مرجان شرف- بازار، کشاورزان عقیده دارند که با توجه به تورم و گرانی ها نرخ خرید تضمینی گندم باید بیشتر از دو برابر افزایش نسبت به سال گذشته تعیین شود یعنی از ۱۱۵۰۰ تومان به ۲۵ تا ۳۰ هزار تومان برسد و در این میان برخی از کشاورزان تهدید کرده اند که در غیر اینصورت گندم تولیدی خود را یا به کشورهای خارجی مانند عراق و افغانستان خواهند فروخت یا خوراک دام ها خواهند کرد.
در این میان دولت با یارانه های اعطایی سعی بر آرام کردن بازار دارد اما کشاورزان و برخی از صاحبنظران می گویند این یارانه نصیب دلالان و واسطه ها می شود، و نه مصرف کننده و نه کشاورز از آن بهره ای نمی برند. مواردی از این دست قیمت گذاری گندم را امسال بسیار پر حاشیه ساخته و همه منتظر هستیم تا قیمت مشخص شود و نظرات را بشنویم برای بررسی بیشتر با عطاءالله هاشمی رئیس بنیاد ملی گندم کاران کشور به گفتگو نشستیم:
* قیمت توسط شورای قیمت گذاری چگونه تعیین میشود؟
با مصوبه مجلس شورای اسلامی در سال ۱۳۹۹ شورای قیمت گذاری شکل گرفت و از آن پس نرخ گذاری محصولات کشاورزی بخصوص گندم تقریبا حالت واقعی به خود گرفت. نمایندگان کشاورزان اکثریت مطلق را در شورای قیمت گذاری در اختیار دارند و هنگام تعیین قیمت مولفههای گوناگی مانند هزینه تمام شده، هزینه تولید بعلاوه سود معقول، رابطه مبادلاتی با سایر محصولات کشاورزی، نرخ تورم و قیمتهای جهانی و نرخ ارز را بررسی میکنند و این شاخص هایی که برای قیمت گذاری بر اساس پایداری بازار در شورای قیمت گذاری انجام می شود ما را به یک قیمت معقول میرساند.
عراق قیمت هر کیلوگرم گندم بین ۲۵ تا ۳۰ هزارتومان است
در سال گذشته با قیمتگذاری خوبی که در سال زراعی ۱۴۰۰-۱۴۰۱ انجام شده بود میزان خرید تضمینی نزدیک ۵۳ درصد افزایش پیدا کرد و کشاورزان گندم های تولیدی را به دام و طیور، قاچاقچیها، محتکر و دلالها نفروختند و خرید گندم روند صعودی خوبی داشت.
* در مورد فروش به کشورهای همسایه توضیح دهید
در کشورهای همسایه با توجه به خشکسالیها، کمبود تولید و قیمت جهانی قیمت خرید توسط دلالها و واسطهها بالاست در عراق قیمت هر کیلوگرم گندم بین ۲۵ تا ۳۰ هزارتومان است در افغانستان و پاکستان بین ۲۰ تا ۲۵ هزارتومان این صحبت درست است که اگر بتوانیم گندم خود را در عراق بفروشیم حداقل قیمت ۲۵ هزارتومن خریدار دارد یا افغانستان یا حتی در بازارهای جهانی این قیمت بالاترهم می شود و نه تنها من که همه این موضوع را قبول داریم.
* پس دلیل این نوع قیمت گذاری که کشاورز را ناراضی نگاه می دارد چیست؟
گندم یک کالای محصول استراتژیک و ستون خیمه امنیت غذایی کشور است و دولت و حاکمیت در هنگام قیمت گذاری معذوریت هایی در محاسباتش دارد اما باید عواملی درباره امنیت غذایی درنظر گرفته شود. از آن طرف کشاورزان همیشه مصالح ملی را به منافع خودشون ترجیح داده اند اما این از خود گذشتگی آنها نباید منجر به ضرر کردن و به خطر افتادن منافع کشاورز شود از طرف دیگر بحث حمایت از مصرف کننده است که کشاورزان هم قبول دارند و بحث حمایت از مصرف کننده هم نباید باعث این شود که وضعیت پولی و مالی کشاورز به خطر بیفتد.
