تهمینه غمخوار؛ بازار: کریدورها یا مسیرهای حمل و نقل یک منطقه ی جغرافیایی بین دو نقطه است که مراکز مختلف را به هم پیوند می دهد و به جابجایی افراد و بارها کمک می کند. یک کریدور از یک یا چند مسیر تشکیل شده است که مراکز فعالیت اقتصادی را به هم متصل می کند. این مسیرها به نقاط انتهایی یکسانی با ترازهای مختلف اما توقف های انتقال مشترک متصل می شوند. در این میان، برخی از کارشناسان معتقدند که تفسیر روشنی از اصطلاح کریدور انرژی وجود ندارد.
مفهوم کریدور انرژی توسط مک فرسون در سال ۲۰۱۳ به عنوان یک مسیر حمل و نقل معرفی شد که می تواند منابعی مانند گاز، نفت، برق و آب را در میان تقسیمات جغرافیایی جابجا کند. این بحث برای درک پتانسیل یک کریدور انرژی به اشکال خاصی از انرژی، یعنی نفت، زغال سنگ، گاز و برق محدود شده است.
بنابراین، یک کریدور انرژی را می توان به عنوان کریدور حمل و نقلی که مناطق تامین و مصرف انرژی را از طریق انتقال نفت، گاز طبیعی، زغال سنگ و برق به هم متصل می کند، تعریف کرد.
مروری بر بازارهای انرژی در کریدور
چین: چین تولید کننده و وارد کننده خالص برق در منطقه است. این کشور همچنین به عنوان ششمین صادرکننده بزرگ برق در جهان، از نوامبر ۲۰۲۰ تا نوامبر ۲۰۲۱ به ارزش ۱۳۳ میلیون دلار برق صادر کرده است. در همین مدت، واردات برق این کشور ۳۹.۳ میلیون دلار هزینه داشت که آن را به چهل و یکمین واردکننده بزرگ برق در جهان تبدیل کرد.
رشد پایدار و پیوسته منابع انرژی و تجارت کالا، تضمین عرضه بازارهای داخلی، و همچنین حمایت از شرکتهای قدرتمند برای جهانی شدن، و توسعه منابع خارج از کشور از جمله ملاحظات کلیدی در برنامههای پنج ساله سیزدهم و چهاردهم چین است.
ایران: ایران مسیر مناسبی را برای اتصال ترافیک دریایی اوراسیا ارائه می دهد و به عنوان رابط بین خاورمیانه و مناطق نفتی آسیای مرکزی عمل می کند. همچنین، ایران از ذخایر گاز و نفت فراوانی برخوردار است. علاوه بر آن، جمهوری اسلامی، تنگه هرمز را کنترل می کند که کریدور اصلی واردات نفت و گاز در منطقه آسیا و اقیانوسیه است.
ایران همچنان علاقه مند به توسعه کریدورهای فرامرزی برای غلبه بر انزوای دیرینه خود است. افزون بر این، صادرات انرژی برای تضمین پایداری در حالی که کشور برای بقای خود تحت فشار تحریم های اقتصادی تلاش می کند، موثر است.
پاکستان: پاکستان از غرب با ایران، از جنوب با خلیج فارس با خاورمیانه، از شمال با چین، از طریق افغانستان به آسیای مرکزی و از شرق با هند همسایه است. بنابراین، می توان گفت که پاکستان یک «چهارراه کریدور انرژی» است.
چندین مسیر دریایی مهم از آفریقا و اروپا از طریق دریای سرخ، تنگه هرمز و خلیج فارس به سمت آسیا و اقیانوسیه از ساحل جنوبی آن عبور می کند. از آنجایی که ذخایر انرژی داخلی پاکستان به سرعت در حال اتمام است، برای تامین نیازهای انرژی خود، این کشور قصد دارد نفت و گاز را از طریق خطوط لوله از خلیج فارس ایران، آسیای مرکزی و آسیای غربی وارد کند.
علاوه بر این، پاکستان برای رفع نیازهای فزاینده انرژی داخلی خود به دنبال کشف همکاری های انرژی بین المللی است.
ترکیه: ترکیه کمبود نفت دارد و به گاز طبیعی وارداتی نیز متکی است. این کشور از نظر عرضه نفت به لحاظ جغرافیایی کشوری رقابتی در نظر گرفته می شود، زیرا بین منطقه بزرگ تولید کننده انرژی، اروپا، و کشورهای آسیای مرکزی و خاورمیانه که از نظر منابع انرژی غنی هستند، قرار دارد.
