تهمینه غمخوار؛ بازار: سال ۲۰۲۲، نشان دهنده گذشت سه دهه از سیاست «نگاه به شرق» هند است؛ در حالیکه در سال ۲۰۱۴، به سیاست «عمل در شرق» تغییر نام یافت. این سیاست پس از جنگ سرد در بحبوحه تلاش های دهلی برای احیای اهمیت آسیای جنوب شرقی و پس از آن آسیای شرقی و منطقه ایندو_پاسیفیک در دستور کار سیاست خارجی هند پدیدار شد و مستلزم تعاملات منطقهای نهادینهتر و منظمتر با هدف تقویت یکپارچگی اقتصادی، همکاری استراتژیک و مشارکت مردمی و فرهنگی بود. یکی از مؤلفههای کلیدی این سیاست، محوریت انجمن کشورهای جنوب شرقی آسیا (آسهآن) است که هر دو طرف سال ۲۰۲۲ را با نام «سال دوستی آسهآن_هند» جشن گرفته اند.
در همین راستا، به طور رسمی، سیاست عمل در شرق قوی باقی مانده است؛ در حالی که مرکزیت آ سه آن به عنوان ستون اصلی سیاست نخست وزیر هند نارندرا مودی، اشاره می کند که نقش مرکزی کشورهای جنوب شرقی آسیا با سیاست قانون شرق هند همگام است. با این حال، واقعیت بیش از آن چیزی است که اظهارات رسمی نشان می دهد. نشانه هایی وجود دارد که بیانگر آن است که هند به تدریج در حال فراتر رفتن از آسه آن در تعامل به سمت شرق است.
این موضوع در حالی مطرح است که معماری منطقه ای در حال گذار است، زیرا ابتکارات منطقه ای تثبیت شده، باز و فراگیر به ویژه آنهایی که در چارچوب آسه آن تعبیه شده اند، توسط ابتکارات جدیدتر، انحصاری و عملکردی از جمله پیمان امنیتی آکوس شامل استرالیا، انگلیس و امریکا به چالش کشیده می شوند؛ ضمن اینکه سیاست عمل در شرق هند با ابتکارات دیگر قدرت های بزرگ منطقه به ویژه چین ممکن است از بین برود.
بنابراین، در یک سطح اساسی تر، منطق استراتژیک ریشه های سیاست «نگاه به شرق» زیر سوال رفته، در حالی که این سیاست، تا حد زیادی محصول زمان خود و منعکس کننده تلاشی برای پیوندهای متقابل جدید در سیستم بین المللی پس از حذف محدودیت های ساختاری تحمیل شده توسط شکاف جنگ سرد بوده است. اما دو قطبی شدن مجدد سیستم بین المللی پس از جنگ روسیه و اوکراین و ظهور یک رقابت استراتژیک طولانی مدت بین ایالات متحده و چین، فشار فزاینده ای را بر سیاست نگاه به شرق و سیاست عمل در شرق وارد خواهد کرد.
از آنجایی که سیستم بینالمللی ریشههای سیاست نگاه به شرق در حال تغییر است، باید یک اصل سازماندهی جدید برای توجیه تعامل هند به شرق پیدا شود. تعامل دهلی نو به سمت شرق در طول دوره پس از جنگ سرد تکامل یافته، بالغ شده و عمیق تر شده و در حالی که ممکن است هند مهمترین قدرت در منطقه نباشد، زمانی که بر اساس شایستگیهای خود قضاوت شود، تعامل منطقهای هند در طول دوره گاه به شرق و عمل در شرق قوت و شتاب بیشتری پیدا کرده است.
منشأ و تکامل سیاست «نگاه به شرق» هند
هند سیاست «نگاه به شرق» خود را در اوایل دهه ۱۹۹۰ به عنوان بخشی از تلاشی هماهنگ برای احیای اهمیت آسیای جنوب شرقی در دستور کار سیاست خارجی این کشور آغاز کرد و به دنبال تکمیل پیوندهای دیرینه تاریخی، فرهنگی و ایدئولوژیک کشور با منطقه با مشارکت در زمینههای ملموستر وابستگی متقابل اقتصادی و همکاریهای سیاسی و امنیتی بود.
این سیاست در سخنرانی وزیر امور خارجه وقت هند در سال ۲۰۰۳ منعکس شد: در گذشته، تعامل هند با بخش اعظم آسیا، از جمله آسیای جنوب شرقی و شرقی، بر اساس تصوری آرمان گرایانه از برادری آسیایی، مبتنی بر تجربیات مشترک استعمار و پیوندهای فرهنگی بنا شده بود. با این حال، ریتم امروز منطقه به همان اندازه که توسط تجارت، سرمایه گذاری و تولید تعیین می شود، توسط تاریخ و فرهنگ مشخص می شود. این امر همان چیزی است که مشوق سیاست ده ساله «نگاه به شرق» هند است.
