بازار؛ گروه بین الملل: مرکز سیاست توسعه و امنیت (ISDP)؛ یک موسسه سیاسی و پژوهشی غیرانتفاعی و غیر حزبی در استکهلم، به تازگی مقاله ای تحت عنوان «استراتژی آزاد و باز ایندو_پاسیفیک ژاپن؛ پیوند با ایران» منتشر کرده است. نویسنده این مقاله «جواد حیران نیا» مدیر گروه مطالعات خلیج فارس در مرکز تحقیقات علمی و مطالعات استراتژیک خاورمیانه در ایران است. در ادامه ترجمه مقاله را می خوانیم.
مقدمه
ایران و ژاپن با توجه به ایدئولوژی حاکم بر دو کشور، از نظر نوع نگاه به نظام بین الملل دیدگاه های متفاوت و در برخی موارد متضاد دارند. پس از پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷، ایران سیاست «نه شرقی، نه غربی» و عدم تعهد را دنبال کرد که با توجه به سیاست خارجی تجدیدنظرطلبانه، این سیاست با نظم بین المللی مستقر و نظام لیبرال دارای تضاد ایدئولوژیک و عقیدتی بود. بر همین اساس، نوک پیکان این سیاست را آمریکاستیزی تعریف کرده است.
در عین حال، ژاپن یکی از بازیگران اصلی نظم لیبرال و متحد مهم ایالات متحده در نظام بین الملل است. از این رو، ژاپن نگران گسترش همکاری های ایران با چین و همکاری نظامی با کره شمالی است. ژاپن همچنین نسبت به سیاست های منطقه ای ایران به ویژه بی ثباتی منطقه خلیج فارس ابراز نگرانی کرده است. امنیت، ترانزیت و تامین امنیت دریایی در خلیج فارس یکی از دغدغه های اصلی ژاپن در این منطقه است. اولین استراتژی امنیت ملی ژاپن که در دسامبر ۲۰۱۳ منتشر شد، ثبات در خاورمیانه را به عنوان «ارتباط جدایی ناپذیر با تأمین پایدار انرژی و در نتیجه بقا و شکوفایی ژاپن» در اولویت قرار می دهد.
رویکرد سیاست خارجی ژاپن
روابط ایران و ژاپن، تاریخی و دوستانه بوده است. علیرغم دو قرن انزواطلبی خودخواسته ژاپن (ساکوکو) در طول قرنهای ۱۷ و ۱۹، مجموعه ای از تبادلات دوجانبه در مقیاس کوچک و در عین حال از نظر نمادین مهم، قابل مشاهده بوده که می توان به سفر هیئت ژاپنی به دربار ناصرالدین شاه قاجار در سال ۱۸۸۰ میلادی و سفر نخست وزیر میرزا علی اصغر خان امین السلطان به ژاپن در سال ۱۹۰۳ میلادی اشاره کرد. روابط سیاسی ایران و ژاپن رسماً با انعقاد قرارداد دوستی در سال ۱۹۲۶ در دوران پهلوی و ایران برقرار شد. پس از انقلاب ۱۹۷۹ در ایران، ژاپن بار دیگر با اعزام نماینده ویژه، علاقه خود را برای توسعه روابط اعلام کرد.
تغییر قدرت از غرب به شرق، جایگاه کشورهای منطقه هند_آرام در نظم جهانی آینده و رقابت آمریکا و چین در شرایط کنونی تاثیر بسزایی بر روابط ایران و ژاپن گذاشته است
تغییر قدرت از غرب به شرق، جایگاه کشورهای منطقه هند_آرام در نظم جهانی آینده و رقابت آمریکا و چین در شرایط کنونی تاثیر بسزایی بر روابط ایران و ژاپن گذاشته است. در این میان، منابع انرژی خلیج فارس و رقابت بر سر کریدورهای بین المللی که از این منطقه می گذرد، در رقابت کشورهایی مانند ژاپن و هند با چین حائز اهمیت است. با توجه به این شرایط، روابط کنونی ایران و ژاپن در نظم جهانی انتقالی باید مورد ارزیابی قرار گیرد. برای درک رابطه ژاپن با ایران در قرن بیست و یکم، «استراتژی اقیانوس هند و اقیانوس آرام آزاد، باز و فراگیر» توکیو باید به عنوان سنگ اصلی در روابط این کشور با جامعه بین المللی و کشورهای حوزه خلیج فارس در نظر گرفته شود.