* وظیفه دولت چیست؟
دولت ها باید حمایت خودشان را از کشاورز نشان دهند در مورد قیمت که هنوز هم مورد اعتراض کشاورزان است نباید فراموش کنیم که مشکل اصلی قیمت گذاری گندم نیست مشکل نرخ آرد و نان است یعنی دغدغه به وجود آمده در قیمت آرد و نان را به سمت گندم و جیب کشاورز می بریم. به این صورت که گندم را سال گذشته ۱۱۵۰۰ تومان از کشاورز می خریدیم و نزدیک ۱۰۰۰ تومان می دادیم برای آرد در نتیجه وضعیت دولت در این مورد پیچیده شد
منافع مصرف کننده در این حین نابود و به جیب دلال ها و واسطه ها و رانت خواران و خلافکارانی که در این حین در قِبَل نان و آرد خلاف هایی را انجام می دادند، می رفت از سوی دیگر دولت ها تمام مشکلات را به گردن تولید کننده می اندازد و تولید کننده باید منافع دلال و واسطه و خلافکاران آرد و نان چه در توزیع و چه در تهیه آن را از جیب خود بدهد. این دور از انصاف است و از جیب تولید کننده نباید این ها پرداخت شود.
* کشاورزی در ایران چه محدودیتهایی دارد؟
کشاورز ایرانی در شرایطی گندم تولید می کند که متوسط سالانه بارش کشور ۲۲۰ میلی متر در سال است اما کشاورزان کشورهای صادر کننده متوسط سالانه حداقل ۷۵۰ میلی متر بارش دارند. کشاورز ایرانی در یک شرایط سخت و بحرانی تولید می کند اما با آنها مقایسه می شوند.
مسئولان برنامه و بودجه و وزارت امور اقتصاد و دارایی کمتر منافع کشاورزان را در نظر می گیرند و همیشه بنا به دلایلی توجیه می کنند کشاورز باید جیبش خالی باشد به عنوان نمونه بازار های جهانی را به عنوان رقیب داخلی عنوان می کنند که مورد اعتراض بنده هم در بسیاری از موارد قرار گرفته است و موارد بالا را لحاظ نمی کنند.
به عنوان مثال نماینده سازمان برنامه و بودجه در جلسات از قیمت گندم در بازار جهانی می پرسد و در نظر نمی گیرد که من کشاورز ایرانی در شرایط بحرانی و هشدار و کم بارانی گندم تولید می کنم نه بارش متوسط ۷۵۰ میلی متر و شرایطی که در خارج برخی از کشور ها از نظر طبیعی دارند.
* برای تعیین قیمت گندم چه شرایطی را باید در نظر بگیریم؟
گندم باید واقع بینانه و واقع نگرانه قیمت گذاری و اصلا از بحث اقتصادی خارج شود گندم محصول معمولی نیست که شرایط اقتصادی معمولی را برای قیمت گذاری آن در نظر بگیریم. گندم پایه و ستون اصلی امنیت غذایی ماست و شرایط خاصی دارد که باید حمایت و با قیمت مطلوب خریداری شود تا نیازمند بازارهای جهانی و بیگانه نشویم.
کشاورزان در طول تاریخ بخصوص پس از انقلاب نشان دادند که مصالح ملی را بر منافع شخصی و گروهی و صنفی خود ترجیح می دهند یعنی اولویت اول منافع ملی، ملت، حاکمیت و نظام است و شکی در آن نیست اما در مقابل کشاورز هم گذران زندگی خودش و معیشت اش را باید بگذراند کشاورزی که گندم را می کارد و پس از ۹ ماه چشمش دنبال منابعی برای گذران زندگی خودش و خانواده اش است، حقش است و باید تامین شود.
ما اگر بخواهیم محصولش را به هر بهانه ای و به هر دلیلی با قیمت نازل بخریم و دلایلی بیاوریم که بیشتر این دلایل قابل قبول و منطقی نیست، چاره ای ندارد که برای تامین زندگی خودش و برای اینکه چرخ زندگی را بچرخاند دنبال خریدار بگردد که با قیمت بالاتر گندم را از او خریداری کند در قانون محدودیتی وجود ندارد که تو محصولی را تولید کردی حتما و اجبارا باید محصول را به من بفروشی و اگر کشاورز اهوازی بخواهد محصول خودش را در تبریز بفروشد هیچ محدودیتی ندارد، این تولید خودش است و به قیمتی که خودش راضی باشد هر طور خواست می تواند به فروش رساند.
