محمدتقی رضوانی، بازار؛ اقتصاد روستایی استان سمنان با مشکلات عدیدهای روبرو است که یکی از مهمترین آنها بازار فروش محصولات تولیدی محسوب میشود به عبارت دیگر با توجه به ظرفیتهای روستاها در حوزه تولید، دامپروری، کشاورزی و حتی صنایع خرد، فرآوری صنایع دستی و خدمات گردشگری کماکان شاهد فقدان توسعه اقتصادی در روستاها هستیم.
این اتفاق در حالی رقم میخورد که هر روستای استان سمنان یک کارخانه تولیدی به شمار میآید چرا که ظرفیت های عظیمی در این استان در بخش اقتصاد روستایی وجود دارد اما مشکل اینجا است که روستاییان هیچ وقت نتوانستند محصولات تولیدی خود را به درستی بفروشند و همواره در پیدا کردن بازارهای جدید ناکام ماندهاند.
واسطهها و دلالان جای دولت را پر میکنند
برای مثال روستاهای منطقه کالپوش بزرگترین ظرفیت ها در حوزه تولید حبوبات هستند اما همه ساله ناچار به فروش محصول خود به دلالان و واسطه ها میشوند چرا که امکان عرضه محصولات آنها در بازارهای مناسب وجود ندارد از یک سو، قوانین سیب سلامت و بهداشت به روستایی ها اجازه نمیدهد که محصولات تولیدی خودشان را بستهبندی و عرضه کند و از سوی دیگر حتی یک بازارچه دائمی فروش محصولات روستایی در استان سمنان وجود ندارد که روستا ها بتوانند محصولات تولیدی شان را بفروشند این امر سبب شده تا به این روستاها و توسعه اقتصادی شکاف عمیقی ایجاد شود.
یکی از مشکلاتی که روستاییان دارند این است که دولت نه محصولات آنها را خریداری می کند و نه اجازه میدهد که خودشان محصولاتشان را به درستی بفروشند نمونه این موضوع را میتوان در عرقیات گیاهی یا تولید لبنیات سنگری ها مشاهده کرد.
دولت هیچ برنامهای برای خرید عرقیات گیاهی از روستاییان ندارد و اگر روستاییها بخواهند عرقیات تولیدی خود را بفروشند دولت آنها را مجبور به رعایت قوانین سیب سلامت می کند که برای یک واحد کوچک روستایی با تجهیزات پاستوریزه کردن و بسته بندی محصولات حداقل ۵۰۰ میلیون تومان هزینه دارد و اگر هم روستایی بتواند چنین هزینه را پرداخت کند نیازمند آزمایشگاه مواد غذایی است که نه تنها از آن سر در نمی آورد بلکه هزینه هنگفتی نیز روی دستش می گذارد.
تضمینی برای یافتن بازارهای جدید نیست
روستاییها اگر به فرض تمام این اقدامات را هم کنند، باز تضمینی برای یافتن بازار مناسب فروش محصولات خود نخواهد داشت لذا اینجا است که معتقد هستیم دولت نه خود، کاری می کند و نه میگذارد روستاییان خودشان برای خودشان کاری کنند.
وقتی اقتصاد روستا را به یک جاده یک طرفه تبدیل کنیم که فقط در آن به روستائیان خدمات و کالا فروخته شود در ازای آن هیچ چیزی از روستایی خرید نگردد، شاهد خواهیم بود که کم کم انگیزه کار و تولید هم در روستا از بین میرود
حدود ۲۰ ارگان دولتی و نیمه دولتی به روستاها محصولات می فروشند مثلاً جهاد کشاورزی کود سم و فرآورده های کشاورزی را به روستایی ها می فروشد یا تعاونی ها از ارگانهایی مانند تعاون روستایی نخ و پشم میگیرند و به بافندگان روستایی میفروشند اما در زمان استحصال محصولات تولیدی کشاورزی مانند صنایع دستی، دام و طیور و کشاورزی، هیچ ارگانی برای خرید پا پیش نمیگذارد در حالی که در یک اقتصاد پویا یک ارگان باید به روستاها محصول بفروشد و ۲۰ ارگان دیگر از روستاها خرید کنند.
وقتی اقتصاد روستا را به یک جاده یک طرفه تبدیل کنیم که فقط در آن به روستائیان خدمات و کالا فروخته شود در ازای آن هیچ چیزی از روستایی خرید نگردد، شاهد خواهیم بود که کم کم انگیزه کار و تولید هم در روستا از بین می رود لذا مهاجرت صورت می گیرد و کم کم تولید از روستا رخت بر می بندد. این نتیجه بیتوجهی به بازارهای جدید است.
امکان برگزاری رویدادها و ایجاد بازارها
امکان ایجاد زیرساخت های بازارچه های دائمی و فصلی و در کنار آن توسعه بازارهای الکترونیک می تواند یکی از راهکارهایی باشد که در زمینه ارتقای شرایط اقتصاد تولید محور روستاها، در دستور کار قرار بگیرد اما تاکنون که شاهد بی توجهی های گسترده ای در این امر بوده ایم.
برای مثال تنها بازارچه دائمی صنایع دستی در استان سمنان در مرکز استان ایجاد شده که تعداد روستاهایش از انگشتان دو دست هم تجاوز نمی کند در حالی که برای مثال دامغان ۱۵۰ روستای تولیدکننده صنایع دستی و محصولات خانگی و روستایی بالای ۲۰ خانوار دارد. در نتیجه شاهد هستیم که توسعه متوازن درستی هم در زیرساخت ها پدید نیامده است. هر چند باید اشاره کرد که تنها بازارچه دائمی صنایع دستی که درباره آن صحبت شد هنوز در دست ساخت است!
امکان برگزاری رویدادهایی مانند نمایشگاهها و غرفهها و ... می تواند در توسعه فروش روستائیان موثر باشد اما به شرط آنکه ابتدا اهمیت تولید روستایی در نزد مسئولان اقتصادی ما درک شود و سپس بتوانیم انتظار برنامه ریزی داشته باشیم.
نظر شما