عدم توجه واشنگتن به عقلانیت و پراگماتیسم کیسینجر

بازار؛ گروه بین الملل: شنبه ۲۷ می صدمین سالگرد تولد «هنری کیسینجر» وزیر امور خارجه سابق آمریکا بود. رسانه های آمریکا به دلیل شهرت شخصی عظیم و تجربه افسانه ای او در عرصه سیاسی بین المللی، مقالاتی را با نگاهی به «یک قرن کیسینجر» نوشته اند و با این کار به این نکته اشاره کرده اند که جهان در «لحظه ای خطرناک» قرار گرفته و احیای دوباره پوپولیسم سمی در سراسر جهان و ظهور یک جنگ سرد جدید بین ایالات متحده و چین وجود دارد. بنابراین زمان آن است که جهان به خاطر خودش او را دوباره کشف کند.

قضاوت ساده در مورد کیسینجر غیرممکن است. او در آمریکا با انتقادات و بدبینی های شدیدی مواجه شده است و برخی از تصمیماتی که در زمان حضور در کاخ سفید گرفته نیز مورد انتقاد قرار گرفته است، اما هیچکس نمی تواند او را نادیده بگیرد

قضاوت ساده در مورد کیسینجر غیرممکن است. او در آمریکا با انتقادات و بدبینی های شدیدی مواجه شده است و برخی از تصمیماتی که در زمان حضور در کاخ سفید گرفته نیز مورد انتقاد قرار گرفته است، اما هیچکس نمی تواند او را نادیده بگیرد.

نقش بی بدیل او در سه رویداد مهم جهانی که تاریخ را تغییر دادند - سفر نیکسون به چین، پایان جنگ ویتنام و کاهش روابط ایالات متحده و شوروی - جایگاهی را برای او در تاریخچه تاریخ تضمین کرده است.

کیسینجر می‌تواند از قید و بندهای ارزش‌ها و سیاست داخلی فراتر رود، از منافع ملی واقعی ایالات متحده به‌طور عمل‌گرایانه و منطقی پیش برود و دیپلماسی جسورانه و تخیلی را ترویج کند، چیزی که امروز ایالات متحده بیش از همه فاقد آن است.

پس از ترک مرکز قدرت کاخ سفید، کیسینجر به فعالیت سیاسی و دیپلماتیک خود پایان داد اما به عنوان یک متفکر و استراتژیست مسیر طولانی تری را در پیش گرفت. توجه و کنجکاوی او نسبت به دنیای واقعی هرگز کاهش نیافته و تأثیر او عمیق است و نقش هدایتگر برجسته و واقع بینانه تری ایفا می کند.

وضعیت پیچیده و متلاطم بین‌المللی کنونی نگرانی‌های عمیقی را در جهان به دنبال داشته است. اکنون بسیاری از مردم توجه بیشتری به دیدگاه های کیسینجر دارند و حتی امیدوارند که این فرد صد ساله بتواند به راه حلی موثر برای رفع بن بست فعلی اشاره کند.

این مهم نه تنها نشان دهنده موفقیت بزرگ کیسینجر به عنوان یک استراتژیست است، بلکه نشان دهنده ناامیدی مردم از این است که در ایالات متحده آمریکا چنین استراتژیستی مورد توجه کافی قرار نگرفته است. اختلال تفکر در ایالات متحده در حال حاضر یک واقعیت غیرقابل انکار است.

با مرور دستاوردهای دیپلماتیک کیسینجر، بسیاری از رسانه ها به طور خاص اشاره کردند که وی متعهد به درک هر چه بیشتر کشورهای دیگر نه تنها در سطح سیاسی، بلکه همچنین فرهنگ و فلسفه آنها است. این چیزی است که بسیاری از رهبران معاصر آمریکا فاقد آن هستند.

حقایق بارها دیدگاه و قضاوت کیسینجر را تایید کرده اند. در اوایل دهه ۱۹۹۰ او گسترش ناتو به سمت شرق را پیش بینی کرد. در دو سال گذشته کیسینجر بارها هشدارهای قاطعانه ای را در مورد جنگ سرد جدید بین چین و ایالات متحده صادر کرده است.