در خصوص گندم، نمیتوانیم در چارچوبهای اقتصادی معمول مانند نرخ خرید و... تکیه کنیم
این امر شرایطی را فراهم می کند که قاچاقچی ها، دلال ها و واسطه ها با شرایط خوب پرداختی به میدان بیایند اگر دولت ذره ای مواظب نباشد در این بازی خواهد باخت. و این منجر به کاهش خرید دولت و افزایش واردات ناپایداری امنیت غذایی و هزار و یک مساله دیگر می شود؛ که اصلا برای کشور خوب نیست.
* آیا دولت می تواند جلوی فروش آزاد گندم مردم را بگید؟
هنگامی که کشاورز یک محصولی را تولید کرده ما طبق قوانین تنها خرید تضمینی را در مورد محصول تولید شده داریم اما اگر در کنار این قانون بعضی وزارت خانه ها، ارگان ها و ... محدودیت هایی را اعمال می کنند این ها جزء قانون نیستند.
* نحوه قیمت گذاری گندم چگونه باید باشد؟
در خصوص گندم، نمی توانیم در چارچوب های اقتصادی معمول مانند نرخ خرید و... تکیه کنیم زیرا باید خارج از -فقط یک کالای اقتصادی- به آن نگاه کرد از نظر امنیت غذایی، امنیت شغلی، تابع یک سری شرایط فرا قانونی هم می تواند باشد.
* هر کشاورز برای هر هکتار چقدر هزینه تولید هر کیلوگرم گندم میکند؟
طبق آمار و آنالیزی که از ۳۲ استان کشور در مورد هزینه های تولید و قیمت تمام شده هر کیلو گندم دیم و آبی به صورت آنالیز میدانی و عملیاتی و نه دولتی انجام شده، به همراه ۲۰ درصد سود معقول حداقل باید 16 هزار و ۸۰۰ الی ۱۷ هزار تومان از کشاورز خریداری شود تا کشاورز راضی باشد اگر کمتر از این مقدار قیمت گذاری انجام شود سود کشاورز به خطر می افتد جیب کشاورز خالی می شود و اعتراضات و نارضایتی ها به وجود می آید.
* اگر قیمت گندم به قیمت واقعیاش برسد، چهطور میتوانیم امیدوار باشیم که نرخ نان و آرد افزایش پیدا نکند؟
در تمام سالهایی که توانستیم قیمت گندم را طوری تعیین کنیم که مورد رضایت کشاورزان واقع شده باشد هم آن سال و هم سال آینده اش تقریبا به یک خود کفایی نسبی و خود اتکایی رسیدیم و این نشان دهنده این موضوع است که کشاورز اگر راضی باشد، مدیریت مزرعه، تغذیه و سایر موارد را بخوبی انجام می دهد و در ادامه تناژ محصولش بالا می رود و در نتیجه به خود کفایی می رسیم.
* چرا قیمت گذاری گندم سخت شده است؟
گندم محصولی واسطه ای است یعنی محصولی است که تبدیل به محصولات صنفی صنعتی مانند ماکارانی، شیرینی جات، بیسکوییت و نان های حجیم فراوری می شود. در سال های گذشته بخصوص در سی سال گذشته در مورد تعیین نرخ گندم، آرد و نان ما دچار اشتباه فاحش و وحشتناک شدیم و آنهم این بود که ما فکر کردیم گندم را به هر قیمتی که خریدیم برای حمایت از حقوق مصرف کننده به یک پنجم قیمت تحویل مصرف کننده دهیم.
مثلا ما گندم را سال گذشته ۱۱۵۰۰ می خریدیم با سود هزار تومان به نانوا می دادیم و امسال هم با همان قیمت به نانوا دادیم یعنی این شکاف قیمتی خرید و فروش ما هر سال نسبت به سال گذشته به صورت وحشتناکی عمیق تر شد؛ گرچه قبول داریم که نظام ها، دولت ها و حاکمیت ها باید از مصرف کنندگان محصولات استراتژیک مانند نان حمایت کنند.
نحوه حمایت باید جوری باشد که به خود محصول آسیب نرساند و دولت ها را نیز دچار مخمصه نکند دولت در خصوص پرداخت یارانه آرد و نان دچار مشکل است و فشاری که بر کشاورز وارد می کند ناشی از خلایی است که در سال های گذشته ایجاد شده است. دغدغه امروز دولت قیمت گندم نیست مشکل قیمت آرد و نان است که اگر دولت ها می خواهند یارانه ای را به طبقات مصرف کننده برای حمایت بدهند که طبیعی هم است باید مستقیم به خود مصرف کننده داده شود یعنی به کسی که نان را می خرد و مصرف می کند.
