بازار؛ گروه بین الملل: «فرانسیس فوکویاما»، اندیشمند برجسته سیاسی در دهه ۹۰ میلادی از نظریه پایان تاریخ و پیروزی ایدئولوژی لیبرال دموکراسی گفت تا اینکه سال ۲۰۲۱ فرا رسید و فوکویاما با انتشار یادداشتی از افول هژمونی آمریکا نوشت. اما تنها فوکویاما نیست که صحبت از افول هژمونی امریکا کرد. بسیاری دیگر از اندیشمندان و تحلیلگران سیاسی غربی در سال های اخیر از افول آمریکا و همچنین چرخش قدرت از غرب به شرق نوشته اند. تصاویر خروج آشفته و بدون برنامه آمریکایی ها از افغانستان نیز مهر تایید آخری بود بر همه آنچه پیشتر نوشته شده بود.
«زیبگنیو برژینسکی»، مشاور امنیت ملی «جیمی کارتر»، رئیس جمهور سابق آمریکا نیز قبل از مرگ خود و در سال ۲۰۱۲ میلادی، مصاحبه ای جنجالی با شبکه یورونیوز صورت داد که وجه تمایز این مصاحبه، تاکید وی بر پایان هژمونی آمریکا و جهان تک قطبی بود.
«نوام چامسکی»، اندیشمند مطرح آمریکایی هم می گوید: «افول آمریکا در داخل خود آمریکا رقم خورده است. دموکراسی آمریکایی عملا عینیتی ندارد و در مقابل، شاهد حکومت سرمایه داران هستیم».
نوام چامسکی هم آمریکا را امپراطوری در حال سقوط مینامد و «فرید زکریا» از جهان پساآمریکایی سخن میگوید. «پاتریک بوچانان»، سیاستمدار جمهوریخواه نیز علائمی از افول مطرح کرده است. به نوشته بوچانان، آمریکا اکنون جهانی را به ارث گذاشته است که در آن کره شمالی به سلاح هستهای دست یافته، چین به قدرتی بزرگ تبدیل شده، روسیه ناوگان و هواپیماهای خود را روانه حریم هوایی ناتو کرده و فقط سایهای از ناتو باقی مانده است.
تضعیف و افول قدرت آمریکا گزاره ای غیر قابل انکار است که به شدت در حال نمایان شدن است. در شرایط کنونی شاهدیم که کشور چین پس از چندین دهه رخوت تاریخی، بار دیگر به یک قدرت جهانی در حوزه های مختلف به ویژه اقتصادی، سیاسی و نظامی تبدیل شده و در معادلات بین المللی اقدام به کنشگری فعال و موثر می کند. این کشور حتی پا را فراتر گذاشته و شاهدیم که اکنون به یک قدرت فناوری در دنیا تبدیل شده است و از حیث نظامی نیز، کنشگری های قابل توجهی را از خود نشان می دهد.
تمامی این مسائل عملا زنگ های هشدار را در واشینگتن به صدا درآورده اند. در این چهارچوب، آمریکا از خیزش چین شوکه شده و هنوز مایل نیست که نقش این کشور و دیگر بازیگران شبیه به آن را در عرصه معادلات بین المللی به رسمیت بشناسد.
در شرایط کنونی، ایجاد یک «نظام جهانی متعادل و جدید» کاملا مورد نیاز است. نظام جهانی جدید بایست تا جای ممکن از ارزش هایی بهره مند باشد که از اشتراک جهانی نیز برخوردارند و فراگیر هستند و واقعیت های حال حاضر جهان را پوشش می دهند.
در این راستا خبرنگار بازار گفتگویی با «تام لی» استاد دانشگاه پومانا امریکا تنظیم نموده که در ادامه می آید.
*افول هژمونی امریکا در محافل غربی و امریکا از سالیان پیش مطرح بوده است و برخی معتقدند این افول از دهه ۱۹۷۰ میلادی آغاز شد. نظریه پردازان مطرح آمریکایی چون «رابرت کیون»، «جوزف نای» و «استفن والت» در این باره صحبت کرده اند. به نظر شما دلایل افول هژمون چیست؟
اقتصاد مهمترین دلیل افول هژمونی ایالات متحده آمریکا در طی دهه های اخیر بوده است. واشنگتن خود را در جنگ هایی بی پایان در منطقه خاورمیانه و آسیا درگیر کرد این در حالی بود که چین به عنوان قدرت اقتصادی بزرگ در منطقه آسیا ظهور نمود. تلاش چین در عرصه فناوری نیز بر قدرت این کشور در مقابل امریکا افزوده است و این موضوع بر حجم نگرانی تصمیم گیرندگان در ایالات متحده امریکا افزوده است.
*خیزش چین، موضوع افول هژمونی امریکا را در سالهای اخیر وارد فاز جدیدتری کرده است. به نظر شما آمریکا برای مهار چین چه اقداماتی را در سالهای آینده اتخاذ خواهد کرد؟
قدرت اقتصادی چین اجتناب پذیر نیست و ایالات متحده امریکا و متحدان آن می دانند باید با این واقعیت کنار بیایند. همانطور که شاهد هستیم بر حجم روابط اقتصادی کشورهای عضو اتحادیه اروپا و سایر متحدان امریکا مانند عربستان و با چین روز به روز افزوده شده و همکاری بر تقابل و رویارویی ترجیح داده شده است. بنابراین اقداماتی جهت مهار انجام خواهد شد اما همکاری و هماهنگی وزن سنگین تری خواهد داشت.
*چه قدرتهایی تعیین کننده نظم نوین جهانی خواهند بود؟
درست است که قدرت هژمونی ایالات متحده آمریکا رو به کاهش است اما این کشور بزرگترین اقتصاد و نیروی نظامی را در نظم جدید خواهد داشت. روسیه، اتحادیه اروپا، چین و هند و ژاپن از قدرتهای بزرگ نظم نوین خواهند بود.
*استدلال می شود در نظم نوین جهانی، قدرتهای منطقه ای چون ایران اهمیت ویژه ای دارند. با این استدلال موافق هستید؟ اگر موافق هستید دلیل اهمیت قدرتهای منطقه ای در این نظم چیست؟
در نظم هزمونیک ایالات متحده آمریکا قدرتهای منطقه ای مخالف واشنگتن توان مانور چندانی نداشتند اما در نظم جدید این قدرتها از جمله ایران می توانند با یاری سایر قدرتها مانند چین و روسیه قدرت مانور داشته باشند.
اما این کشورها باید بتوانند مسائل داخلی خود را حل کنند تا بتوانند به عنوان قدرتهای ویژه در سطح منطقه ای رفتار کنند. منطقه خاورمیانه دارای چند کشور دارای قدرت است از جمله عربستان، ترکیه و ایران و این سه کشور در این نظم نیز به رقابت با یکدیگر ادامه خواهند داد.
نظر شما