در دو دهه گذشته، روابط دوستانه رو به رشد و گسترده بین کشورهای عربی خلیج فارس و ژاپن مشاهده شده است. این روابط عمدتاً اقتصادی بوده و شامل تجارت دوجانبه قابل توجهی است. اخیراً هم نشانه هایی از همکاری امنیتی، تبادل فرهنگی و همکاری آموزشی نیز نمایان شده است. ژاپن حدود ۹۰ درصد نفت خود را از خلیج فارس وارد می کند و یکی از بزرگترین واردکنندگان نفت ایران قبل از تحریم ها بوده است. این وابستگی به انرژی خلیج فارس، امنیت ترانزیت انرژی این منطقه را برای ژاپن حیاتی کرده است.
اهمیت ژئوپلیتیکی منطقه و نقش کریدورهای شمال_جنوب و خلیج فارس به مدیترانه در رقابت با کریدورهای مربوط به پروژه «یک کمربند_یک جاده» در رقابت ژاپن و هند به عنوان دو متحد در برابر چین حائز اهمیت است
از سوی دیگر، اهمیت ژئوپلیتیکی منطقه و نقش کریدورهای شمال_جنوب و خلیج فارس به مدیترانه در رقابت با کریدورهای مربوط به پروژه «یک کمربند_یک جاده» چین در رقابت ژاپن و هند به عنوان دو متحد در برابر چین حائز اهمیت است.
ژاپن به منظور مهار تهدیدات چین و خواسته های نظم جهانی در حال تغییر، تغییرات مهمی در استراتژی جدید امنیت ملی خود ایجاد کرده است. انتشار این استراتژی در سال ۲۰۲۲، اولین مورد از سال ۲۰۱۳، توسط ناظران به عنوان اقدام جدی و موثر توصیف شده است که احتمالا هنجارهای سیاست گذاری موجود از زمان جنگ جهانی دوم را در هم می شکند. بر این اساس، ژاپن متعهد به بزرگترین تقویت نظامی خود از زمان جنگ جهانی دوم است، که توکیو را در مسیری قرار می دهد که بودجه و قابلیت های دفاعی خود را به طور چشمگیری افزایش دهد و مستقیماً بر نیروهای دفاع شخصی ژاپن و روابط امنیتی در منطقه هند_ آرام تأثیر بگذارد.
نظم جهانی انتقالی، اهمیت ویژه ای به منطقه هند_ آرام داده است. این منطقه بیش از هر منطقه دیگری دارای نقاط حساس ژئوپلیتیکی، قدرت های نوظهور، مشارکت های سیاسی و اقتصادی متداخل و خطرات درگیری است. در حالی که آسیای جنوب شرقی موتور رشد اقتصادی منطقه ای و جهانی است، اختلافات مرزی در دریای چین جنوبی نیز ثبات منطقه را تهدید می کند. گسترش طرح کمربند_جاده چین اهمیت ژئوپلیتیکی اقیانوس هند و تنگه مالاکا را به عنوان مسیر دریایی برای منابع طبیعی افزایش می دهد.
از منظر امنیتی، تشدید رقابت بین ایالات متحده و چین، تنش های ژئوپلیتیکی و ژئواکونومیکی را پیچیده تر کرده است. بر اساس چشم انداز استراتژی اقیانوس هند و اقیانوس آرام آزاد و باز که توسط نخست وزیر سابق ژاپن شینزو آبه معرفی و از طریق ایالات متحده و سایر کشورها پذیرفته شد، ژاپن در موقعیت خوبی قرار دارد تا به تعامل با کشورهای همفکر در طیف گسترده ای از موضوعات ادامه دهد؛ در حالی که از ثبات و رفاه منطقه در این راستا حمایت می کند.
