بازار؛ گروه بین الملل: آیا صاحبان رسانههای اجتماعی باید در قبال محتوای منتشر شده در سایتهای خود مسئول باشند یا باید از امتیاز بیطرفی که قانون نجابت ارتباطات به آنها در آغاز اینترنت داده است، بهرهمند شوند؟
پاسخ های «بله» یا «نه» اختلاف و دوقطبی زیادی ایجاد می کند. در عین حال، هر نوع محتوای افراطی نگرانی هایی را ایجاد می کند. در اصل، این چالش ها باید با روح اصلاحیه اول حل شود، حتی زمانی که قاضی یک نهاد خصوصی است.
برای رسیدن به این هدف، باید بر حقوق، تعهدات و فرصتهایی که پلتفرمهای رسانههای اجتماعی در اختیار کاربران قرار میدهند، تمرکز کنیم. کاربران ذینفع نهایی محتوای رسانه های اجتماعی هستند، چه از نظر آزادی بیان و چه از نظر مالکیت معنوی. کاربران باید مسئول کلمات خود باشند. تمرکز بر محدودیت های قانونی همیشه مردم و دو ارزش اساسی انسانی - آزادی و فرصت - را پشت سر می گذارد.
خود تنظیمی و اعتماد در رسانه های اجتماعی
طبق بخش ۲۳۰ قانون نجابت ارتباطات، «هیچ ارائهدهنده یا کاربر یک سرویس رایانهای تعاملی نباید به عنوان ناشر یا گوینده اطلاعات ارائهشده توسط ارائهدهنده محتوای اطلاعاتی دیگر رفتار شود». شبکههای رایانهای و بهویژه رسانههای اجتماعی مانند شبکههای جادهای هستند که به روی هر کسی باز است، اما نمیتوان آنها را مسئول هیچ گونه حادثه رانندگی دانست.
هم دونالد ترامپ و هم جو بایدن، اصل «باز اما غیرمسئول» را علت تکثیر محتوای مشکل ساز دانستند و مایلند این اصل لغو شود. با این حال، این اقدام ممکن است زمینه را برای حل بحران اعتبار محتوا نیز ایجاد کند. اگر محتوایی که در رسانههای اجتماعی به اشتراک گذاشته میشود کمتر از انتظارات است، باید خود افراد را برای قضاوت در مورد کیفیت و ارزش آن بخواهیم.
اما رسانههای اجتماعی از یک شکست بزرگ در طراحی رنج میبرند: تمرکز آن بر روی دکمههای «پسندیدن» یا «اشتراکگذاری» و رفتار جلب توجهی که آنها تحریک میکنند. دوست داشتن، یک واکنش احساسی را در کاربران القا می کند که منجر به اغراق، لحن تند، حملات شخصی و حتی ابداع استدلال ها و حقایق می شود.
این مهم ممکن است حداقل تا حدی با یک اقدام فنی که از مقررات و تأثیر آن بر آزادی بیان جلوگیری می کند، اصلاح شود. ما میتوانیم رفتارهای به اشتراکگذاری اطلاعات منفی را با جایگزین کردن عملکرد «پسندیدن» با دکمه «اعتماد» که به رسانههای اجتماعی مکانیزم خودتنظیمی ارائه میکند، از بین ببریم.
علاوه بر این، یک پلتفرم رسانه اجتماعی خودتنظیم که به صراحت مکانیسمهای اعتماد را در بر میگیرد، ما را به دیدگاه اولیه اینترنت باز میگرداند: اعتماد به مردم برای اعتماد به یکدیگر و محتوایی که آنها معتبر میدانند. اما اعتماد، مانند اعتبار مالی، باید کسب شود، نه اینکه داده شود. علاوه بر این، شبکه های رسانه های اجتماعی به یک مکانیسم اعتماد اجتماعی نیاز دارند که مستقل از مکانیسم های کنترل از بالا به پایین عمل کند.