نتیجه گیری وضعیت گفتگوی هند با آسه آن در سال ۱۹۹۲، اغلب به عنوان نقطه منشأ این سیاست ذکر می شود؛ اگرچه شواهدی مبنی بر این موضوع وجود دارد که زمینه ایجاد سیاست نگاه به شرق یک دهه قبل در دولت نخست وزیر راجیو گاندی مطرح بوده است. روابط دهلی با آسیای جنوب شرقی زمانی بیشتر نهادینه شد که هند در سال ۱۹۹۶ با شرکت در نشست وزیران آسه آن به شریک گفتگوی کامل تبدیل شد. سپس، هند در سال ۲۰۰۲ به یک شریک گفتگو در سطح سران (همتراز با چین، ژاپن و کره جنوبی) تبدیل شد.
«مشارکت آسهآن و هند برای صلح، پیشرفت و رفاه مشترک» که در سومین اجلاس سران آسهآن_هند در سال ۲۰۰۴ امضا شد، طرحی رسمی برای تعامل هند با منطقه ایجاد کرد. این موضوع در خلال گفتگوی سالانه دهلی و سند چشم انداز ۲۰۲۰ آسه آن_هند که نقشه راه همکاری را ترسیم می کرد، عملیاتی شده و روابط هند و آسه آن، در سال ۲۰۱۲ به یک مشارکت استراتژیک ارتقا یافته است.
گستردگی و عمق فزاینده تعاملات هند با آسیای جنوب شرقی، وزارت امور خارجه هند را بر آن داشت تا اعلام کند که هند به همان اندازه که یک کشور آسیای جنوبی است، یک کشور آسیای جنوب شرقی است
گستردگی و عمق فزاینده تعاملات هند با آسیای جنوب شرقی، وزارت امور خارجه هند را بر آن داشت تا اعلام کند که هند به همان اندازه که یک کشور آسیای جنوبی است، یک کشور آسیای جنوب شرقی است. بر همین اساس، این واقعیت وجود دارد که سیاست نگاه به شرق برای اولین بار در سخنرانی توسط نخست وزیر وقت هند در جریان سفر به سنگاپور در سال ۱۹۹۴، هنگامی که او خواستار ایجاد یک رابطه جدید با منطقه بود، بیان شد.
این امر در بحبوحه تغییر جهت گیری گسترده تر سیاست خارجی هند با تأکید بیشتر بر ابعاد اقتصادی آن اتفاق افتاد؛ پس از آن که کشور دچار بحران ارز خارجی در جولای ۱۹۹۱ شد. علاوه بر اجبار دهلی برای تسریع آزادسازی اقتصادی کشور، همچنین به رسمیت شناخته شد که هند باید تعاملات اقتصادی خارجی خود را تغییر دهد، زیرا فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی منجر به از دست دادن بازارهای کلیدی و ترتیبات مبادله ترجیحی شده بود.
در حالی که نزدیکی با ایالات متحده کلید این جهت گیری مجدد بود، اقتصادهای پویای آسیای شرقی نیز برای دیپلماسی اقتصادی خارجی آن مهم بودند. این امر همچنین در بحبوحه منطقهای شدن تجارت جهانی، به دلیل گسترش توافقهای تجاری ترجیحی (مانند نفتا، بازار مشترک اروپا) رخ داد. در این زمینه، هند به دنبال پیوستن به ابتکارات در شرق آسیا بود تا اطمینان حاصل کند که از موج یکپارچگی اقتصادی منطقهای که سراسر جهان را فراگرفته، کنار گذاشته نمیشود و در عین حال از رشد راکد آسیای جنوبی فراتر میرود.
اوج این تلاشها، تجارت و سرمایهگذاری منطقهای آسهآن_هند در سال ۲۰۱۵ بود که تجارت کالا، خدمات و سرمایهگذاریهای فرامرزی را پوشش میداد. با وجود راه اندازی این سیاست توسط دولت رائو، نگاه به شرق در دستور کار سیاست خارجی کشور نهادینه شد در حالی که درجه ای از تداوم سیاست را در دولت های مختلف تضمین می کرد. البته سیاست نگاه به شرق هند با یک سیاست نگاه به غرب توسط چندین کشور در آسیای جنوب شرقی همراه بود.
نکته قابل توجه در خصوص سنگاپور است که نقش برجسته ای در تسهیل تعامل مجدد هند با آسیای جنوب شرقی ایفا کرد. رهبران هند این مسئله را تصدیق کرده اند، رائو از سنگاپور به عنوان دروازه هند به آسه آن و مودی از سنگاپور به عنوان سکوی پرش هند به آسه آن یاد می کند. با توجه به نقش برجسته سنگاپور در ورود هند به چارچوب آسه آن پلاس، مناسب است که دولت مجددا نقش هماهنگ کننده کشورهای آسه آن را برای هند به عهده بگیرد، زیرا دهلی سه دهه از سیاست نگاه به شرق خود را جشن گرفته است.
علاوه بر این، گسترش آسه آن در دوره ۱۹۹۵ تا ۱۹۹۹، با گنجاندن کشورهای کامبوج، میانمار، لائوس، ویتنام و وارد کردن کل منطقه جنوب شرقی آسیا به عضویت آسه آن (به استثنای تیمور) تعامل هند با این کشورها را عمیق تر کرد. نزدیکی جغرافیایی هند به منطقه هندوچین و روابط نزدیک تاریخی با چندین کشور در زیر منطقه، کاتالیزور دیگری برای تقویت روابط هند و آسه آن بوده است.