برای مهار چین، ژاپن در تلاش است تا به گروه «پنج چشم» (یک مجموعه پنج کشوری شامل نیوزیلند، انگلیس ، ایالات متحده ، کانادا ، استرالیا) بپیوندد. علاوه بر این، همچنین عضو کواد (گفتگوی امنیتی استراتژیک بین استرالیا، هند، ژاپن و ایالات متحده) است. برخی حتی استدلال می کنند که عضویت ژاپن در اتحاد آکوس AUKUS بین ایالات متحده، استرالیا و بریتانیا، این اتحاد آنگلوسفر را تقویت می کند. از سوی دیگر، قرار است اولین دفتر ناتو در آسیا در توکیو برای تسهیل رایزنی ها در منطقه ایجاد شود.
نیازهای انرژی و امنیت حمل و نقل
اگرچه ژاپن از اتحادهای جدید در آسیا و اقیانوسیه و افزایش حضور آمریکا در منطقه هند_آرام استقبال می کند، اما نگران کاهش حضور آمریکا در منطقه خلیج فارس است. با توجه به وجود منابع انرژی و مسیرهای ترانزیتی حیاتی، ژاپن نگران افزایش نفوذ چین در این منطقه است. به ویژه چین توانسته است میان ایران و عربستان میانجیگری کند و کشورهای منطقه در حال تعمیق روابط خود با پکن هستند تا همکاری های راهبردی خود را افزایش دهند؛ در حالی که این موضوع می تواند در سال های آینده در زمینه های سیاسی، نظامی و امنیتی گسترش یابد.
با وجود رکود اقتصادی، ژاپن همچنان یکی از بزرگترین خریداران انرژی در منطقه است، اما خلیج فارس نیز منطقه ای است که محدودیت های استراتژیک ژاپن به طرز دردناکی آشکار است
پیش از این، ژاپن بدون پرداخت هزینه های گزاف امنیتی این منطقه از نظم ایجاد شده توسط آمریکا در خلیج فارس بهره می برد. این استراتژی تعادل در خارج از کشور ایالات متحده باعث تغییر در سیاست خارجی ژاپن در قبال این منطقه نیز شده است. منافع حیاتی ژاپن در ثبات خلیج فارس ناشی از نیاز این کشور به منابع نفت و گاز و محوریت خطوط ارتباطی دریایی (SLOCs) در چشم انداز « اقیانوس هند و اقیانوس آرام آزاد و باز» است. با وجود رکود اقتصادی، ژاپن همچنان یکی از بزرگترین خریداران انرژی در منطقه است، اما خلیج فارس نیز منطقه ای است که محدودیت های استراتژیک ژاپن به طرز دردناکی آشکار است. به استثنای دورهای که ظاهراً با ایالات متحده در جریان ثبات عراق در سال ۲۰۰۳ بود، ژاپن تا حد زیادی یک موقعیت پوششی اتخاذ کرده است که تعامل با بسیاری از بازیگران منطقه را حفظ کرده است.
با این حال، تلاشهای ژاپن برای تبدیل شدن به یک «واسطه گر صادق» این کشور را قادر به شکلدهی ساختار امنیتی منطقهای در حال تحول، بهویژه در مورد ایران و درگیری در خلیج فارس نکرده است. با وجود رقابت با چین برای معاملات تجاری و همکاری پراکنده با هند، نقش امنیتی ژاپن همچنان در حال تغییر است.
ایران هم از نظر منابع انرژی و هم از منظر امنیت خلیج فارس، برای ژاپن مهم است
سیاست خارجی ژاپن در خلیج فارس با دو نیاز متضاد مشخص می شود. توسعه روابط حسنه با کشورهای عربی خلیج فارس و ایران از یک سو، کشورهای تولیدکننده نفت و درگیری با اسرائیل و از سوی دیگر حفظ اتحاد نزدیک ژاپن با آمریکا این تصور را ایجاد می کند که ژاپن وابستگی های دوگانه خود را در هر دو طرف متعادل می کند.