ما به یک مکانیسم انگیزشی جدید نیاز داریم که اعتماد ایجاد کند و کاربران را با رسانه های اجتماعی درگیر نگه دارد. محرک اصلی برای استفاده از رسانه های اجتماعی، ابراز وجود است که با رضایت عاطفی «دوست داشتن» و «پسندیده شدن» یا ارسال مجدد مثبت تقویت می شود. پاداش عاطفی پستها یا نظراتی که لایک یا کامنت گذاشته میشوند، افراد را به استفاده از رسانههای اجتماعی و حفظ مشارکت میکشاند.
به منظور تشویق کاربران به در نظر گرفتن تأثیر رفتارهای آنلاین خود، باید اطلاعات مورد نیاز برای اعتماد یا عدم اعتماد به محتوایی که در معرض آن قرار میگیرند به آنها ارائه شود. به عبارت دیگر، رسانههای اجتماعی باید خودتنظیم شوند و با دعوت از افراد به اعتماد به جای «پسندیدن» محتوا، از مقررات از بالا به پایین اجتناب کنند. این امر زمان واکنش را کاهش میدهد و به کاربران این فرصت را میدهد تا تصمیم خود را در مورد اینکه به چه چیزی و به چه کسی اعتماد کنند، داشته باشند.
کنسرسیوم اینومیا EUNOMIA، که توسط اتحادیه اروپا در سال ۲۰۲۰ تأسیس شد، یک جعبه ابزار «اعتماد» ایجاد کرد که میتواند در اکثر تجربیات رسانههای اجتماعی، بهویژه تجربیات منبع باز وصل شود. این جعبه ابزار از کاربران میخواهد تا قبل از «لایک کردن» یا اشتراکگذاری آن، کیفیت محتوا را در نظر بگیرند. مکانیسمهای ارزیابی یادگیری ماشینی با تکیه بر مدلهای بازنمایی زبان، اطلاعاتی را در مورد منشأ یک پست، محتوای احساسی آن، درجه ذهنیت آن و سایر اطلاعاتی که ممکن است هنگام ارزیابی قابل اعتماد بودن مرتبط باشند، ارائه میکنند.
مکانیسم اعتماد به عنوان یک داربست عمل می کند و از کاربران در برابر تصمیم گیری های عجولانه محافظت می کند. هر اقدامی در یک سایت - ارسال محتوای جدید، به اشتراک گذاری محتوای موجود، یا اظهار نظر - با نشانه های اطلاعاتی انجام می شود که چنین اقداماتی را انجام می دهد. این نشانهها به کاربران اطلاع میدهند که محتوایی که میخواهند پست کنند بیش از حد ذهنی است یا پتانسیل تحریک یا انتشار اطلاعات تأیید نشده را دارد.
با این حال، اینومیاچیزی بیش از یک جعبه ابزار فراهم می کند. این شرکت با ماستودون، موفقترین سرویس رسانههای اجتماعی غیرمتمرکز اروپایی، همکاری کرده و به هر سازمانی این امکان را میدهد که تجربه رسانههای اجتماعی خود را ایجاد کند.
ابتدا، دکمه ساده «لایک» را با مکانیسم پشتیبانی تصمیم «اعتماد» جایگزین میکند. دوم، هر سازمانی می تواند سرور EUNOMIA+Mastodon خود را نصب کند. این امر به سازمانها کنترل مطلق میدهد که چه کسی به سرور آنها میپیوندد یا در سرور آنها باقی میماند و چگونه از پلتفرم پشتیبانی مالی میشود.
برخی از سازمان ها می توانند هزینه ای دریافت کنند، برخی می توانند از تبلیغات استفاده کنند و برخی می توانند به صورت خیرخواهانه پول جمع آوری کنند و خدمات رایگان را به صورت غیرانتفاعی ارائه دهند.
در نهایت، و احتمالاً مهمتر از همه، هر سرور میتواند با هر سرور دیگری پیوند برقرار کند و به کاربران این امکان را میدهد که به محتوای یکدیگر «اعتماد» کنند، آن را به اشتراک بگذارند یا محتوای قابل اعتماد جدیدی را در سرورها تولید کنند.
این ویژگی بر اثر شبکه ای غلبه می کند که رسانه های سنتی از آن سود می برند: با تعداد کاربران بیشتر، یک پلت فرم ارزشمندتر است و کاربران انگیزه کمتری برای تغییر به پلتفرم های دیگر دارند.
نظر شما