تهمینه غمخوار؛ بازار: با توجه به موقعیت ویژه ژئوپلیتیک و ژئواکونومیک و قرار گرفتن در کریدورهای بینالمللی شمال_جنوب و شرق_غرب، جمهوری اسلامی ایران از مزایای بالقوهای برخوردار است که برای بسیاری از کشورهای جهان اهمیت و جایگاه ویژهای به لحاظ ترانزیتی دارد. بر همین اساس، ایران میتواند نقش پررنگی در تبادلات کالا بین کشورهای عضو در کریدورها ایفا نماید؛ مشروط بر اینکه البته برنامه راهبردی توسعه مسیرهای ترانزیتی به گونه ای درست تببین، تدوین و عمیلیاتی شود.
«ساسان زاهدی» کارشناس مسائل حمل و نقل بین المللی در خصوص جایگاه ایران در کریدورهای منطقه ای به خبرنگار بازار گفت: تا اوایل دهه ۱۳۹۰ شمسی، ایران به عنوان کشوری مطرح در زمینه عرضه نفت به جهان شناخته شده بود و به تعبیر دیگر، مهمترین نقش محوله به ایران در عرصه اقتصاد بین الملل، تامین انرژی محسوب می شد. اما، از همان زمان، به تدریج نقش و اهمیت ایران در عرصه اقتصاد سیاسی بین الملل به عنوان یکی از تامین کنندگان اصلی انرژی کاسته شد.
وی افزود: موضوع تاثیر تدریجی تحریم ها که علاوه بر کاهش مستمر و تدریجی سهم ایران در بازارهای جهانی نفت و انرژی، نهایتا به حذف ایران از معادلات جهانی انرژی منتهی شد، موضوع مهمی است، به گونه ای که به تدریج خلا ناشی از فقدان عرضه نفت از جانب ایران، توسط سایر کشورها پر شد و شرایط به گونه ای پیش رفت که عدم حضور ایران، دیگر به مثابه خللی بر بازار انرژی جهان محسوب نمی شود.
این کارشناس مسائل حمل و نقل بین المللی اضافه کرد: افزایش استفاده از انرژی های تجدید پذیر و حرکت جهان به سمت کاهش مصرف انرژی های فسیلی که در قالب توسعه استفاده از مولدهای خوردشیدی، استحضال انرژی از امواج، توسعه خودروهای برقی، ارتقای راندمان انرژی و ... خود را نشان داد و حرکتی عمومی به سمت کاهش مصرف نفت را برای دهه ۲۰۳۰ به بعد متصور نمود. البته جنگ اوکراین تا حدی این موضوع را فعلا با چالش مواجه کرده است؛ به گونه ای که حداقل در حال حاضر مجددا اهمیت انرژی های فسیلی افزایش یافته است.
زاهدی ادامه داد: الزامات بین المللی برای کاهش مصرف انرژی های فسیلی با رویکرد کاهش انتشار گازهای گلخانه ای و مقابله با تغییرات اقلیمی در حوزه های مختلف، الزاماتی را برای کشورها برای تلاش جهت کاهش مصرف سوخت و به تبع آن کاهش تقاضای نفت و انرژی های فسیلی در پی داشته است.
وی گفت: توسعه اختراعات معطوف به کاهش مصرف انرژی و کاهش قیمت تمام شده فناوری های جدید کم مصرف و گسترش استفاده از آنها در ابعاد مختلف خصوصه در حوزه حمل و نقل که باعث کاهش تقاضا برای نفت و سایر انرژی های فسیلی را در پی داشته است.
کارشناس مسائل حمل و نقل بین المللی بیان کرد: کاهش توان تولید ایران به دلیل عدم سرمایه گذاری مکفی در کنار افزایش عمر چاهها و مخازن نفتی ایران و بالارفتن هزینه استخراج و برداشت از دیگر مسائلی است که بر کاهش حضور ایران تاثیر گذاشته است.
وی افزود: موارد فوق به همراه تغییرات بنیادین در عرصه اقتصاد جهانی، منجر به این وضعیت شده که دیگر ایران به عنوان بازیگر مطرح در عرصه انرژی شناخته نمی شود. لذا باز تعریف نقش ایران در عرصه اقتصاد بین المللی، نه به عنوان یک انتخاب بلکه به مثابه یک الزام رخ داده و کلا این امر اجتناب ناپذیر شده است.
زاهدی اضافه کرد: در این راستا، عرصه حمل و نقل بین المللی و ارائه خدمات ترانزیتی از جمله مواردیست که می تواند با تعریف ایران به عنوان یک بازیگر موثر در عرصه اقتصاد بین الملل و یا حداقل در عرصه اقتصاد منطقه ای، علاوه بر جنبه های اقتصادی، منجر به نقش آفرینی ایران در اقتصاد و زنجیره تامین جهانی شود. اما، تحقق این امر نیز با چالشها و موانعی رو به رو است.
کارشناس مسائل حمل ونقل بین المللی گفت: ضعف صنعت لجستیک در کشور، از جمله مواردیست که به عنوان نقطه ضعف نه تنها برای حمل و نقل بین المللی، بلکه چالشی برای سیستم حمل و نقل داخلی کشور نیز در نظر گرفته می شود که یک ضعف و یا اصولا فقدان نظام لجستیک در کشور است که منجر به از دست رفتن فرصتها و افزایش هزینه های توزیع کالا و ترانزیت کالا شده است.