* یارانه به چه کسانی پرداخت می شود؟
یارانه را به صورت غیر مستقیم به مصرف کننده می دهیم و بیشتر به واسطه ها پرداخت می شود به عنوان مثال گندم را به کارخانجات تحویل می دهیم آرد کنند و آنها با قیمتی به نانواها می دهند نان تولید می شود و با نرخ نازلی به مصرف کنندگان می فروشند و یارانه و ما به التفاوت را به نانواها و کارخانجات پرداخت می کنیم.
* گلایه اصلی شما چیست؟
گلایه اصلی ما در شورای قیمت گذاری از سازمان برنامه و بودجه و وزارت امور اقتصاد و دارایی همین موضوع است کشاورزان و نمایندگان شان در شورای قیمت گذاری، مسئولان جهاد کشاورزی، وزرای سابق و چه سرپرست فعلی انصافا در کنار ما تشکل ها که مدافع امور کشاورز ها هستیم تلاش می کنند که سطح زندگی تولید کننده را به سطح قابل قبولی رسانند.
برخی مسئولان میگویند اگر گندم را وارد کنیم از نظر اقتصادی به صرفه ما است
اما مانع اصلی دیدگاه دستگاه های دولتی مانند سازمان برنامه و بودجه، وزارت امور اقتصادی و دارایی و در کنار آنها نیز ستاد تنظیم بازار و سایر ارگان ها و سازمان هایی که دخالت می کنند است. گلایه ما از سازمان برنامه و بودجه و وزارت امور اقتصادی و دارایی این است که هنگامی که ما قیمت ۱۷ هزارتومان تمام شده که برای کشاورز را اعلام می کنیم که قیمتی معقول است هیچگونه ایراد کارشناسی و علمی که مورد تایید قرار گیرد نمی توانند بگویند و تنها ایراد نمایندگان سازمان ها عدم وجود اعتبار کافی برای خرید است این حرف ها بهانه است.
برای بسیاری از صنف ها اعتبار کافی داریم و مواردی که حتا دیده شده که به صورت بلاعوض داده شده است؛ اعتبار داشتیم اما برای محصولات کشاورزی که اتفاقا بلاعوض نیست و محصولی را از کشاورزی می خریم و جنس را دریافت می کنیم و اعانه و صدقه ای نیست نداریم؛ چرا این همه سخت گیری می کنند؟ اما در کنار این موضوع دولت ها برای بعضی موارد حتا غیر ضروری بله پول دارند بودجه هست اما برای خرید از کشاورز بهانه می آورند که ما اعتبار نداریم تورم ایجاد می شود یا بهانه های دیگری که به هیچ وجه قابل قبول نیست.
* مجلس آیا اقدامی انجام داده است؟
علیرغم اینکه در مجلس شورای اسلامی کمیسیون اقتصادی، کمیسیون کشاورزی و تمام نمایندگان اعلام آمادگی کردند که ردیف بودجه متمم برای افزایش قیمت گندم در نظر گرفته شود، سازمان برنامه و بودجه بهانه هایی که به هیچ وجه قابل قبول نیست می آورد و این صدای کشاورز را در می آورد.
حتا بعضی از مسئولین که اگر موقعیتش ایجاد شود من اسامی هایشان را حاضرم افشا کنم می گویند اگر گندم را وارد کنیم از نظر اقتصادی به صرفه ما است در صورتی که این بر خلاف مصالح و تامین امنیت غذایی و بر خلاف نظریات مقام معظم رهبری که رشد تولید را همیشه سرلوحه شعارهای خودشان گفته اند، قرار دارد.
* خرید گندم با چه دلاری صورت می گیرد؟ نیمایی یا آزاد؟
جلسه گذشته شورای قیمت گذاری یکی از مسئولان سازمان برنامه و بودجه گفت گندم را در خارج از کشور ما می توانیم ۳۵۵الی ۳۶۰ دلار بخریم به او گفتم اولا از واردات نباید حرفی بزنیم و در جایی که تولید داخل امنیت غذایی را می تواند تامین کند اصلا محلی از اعراب ندارد دوما حساب کند ۳۵۵ دلار با نرخ دلار امروز می شود ۱۹۸۵۰ تومان که مجبور شد حرف خود را عوض کند و بگوید با نرخ نیمایی گفتم.
