تهمینه غمخوار؛ بازار: روابط طالبان با ایران از دهه ۱۹۹۰، زمانی که این روابط مملو از اتحاد در قبال مخالفان یکدیگر بود، به طور قابل توجهی تکامل یافته است. حتی علی رغم برخی از تفاوت های فرقهای و قومی، تهران حداقل یک دهه را صرف تقویت روابط و اعتمادسازی با ایجاد شبکهای از ارتباطات در سراسر حکومت طالبان کرده و تمایل خود را برای کمک و بازسازی این کشور نشان داده است. با این حال، ایران همچنان نگران درگیری و چشمانداز سیاسی این کشور نیز هست ضمن اینکه تحولات ژئوپلیتیک و ژئواستراتژیک در افغانستان، نیز می تواند منافع جمهوری اسلامی را تهدید کند.
با این حال و با وجود برخی از اختلافات، ایران، حضور دیپلماتیک خود را در کابل مبتنی بر اشتراکات فراوان تاریخی، زبانی و دینی حفظ کرده است. بر همین اساس، روابط ایران و طالبان را می توان به عنوان مجموعه ای از اقدامات متوازن توصیف کرد؛ در حالی که هر دو برای حفظ ثبات و امنیت در مرزها و اجتناب از پیچیدگیهای بیشتر و چالشهای ژئواستراتژیک، به یکدیگر نیاز دارند. از این رو می توان یک رابطه متعادل در حال تحول را مشاهده کرد که هم ایران و هم طالبان از ابزارهایی برای اعمال فشار بر دشمنان مشترک خود برخوردار هستند.
در همین راستا، خبرنگار بازار گفتگویی با دکتر «عبداللطیف نظری» معاون وزارت اقتصاد امارت اسلامی افغانستان در خصوص روابط ایران و طالبان انجام داده که در ادامه می خوانیم.
* روابط ایران و طالبان را می توان به عنوان مجموعه ای از اقدامات متوازن توصیف کرد؛ در حالی که هر دو برای حفظ ثبات و امنیت در مرزها و اجتناب از پیچیدگیهای بیشتر و چالشهای ژئواستراتژیک، به یکدیگر نیاز دارند. از این رو می توان یک رابطه متعادل در حال تحول را مشاهده کرد که هم ایران و هم طالبان از ابزارهایی برای اعمال فشار بر دشمنان مشترک خود برخوردار هستند. دیدگاه شما در این باره چیست؟
روابط ایران و افغانستان خوشبختانه مبتنی بر حسن همجواری و همسایگی مسالمت آمیز است و ما شاهد افزایش مناسبات تجاری و اقتصادی دو کشور در حال حاضر هستیم. اخیرا هم از سوی وزارت تجارت و صنعت امارت اسلامی اعلام شده که ایران، بزرگترین شریک تجاری افغانستان در نظر گرفته شده است. این مسئله یک خبر خوش است که با توجه به مشترکات تاریخی، تمدنی، فرهنگی و دینی که بین دو کشور وجود دارد، انتظار می رود که مناسبات تجاری دوجانبه هم بیش از پیش افزایش پیدا کرده و روند تصاعدی را طی کند.
در خصوص موضوع حفظ ثبات و حفظ مرزها هم دو کشور دارای منافع مشترک هستند. بر همین اساس، به هر میزانی که هماهنگی بیشتری میان جمهوری اسلامی و امارت اسلامی در مرزها وجود داشته باشد، هر دو کشور از ثبات و امنیت در مرزها منتفع شده و از قاچاق مواد مخدر و ناامنی جلوگیری خواهد شد. در همین راستا، ما می توانیم تهدیدات مشترک را خنثی بسازیم، اما نباید فراموش کنیم که هنوز هم دشمنان دو کشور در تلاش هستند تا ناامنی را در مرزها ایجاده کرده و از این طریق، مناسبات سیاسی، فرهنگی و اقتصادی میان دو کشور را آسیب پذیر بسازند.
هوشیاری هر دو دولت و ملت تا کنون نقشه های دشمنان را نقش بر آب کرده و ما شاهد هستیم که نزدیک به دو سال که از عمر امارت اسلامی سپری می شود، در مرزها مشکل جدی ایجاد نشده؛ در حالی که این نکته می تواند در مناسبات میان دو کشور بسیار مهم ارزیابی شود
اما، هوشیاری هر دو دولت و ملت تا کنون نقشه های دشمنان را نقش بر آب کرده و ما شاهد هستیم که نزدیک به دو سال که از عمر امارت اسلامی سپری می شود، در مرزها مشکل جدی ایجاد نشده؛ در حالی که این نکته می تواند در مناسبات میان دو کشور بسیار مهم ارزیابی شود.