همانطور که نخست وزیر وقت هند در سال ۲۰۰۱ اشاره کرد: حتی وقتی به شرق نگاه می کردیم، آسه آن به سمت غرب حرکت کرد. پذیرش کشورهای جدید، آسهآن را به معنای واقعی کلمه به سوی درهای هند آورد. به طور قابل توجه، ورود ویتنام به آسه آن در سال ۱۹۹۵، رابطه دیرینه هند با این کشور را از منبع بی اعتمادی به روابط هند و آسه آن تبدیل کرده است. همچنین، علاوه بر این، پذیرش میانمار در انجمن کشورهای آسه آن در سال ۱۹۹۷ به هند یک مرز زمینی پیوسته با این نهاد منطقه ای داده است.
فشارها بر سیاست «نگاه به شرق»
با وجود این دستاوردها، تعامل هند به سمت شرق با چندین نقطه فشار مواجه است. این مسائل از سه منبع سرچشمه میگیرند: داخل کشور؛ برنامه اصلاحات هند با آرمانهای جهانی این کشور مطابقت ندارد. منطقه ای؛ اصل مرکزیت آسه آن تحت فشار فزاینده ای قرار می گیرد. سطح جهانی؛ نظم بین المللی در حال تغییر است و انطباق با نظم بینالمللی نوساناتی دارد. همچنین، کلید حفظ ارتباط سیاست « عمل در شرق» با ورود به دهه چهارم آن خواهد بود.
تقویت مجدد رقابت استراتژیک ایالات متحده و چین به ظهور ابتکارات منطقه ای جدید (آکوس) دامن زده یا به ابتکارات موجود اهمیت تازه یافته ای بخشیده است. جنگ روسیه و اوکراین نیز این نقاط فشار را تشدید کرده و منجر به دو قطبی شدن مجدد سیستم بین المللی شده که این تحولات تهدیدی برای تحت فشار قرار دادن نقش هند در معماری منطقه ایجاد کرده است.
در چارچوب این سه چالش، روابط چین و هند یک متغیر کلیدی در تعیین نقش هند در منطقه خواهد بود. به عبارت دیگر، تمایل هند برای اتخاذ موضع قاطعتر در حمایت از طرحهای منطقهای به رهبری ایالات متحده در مقابله با نگرانیها در مورد چین یا حفظ تعهد خود به معماری منطقهای باز و فراگیر که در اصل «مرکزیت آسهآن» تعبیه شده است، تا حد زیادی با توجه به خط سیر روابط چین و هند و وضعیت اختلافات مرزی حل نشده آنها دیکته خواهد شد.
با این حال، در یک سطح اساسی تر، دهلی نو نیاز به بازبینی و شفاف سازی جاه طلبی ها یا اهداف استراتژیک که باعث تعامل این کشور به سمت شرق می شود، دارد. هند هفتاد و پنجمین سالگرد استقلال خود را در سال ۲۰۲۲ جشن گرفته و اجلاس سران گروه ۲۰ را در سال ۲۰۲۳ به عنوان بخشی از برگزاری ریاست گروه ۲۰ برای اولین بار برگزار خواهد کرد. این موضوع زمان مناسبی برای دهلی است تا به نقش خود در نظم جهانی فکر کرده و اصول زیربنای سیاست خارجی خود را بازنگری کند.
به عنوان یکی از اجزای کلیدی تعامل خارجی خود، سیاست «عمل در شرق» هند ابزار مناسبی برای آزمایش برخی از این ایدهها در حالی است که هند به «مرحله» بعدی تعامل به سمت شرق خود حرکت می کند. تعامل هند با معماری منطقهای محور آسهآن نیز از نظر بازسازی منافع، هویت و رفتار سیاست خارجی این کشور اثر اجتماعیسازی داشته است.
با انعکاس این موضوع، وزیر امور خارجه وقت جایشانکار در یک سخنرانی در سال ۲۰۱۷ به این نقش حیاتی اشاره کرد که آسه آن در شکل دادن به فرآیندهای فکری تصمیم گیرندگان هندی در مراحل اولیه نگاه به شرق موثر بوده و آسه آن به عنوان مجموعه ای برای هند در جهت تعامل گستردهتر با جهان، آزمایش ایدهها، تبادل نظر و جستجوی بازخوردها عمل کرده است.
تعامل دهلی با شرق در طول این سیاست تکامل یافته، بالغ شده و عمیق تر شده است. در حالی که ممکن است هند مهم ترین قدرت بزرگ در منطقه نباشد، وقتی بر اساس شایستگی های خود مورد قضاوت قرار گیرد، تعامل منطقه ای این کشور در طول دوره نگاه به شرق، ماهیت و شتاب بیشتری پیدا کرده است. علاوه بر این، در حالی که هند ممکن است یک قدرت اصلی در منطقه نباشد، با حضور و مشارکت خود که به معماری منطقه اعتبار و مشروعیت بخشیده، در منطقه استوار است.
نظر شما