بازار؛ گروه بین الملل: در هفته گذشته «رئیس جمهوری خودخوانده قرهباغ فرمان انحلال همه نهادهای دولتی را امضا کرده است». جداییطلبان ارمنی در قرهباغ کوهستانی حذف دولت خودخوانده در خاک جمهوری آذربایجان را اعلام کردهاند و ساختارهای جداییطلب حداکثر تا اول ژانویه ۲۰۲۴ منحل خواهد شد. به گفته باکو، در نتیجه «اقدامات ضدتروریستی» انجام شده توسط نیروهای مسلح جمهوری آذربایجان در تاریخ ۱۹ تا ۲۰ سپتامبر (۲۸ و ۲۹ شهریور)، حاکمیت جمهوری آذربایجان به طور کامل احیا شد. وزارت دفاع جمهوری آذربایجان چهارشنبه اعلام کرد ۱۹۲ نظامی این کشور در جریان عملیات ضد تروریستی اخیر در منطقه قرهباغ کوهستانی کشته شدند. وزیر خارجه ارمنستان هم در نشست اخیر شورای امنیت سازمان ملل متحد درباره وضعیت قرهباغ، از کشته شدن بیش از ۲۰۰ نفر در پی عملیات جمهوری آذربایجان در قرهباغ خبر داد.
پیچیدگی قفقاز
آنچه اوضاع قفقاز را پیچیدهتر میکند این است که بحران آذربایجان و ارمنستان با مناقشات چند وجهی آن، مورد توجه تعدادی از قدرتهای منطقهای و بینالمللی از جمله روسیه، ترکیه، ایران، اتحادیه اروپا و آمریکا قرار گرفته است. هر یک از این قدرتها برداشت خاصی را از منافع خود در رابطه با آذربایجان و ارمنستان و پیامدهای احتمالی آنها از شعلهور کردن جنگ بین دو کشور و یا حل مسالمتآمیز اختلاف دارند.
این پیچیدگی ناشی از همپوشانی مرزهای آذربایجان و ارمنستان به دهه ۱۹۳۰ دوران شوروی و به مجموعه اقداماتی که رژیم استالینیستی با هدف حل مسئله ملی در جمهوریهای اتحاد جماهیر شوروی دنبال کرد، بازمیگردد. در پایان دهه ۱۹۸۰، زمانی که اتحاد جماهیر شوروی شروع به فروپاشی کرد، آذربایجان با اقدام مسلحانه در منطقه قره باغ با اکثریت ارمنی و حمایت ایروان مواجه شد. به محض پایان جنگ بر سر سرنوشت قره باغ در سال ۱۹۹۴، ارمنستان با حمایت روسیه کنترل خود را نه تنها بر قره باغ، بلکه بر منطقه وسیعی از اراضی اکثریت آذربایجان را تشدید کرد که بالغ بر ۲۰ درصد مساحت جمهوری آذربایجان میشد.
جنگ در اوایل دهه نود، دو کشور همسایه را در مسیر طولانی درگیری و جنگ قرار داد و تا زمانی که دوباره شعله ور شد، فروکش نکرد. در پاییز ۲۰۲۰، پس از سالها آمادگی، نیروهای مسلح آذربایجان برای آزادسازی اراضی اشغالی از ارمنستان جنگ را آغاز کرد. آذربایجان به دلیل روابط دوستانه خود با اسرائیل، حمایت تسلیحاتی آن را داشت، اما عامل تعیین کننده در جنگ ۲۰۲۰ مطمئناً حمایت ترکیه بود که با سلاحهای با کیفیت، از جمله پهپادها، آموزش و مشاوران نظامی قابل مشاهده بود. در نتییجه، آذربایجان پس از شش هفته جنگ شکست سنگینی به ارمنستان وارد و بیشتر اراضی اشغال شده راپس گرفت و نیروهای ارمنی را به آن سوی مرز راند. حالا پس از جنگ دوم قره باغ در سال ۲۰۲۰، باکو با حمله به قره باغ توانست آن را تصرف و دولت خودخوانده را منحل کند.
تنش منطقهای تهران-آنکارا
افتتاح کریدور زنگزور در قالب راه آهنی که باکو را در دریای خزر به نخجوان و سپس به قارص در شمال شرقی ترکیه متصل میکند، منجر به فعال شدن کریدور میانی میشود. چین به عنوان یکی از پروژههای «کمربند و جاده» قصد دارد مسیر زمینی-دریایی ایجاد کند که آسیای شرقی و اروپای غربی را از طریق آسیای مرکزی، قفقاز و ترکیه به یکدیگر متصل کند. این کریدور همچنین مسیری مستقیم بین ترکیه و تمامی جمهوریهای ترک زبان، از آذربایجان تا قرقیزستان، بدون نیاز به عبور از شمال ایران را فراهم میکند.