او همچنین به واشنگتن یادآور شد که تفکر چین را اشتباه ارزیابی نکند. گزاره های سیاستی او دارای عقلانیت و عمل گرایی قوی است که فقدان آن دقیقاً بزرگترین نقص دیپلماسی آمریکا پس از پایان جنگ سرد است و دلیل اساسی این است که ایالات متحده آمریکا بارها در سیاست خارجی اشتباه کرده است.

متأسفانه در واشنگتن امروزی، جایی که «سیاست افراد مشهور اینترنتی» بیداد می کند، توصیه های کیسینجر شنیده نمی شود و حتی برخی اظهارات او را «منسوخ» می دانند. برای بیش از نیم قرن، کیسینجر نزدیک به ۱۰۰ بار بین چین و ایالات متحده رفت و آمد کرده و این مهم او را به شخصیت سیاسی آمریکایی تبدیل کرد که بیشترین بازدید از چین را داشته است.

واشنگتن چشم خود را بر مشاهدات دقیق کسینجر از واقعیت تاریخی بین چین و ایالات متحده و همچنین توصیه های عمل گرایانه وی بسته است

با این حال واشنگتن چشم خود را بر مشاهدات دقیق کسینجر از واقعیت تاریخی بین چین و ایالات متحده و همچنین توصیه های عمل گرایانه وی بسته است. در عوض بسیاری از اعضای کنگره ایالات متحده که حتی نمی توانند مکان تایوان یا ژیزانگ را بر روی نقشه پیدا کنند، بیشترین تبلیغات را به دست آورده اند و به تدریج با پیشنهادات رادیکال ضد چینی خود بر جهت گیری سیاست های ایالات متحده تأثیر گذاشته و حتی بر آن مسلط شده اند. این تراژدی سیاست کنونی آمریکاست.

واشنگتن به تدریج در حال از دست دادن شجاعت سیاسی است که توسط سیاستمداران کهنه کار مانند کیسینجر نشان داده شده است. کیسینجر در طول زندگی حرفه‌ای خود اغلب گزاره‌های جسورانه‌ای را مطرح می‌کرد که بسیاری حتی جرات تصور آن را هم نداشتند.

برقراری روابط دیپلماتیک با «چین سوسیالیستی» بارزترین نمونه است. این استراتژی با موفقیت ثابت کرد که هم چین و هم ایالات متحده آمریکا می توانند پیروز شوند و یک میهن پرست آمریکایی وفادار نیز می تواند «دوست دیرینه و دوست خوب مردم چین» شود.

این واقعیت امروز نیز صادق است، اما واشنگتن دیگر از این نوع شجاعت برخوردار نیست. برای زنده ماندن در واشنگتن به عنوان یک «کارشناس چین»، ابتدا باید به یک «کارشناس ضد چین» تبدیل شد و حتی به دلیل برقراری ارتباط و تماس عادی با چین و همچنین اتهامات خیانت به منافع ملی، تحت نظارت شدید قرار گرفت. در حالی که سیاستمداران واشنگتن برای نشان دادن سرسختی خود در برابر چین رقابت می کنند، بزدلی سیاسی را نشان می دهند.

هفته گذشته، اکونومیست مصاحبه ای هشت ساعته با کیسینجر انجام داد که طی آن او گفت: «سرنوشت بشریت به این بستگی دارد که آمریکا و چین بتوانند با هم کنار بیایند یا خیر. روابط امروز چین و آمریکا و وضعیت بین المللی کاملاً با نیم قرن پیش متفاوت است، اما این بدان معنا نیست که منطق اساسی صلح و رفاه تغییر کرده است. اگر چالش های مشترک چین و ایالات متحده را در ۵۰ سال پیش از اختلافات خود فراتر برد، امروز منافع مشترک گسترده بین دو کشور دلایل کافی برای اجتناب از رویارویی هر دو طرف را فراهم می کند. برای سیاستمداران سرسخت واشنگتن، واقع گرایی کیسینجر کهنه نشده است؛ برعکس، این درمانی است که آنها نیاز دارند.

همانطور که مشخص است، کیسینجر قبل از هر چیز یک آمریکایی و مدافع سرسخت منافع آمریکاست، اما به دلیل خرد، عقلانیت و بینش عمیق خود احترام مردم چین را به خود جلب کرده است.

جهان امیدوار است که آمریکایی های بیشتری مانند او ببیند و در نتیجه ایالات متحده احترام بیشتری به دست خواهد آورد.