به مسئولانی که اینطور فکر می کنند می گویم شما خودتان را دارید گول می زنید قیمت واقعی دلار بیشتر از ۵۰ هزار تومان است نه اینکه ۳۸ هزار، ۲۵ هزار یا ۴۰ هزار تومان که نرخ سازی می کنید. این دیدگاه ها و فرافکنی هاست که به تولید آسیب می زند این عدم توجه به تولید و نیم نگاهی به خارج از کشور است که داد و صدای کشاورز را در می آورد دلیل این مسئولان دلیل قانع کننده ای نیست.
کشاورز تولید کننده است، منافع ملی را در نظر دارد و کمک به حاکمیت و دولت ها می کند هوای مصرف کننده را نیز دارد اما این ایرادهای بی مورد و حرف های بی اساس که دلیل و منطقی هم پشتش نیست و حمل بر این می شود که نمی خواهند از تولید کننده حمایت بکنند باعث نارضایتی کشاورزان می شود.
* در رابطه با قیمت دستوری چرا قیمت ها شناور نمی شود که عرضه و تقاضا قیمت را مشخص کند؟
کشورهای با اقتصاد های سالم همیشه روی یک بحث ساده عرضه و تقاضا اداره می شود یعنی عرضه کننده و تقاضا کننده نرخ را معین می کنند اما کشور ما با قیمت های دستوری که ناشی از بعضی از فشارها است اداره می شود و آن فشار این است که ما می خواهیم هوای مصرف کننده را داشته باشیم پس از جیب تولید کننده می زنیم.
ما باید گندم را با نرخ واقعی از تولید کننده بخریم و با قیمت واقعی در اختیار مصرف کننده و آن صنعت واسطه قرار دهیم
قیمت دستوری برای تولید کننده هیچ وقت الزام آور نیست یک سال می کارد به قیمت دستوری می فروشد اما اگر ببیند قیمت دستوری سود ندارد اصلا تولید نمی کند نه تنها در بخش کشاورزی در تمام بخش ها. این اصل جاری است که با قیمت دستوری نمی شود از تولید حمایت کرد بازار باید خودش، خودش را تنظیم کند.
* حمایت از اقشار ضعیف چه می شود؟
ما باید گندم را با نرخ واقعی از تولید کننده بخریم و با قیمت واقعی در اختیار مصرف کننده و آن صنعت واسطه قرار دهیم از گندم کار بخریم ۲۰ هزارتومان و به کارخانه آرد سازی، دست صنایع آرد پز که آرد مصرف می کنند تحویل دهیم و بگوییم به قیمت واقعی دست مصرف کننده برسد اجازه بدهیم تولید کننده و مصرف کننده هر دو به قیمت واقعی بخرند و بفروشند. منتها در بعضی موارد از دهک هایی که حتما باید حمایت شود با یارانه حمایت کنیم.
این امر بازار را تنظیم خواهد کرد نه قیمت دستوری که در هیچ کجای دنیا و در هیچ اقتصادی جواب نداده و نخواهد داد همین قیمت دستوری و اقتصاد دستوری است که ما را به این خلا و دره ای کشانده که ما به التفاوت گندمی که از کشاورز خریداری می شود و آردی که در اختیار نانوا قرار داده می شود برای مصرف نان کشور آنقدر تفاوت دارد.
خواهش من از مسئولان، تصمیم گیران و کسانی که در امر حمایت از کشاورزی و کشاورز نقش دارند این است که در خصوص حمایت از این قشر کم نگذارند و شرایط را فراهم کنند. نگوییم که ما اعتبار مان در قانون بودجه کم است پس باید گندم را از کشاورز ارزان بخریم نه! بروند سراغ گزینه های دیگر مانند اینکه دست به دامن مجلس بشوند و متممی فراهم شود که اعتبار افزایش پیدا کند تسهیلات قرار بدهند که به کشاورز کمک شود نه اینکه دولت بگوید من پولم کم است و به این قیمت فقط می توانم خریداری کنم و قوانینی هم وضع کنیم که کشاورز به غیر از من نتواند به شخص دیگری محصولاتش را بفروشد. این ظلم در حق کشاورز و بر خلاف منافع ملی و اقتدار و امنیت غذایی ماست.
نظر شما