ترکیه به نقش خود در راههای ارتباطی شرق و غرب، چه راههای مبادلات تجاری و اقتصادی و چه راههای انتقال انرژی، اهمیت زیادی قائل است. ترکیه در اجلاس اخیر گروه ۲۰ که در دهلی پایتخت هند برگزار شد، و ایالات متحده از توافق هند و عربستان سعودی برای باز کردن مسیر دریایی به خشکی از سواحل هند تا مدیترانه خبر داد، به شدت ناخرسند شد. رئیس جمهور ترکیه درباره پروژه جاده هند-خاورمیانه-اروپا گفت: بدون ترکیه، کریدوری که شرق و غرب را به هم پیوند میدهد وجود نخواهد داشت.
در واقع، ترکیه با آذربایجان متحد و به آن کمک کرد تا در منطقه تسلط نظامی پیدا کند. بنابراین، تحولات قفقاز جنوبی راه را برای گسترش بیشتر نفوذ ترکیه در منطقه آسیای مرکزی هموار می کند. این پیشرفت ترکیه تا حد زیادی به ضرر ایران تمام شد که نقش آن در آسیای مرکزی و قفقاز به دلیل عوامل متعددی از جمله هژمونی روسیه محدود بود
ترکها معتقدند که پس از عدم فعالیت کافی پروژه ایران و روسیه برای ایجاد کریدور شمال-جنوب، کریدور میانی از زنگزور و مسیر توسعه عراق از بصره - مرسین فرصتی مناسب ایجاد میکند. از سوی دیگر، ایران افتتاح کریدور زنگزور را تلاش ترکیه و آذربایجان برای حذف کامل آن از راههای ارتباطی بین دو منطقه حیاتی اقتصادی جهان میداند که خط ارتباطی آن را از ارمنستان و قفقاز جدا و ارتباط بین ترکیه و جهان موسوم به ترک در قفقاز و آسیای مرکزی را تقویت میکند. در نهایت، ترکیه با وجود روابط با ایران، یکی از اعضای ناتو و یک رقیب منطقهای است که نادیده گرفتن آن دشوار است.
در واقع، ترکیه با جمهوری آذربایجان متحد اسا و به آن کمک کرد تا در منطقه خود تسلط نظامی نسبی پیدا کند. بنابراین، تحولات قفقاز جنوبی راه را برای گسترش بیشتر نفوذ ترکیه در منطقه آسیای مرکزی هموار می کند. این پیشرفت ترکیه تا به نفع ایران تمام نبود که نقش آن در آسیای مرکزی و قفقاز به دلیل عوامل متعددی از جمله هژمونی روسیه محدود بود.
جمهوری آذربایجان با پیروزی نظامی خود در جنگ دوم قره باغ در سال ۲۰۲۰، اتحاد سیاسی-نظامی خود با ترکیه را در سال ۲۰۲۱ تقویت کرد و تقلا کرد تا نقش ایران را در امور منطقه را به شدت کاهش دهد. با وجود این، ایران همچنان به عنوان یک بازیگر پیشرو در منطقه باقی مانده و به همین دلیل ترکیه با حفظ روابط نسبتا دوستانه و روابط تجاری با ایران، رویکرد متعادلی را در قبال ایران اتخاذ کرده است. بطوریکه، رجب طیب اردوغان رئیس جمهور ترکیه در سفر رسمی خود به ایران در سال ۲۰۲۲ متعهد شد تجارت دوجانبه بین دو کشور را به ۳۰ میلیارد دلار در سال افزایش دهد.
چرخش ترکیه به آسیای مرکزی و قفقاز جنوبی به ستون اصلی استراتژی بلندپروازانه سیاست خارجی اردوغان تبدیل و پس از انتخاب مجدد وی تقویت شده است. اردوغان پس از انتخاب برای یک دوره دیگر، دولت خود را تغییر و گامهای مشخصی برای تقویت روابط با همسایگان ترکیه از جمله ایران برداشت. به این ترتیب، هاکان فیدان، وزیر امور خارجه ترکیه در سوم سپتامبر برای اولین بار به ایران سفر کرد و دیداری دوجانبه با ابراهیم رئیسی رئیس جمهور ایران داشت که بارها بر عواقب جدی حضور طرفهای خارجی" در منطقه قفقاز به ویژه اسرائیل تاکید کرد.