* برخی از تحلیلها نشان می دهد که در حال حاضر، طالبان به لحاظ دیپلماتیک از سوی ایران به رسمیت شناخته نشده، اما روابط با تهران بخشی از دید وسیع تری است که از طریق آن قصد دارد مشروعیت حکومت خود را در سطح منطقه نشان دهند. ارزیابی شما در این خصوص چیست؟
در رابطه با روابط دیپلماتیکی که میان جمهوری اسلامی ایران و امارت اسلامی وجود دارد، خبرهای امیدوارکننده ای از سوی رسانه ها بازتاب داده شده است. در واقع، تیم جدیدی که از سوی امارت اسلامی در سفارت افغانستان در تهران مستقر شده، تلاش می کند تا روابط دیپلماتیک میان دو کشور همچنان برقرار باشد و سیاست تعامل از دو طرف مورد توجه و دقت نظر قرار گیرد.
درست است که هنوز تهران به صورت رسمی، امارت اسلامی افغانستان را به رسمیت نشناخته، اما تعاملات دوجانبه روز به روز در حال افزایش است و این مسئله می تواند به نفع منافع و امنیت ملی هر دو کشور باشد
درست است که هنوز تهران به صورت رسمی، امارت اسلامی افغانستان را به رسمیت نشناخته، اما تعاملات دوجانبه روز به روز در حال افزایش است و این مسئله می تواند به نفع منافع و امنیت ملی هر دو کشور باشد. در حقیقت، بخش عمده ای از مشکلات مهاجرین افغانستان که در ایران حضور دارند، از طریق سفارت افغانستان در تهران مورد رسیدگی و ارزیابی قرار گرفته و راه حلی برای مشکلات مهاجرین، پیدا خواهد شد.
همچنین، نمایندگی افغانستان در تهران می تواند چشم انداز مناسبات آینده را بیش از پیش منعکس کرده و ظرفیت های موجود در افغانستان برای سرمایه گذاری، بازرگانان و تاجران ایرانی می تواند فرصتی مهم در این زمینه باشد. مناسبات دو کشور در حال حاضر به گونه ای است که فرصتهای زیادی برای سرمایه گذاری در داخل افغانستان وجود دارد و امیدواری ما این است که سرمایه گذاران ایرانی در افغانستان در حوزه های کشاورزی، معادن، انرژی، جاده سازی و ساخت خط آهن بتوانند سرمایه گذاری کرده و از این طریق روابط اقتصادی میان دو طرف رشد کرده و هم روابط دوستی میان طرفین عمیق تر شود.
همچنین، به لحاظ مالی هر دو کشور می توانند از این ظرفیتها بهره مند شوند. بر همین اساس، به هر میزان که روابط سیاسی و دیپلماتیک ایران و امارت اسلامی افزایش یابد، مناسبات تجاری دوجانبه نیز بیشتر خواهد شد. بنابراین، سیاست تعامل و همکاری از سوی دو طرف می تواند تامین کننده ظرفیت حداکثری برای هر دو ملت و دولت باشد.
* در حالی که نمی توان نقش همسایگان را در بهبود و توسعه افغانستان در حال حاضر، کم رنگ جلوه داد یا به طور کلی نادیده گرفت، اما باید این نکته را نیز مد نظر قرار داد که با وجود نیاز افغانستان به همسایگان و تلاش در جهت توسعه روابط با آنها، در حالی که خود کشورهای همسایه هم به گسترش روابط با کابل نیاز دارند، اما بعید به نظر می رسد که این فعالیت های اقتصادی منطقهای و اشکال محدود همکاری بتواند بحران فقر و توسعه نیافتگی را در افغانستان به طور اساسی حل کند. از دیدگاه شما لزوم تشکیل هر چه سریعتر دولت فراگیر در این زمینه چیست؟
بدون شک، ما در وضعیت و دنیایی زندگی می کنیم که عصری جهانی شدن است و دنیا به یک دهکده جهانی در حال تبدیل شدن است. زمان و مکان فشرده شده و وابستگی های متقابل در حوزه های سیاسی، اقتصادی و امنیتی به وجود آمده است. بر همین اساس، هم افغانستان به همسایگان نیاز دارد و هم کشورهای همسایه نیازمند افغانستان هستند. وجود افغانستانی با ثبات، قوی، متحد و مستقل موجب ایجاد ثبات پایدار در منطقه می شود.
سیاست تعامل و همکاری از سوی امارت اسلامی با همسایگان در دستور کار قرار دارد؛ در حالی که امارت اسلامی تلاش می کند سیاست اعتمادسازی و تنش زدایی با همسایگان مورد توجه و دقت قرار گیرد
به همین دلیل است که سیاست تعامل و همکاری از سوی امارت اسلامی با همسایگان در دستور کار قرار دارد؛ در حالی که تلاش می کند سیاست اعتمادسازی و تنش زدایی با همسایگان مورد توجه و دقت قرار گیرد. تا کنون اقدامی که خوشبختانه از سوی کابل صورت گرفته، اقدامی سازنده، مبتنی بر حسن همجواری، احترام متقابل و سیاست عدم مداخله در امور داخلی با همسایگان بوده است.
بنابراین، توقع افغانستان از کشورهای همسایه این است که در امور داخلی افغانستان هم دخالت و مداخله صورت نگیرد. بحث دولت فراگیر، بحث داخلی در افغانستان است و امارت اسلامی معتقد است که افغانستان از طریق مراجعه به مطالبات مردم خود نیازمندی ها و شرایط کشور خود را مورد ارزیابی و تحلیل قرار داده و در نهایت به جمع بندی خواهد رسید.
