه نمشوند ابتدا باید به آزمایشگاه برای پالایش و جداسازی و سپس به کارخانه برای تولید قالبهای شیشه بروند. اما نکته اینجاست که این پالایش به درستی انجام نمی شود یا خیلی علمی و به روز نیست به همین خاطر شیشه هایی که در حوزه هنر و صنایع دستی داریم کیفیت خوب و مطلوبی ندارند و آثاری که تولید میشود یا حباب دارند یا کدر هستند ویا نمیشود آنها را خوب پرداخت کرد. در واقع ما در بخش طراحی شیشه هم مشکلات اساسی و پایه ای داریم و نتوانسته ایم پا به پای کشورهای دنیا حرکت کنیم و علم را در این هنر دخیل نماییم. هنر شیشه نیازمند طراح و تئوریسین و مرکز کنترل کیفیت است این رشته نیازمند یک پشتوانه فکری است فقط یک کاغذ، قلم و طراحی ساده نمیتواند باشد ما حتی در ایران یک مدرسه شیشه نداریم که بتواند در آینده موجب تحول در این حوزه شود و زیر ساختهای ما بسیار کهنه و قدیمی است و اغلب کارگاههای شیشه هم اغلبشان در اطراف تهران و دور از دسترس هستند که بیشترشان کارگرهای ساده ای هستند که چیزی از مواد اولیه و شگفتی های این متریال نمیدانند.
وضعیت تامین مواد اولیه شیشه در ایران به چه صورت است آیا صرفه اقتصادی برای تولید کننده دارد؟
ما درایران همه چیز را ارزان استفاده میکنیم چه گاز یا انرژی، و چه مواد اولیه که همان سنگهای شیشه است. اما نکته اینجاست که محصول یا کالای فرهنگی که تولید میشود دارای شاخص های لازم نیست برای همین به قیمت پایینی به بازار عرضه میشود. در همه دنبا شما باید برای تولید یک محصول شیشه ای فقط ۱۰ درصد انرژی مصرف کنید اما در ایران چون این استاندارد وجود ندارد حتی تا ۴۰ درصد نیز انرژی مصرف میشود ضمن اینکه اغلب شیشه گرهای ایرانی معترضند که هزینه گاز مصرفی ما زیاد است و این برای ما به صرفه نیست اما هیچ وقت از خود نمی پرسند که آیا با این مصرف انرژی توانسته ایم محصولی را تولید کنیم که با استانداردهای جهانی برابری کند یا نزدیک به آن باشد. متاسفانه ما چون در این زمینه موفق نبوده ایم مشکلات را گردن مواد اولیه، هزینه و انرژی می اندازیم.
چرا ما در ایران به نسبت سایر کشورهای دنیا از نوآوری و خلاقیت در این عرصه بی بهره ایم؟
در همه دنیا آموزش در این عرصه را از پایه شروع کرده اند طراحان و علاقمندان را از سنین پایین وارد این حوزه کرده اند و چون ما در کشورمان این کارها را نکرده ایم طبیعی است که از سنین بالا نمیشود دگرگونی ایجاد کرد و نیاز به ایجاد زیر ساختهای طولانی و زمانبر دارد که یکی از آنها همانطور که گفتم تاسیس مدرسه شیشه در ایران است. در حال حاضردانشجویانی هم که در دانشگاه های ایران مشغول یادگیری و آموزش هستند تجهیزات و ابزارهای کامل را در دانشگاهشان ندارند ضمن اینکه اغلب دروس آنها تئوری است تا عملی و کارگاهی.
چالش های پیش روی افرادی که میخواهند در آینده وارد این حرفه شوند چیست؟
چالش ها که فراوانند شما زمانی که زیر ساخت لازم، دغدغه و یا بستر مناسب را ندارید قطعا جرات ورود به دنیای این رشته را هم پیدا نمیکنید این چالشهایی که میگویم یک شبه یا یکماهه و یک ساله قابل حل شدن نیست نیاز به زمان و مدیریت هدایت شده از طرف دلسوزان این رشته و همچنین دولتمردان دارد تغییر هم مستلزم خیلی از چالش ها است مثلا اینکه ابتدا باید بپذیریم که خیلی از مسیرها را اشتباه آمده ایم و یا باید از اول شروع کنیم یا اینکه یک چیزهایی را باید دور بریزیم و یک چیزهایی را باید نگه داریم این تغییرات دردناک است و آیا جامعه میتواند اینها را بپذیرد؟ این تغییرات و این بازنگری ها نیازمند داشتن یک پتانسیل قوی و یک پشتکار است که مطمئن هستم روزی تحقق خواهد یافت.
آیا انجمن یا تشکلهایی در این حوزه برای ترویج این هنر-صنعت در کشور وجود دارد؟
ما ۴۵ سال پیش اولین موزه آبگینه را داشته ایم که شاید در خاورمیانه منحصر بفرد است و جزو موزه های سرآمد آبگینه و سفالینه های ایران است اما جالب است که هنوز هیچ تشکل، انجمن و یا جنبشی در این زمینه نداریم حتی یک رویداد یا فستیوال در این خصوص وجود ندارد بیشتر نمایشگاههایی هم که برگزار میشود برای فروش هستند تا اینکه بخواهند به طرز فکر، طراحی محصول و یا نوآوری بیندیشند، البته دولت تا حدودی در این موضوع سرمایه گذاری کرده اما ما باید بعنوان یک کنشگر بخواهیم که این سرمایه گذاری ها در یک جا یا مکان مشخصی بتواند ظهور و بروز پیدا کند.
نظر شما