این مسئله در حالی مطرح است که ایران هم از نظر منابع انرژی و هم از منظر امنیت خلیج فارس، برای ژاپن مهم است. ایران یکی از دو منبع اصلی نفت ژاپن قبل از انقلاب ۱۹۷۹ ایران بود که پس از آن، برای بیش از سه دهه در قرن بیستم، همچنان در رتبه سوم یا چهارم قرار داشته است. این موضوع به این دلیل قابل طرح است که ژاپن هیچ میراث منفی استعماری در ایران نداشته و دارای سابقه مقاومت در برابر فشارهای آمریکا برای قطع روابط اقتصادی ژاپن و ایران نیست.
لازم به ذکر است که موارد متعددی وجود دارد که ژاپن و آمریکا در مورد ایران توافق داشته اند. از آن جمله می توان به وام ژاپن برای پروژه برق آبی مسجد سلیمان و امتیاز میدان نفتی آزادگان اشاره کرد. علاوه بر تامین انرژی، یکی از اهداف ژاپن، پیشی گرفتن از رقبای بین المللی خود مانند روسیه، چین و اروپا برای دستیابی به بازار و سرمایه گذاری در بخش انرژی ایران است. در سال ۲۰۱۴، زمانی که حدود ۸۰ درصد از واردات نفت خام ژاپن از خاورمیانه بود، ایران ۵ درصد از این سهم را در اختیار داشت.
ژاپن مشتاق است جریان واردات انرژی از ایران را که در نتیجه تحریم ها تا حد زیادی محدود شده بود، از سر بگیرد
همچنین، در سال ۲۰۰۳، سهم ایران از واردات نفت ژاپن ۱۶ درصد بود. قبل از تحریم ها در سال ۲۰۰۶ نیز، ژاپن به ایران به عنوان یکی از منابع اصلی انرژی خارجی خود متکی بود. حتی در دوران تحریمها، سطح واردات ژاپن از نفت ایران قابل توجه و تقریباً ۱۲ درصد از کل واردات انرژی گزارش شد یعنی تا زمانی که دولت اوباما فشار بر متحدان خود را برای پیروی قویتر از رژیم تحریمها در سال ۲۰۱۲ افزایش داد. با این وجود، توکیو توانست برخی از شرکت های خود را متقاعد کند که راهی برای ادامه فعالیت خود در ایران بیابند.
بر این اساس، ژاپن مشتاق است جریان واردات انرژی از ایران را که در نتیجه تحریم ها تا حد زیادی محدود شده بود، از سر بگیرد. به این ترتیب، این کشور سعی کرده در روابط ایران و آمریکا و تنش در خلیج فارس میانجیگری کند. توکیو معتقد است که افزایش فشار بر ایران موجب رفتار رادیکالتر تهران میشود که با منافع ژاپن در خلیج فارس همسو نیست.
از این رو، حتی زمانی که شینزو آبه برای میانجیگری در پرونده هستهای ایران در تهران بود و ابرنفتکشهای ژاپنی در اثر انفجاری در خلیج فارس آسیب دیدند و دولت ترامپ انگشت اتهام را به سوی ایران نشانه رفت، ژاپن آن را نپذیرفت. اما، بر اساس تفسیر مجدد قانون اساسی، توکیو استقرار نیروهای نظامی در خارج از مرزهای کشور را برای دفاع از خود تسهیل کرده است. در حالی که یگان های نیروی دریانوردی دفاع از خود ژاپن از ژانویه ۲۰۲۰ در خلیج عمان، دریای عرب، دریای سرخ و باب المندب مستقر شده اند، با این حال، آنها از هرگونه اقدام نظامی تحت قوانین ژاپن محدود بوده و این مشارکت منحصراً در «فعالیتهای جمعآوری اطلاعات» وجود دارد؛ برخلاف عملیات در کنار ائتلاف نظامی به رهبری ایالات متحده که نشان میدهد این فعالیت نظامی نتیجه بحث و مصالحه بسیار دقیق است تا تعادل بین آمریکا، ایران و ژاپن بر هم نخورد.