اولویت های استراتژیک ترکیه شامل تشویق تنوع بخشیدن به منابع انرژی و تلاش برای ایجاد قطب های انرژی است.
روسیه: روسیه نه تنها از نظر مساحت بزرگ ترین کشور جهان است بلکه از نظر منابع طبیعی نیز غنی است. همچنین، روسیه در میان تولیدکنندگان، یک کشور پیشرو نفت و سایر مشتقات نفتی است. در سال ۲۰۲۰، تولید روزانه سوخت مایع آن به طور متوسط سالانه ۱۰.۵ میلیون بشکه در روز حفظ شد در حالی که تولید گاز طبیعی آن در همان سال، به میزان ۲۲.۵ تریلیون فوت مکعب برآورد شد.
هدف استراتژی انرژی روسیه در سال ۲۰۲۰ اتخاذ تدابیری تا سال ۲۰۳۵ است که به تنوع صادرات انرژی، مدرن سازی زیرساخت های انرژی، افزایش رقابت و توسعه فناوری ها و دیجیتالی شدن بهتر کمک می کند.
تصویری گستردهتر از کشورهای درگیر در کریدور
برای جمعبندی و ارائه ی تصویر گستردهتر، می توان گفت که کشورهای درگیر در حلقه طلایی کریدور انرژی، از نظر منابع انرژی، غنی و دارای منابع طبیعی فراوانی هستند. برخی از آنها منابع انرژی فراوانی دارند در حالی که برخی دیگر وارد کننده انرژی برای تامین نیازهای داخلی خود در نظر گرفته می شوند.
روسیه منابع انرژی فراوانی دارد؛ در حالی که چین هم تولیدکننده، هم واردکننده و هم مصرف کننده بزرگ انرژی است. پاکستان هم واردکننده و هم مصرف کننده انرژی و یک کشور ترانزیتی است در حالی که ایران هم تولیدکننده انرژی و هم کشور ترانزیتی محسوب می شود. در میان این کشورهای ذکر شده، ترکیه هم واردکننده انرژی و مانند ایران و پاکستان یک کشور ترانزیتی است.
بنابراین، کریدور انرژی «چین_ایران_پاکستان_ترکیه _روسیه» دارای یک مفهوم راهبردی و اقتصادی است که ساخت آن در راستای آرزوهای انرژی این کشورها در نظر گرفته می شود. این کریدور انرژی همچنین نزدیک به منطقه آسیای مرکزی خواهد بود و پتانسیل گسترش شبکه خود را برای شامل کردن همه یا برخی از این کشورها در کریدور خواهد داشت.
هر یک از کشورهای آسیای مرکزی دارای شرایط خاص داخلی، منطقه ای و بین المللی هستند و نمی توان آنها را در هیچ بحثی که شامل جنبه های ژئواکونومیکی و ژئواستراتژیک باشد، به عنوان یک بلوک در نظر گرفت. کشورهای آسیای مرکزی مانند ترکمنستان، جمهوری آذربایجان، ازبکستان و قزاقستان در امتداد منطقه خزر دارای پتانسیل عظیمی برای منابع انرژی طبیعی هستند.
پیش بینی ها نشان می دهد که کریدور انرژی آسیای مرکزی_چین به اکثر نیازهای واردات گاز چین و همچنین طرح تنوع بخشی کشورهای آسیای مرکزی برای صادرات انرژی پاسخ می دهد. در این میان، پرداختن به اهداف استراتژیک بازیگران مهم منابع انرژی دریای خزر نیز اهمیت دارد.
نتیایج بررسی ها نشان می دهد که قدرتهای بزرگی مانند روسیه، ایالات متحده و چین برای کسب سهم بزرگتری از منابع طبیعی حوضه خزر با یکدیگر رقابت کردهاند، اما کشورهای آسیای مرکزی توانستهاند فضایی را ایجاد کنند؛ یعنی یک پلورالیسم ژئوپلیتیکی که در آن هیچ یک از قدرت های بزرگ نمی توانند ادعای تسلط داشته باشند.
اهمیت کریدور انرژی
سناریوسازی منابع جهانی پیشنهادی میتواند اتحادها و قدرتهای در هم تنیده را با ترتیبات امنیتی تازه در حال ظهور احاطه کند. به نوبه خود، افزایش روابط استراتژیک دوجانبه و چندجانبه بین چین و روسیه، آنها را به عنوان نیروهای افزایش دهنده در مخالفت با ایالات متحده که به طور فزاینده ای به عنوان نیروی رو به زوال شناخته می شود، معرفی می کند.