کشورهایی که از طریق عملیات نظامی نتوانسته اند به اهداف در افغانستان دست پیدا کنند، اکنون از بحث دولت فراگیر به عنوان ابزار فشار علیه امارت اسلامی استفاده می کنند و درصدد هستند تا افراد مورد نظر خود را در نظام افغانستان سهیم و شریک سازند و از این طریق تاثیرگذاری و نفوذ خود را در داخل افغانستان افزایش بدهند.
در همین راستا، امارت اسلامی تا کنون در برابر این فشارها مقاومت کرده و در آینده هم ایستادگی خواهد کرد؛ چرا که بحث دولت فراگیر یک موضوع داخلی است و نظام موجود با توجه به نیازمندی ها و شرایط اقتصادی، امنیتی و سیاسی کشور خود تصمیم گیری کرده و با توجه به منافع خود بحث دولت را مورد توجه قرار خواهد داد.
* حوزه های کشاورزی، انرژی و ترانزیت از موضوعات مورد تاکید مقامات ایران و افغانستان و از زمینه های توسعه همکاری های دوجانبه است، دو کشور تا چه اندازه می توانند از این حوزه ها در جهت توسعه روابط فی مابین بهره مند شوند؟
بدون شک حوزه های انرژی، کشاورزی و ترانزیت از حوزه هایی است که دو کشور علاقه مند به توسعه آنها هستند؛ در حالی که زمینه های توسعه همکاری میان طرفین در این حوزه ها وجود دارد. اما تا به حال، در این حوزه ها گامهای جدی برداشته نشده است. افغانستان علاقه مند به ارتقاء وضعیت کشاورزی و زراعت به سوی فراسنتی، مدرن و با دانش روز مجهز شده و فناوری های پیشرفته و به روز وارد این عرصه شود. در این راستا، قطعا جمهوری اسلامی ایران می تواند نقش مهم و قابل توجهی ایفا کند، زیرا ایران دارای تجارب خوبی است و می تواند در گذار از کشاورزی سنتی به کشاورزی تجاری و صنعتی که مورد نیاز مردم افغانستان است و نقش کلیدی در توسعه و شکوفایی اقتصادی دارد، عاملی کمک کننده باشد.
با توجه به اینکه افغانستان هم از نظر منابع آبی غنی است، منابع آبی می تواند کشاورزی مطلوب را در افغانستان رقم بزند. بنابراین، به نظر می رسد که حوزه های کشاورزی، ترانزیت و انرژی می توانند تامین کننده منافع اقتصادی دو کشور باشد.
در خصوص ترانزیت، موقعیت ترانزیتی افغانستان، خاص و منحصر به فرد است و این کشور حلقه اتصال آسیای مرکزی و جنوبی محسوب می شود. همچنین افغانستان می تواند نقش کریدور اوراسیا را ایفا نماید؛ ضمن اینکه می تواند در گسترش مناسبات تجاری با کشورهای همسایه به ویژه از طریق بندر چابهار محصولات خود را به جهان مدرن برساند و همچنین از طریق بندر عباس محصولات خود را به سایر کشورها منتقل کند. این موارد ظرفیتهای میان ایران و افغانستان است که امیدواریم شاهد توسعه روابط در این حوزه ها باشیم.
* راه اندازی خط آهن خواف_هرات به لحاظ منطقه ای و بین المللی تا چه اندازه موجب تسهیل مسیرهای ترانزیتی و حمل و نقلی به خصوص برای ایران و افغانستان خواهد شد؟
راه اندازی راه آهن خواف_هرات به لحاظ منطقه ای و بین المللی از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. جدا از این که این خط آهن می تواند موجب تسهیلات ترانزیتی و حمل و نقل میان ایران و افغانستان شود، در واقع می تواند در توسعه صادرات افغانستان و سایر کشورها هم نقش مهمی ایفا کند.
یکی از سیاستهای امارت اسلامی هم این است که در قسمت خط آهن، فعالیتهای چشمگیری باید صورت گیرد، زیرا گسترش خط آهن به ویژه خواف_هرات می تواند در ایجاد تسهیلات برای انتقال کالا و صادرات افغانستان سودمند و موثر باشد.
افزون بر این، توسعه این خط آهن می تواند در گسترش و انکشاف روستاهای افغانستان نقش مهمی ایفا کرده و باعث توسعه اقتصادی در حوزه جنوب غرب این کشور ود. به همین دلیل، از نظر امارت اسلامی راه اندازی این خط آهن موجب می شود تا هر دو کشور هم با تسهیلات بیشتر مناسبات تجاری خود را افزایش داده و هم عقب ماندگی و توسعه نیافتگی افغانستان برطرف شود زیرا در هر نقطه ای که خط آهن منتقل شود قطعا فناوری و دانش روز و رشد و تولید افزایش پیدا کرده و نفس این مسئله می تواند در توسعه و شکوفایی اقتصادی و فرهنگی افغانستان مفید واقع شود.
نظر شما