سیاست خارجی «نگاه به شرق» ایران
ازایران بر سیاست خارجی «نگاه به شرق» تاکید دارد و عضو سازمان همکاری شانگهای است و تلاش می کند به عضویت سازمان های بریکس که به منظور مقابله با نظم غالب غرب محور در نظام بین الملل تشکیل شده اند، در آید. با این وجود، اگرچه از نظر ایدئولوژیک، ژاپن در سیاست «نگاه به شرق» ایران جایی ندارد و روسیه و چین از نظر فناوری و مسیرهای ترانزیتی از جمله کریدور شمال_جنوب، ژاپن و هند هنوز جایگاه مهمی دارند. موقعیت ایران در طرح یک کمربند_یک جاده چین با وجود موقعیت مطلوب ژئوپلیتیکی هنوز از نظر عملی مشخص نیست.
ایجاد کریدور شمال_جنوب و اتصال هند به آسیای مرکزی و اروپا تضمین می کند که هند در رقابت با کریدورهای چین عقب نماند. اقدامی که توکیو نیز از آن استقبال کرده است. کریدور شمال-جنوب یک رقیب مهم برای کمربند_جاده چین است؛ در حالی که نیاز به گسترش روابط با هند به منظور ایجاد تعادل در برابر چین برای ژاپن حائز اهمیت است.
همکاری بین دو کشور از نظر چشم انداز توکیو در مورد «استراتژی اقیانوس هند و اقیانوس آرام آزاد و باز» و «سیاست عمل در شرق» هند بسیار مهم است. با این حال، آنچه در خصوص روابط ایران و ژاپن جدید است، تأثیر آن بر رقابت ژاپن با چین است. پکن که قبلاً رویکرد اقتصادی و ژئوپلیتیکی خود را از طریق کمربند_جاده منعطف کرده است، ایران را شریک مهمی میداند.
این امر با امضای «توافقنامه همکاری جامع ۲۵ ساله ایران و چین» در مارس ۲۰۲۱ به اوج خود رسید که طبق گزارشات، شامل مفاد همکاری بیشتر انرژی بین چین و ایران در قالب تخفیف تا ۳۰ درصد برای واردات چینی نفت ایران در ازای توسعه چینی تاسیسات عمده نفت و گاز ایران از جمله آزادگان است. این مسئله بیشتر بر این اساس است که ایران خود گام هایی برای بهبود روابط با چین نه تنها در قالب های دوجانبه بلکه در قالب های چندجانبه برداشته است.
در حالی که تصمیم ایران همانند هند و پاکستان برای پیوستن به سازمان همکاری شانگهای عمدتا مبتنی بر بهره مندی از افزایش همکاری های منطقه ای است، اما باید توجه داشت که شانگهای به عنوان یک اقدام متقابل برای متعادل کردن نفوذ غرب در آسیای مرکزی نیز تلقی می شود
در سپتامبر ۲۰۲۱، پیشنهاد ایران برای پیوستن به سازمان همکاری شانگهای تحت تسلط چین و روسیه به تصویب رسید، که مکمل مشارکت های استراتژیک قبلی ایران با چین و روسیه بود و همچنین گنجاندن همه قدرت های کلیدی در آسیای مرکزی توسط سازمان همکاری شانگهای نهایی شد. در حالی که تصمیم ایران همانند هند و پاکستان برای پیوستن به سازمان همکاری شانگهای عمدتا مبتنی بر بهره مندی از افزایش همکاری های منطقه ای است، اما باید توجه داشت که شانگهای به عنوان یک اقدام متقابل برای متعادل کردن نفوذ غرب در آسیای مرکزی نیز تلقی می شود.