پکن، روسیه و پاکستان در سال ۲۰۱۶ روابط سه جانبه چند قطبی را به عنوان پاسخی به ناتوانی ایالات متحده در مبارزه با تروریسم در افغانستان برقرار کردند. در اواخر سال ۲۰۱۶، ایران، روسیه و ترکیه نیز همکاریهای چندجانبه کشورهای بزرگ خاورمیانه را تشکیل دادند که در نهایت در سال ۲۰۱۸ به ائتلافهای دوجانبه متعدد تبدیل شد. این اتحادها، افغانستان و همچنین بخشهای غنی از انرژی کشورهای آسیای مرکزی، مرکز اوراسیا و تا حدی خاورمیانه را نیز دربرگرفته است.
علاوه بر این، سازمان همکاری اقتصادی (اکو) و سازمان همکاری شانگهای دو نهاد فراملیتی هستند که مهمترین نقش را در اتحادهای امنیتی ایفا می کنند. از سوی دیگر، پاکستان به دلیل زیرساختهای چینی کریدور اقتصادی سی پک به عنوان یک پیوند بین آنها عمل خواهد کرد.
علاوه بر آن، کاشغر بندر ورودی داخلی خطوط لوله نفت و گاز سی پک و همچنین بندر مرزی سین کیانگ در غرب چین است. خطوط لوله نفت و گاز توسط کشورهای آسیای مرکزی و چین برای دسترسی به سین کیانگ از طریق بندر خشک خورگوس و سفر از طریق کاشغر ساخته شد. این خطوط همراه با سایر خطوط لوله نفت در چین، شبکه عظیمی را برای انتقال انرژی در غرب چین تشکیل می دهند.
همچنین، آنها زمینه را برای چین ایجاد می کنند تا واردات انرژی خود را از دریا و خشکی ترکیب کنند در حالی که خط لوله پیشنهادی نفت و گاز چین_پاکستان از بندر گوادر پاکستان عبور می کند. این یک بندر در آبهای عمیق در حدود ۴۰۰ کیلومتری تنگه هرمز، قادر به پهلوگیری نفتکش های ۸۰ تا ۱۰۰ هزار تنی است.
نفت خاورمیانه از طریق راه زمینی به استان سین کیانگ چین منتقل می شود که ۸۵ درصد سریعتر و ارزان تر خواهد بود در حالی که بخش ایرانی خط لوله گاز ایران و پاکستان تکمیل شده است. بر همین اساس، منابع نفت و گاز از ایران به چین می تواند از طریق زمینی از طریق بندر گوادر ارسال شود، اما می توان آنها را از طریق خطوط لوله نفت و گاز داخلی ایران به مرز ایران و پاکستان و سپس از طریق خطوط لوله نفت و گاز داخلی پاکستان به چین منتقل کرد. در نتیجه، حمل و نقل با خط لوله مسیر اصلی حمل و نقل نفت و گاز خواهد بود و راه آهن و آب به عنوان پشتیبان در نظر گرفته خواهند شد.
در همین راستا، ترکیه نیز یک شبکه خط لوله گاز و نفت احداث کرده که آن را به روسیه، آسیای مرکزی و مناطق اصلی تولید انرژی خاورمیانه متصل می کند؛ ضمن اینکه با موفقیت منابع خود را برای اجتناب از وابستگی به یک منبع واحد متنوع کرده است. بر همین اساس، از طریق خطوط لوله انرژی برون مرزی، ترکیه نقش مهمی در انتقال گاز و نفت از مناطق دیگر به چین و پاکستان خواهد داشت.
از یک طرف، در حالی که مسیر استراتژیک انرژی جهانی را تغییر می دهد، این کریدور به نیازهای انرژی متنوع کشورهای علاقه مند به واردات انرژی پاسخ می دهد. با این حال باید توجه داشت که شبکه های انتقال انرژی پیچیده هستند. انتقال انرژی به پاکستان و چین را می توان به روش های مختلفی از جمله ترانزیت دریایی و زمینی، شبکه ریلی و خطوط لوله، در کنار کشتیرانی سنتی ادغام کرد که این منجر به کمک به صادرکنندگان نفت و کشورهای ترانزیتی در تنوع بخشیدن به بازارهای صادرات نفت خود و دستیابی به اهداف متنوع سازی می شود.
علاوه بر آن، انرژی ترکیه و ایران را می توان به بازارهای شرق آسیا، آسیای جنوب شرقی و آسیای جنوبی ارسال و انرژی ایران را از طریق ترکیه به اروپا منتقل کرد.
نظر شما