نقش «میانجی صلح» ایران را قادر میسازد تا تنش ها با آذربایجان را کاهش، رابطه نزدیک با ارمنستان را نگه دارد، روابط اقتصادی با ترکیه را حفظ کرده و گسترش دهد، در نتیجه نفوذ کافی را در منطقه حیاتی قفقاز جنوبی برای حفاظت از منافع اصلی خود حفظ کند
اما برای ایران، امنیت مرزها با جمهوری آذربایجان یک موضوع بسیار مهم است و هر نوع فعالیت نظامی خارجی در این منطقه را تهدیدی بزرگ میداند. بهویژه اگر ترکیه، یکی از اعضای سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) در آن دخالت داشته باشد. در مقابل، ایران آنکارا را شریک مناسبی برای کاهش انزوای بین المللی خود میداند. بنابراین، ایران احتمالاً به مهارتهای دیپلماتیک خود برای مدیریت رقابت ضمنی خود با ترکیه و تقویت نقش خود بهعنوان «میانجی» در پی عدم اطمینان ادامهدار در مذاکرات صلح بین آذربایجان و ارمنستان، تکیه خواهد کرد. در عین اینکه ایران خطوط قرمز خود را به طرف مقابل منتقل کرده است.
نقش «میانجی صلح» ایران را قادر میسازد تا تنش ها با آذربایجان را کاهش، رابطه نزدیک با ارمنستان را نگه دارد، روابط اقتصادی با ترکیه را حفظ کرده و گسترش دهد، در نتیجه نفوذ کافی را در منطقه حیاتی قفقاز جنوبی برای حفاظت از منافع اصلی خود حفظ کند.
انفعال مسکو
در چند سال گذشته، روسیه پس از از دست دادن نفوذ خود در گرجستان، توجه بیشتری به ارمنستان و آذربایجان داشته است. اهمیت ژئوپلیتیکی ارمنستان و آذربایجان پس از جنگ اوکراین حیاتیتر شده است. اعتقاد بر این است که این موضوع مسکو را بر آن داشت تا سیاست متعادلتری را در روابط خود با باکو و ایروان اتخاذ کند. دولتهای متوالی ارمنستان، از زمان فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در سال ۱۹۹۱، روسیه را نزدیکترین متحد، چتر حفاظتی و پناهگاه امن میدانستند. در واقع، ظهور ناسیونالیسم ارمنی در پایان قرن نوزدهم ارتباط نزدیکی با روسیه تزاری داشت.
روسیه در دور اول جنگ از ارمنستان حمایت محسوسی داشت و دو پایگاه نظامی در خاک ارمنستان ایجاد کرد. بر خلاف آذربایجان، ارمنستان به معاهده امنیت جمعی ملحق شده که مبتنی بر قدرت روسیه است. با این حال، از زمان روی کار آمدن پاشینیان در ارمنستان، تمایل آشکاری برای برقراری روابط گرمتر با قدرتهای غربی، بهویژه ایالات متحده و فرانسه نشان داده و احتمالاً به دنبال تقویت اقتصاد ارمنستان و یافتن جایگزینهایی برای روسیه است.
با وجود نقش عمده روسیه در دستیابی به توافق آتش بس و حمایت روسیه از منطقه قره باغ و به تعویق انداختن حل و فصل آینده آن تا اجماع مذاکره باکو و ایروان، ارمنستان نتوانست ناامیدی خود را از اتحاد با روسیه پنهان کند. در ماههای قبل، پاشینیان بارها از روسیه و موضع آن در قبال کشورش انتقاد کرد و صراحتاً گفت: ارمنستان از گذاشتن تمام گزینههای خود در سبد روسیه، اشتباه کرد.
در ۷ سپتامبر ۲۰۲۳، دولت پاشینیان از برگزاری رزمایش مشترک بین نیروهای ارمنی و نیروهای آمریکایی در نزدیکی ایروان خبر داد که از ۱۱ تا ۲۰ سپتامبر ادامه داشت. هنوز مشخص نیست که ایروان با این نزدیکی صریح به ایالات متحده آمریکا چه نیتی دارد. زیرا واقعیتهای ژئوپلیتیکی اجازه مداخله نظامی ایالات متحده را در قفقاز جنوبی نمیدهد.
در سال ۲۰۰۸، زمانی که گرجستان در معرض حمله گسترده روسیه قرار گرفت، با وجود اینکه گرجستان مشرف به دریای سیاه بود، واشنگتن نتوانست دست یاری به سوی گرجستان دراز کند. حقیقت نیات پاشینیان هرچه که باشد، اعلام مانور مشترک با آمریکاییها چیزی جز واکنش خشمگینانه در مسکو نداشت.
نظر شما