اگر ژاپن قصد دارد با نفوذ فزاینده چین در ایران مقابله کند، به نظر میرسد که این وظیفه را به هند عضو چهارجانبه واگذار کرده است. هند به وضوح در صدد است تا ایران به بخشی جدایی ناپذیر از «کریدور رشد آسیا آفریقا»(AAGC) تبدیل شود که در آن ژاپن به عنوان شریک اصلی هند نیز حضور دارد. «کریدور رشد آسیا آفریقا» به نوبه خود نشان دهنده تلاقی همان استراتژی اقیانوس هند و اقیانوس آرام آزاد و باز ژاپن و سیاست عمل در شرق هند است. در سال ۲۰۱۶، نارندرا مودی نخست وزیر هند، توسعه بندر چابهار ایران از جمله ایجاد منطقه آزاد تجاری و همچنین ساخت جاده و خط راه آهن به زاهدان را از سر گرفت.
روند آینده روابط دوجانبه بین ژاپن و ایران تا حد زیادی به اقداماتی که ایالات متحده ممکن است (یا ممکن است انجام ندهد) به عنوان بخشی از سیاست خود در قبال ایران، به ویژه در رابطه با تحریم ها و برجام بستگی دارد
هیچ توهمی مبنی بر انگیزه صرفاً اقتصادی در مورد این تصمیم وجود ندارد: توسعه چابهار هند به عنوان بخشی از «کریدور رشد آسیا آفریقا» به عنوان حرکتی برای رقابت با توسعه بندر گوادر پاکستان توسط چین به عنوان یک حلقه مهم در زنجیره کمربند_جاده تلقی می شود. روند آینده روابط دوجانبه بین ژاپن و ایران تا حد زیادی به اقداماتی که ایالات متحده ممکن است (یا ممکن است انجام ندهد) به عنوان بخشی از سیاست خود در قبال ایران، به ویژه در رابطه با تحریم ها و برجام بستگی دارد. (امضا در سال ۲۰۱۵).
در حالی که به نفع ژاپن است که برجام را با توجه به پرتابهای موشکی اخیر کره شمالی حفظ کند، کابینه کیشیدا و دولتهای آینده در توکیو ممکن است در جنگ جاری روسیه و اوکراین وسوسه شوند تا روابط واردات انرژی خود با ایران را احیا کنند. به وابستگی انرژی خود به روسیه پایان دهد. بر این اساس ژاپن در تلاش است تا پس از چین و هند به یک سرمایه گذار مهم جدید در بنادر ایران تبدیل شود.
توسعه کشتیرانی دریایی یکی از حیاتی ترین اهداف ژاپن در دهه های گذشته بوده است. بر این اساس، آیکاوا کازوتوشی سفیر ژاپن در تهران با هدف سرمایه گذاری در بندر شهید رجایی استان هرمزگان با ابراز امیدواری از بازگشت تجارت ایران و ژاپن به حالت قبل، گفته که مسیرهای حمل و نقل سریعتر و امنیت بالا، ایران را به بهترین نقطه ترانزیتی تبدیل کرده است.
با بهره مندی از پایانه های کانتینری مدرن و تجهیزات بندری، ۸۰ درصد کل تخلیه و بارگیری (۱۴۰ میلیون تن در سال) در بنادر ایران را کشتی شهید رجایی به خود اختصاص داده است. این بندر نیز در داخل تنگه هرمز قرار دارد که روزانه حدود ۱۸ میلیون بشکه نفت از آن عبور می کند.
نتیجه
ایران در «استراتژی اقیانوس هند و آرام آزاد و باز » برای تامین انرژی ژاپن از یک سو و مهار چین از سوی دیگر جایگاه مهمی دارد. همچنین، کریدور شمال_جنوب که هند را به آسیای مرکزی و روسیه متصل می کند، برای ژاپن در مهار یک کمربند_یک جاده چین اهمیت دارد.
بنابراین؛ ژاپن از گرایش ایران به سوی چین که باعث گسترش نفوذ پکن در منطقه خلیج فارس میشود، نگران است و سعی میکند با حفظ روابط با آمریکا، ایران را به نوعی برای خود نگه دارد.
نظر شما