زاهدی بیان کرد: رقابتهای منطقه ای و کریدور های رقیب از جمله دلایلی است که اگرچه پرداختن به این موضوع و تشریح آن امری فنی و دارای ابعاد مختلف است، به طور خلاصه می توان عنوان کرد که کریدورهای رقیب ایران در مسیر شمال_جنوب نظیر کریدور خلیج فارس _عراق_ ترکیه و کریدور پاکستان_افغانستان _آسیای مرکزی حقیقتا می توانند چالشی جدی برای آینده ترانزیت ایران باشند.
وی افزود: در زمینه ترانزیت شرقی_غربی نیز راه افتادن کریدورهای تراسیکا، ترانس کاسپین، لاجورد و ... که عملا باعث دور زده شده ایران می شوند، چالشی جدی برای ترانزیت ایران در نظر گرفته می شوند.
این کارشناس ادامه داد: ضعف زیرساختها شامل فرسودگی زیرساختها ( خصوصا راه آهن ) و یا عدم تکمیل راهها ( با رویکرد شبکه ای)؛ باعث افزایش زمان و هزینه انتقال کالا از ایران نیز هست ضمن اینکه ضعف ناوگان اعم از ریلی و جاده ای، نیز کاهش قدرت عملیات حمل و نقلی کشور را به همراه داشته است.
ساسان زاهدی اضافه کرد که بالابودن قمیت ناوگان در ایران و هزینه های واردات ناوگان تجاری به ایران و نگاه به ناوگان تجاری به عنوان خودروی سواری است که عملا منجر به رقابت نابرابر میان شرکتهای رقیب در سایر کشورها با شرکتهای حمل و نقل ایرانی می شود.
وی گفت: عدم توجه به حمل و نقل ترکیبی از جمله دلایلی است که در قالب تک شیوه بودن ارائه خدمات ترانزیتی و عدم هم افزایی سیستمهای حمل و نقلی خودرا متجلی نموده است.
زاهدی بیان کرد: در این راستا؛ ضعف بازارگانی، بازاریابی و هوشمند نبودن نظام های قیمت گذاری و تعرفه گذاری در بخشهای دولتی و خصوصی، منتج به عدم پویایی بازرگانی سیستم حمل و نقل برای نقش آفرینی در عرصه بین الملل شده است.
وی گفت: موضوع تحریمها و بالابودن هزینه تجارت با ایران و کار کردن با جمهوری اسلامی در عرصه های مختلف از جمله ترانزیت، مشکلات فرایندی و اجرایی در ارائه خدمات ناشی از تعارض برخی قوانین و مقررات و تعارضات بین بخشی یکی از مشکلات دیگر است.
این کارشناس ضمن تصریح این که به نظر میرسد که برنامه ریزی و سازماندهی فعالیت دستگاههای اجرایی مختلف با مشارکت و همکاری موثر بخش خصوصی و فعالین حمل و نقلی با هدف کاهش مشکلات، ارتقای مکانیزم هماهنگی، رصد و پایش تحولات و ارائه راهکارهای مناسب برای بهبود و ارتقای نقش کشور در این حوزه، ضروری است، گفت: بدیهی است که کم توجهی به موضوعات مزبور و یا غفلت از واکنش صحیح و به هنگام، منجر به حذف ایران از عرصه تعملات تجاری و حمل و نقلی خواهد شد و بدین ترتیب در کنار کاهش نقش کشور در عرصه انرژی در جهان، با به حاشیه رانده شدن مسیر ایران از نقشه تجارت جهانی، انزوای کشور پیامد آن خواهد بود.
ساسان زاهدی افزود: باید توجه داشت که مجموعه تهدیدات یا چالشها و موانع و مشکلات، اگرچه به یکباره و به تعبیر دیگر یک شبه، منجر به فاجعه برای کشور نمی شود، اما در بلند مدت و یا حتی در میان مدت، آثار و پیامدهای منفی و زیانبار اقتصادی و حتی سیاسی خود را به انحای مختلف نشان خواهد داد.
وی تصریح کرد: همانگونه که در حوزه حمل و نقل نگاه شبکه ای دارای ضرورت است، در سیاستگزاری و برنامه ریزی کلان نیز برای توسعه حمل و نقل بین المللی و ترانزیت نیز، رویکرد جامع و راهبردی به عنوان ضرورتی برای حکمرانی و رگولاتوری در نظر گرفته می شود.
زاهدی در پایان گفت: به هرحال دوران نفت در جهان روزی به سر خواهد آمد که این روز اگر در دهه ۲۰۳۰ نباشد، سرانجام روزی در دهه ۲۰۴۰ یا حتی ۲۰۵۰ به وقوع خواهد پیوست. بر همین اساس، با هدف بازآفرینی نقش ایران در عرصه اقتصاد جهانی می بایست به حوزه هایی مانند ترانزیت و حمل و نقل بین الملل ، لجستیک بین الملل، گردشگری، صادرات مجدد، فناوری های نو و ... به مثابه عرصه هایی برای ایجاد اشتغال و درآمد و امنیت در ابعاد مختلف برای کشور نگریست و با برنامه ریزی مناسب در این عرصه ها ورود پیدا کرد.
نظر شما